⚡️ زندگی با قرآن ۱۸ اردیبهشت ۱۴٠۲ «أَكَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ...» وقتی که نفحات الهی برای انسان وزیدن می‌گیرد؛ این نسیم بیداری، از نزدیک‌ترین، عادی‌ترین و ابتدایی‌ترین مسیر برای انسان روی می‌دهد، و انسان تمایل دارد که آن را باور نکند، و به نوعی در مقابل آن بایستد! تنها کافرین نبودند که در مقابل پیامبر می‌گفتند او ساحر است، در حالیکه پیامبر آمده بود آنها را به مقام‌شان نزد خداوند برساند؛ «أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ» {پیامبر} سختی و مشقتی را بر آنها هموار نمی‌کرد، بلکه به آنها مژده می‌داد که نزد خداوند جایگاهی دارید، و این جایگاه برای آنها به راحتی قابل تصور بود؛ ولی انسان تمایل دارد که زندگی روزمره‌اش را ادامه بدهد، و در این دوری که دارد می‌چرخد، و نه برای دنیا و نه برای آخرتش هیچ فایده‌ای ندارد، همین‌طور به چرخش را ادامه دهد. هنگامی که مسیری برای انسان –از هر طریقی- باز می‌شود؛ وقتی که راهی –از درون یا بیرون- برایش هموار می‌شود؛ وقتی کسی به او مژده‌ای می‌دهد؛ برخلاف تصور اولیه که انسان باید از هر مژده‌‌ای استقبال کند، در شرایط عادی او در مقابل آن عناد می‌ورزد؛ و این تنها مختص کافرین نیست، ما هم همین‌طور هستیم! مسیر که باز شود، اگر چه ما نمی‌توانیم آن را انکار کنیم، و آن را به سحر و جادو متهم کنیم، چون آنقدر آشکار است که امکان چنین مخالفتی نیست؛ اما در درون خود با ناباوری، و همراهی نکردن، و هماهنگ نبودن، و استفاده نکردن، شبیه همان کفار، در مقابل این نفحات الهی می‌ایستیم! افق زیبا برای انسان روشن می‌شود، و به او نوید می‌دهند که تو در اینجا جایگاهی داری، تو در این بالا هستی، «قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ»، تو در این کائنات جایگاهی داری، و همه‌چیز در اختیار توست؛ {می‌گویند} تو شأن و مرتبه بالایی داری، {و این مقام} همین الان نزد تو حاضر است؛ اما انسان پیوسته سعی می‌کند به همان دور باطل خود باز گردد! این دور باطل گاهی با کینه‌هاست، و گاهی با حُبّ بی‌نتیجه و بی‌حاصل به چیزهایی که نه منفعت دنیایی دارد و نه آخرتی؛ و گاهی با توجه کردن به دیگران، و پا در کفش آنها کردن، و نگاه به بد‌ی‌های دیگران کردن، و فراموشی جایگاهی که خداوند برای انسان فراهم کرده؛ و گاهی با دنبال کردن سیاست و اقتصاد و اجتماعیات، و تلف کردن وقت در فضاهای باطل و بی‌حاصل... و تمام اینها برای یک کار صورت می‌گیرد، و آن فاصله گرفتن از آن افق زیبا و جایگاهی است که برایش تعریف کرده‌اند؛ و بازگشت به همان دور باطلی که قبل از این بود! این نسیم‌های بیداری برای انسان، یکی پس از دیگری وزیدن می‌گیرد؛ انسان با این نسیم‌ها مخالفت می‌کند، و درهای زندگی‌اش را به روی این نسیم‌ها می‌بندد، و چشمش را می‌بندد تا این نسیم‌ها را نبیند، و به هر شکلی سعی در انکار آنها دارد! اما نسیم‌ها یکی یکی از راه می‌رسند و بالأخره انسان را از جای خود تکان می‌دهند؛‌ خوشا آنان که زودتر حرکت کنند. 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: ایتا | بله | تلگرام | اینستا | آپارات