💠چگونگی شکل گیری شخصیت شهید مطهری(ره) 🔰استاد : 🔹اگر کسی می خواهد شخصیتی مانند شهید مطهری شود ، اگر کسی میخواهد شخصیتی مانند رهبر فرزانه ی انقلاب شود تمام این موارد نیاز به یک نگاه دارد و این نگاه باید توسط استاد او تأمین شود . لذا به دوستان خود عرض کردم که اگر با استادی نمی توانید این رابطه را برقرار کنید حواستان باشد که وقتتان خیلی تلف نشود . این ادعای ما بر اساس مطلبی است که خود مرحوم شهید مطهری (ره) در تحولات روحی خود ذکر کرده است. 🔸این مطلبی که عرض میکنم به عنوان یک شاخص است. یعنی اگر بنده این شاخص را در خودم احساس کردم مشکلی از این جهت وجود ندارد ولی اگر این شاخص را در خودم احساس نکردم جدا باید تجدید نظر کنم . ببینید؛ چیزی را که میخواهم شما از مرحوم شهید مطهری بدانید مطلبی است که بدون آن، به هیچ وجه نمی توانید به شخصیت شهید مطهری پی ببرید. 🔺 ایشان در مقدمه ی « کتاب علل گرایش به مادی گری » چنین بیان می کنند : « من تا آنجا که از تحولات روحی خود به یاد دارم ، از سن سیزده سالگی دغدغه و حساسیت عجیبی نسبت به مساله ی خدا پیدا کردم . یکی پس از دیگری بر اندیشه ام هجوم می آورد . در سال های اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم ، چنان در این اندیشه ها غرق بودم که شدیداً میل به تنهایی در من پدید آمد . وجود هم حجره را تحمل نمی کردم ؛ حجره ی فوقانی عالی را به نیم حجره ای دَخمِه مانند تبدیل کرده بودم که با اندیشه های خودم به سر ببرم . نمی خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع دیگری بیاندیشم و در واقع اندیشه در هر موضوع دیگری را پیش از اینکه مشکلاتم در این زمینه حل گردد ، بیهوده و اتلاف وقت می شمردم . ♻️مقدمات عربی یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می آموختم که تدریجاً آماده ی بررسی اندیشه ی فیلسوفان بزرگ در این مسأله شوم . به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی در مشهد مقدس که مقدمات عربی را می خواندم ، فیلسوفان و عارافان و متکلمان را هر چند با اندیشه هایشان آشنا نبودم از سایر علما و دانشمندان مخترعان و مکتشفان در نظرم عظیم تر و فخیم تر جلوه می نمودند . تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان این صحنه می دانستم . دقیقاً به یاد دارم در آن سنین که میان سیزده تا پانزده سالگی بود ، درمیان آن علماء کسی که خیلی علاقه مند بودم تا در مجلس ایشان تلّمُس کنم ، « مرحوم میرزا مهدی شهیدی رضوی » مدرس فلسفه ی الهی بود پس از مهاجرت دوم گمشده ی خود را در شخصیت دیگری یافتم که همواره مرحوم میرزا مهدی شهیدی را بعلاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می دیدم . فکر می کردم که روح تشنه ام از سرچشمه ی زلال این شخصیت سیراب خواهد شد . 🌱اگرچه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از مقدمات فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در معقولات را نداشتم ، اما درس اخلاقی که به وسیله ی شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می شد در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود ، نه اخلاق به مفهوم خشک علمی . بدون هیچ اغراق و مبالغه ای این درس مرا آنچنان به وَجد می آ‌ورد که تا دوشنبه و سه شنبه ی هفته ی بعد خودم را شدیداً تحت تاثیر آن می دیدم . 🔆بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس و سپس در درس های دیگر که طی دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم انعقاد یافت . همواره خود را مدیون او دانسته و می دانم و به راستی که او روح قدسی الهی بود» 💠این ها شهید مطهری را شهید مطهری کرد . نمی شود انسان فضیلت و عبادت شب را درک نکند و شخصیتی مانند شهید مطهری شود . امکان ندارد کسی از روزه ی ماه شعبان ، از سحر ماه رمضان استفاده نکند و شهید مطهری شود . 👈🏻شهید مطهری که در محضر حضرت امام فقط درس نخواند بلکه سیر و سلوکش را هم نزد ایشان جلو برد. البته سیر و سلوک ایشان هم مانند آقایانی که ادعای این ها را دارند نبود،این نکات را باید به عنوان شاخص قرار داد . 🔆این نکات را هم شاگردان امام از خود حضرت امام (ره) آموخته اند. بنده چون خیلی به مقام معظم رهبری ( دام ظله ) ارادت داشتم ، فرمایشات ایشان را از زمان ریاست جمهوری ایشان، آرشیو می کردیم . آن زمان آرشیوی از سخنان مقام معظم رهبری درست کرده بودم . ایشان چند فرمایش راجع به شهید مطهری دارند که این فرمایشات خیلی برای بنده عجیب بود. @albayann