🟢
پاسخ به پرسشهای مجله حکومت اسلامی درباره خبرگان رهبری
🔹بخش دوم:
تفاوت خبرگان منتخب و خبرگان غیرمنتخب؟
🖊احمدحسین شریفی
🔻
مجله حکومت اسلامى: خبرگان منتخب مردم چه امتیازى بر خبرگان غیر منتخب دارند که مىتوانند رهبر را انتخاب کنند مشروعیت انتخاب آنان از کجا ناشى مىشود؟
🔸پاسخ استاد شریفى: اساساً آنچه که حجت عقلى ما براى تشخیص ولى فقیه است، مراجعه به «خبرگان واقعى» است و در «مقام ثبوت» هیچ تفاوتى میان خبره واقعى منتخب و خبرهی واقعى غیر منتخب نیست. اما چگونه مىتوان خبرگان واقعى را تشخیص داد؟ در اینجا چارهاى جزمراجعه به خبره شناسان، که همان مردماند، نیست. مردم بر اساس حکم عقل موظفاند خبرهی واقعى را تشخیص داده، انتخاب کنند. حال آیا واقعاً توانستهاند خبرهی واقعى را تشخیص دهند یا اینکه در تشخیص خود اشتباه کردهاند، سخنى دیگر است. و روشن است که حتى اگر اشتباه کنند، در صورتى که از راه معقولى پیش رفته باشند، معذورند. آنچه که مهم است تلاش براى تشخیص و انتخاب خبرگان و فقیهشناسان واقعى است در این راستا باید توجه داشت که:
اولاً، ممکن است براى یک کار صدها و هزاران متخصص و کارشناس و شاهد وجود داشته باشد، روشن است که با توجه به محدودیت امکانات و ... مراجعه به همهی آنها و استفاده از کارشناسى و شهادت همه آنان مشکلات فراوانى را در پى خواهد داشت و بعضاً ممکن است از مقصود خود هم دور شویم. عقل حکم مىکند که تلاش کنیم از میان آنان، بهترینها را گزینش کنیم؛ به گونهاى که بتوانیم با شهادت آنان و اخذ دیدگاههاى کارشناسانهشان به دستیابى به مقصود خود مطمئن شویم. در مسأله تشخیص رهبر واقعى و فقیه جامع الشرائط نیز با کارشناسان و خبرگان زیادى مواجه هستیم. روشن است که اگر امکان بهرهبردارى از نظرات همهی آنان وجود داشت، به نتیجهی کارشناسى و متعلق شهادتشان اطمینان بیشترى حاصل مىکردیم . اما چنین کارى مقدور نیست. بنابراین، به حکم عقل باید بکوشیم و دقت کنیم تا از میان خبرگان موجود، بهترینها را برگزینیم.
ثانیاً، فلسفهی وجودى
#مجلس_خبرگان اعلام حمایت زود هنگام و پیشاپیش مردم از رهبر است. مردم با انتخاب افراد مورد قبولشان، به رأى و تشخیص آنان اطمینان داشته و رهبرى فردى را که آنان به مردم معرفى مىنمایند گردن مىنهند. روشن است که چنین هدفى تنها در سایهی انتخاب افراد خاصى از سوى مردم؛ یعنى کسانى که مردم به کار آنان اطمینان دارند، حاصل خواهد شد.
ثالثاً، «الجمع مهما امکن اولى من الطرح». از آنجا که انتخاب همهی خبرگان و رهبرشناسان، عملاً غیر ممکن است، در عین حال، بیّنات شرعى در مسألهی تعیین و تشخیص رهبر به هر میزانى که تراکم بیشترى داشته باشند، اطمینان آورتر است. راه معقول تأمین این هدف، این است که مجلس خبرگان منتخب روشهایى را به کارگیرند که از سایر خبرهها و فقیهشناسان نیز بهره ببرند و به این صورت مىتوان سایر خبرهها را نیز هر چند قانوناً عضو مجلس خبرگان نیستند، در امر تشخیص رهبرى و نظارت بر تداوم صفات رهبرى دخالت داد.
رابعاً، فلسفهی وجودى مجلس خبرگان جلوگیرى از هرج و مرج اجتماعى و اعمال سلیقههاى شخصى و حزبى و صنفى در امر تعیین رهبرى است و براى نیل به این هدف، ضرورى است که خبرگان نهادینه شود، به این صورت که تنها سخن کارشناسان و فقیهشناسانى ملاک عمل باشد که بر اساس موازین شرعى و قانونى و توسط اکثریت جامعه به عنوان خبره معرفى شدهاند. هرگاه چنین افرادى، فقیهى را به عنوان رهبر معرفى کردند، تبعیت از او بر همگان واجب و لازم است و مخالفت افرادى که در خارج از حوزهی خبرگان هستند، دراین زمینه هیچ اثرى نخواهد داشت.
#مشروعیت
#ولایت_فقیه
#سیاست
🆔
https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹