. روزی ام از جود و کرم بسته شد مرهم او روی پرم بسته شد تاج گدایی به سرم بسته شد بال و پرم کنج حرم بسته شد ای حرمت، محرم دل تنگ ها خورده ام از دوری تو سنگ ها پر کنم از آب حرم، کوزه را با می تو باز کنم روزه را جز قدم تو نکشم پوزه را بشکن و صیقل بده فیروزه را دور تنم سلسله افتاده است در سفرم فاصله افتاده است بین من و خاک حرم وعده هاست نوکری ام در گرو سجده هاست طور مناجات، همین گعده هاست حج گداهای تو ذی القعده هاست یوسف من باز کلافم بده دور حرم باز، طوافم بده زائرت از جرم و خطا بر نگشت از در این خانه گدا بر نگشت بنده که برگشت، خدا برنگشت فاطمه بخشید و رضا برنگشت کفش گنه دور سر آویختم اشک در آغوش رضا ریختم پشت درم، باز تو راهم بده سوختم از دوریت، آهم بده قبل سحر وقت نگاهم بده "آمده ام ای شاه پناهم بده" گرچه پناه همگان این در است حجرهء در بسته روایتگر است جان خودش را همه جا می کشد آه جدا، ناله جدا می کشد بر سر خود باز عبا می کشد بی رمق افتاده و پا می کشد لرزه نشسته به تنش، وای وای ریخته زهر از دهنش، وای وای ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab