🔴قواعد زیست فیلسوفانه(۲) 🔶تعقل و خردورزی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از مهم‌ترین ویژگی‌های آدمیان برخورداری از قوه «عقل» است. آدمیان همواره در مقایسه خود با سایر موجودات و به ویژه با سایر حیوانات، بر این ویژگی تأکید کرده و به آن بالیده‌اند. اما اگر بخواهیم عقل را در تاریخ زیست انسان دنبال کنیم، نشانه‌های اندکی از «زیست عقلانی» در گستره حیات اجتماعی مشاهده می‌کنیم. بسیاری از آدمیان بهرة محسوسی از عقلانیت و تفکر ندارند. آنان زندگی خود را بیشتر بر پایه «غرایز» و «امیال» و «احساسات» و «عواطف» سامان می‌دهند تا «عقل و فکر». انسان در سبعیت و درندگی قابل مقایسه با هیچ موجود دیگری نیست. ابزارهایی که در سایه قدرت علمی‌اش برای ارضای «غریزه سبعیت» خود تولید کرده است، به اندازه‌ای هست که اگر اراده کند می‌تواند چند بار سراسر کره زمین را به پودر و خاکستر تبدیل کند! برتراند راسل می‌گفت: «اکثر مردم حاضرند بمیرند ولی فکر نکنند- عملاً هم چنین می‌کنند» در جمله‌ای دیگر می‌گفت: «دست‌کم آنطور که به من گفته‌اند، انسان حیوان ناطق [عاقل] است. من در طی عمری طولانی با جدیت به دنبال شواهدی برای این گزاره گشته‌ام، اما تاکنون بخت آن را نداشته‌ام که به چنین شواهدی بربخورم، اگر چه در بسیاری از کشورهای سه قاره جستجو کرده‌ام.» به هر حال، خردورزی و تفکر از دشوارترین کارهاست. تصمیم‌گیری بر پایه تفکر، از یک سو وابسته به قدرت «مهار و کنترل غرایز» و از سوی دیگر نیازمند «آگاهی دقیق از جوانب کار» و از سوی سوم، نیازمند «مهارت به کارگیری» عقل و فکر در مسیر درست است. برخورداری از این «توانایی‌ها» و «دانایی‌ها» و «مهارت‌ها» نیازمند مجاهدت‌های طولانی‌مدت است. در این میان فیلسوفان از معدود کسانی‌اند که می‌توانند زندگی خود را بر پایه تعقل و خردورزی سامان دهند. فیلسوف کسی است که بیشترین ارتباط را با قوه عقل دارد؛ ارزش و اهمیت و کارکرد و توانایی آن را به مراتب بیش از دیگران درک می‌کند. یک فیلسوف اصیل، عقل را در جایگاه پیامبری و راه‌نمایی می‌نشاند و آن را، در کنار شرع، به منزله یکی از چراغهای راه زندگی خود بر می‌گزیند. با عقل و استدلال عقلی می‌کوشد بسیاری از راه‌ها و چاه‌های مسیر خود را بیابد. با بهره‌گیری از عقل می‌کوشد افسار شهوت و غضب را در کنترل بگیرد. 🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹