🟢ابونصر فارابی؛ معلم بزرگ حکمت و فلسفه اسلامی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روز ۳۰ آبان به عنوان روز بزرگداشت ابونصر (۲۵۹- ۳۳۹ق) بزرگ‌ترین فیلسوف سیاسی مسلمان، نامگذاری شده است. زندگی‌نامه شفاف و روشنی از فارابی در اختیار نیست. نه خود به نگارش زندگی‌نامه خویش پرداخته است و نه شاگردانش. ابن‌خَلِّکان (۶۰۸-۶۸۱ق) در وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، (یعنی سه قرن بعد از فارابی) شرح حال نسبتاً مفصلی از او نوشته است. هر چند در اعتبار و سند مطالب او اختلاف است. فارابی بدون تردید زبان فارسی و عربی را به خوبی مسلط بود. اما در درستی سخن ابن خلکان که فارابی به ۷۰ زبان مسلط بوده است! شک جدی وجود دارد. اهل قریه وسیج در نزدیک فاراب ترکستان به دنیا آمد. ظاهراً اصالتاً ترک بوده است. پدرش شغل سپهسالاری داشته است. خود او هم مدتی به شغل قضاوت پرداخته است. از میان علوم رایج تقریباً در همه آنها دستی داشت. اما ظاهراً اطلاعات چندانی از طبابت نداشت. در جوانی به بغداد سفر کرد. که مرکز علم و فرهنگ بود. به مطالعه عمیق منطق پرداخت. مدت بیست سال در بغداد بود بعد به حلب رفت و در خدمت حمدانیان، سیف‌الدوله حمدانی، مشغول تحقیق و تدریس شد و تا پایان عمر در شام ماند و در همانجا (دمشق) هم از دنیا رفت. جایگاه والایی در دربار سیف‌الدوله حمدانی داشت. همین مسأله یکی از شواهدی است که برای شیعه دوازده امامی بودن فارابی اقامه کرده‌اند. چون حمدانیان شیعه دوازده امامی بودند. البته شواهد دیگری هم در تأیید شیعه بودن او اقامه کرده‌اند مثلا: 1.عادل و عالم بودن را شرط امامت و خلافت می‌داند. در حالی که هیچ یک از فرق اهل سنت چنین شرایطی را برای خلیفه و حاکم قائل نیستند. 2.نصب امام را بر خداوند واجب می‌داند در حالی که اهل سنت آن را وظیفه امت می‌دانند 3.معتقد است رئیس مدینه، چه ریاست کند و چه نکند، رئیس است. قبول یا عدم قبول امت، تأثیری در حق و شأن ریاست او ندارد. درمقابل برخی از محققان مثل دکتر رضا ، می‌گویند هر چند فارابی سنی نبوده است، اما شیعه هم نبوده است! زیرا اگر قول به عدل و علم خلیفه و رئیس دوم مدینه برای انتساب کسی به تشیع کافی باشد، افلاطون را هم باید شیعه بدانیم، زیرا او نیز در کتاب مرد سیاسی، چنین اوصافی را لازمه مقام رئیس دوم می‌داند. اما آموزه‌های دوم و سوم یعنی اعتقاد به وجوب نصب امام بر خداوند و اعتقاد به مشروعیت ریاست رئيس مدینه حتی اگر مقبولیت نداشته باشد از شاخصه‌های الهیات سیاسی شیعی است و افلاطون چنین باورهایی نداشته است. یک زندگی عمیقاً ساده و زاهدانه داشت. تا جایی که بعضی گفته‌اند جامه صوفیان می‌پوشید. تألیفات بسیار زیادی داشت. برخی تعداد آنها را ۷۰، برخی ۱۲۰ و برخی ۱۸۷ رساله و کتاب دانسته‌اند! آثار او در موضوعات منطق، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، علم اخلاق و سیاست بود. کتاب الموسیقی الکبیر او، بدون تردید مهمترین کتاب درباره موسیقی کل دوران قرون وسطای مسیحی و دوران اولیه اسلامی است. حتی هانری کربن می‌گوید همان روح موسیقایی افلاطون که معتقد به نوعی توازن و تعادل بود، موجب شد میان آراء افلاطون و ارسطو وفق دهد و کتاب الجمع بین رأی الحکیمین را بنویسید! و حتی راز تلاش او در ایجاد توافق میان دین و فلسفه هم ریشه در همین روحیه او دارد. می‌توان سه ویژگی «دقت»، «صراحت» و «ایجاز» را از ویژگی‌های سبک نگارش او به شمار آورد. و این بدان دلیل بود که معتقد بود مباحث فلسفی نباید در اختیار عامه مردم قرار گیرد. زیرا از فهم آنها عاجزند و ممکن است اسباب انحرافشان را فراهم کند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹