🔴داستانی جالب از ابراهیم ادهم 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در احوال ابراهيم نقل مي‌کنند که شبي به همراه سه تن ديگر براي عبادت به مسجدي رفتند. بعد از آنکه مدتي عبادت کردند،‌ در همان جا خوابيدند. اما ابراهيم ادهم تا صبح بر در مسجد ايستاد به گونه‌اي که مانع ورود سرماي بيشتر به داخل مسجد شد. «او را گفتند چرا چنين کردی؟» گفت: «هوا عظيم سرد بود و بادْ سرد؛ خويشتن را به جای در کردم تا شما را رنج کمتر بود.» @Ahmadhoseinsharifi 🌹