🍃 نگاهم بین جمعیت
#عزاداران در
#گردش بود. بیشتریها لباسهایشان یک شکل بود ولی چیزی که بیشتر به چشم میآمد پارچه زرد رنگی بود که یا به بازویشان و یا به
#پیشانیشان بسته بودند. همان پارچه زردرنگی که مُنَقَّش به شعار «کلنا عباسک یا زینب» است، همان که نماد
#تیپ_فاطمیون بود.
🍃 نگاهم از آن سربند زردرنگ به سمت
#مداح کشیده میشود. صدا و چهرهاش آشنا میزد برایم. کمی فکر کردم، خودش بود! همان که چند روزی دنبال
#فیلم یا
#کلیپی بودم که
#مهارت و عشقی که مادرش از او میگفت را به تصویر بکشد. و این خودِ خودش بود!
🍃 حسی که در صدایش
#آشکار بود و سینهای که از ضرب گرفتنهایش میسوخت آن
#عشق را به رخ میکشید. چشمانم حالا دیگر جماعت عزادار را نمیدید، یاسر را میدید!
#یاسر_جعفری...
🍃 گریزی بر گذشته میزنم، بر خیلی سال قبل. مثلاً بیست و نه سال پیش. زمانیکه چشم گشود و پا به این جهان گذاشت و شد
#عصای_دست_مادر .
🍃 به علت
#مهاجر بودنش، در امر تحصیل مشکل داشت و نتوانست تا آخر ادامه دهد. پس از سالها میدان درس و تحصیل را به برادرش سپرد. راهنمای برادر کوچکش شد تا حداقل او بتواند در این راهپلههای ترقی را یکییکی طی کند. اما خود فکری دیگر در سر داشت.
#فکر_رفتن...
🍃 از اینجا به سوی
#حلب یا شاید هم
#دمشق. مادر را به سختی راضی کرد که برای مداحی به
#حرم_حضرت_زینب میرود. و مادر نمیدانست در کنار
#دفاع و جنگ، گاهی هم
#مداحی میکند!
چندمین اعزامش بود نمیدانم. فقط میدانم این کلیپی که مقابل چشمان من پخش میشود آخرین هنرنمایی او زیر
#آسمان_حلب بود.
🍃 و به وقت بیستم آبان هزار و سیصد و نود و دو ساعت چهارده و سی دقیقه دیگر خبری از صدای او و سینه زدنهای اطرافیان نبود. هر چه بود
#خاک و
#خون بود...
🍃 سالگرد شهادتت مبارک
✍️نویسنده:
#مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز
#شهادت
#شهید_یاسر_جعفری
📅تاریخ تولد : ۸ دی ۱۳۶۳
📅تاریخ شهادت : ۲۰ ابان ۱۳۹۲
📅تاریخ انتشار : ۱٩ ابان ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : بهشت رضا
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی