آخوند باید پدر باشد ✍ م.ع/ یکی از کارهای مورد علاقه من تماشای فیلم است. چند وقتی می شود که برای تماشای فیلم دیگر وقت آزاد ندارم اما در دوران دانشجویی همیشه بخشی از زمان فراغت خود در هفته را به تماشای آثار سینمای جهان اختصاص می دادم. گاهی نکات خیلی کوچک و گذرا در فیلم ها بخش زیادی از ذهن و وقت من را در گیر خود می کرد. یکی از نکاتی که برایم جالب و جذاب بود، کلمه ای بود که مسیحیان در فرهنگ خود روحانیون و کشیش ها را با آن مورد خطاب قرار می دادند: پدر ( father) گاهی به خود می گویم چقدر خوب می‌شد که در فرهنگ ما نیز روحانیون پدر خطاب می شدند. در جمع طلبگی همیشه به دوستان این نکته را گوشزد می کردم که آخوند باید پدر باشد با تمام ویژگی هایش. بچه هر چه کند باز پدر او را دوست دارد. بی احترامی های بچه ها موجب کینه پدر از آن ها نمی شود و هر چه می گوید و می کند از روی عشق و دلسوزی نسبت به فرزندان است. پدر حامی است، پدر پشتیبان است، پدر شفیع است، پدر خود را در قبال خوب و بد فرزندان مسئول می داند. خیلی وقت ها دیده ام بین فرزندان اختلاف و دعوا رخ می دهد، ولی پدر حتی اگر حق هم با یکی از آن ها باشد سعی می کند آن ها را به رواداری توصیه نماید و در نهایت با لحنی لین آن فرزندی که دچار انحراف و اشتباه است، را متوجه اشتباه خود کند. پدر هیچ گاه در دوقطبی بین فرزندان مشارکت ندارد و در یک طرف بر علیه طرف دیگر نمی ایستد. هیچگاه در نگاه پدر فرزند بد نیست بلکه این برخی از اعمال، رفتار و اندیشه اوست که بد است. آخوند باید پدر باشد.. @ahalieghalam