💥🌹💥🌹💥🌹💥🌹💥 🌹 ⭕️چرا (ع) در كودكی يكی از بحث برانگيزترين مباحث عصر ايشان محسوب می ‌گردد؟ (بخش اول) 🔷یکی از مسائلی که بعدها در مباحث کلامی مربوط به ، جایگاه ویژه‌ ای یافت، این بود که آیا ممکن است کسی پیش از به برسد؟ این مسأله در سال ۲۰۳، آن هنگام که (ع) به رسید، به صورت جدّی‌ تری در محافل علمی - کلامی امامیه مطرح شد و بعدها در سال ۲۲۰ درباره امامت امام هادی (ع) و پس از آن امام مهدی (ع) نیز ادامه یافت. در سال ۲۰۳ که (ع) به شهادت رسید، شیعیان آن حضرت به علت این که تنها فرزند وی (ع) بیش از نداشت، در نگرانی و اضطراب عمیقی فرو رفتند. به نوشته برخی از مورّخان در این جریان، به حیرت افتاده و میان آنان اختلاف پدید آمد؛ چنانکه شیعیان دیگر شهرها نیز متحیّر شدند. [۱] به همین جهت، گروهی از آنان در منزل «عبدالرحمن بن حجّاج» گرد آمده، ضجّه و ناله سر دادند. [۲] این مشکل برای ، که مهم‌ترین رکن ایمان را اطاعت از (ع) دانسته و در و و دینی خود به وی رجوع می‌ کردند، از اهمّیت بسیار برخوردار بود و نمی‌ توانست همچنان لاینحل بماند. البته برای شیعیان مسلّم بود که (ع) فرزند خود (ع) را به برگزید؛ ولی مشکل ناشی از ، آنان را بر آن می‌ داشت تا برای اطمینان خاطر، به کاوش و جستجوی بیشتری در این باره بپردازند. 🔷در میان نصوصی که درباره (ع) از (ع) بر جای مانده، به ویژه خاطر نشان شده است که امام رضا (ع) (ع) را به خود برگزید و با اینکه هنوز فرصت زیادی برای این کار وجود داشت، به جانشینی او اصرار می‌ ورزید تا آنجا که در برابر اشاره برخی از اصحاب به سن کم (ع) با اشاره به (ع) در فرمودند: « (ع) هنگامی که به وی اعطا شد، کمتر از سن فرزند من بوده است». [۳] اضطرابی که پس از شهادت امام رضا (ع) در میان شیعیان آن حضرت به وجود آمد، سبب شد تا برخی از آنها به دنبال «عبدالله بن موسی» برادر امام رضا (ع) بروند؛ ولی از آنجا که حاضر نبودند بدون دلیل، امامت کسی را بپذیرند، جمعی از آنها پیش وی سؤالاتی مطرح کردند و هنگامی که او را از جواب مسائل خود ناتوان دیدند، وی را ترک کردند. [۴] شمار دیگری نیز به «واقفی‌» ها که بر امام کاظم (ع) توقف کرده بودند، پیوستند. علّت پیدایش این اختلاف، به نظر «نوبختی»، همین بود که آنها را یکی از شرایط امامت می‌ دانستند. [۵] 🔷با تمام این احوال، به (ع) گردن نهادند، گرچه در میان آنان، کسانی بودند که مسأله را به خود (ع) هم یادآور شدند و آن حضرت در جواب، به از (ع) اشاره کرد و فرمود: حضرت سلیمان (ع)، هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می‌ برد، حضرت داود (ع) او را به عنوان خود معرفی کرد، در حالی که عُبّاد و علمای بنی اسرائیل، این عمل او را انکار می‌ کردند. [۶] به نوشته «نوبختی»، برهانِ استدلال کنندگان به (ع)، مسأله (ع) و (ع) در دوران شیرخوارگی و داستان یوسف و علم حضرت سلیمان (ع) بود که نشان می‌ داد در و لو به نرسیده باشند، و یادگیری و به طور ، می‌ تواند وجود داشته باشد. [۷] ... پی نوشت: [۱] دلائل الامامه، طبری، محمد بن جریر، بی جا، نجف، ۱۳۸۳ ق، ص ۲۰۴ [۲] عیون المعجزات، حسين بن عبدالوهاب، محقق: جعفری زنجانى، حسين، آل عبا (ع)، قم، ۱۳۸۴ ش، ص ۱۱۹ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، فتال نيشابورى، محقق: خرسان، سید مهدی، مطبعة الحیدریه، نجف، ۱۳۸۶ ق، ص ۲۰۳ [۴] مناقب آل أبيطالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، قم‏، ۱۳۷۹ ق، چ اول، ج ۲، ص ۴۲۹؛ مسند الامام الجواد (ع)، عطاردى، ‏عزيز الله، آستان قدس رضوى‏، ۱۴۰۶ ق، ‏چ اوّل‏، ص ۲۹ - ۳۰، ۲۲۲ [۵] فرق الشيعه‏، نوبختى، حسن بن موسى ‏، محقق: آل بحرالعلوم، محمد صادق، بی جا، ۱۳۵۵ ق، ص ۸۸ [۶] الکافی، كلينى، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلاميه ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۳۸۳ [۷] فرق الشیعة، همان، ص ۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel