دعاها بايد مطابق‏ نيازها باشد، نه اينكه ببينيم چه كسى چه دعايى كرده و چه كسى در كجا چه جمله‏ اى گفته، من هم همان را بگويم‏. آنها كه در دعايشان نمك غذا را مى‏ خواسته‏ اند، ممكن است همه چيز را گرفته بودند؛ اما ما كه خودمان را از دست داده‏ايم، چطور مى‏‌توانيم به نان و ... قانع شويم؟ و تنها به نانى و درمانى از او اكتفا كنيم و تنها خانه و زندگى از او بخواهيم ...؟ خلاصه در اين ماه، همراه‏ صيامى‏ كه داريم، بايد تفكرى‏ و محاسبه‏‌اى‏ هم داشته باشيم تا ايمان ما قوى شود و قلب ما از عشق او سرشار. و در اين محاسبه‏‌هاست كه بايد ببينيم چه كسانى در دل ما آمده‏‌اند، چه كينه‏‌ها و دشمنى‏‌هايى در دل ماست، چه محبت‏هايى در دل ماست، و چرا هست؟ چه ترس‏ هايى؟ ترس از بى پولى؟ ترس از فقر؟ ترس از اينكه نكند فلانى از من جدا بشود؟ اينها بايد محاسبه شوند. اين مراحل كه تمام شد و انسان به عمل رسيد و در عمل هم كمبودى نداشت، در آن موقع‏ قرب حق‏ است كه انسان را ارضا مى‏‌كند. در اينجاست كه به نماز مى‏‌ايستد و ذكر حق است كه ارضايش مى‏‌كند. اين است كه با او خلوتى دارد. و وقتى هم كه مى‏ خواهد دعايى را در اين ماه كه‏ فصل دعا ست شروع كند، بايد سنجيده و با توجه باشد. بايد ببيند كه كيست و چرا دعا مى‏‌كند؟ چون دعا، خواستن است. براى خواستن، انسان ابتدا بايد فكر كند و بعد كه نيازش مشخص شد آن را بطلبد، نه اينكه از همان ابتدا كه كتاب دعا را باز كرد، بخواند و رد بشود. @einsad @apmkadeh