۱۲۸۸ ✍در امالی طوسی آمده است؛ در بنی اسرائیل قاضی عادلی بر مردی وصیت کرد بعد از مرگ، همسرش غسل اش دهد و کفن نماید. زن چنین کرد و کنجکاو شد و کفن گشود و دید در داخل دماغ او کِرمی وارد می شود، بسیار ترسید. کفن را دوباره بربست و او را بر خاک سپرد. شب قاضی به خواب همسر خود آمده و گفت: روزی برادر تو برای شکایت از کسی او را همراه خود آورد. من فقط از دلم گذشت کاش حق با برادرت باشد و او پیروز این قضاوت گردد و آنچه از دلم گذشته بود آن محقق شد و حق با او بود. این کِرم به خاطر آن خطا که از دلم فقط بر پیروزی یکی از طرفین دعوا گذشته بود و در حالی که حق با او بود بر من وارد شد. 🆔 @akhlaghmarefat داستان‌ها و پندهای اخلاقی