خانه پدری جامعه امروز ما پر از سر و صدا و ظواهر دین است؛ پر از حرف‌های خوب، پر از شعار و توصیه و حرف‌های ارزشمند و دعوت اما عمل و حقیقت خیلی کم است. این حکمت برای کسی است که به دنبال یک موعظه‌ای است. البته که خود این موعظه خواستن هم بخشی از این بیماری است که جامعه دائما به دنبال پیدا کردن مطلب یا کسی باشد، برای کمک گرفتن ولی در نهایت عمل بسیار اندک است. این حکمت در عین مختصر بودن بسیار جامع به تمام مشکلات انسان‌های یک جامعه پرداخته به گونه‌‌ای که می‌شود این کلام را از معجزات حضرت دانست. حالات انسان نشان‌دهنده شخصیت اوست. این‌که انسان به دنبال اثر ماندگار در درون است و یا به دنبال تأثیرات فراگیر لحظه‌ای و ناپایدار. یکی از نتایجی که در حالت‌های انسان حاصل می‌شود این است که چیزهایی که حقیقتا برای انسان ضرر دارد، یک نتیجه زود گذر و ظاهری دارد. انسان وقتی به خودش توجه دارد و برنامه‌هایش به گونه‌ای است که روی خودش تمرکز دارد، یک شخصیتی دارد و انسانی که از خودش غافل است و فقط به دیگران توجه می‌کند و این توجه به دیگران را با ظواهر دینی و هر چیز خوبی که هست مخلوط می‌کند و این غفلت از خودش تبدیل شده به شخصیتی با توجه بیش از حد به دیگران. اگر گناه و معصیتی از کسی سر بزند آن را با صدا و هیاهو و بزرگ‌نمایی عنوان می‌کند و اگر بزرگ‌تر از همان معصیت که دیگران انجام داده‌اند از خودش سر بزند آن‌ را بسیار کوچک می‌بیند. اگر کار خوبی از خودش سر بزند آن‌را با بزرگ‌نمایی همه جا اعلام می‌کند و کار خوب دیگران را بسیار معمولی جلوه می‌دهد. برخی از افراد تمایل به همنشینی با اغنیا دارند یعنی اصولا به ذکر یا لهو بودن کار آن‌ها کاری ندارند، و فقط تمایل به همنشینی با آن‌ها دارند. دلیلش هم این است که روحیه و حالاتی برای خودش پیدا کرده که اصولا ذکر و مطالب خوب و ارزشمند چندان روی او اثری ندارد و بنیان را خراب کرده و فقط به یک‌سری ظواهر اکتفا کرده است. ٠ @Allaamehwisdom