۹۱(بخش۹) 🔰اوصاف فرشتگان امام(عليه السلام) در اين فراز، در ادامه بيان اوصاف فرشتگان - مخصوصاً وصف عصمت و مصونيّت از خطا و گناه - بياناتى در تکميل اين اوصاف، ذکر فرموده و ضمن هفت جمله کوتاه و پر معنا، تمام زواياى آن را روشن ساخته است. ✅نخست مى فرمايد: «سنگينى گناهان هرگز آنان را ناتوان و درمانده نساخته است (چرا که فرشتگان اصلا گناه نمى کنند)». (لَمْ تُثْقِلْهُمْ مَوصِرَاتُ الآثَامِ). 👈اشاره به اينکه معمولا گناه، انسان را در مسير اطاعت خدا سنگين بار و ناتوان مى سازد 😢و از آنجا که آنها هرگز مرتکب گناهى نمى شوند، سبکبارند و هميشه براى اطاعت آماده اند و اينکه بعضى از شارحان احتمال داده اند که منظور اين است گناهان مردم آنها را در کارشان دلسرد نمى سازد، بسيار بعيد به نظر مى رسد، چون با ساير جمله هاى اين بخش از خطبه هماهنگى ندارد.❌ ✅و در دومين جمله مى فرمايد: «رفت و آمد شب و روز، آنها را به سوى مرگ کوچ نداده است (تا ضعف بر آنها چيره شود، بنابراين، همواره آماده اطاعت فرمان الهى هستند)». (وَ لَمْ تَرْتَحِلْهُمْ عُقَبُ اللَّيَالي وَ الأَيَّام). 👈اين احتمال نيز وجود دارد که منظور، انتقال از حيات به مرگ نباشد; بلکه انتقال از اطاعت به معصيت باشد. يعنى طول زمان هرگز آنها را خسته نمى کند و از اطاعت پروردگار دور نمى سازد. ✅در سومين جمله مى افزايد: «تيرهاى شک و ترديد ايمان پر عزم آنان را هدف قرار نداده است». (وَ لَمْ تَرْمِ الشُّکُوکُ بِنَوَازِعِهَا عَزِيمَةَ إِيمَانِهمْ). ✅در جمله چهارم مى افزايد: «و گمانها بر پايگاه يقين آنان راه نيافته (و آنها را متزلزل نساخته است)». (وَ لَمْ تَعْتَرِکِ الظُّنُونُ عَلَى مَعَاقِدِ يَقِينهِمْ). ✅در پنجمين جمله مى فرمايد: «هيچ عاملى آتش کينه و حسد را در ميان آنها بر نيفروخته (تا ضعف و فتورى در کار آنها راه يابد، بنابراين، همه فرشتگان به صورت هماهنگ و بى هيچ گونه اختلافى در انجام فرمانهاى الهى عمل مى کنند)». (وَ لاَ قَدَحَتْ قَادِحَةُ الإِحَنِ فِيمَا بَيْنَهُمُْ). ✅در ششمين جمله در توصيف اين فرشتگان اضافه مى فرمايد: «هرگز حيرت و سرگردانى آنان را از معرفتى که در باطن دارند و آنچه از عظمت و هيبت و جلال الهى در درون سينه هايشان نهفته اند جدا نساخته است». (وَ لاَ سَلَبَتْهُمُ الْحَيْرَةُ مَا لاَقَ مِنْ مَعْرِفَتِهِ بِضَمائِرِهمْ، وَ مَا سَکَنَ عَنْ عَظَمَتِهِ وَ هَيْبَةِ جَلاَلَتِهِ فِي أَثْنَاءِ صُدُورِهْم). 👈اين عبارت ممکن است اشاره به اين باشد که ايمان و معرفت آنها نسبت به خداوند و صفات جمال و جلال او به قدرى قوى است که هرگز اوهام، و حيرت ناشى از آن اوهام در آن نفوذ نخواهد کرد، و چيزى از آن نخواهد کاست; در حالى که در انسانها چنين نيست، گاه افراد مؤمن در برابر صحنه هايى قرار مى گيرند که سبب حيرت و سرگردانى و تزلزل پايه هاى ايمان آنها مى شود.☹️ 👈اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از حيرت، همان عدم دسترسى به کنه ذات و صفات او باشد که هرگز آنها را از درک اجمالى ذات و صفات باز نمى دارد و همچون پاره اى از انسانها که بر اثر عدم درک کنه ذات راه تعطيل صفات را پيش گرفته اند، نيستند. ✅سرانجام در هفتمين توصيف مى فرمايد: «وسوسه ها در وجود آنها راه پيدا نکرده، تا شک و ترديد ناشى از آن، بر فکرشان چيره شود». (وَ لَمْ تَطْمَعْ فِيهِمُ الْوَسَاوِسُ فَتَقْتَرِعَ بِرَيْنِهَا، عَلى فِکْرِهمْ). ⬅️آنچه از مجموعه صفات بالا استفاده مى شود اين است که فرشتگان وحى، کمترين اشتباه و خطا و شک و ترديد و سستى و تقصير در وجودشان راه ندارد; بلکه امانت در وحى الهى را کاملا رعايت مى کنند و از طرق روشنى که براى آنها قرار داده شده است در نخستين فرصت به انبيا ابلاغ مى نمايند. ✴️در ضمن اين کلام شريف پيامى براى همه انسانها - مخصوصاً مبلّغان دينى👳‍♂ و نويسندگان اسلامى - دارد که براى ابلاغ صحيح دعوت انبيا به مردم، نهايت دقّت، امانت، ايمان، استقامت و دورى از هرگونه وسوسه و شک و ترديد و حقد و حسد لازم است.