eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
4.7هزار دنبال‌کننده
240 عکس
152 ویدیو
36 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian دوستان سوالات خود را می توانند در آی دی استاد ارسال کنند. @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
گلدسته هايِ مرقدتان پايه هايِ عرش فانوس هايِ ساحل بي انتهايِ عرش بر ساحت ضريح تو انس وملك دخيل آيينه كاري حرمت كار جبرئيل زوار خاكي حرمت كبريايي اند سرگرم كاروكسب شريف گدايي اند هرلحظه فطرس آمده پابوسيِ شما طفلي هميشه مانده پَرش زيردست وپا لاهوتيان مقلد احكام عشق تان مِي خوارگان دائميِ جام عشق تان اي قبله ي نياز سماواتيان رضا پير مغانِ دير خراباتيان رضا صدها ستاره مست شراب نگاه تان بال فرشته هايِ سما فرش راه تان پيغمبران ز محضرتان فيض مي برند بهر كبوتران حرم دانه مي خرند روح الامين به لطف شما دل سپرده است او با كبوتران حرم دانه خورده است امشب دخيل پنجره فولاد مي شوم در بيستون عشق تو فرهاد مي شوم اي نورلايزال، بگو با دلم سخن شد بقعه ي مطهرتان كوه طور من شيرين دهن، حديث تو طعم عسل دهد زيبا سخن،كلام تو عطر غزل دهد آقا نگاهتان به گِلم روح داده است تاثير ‌چشم هايِ شما فوق العاده است من كافر نگاه اهورايي توام مجذوب طرز خنده ي زهرايي توام تا بت پرست كعبه ي خال شما شدم زاهدترين خليفه ي ملك خدا شدم از زير قبه ي تو به معراج مي روم ديوانه وار در پي حلاج مي روم قرآن مقام شامخ تان را ستوده است گنجينه ي حقايق خود را گشوده است *** با گوشه چشمِ فاطميِ خود چها كني! سنگ سياه قلبِ مرا ،كهربا كني من از پل صراط جزا پرت مي شوم دستم اگر كه روز قيامت رها كني آقا چه مي شود كه مرا در صف حساب از لابه لاي آن همه آدم سوا كني آقا چه مي شود كه شوم مَحرم و شما من را براي ديدن زهرا صدا كني آقا سعادت دو جهان قسمتم شود يكبار اگر براي غلامت دعا كني ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
گریه غوغا می کند، دل های ویران بیشتر  صحن را پر کرده امشب بوی باران بیشتر  یا تو داری می کشی شعر مرا سمت جنون  یا دل من می زند خود را به توفان بیشتر  خوب جایی آمدی زائر مگر نشنیده ای  می شود هر مشکل آسان با کریمان بیشتر  از شما پنهان نباشد از خدا پنهان که نیست  من خدا را دیده ام سمت خراسان بیشتر  بسته هرکس جایی از جغرافیا دل را و من  بسته ام سمت شمال شرق ایران بیشتر  شب میان پنج صحن و هفت ایوان طلا  ماه جولان می دهد در این شبستان بیشتر  پنجره فولاد یعنی بارش یکریز نور  هرچه اینجا درد می بینید درمان بیشتر  علّتش را من نمی دانم ولی در این حرم  بوی عطر کربلا جاری است در جان بیشتر  دارم امشب می روم اما دلم پیش شماست  ای گرفتار تو دل های پریشان بیشتر  هرچه کردم تا ضریحت راببوسم لحظه ای  بست برمن راه را این بیشتر، آن بیشتر  این که ما را دوست می دارید یانه با شماست  ما شما را دوست می داریم از جان بیشتر ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
چِقَدَر این حرم صفا دارد ضامنی چون رضا"ع"کجا دارد این دهه چِقَدْر پر از شور است بوی معصومه"س" و رضا"ع" دارد روز میلاد تو حرم غوغا ست چِقَدَر این حرم گدا دارد دل من هم کبوتر‌حرم است تا ابد بر شما‌ وفا دارد سائل از راه دور آمده است غیر مشهد بگو کجا دارد؟ این گدا آمده کنار ضریح بَه چه حالی که باشما دارد با تمام بدی و زشتی ها چه نگاهی به رو سیا دارد هرگدا ذکر یا رضا گیرد با‌چه ذکری ببین نوا دارد وَ "تَصَدَقْ..."بده امام‌رئوف سائلت میل کربلا دارد هر که آمد به طوس گفته ببین! چقدر این حرم صفا دارد ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
تشنه بودیم که بارانِ نجف را دیدیم اشک بودیم که دامانِ نجف را دیدیم در نجف منقبت از شاهِ خراسان گفتیم مشهدش آمده سلطانِ نجف را دیدیم علت این است اگر ذکرِ علی می‌گوییم ما در این خاک ، خراسانِ نجف را دیدیم هرچه دادند به ما لطفِ علی بود علی بر سرِ خوان رضا خوانِ نجف را دیدیم بی سبب نیست در ایوانِ طلا می‌چرخیم ما در ایوانِ تو ایوانِ نجف را دیدیم ما رسیدیم که بر مَرمرتان رو بکشیم یک علی گو که پس از نامِ شما هو بکشیم با خودش جامِ تو مستانه شدن هم دارد بردنِ نام تو دیوانه شدن هم دارد دلِ ما کاش شود کاسه‌ی سقاخانه سنگ ظرفیتِ پیمانه شدن هم دارد هر کبوتر که نشسته است دگر باز نَگشت صحنِ تو خاصیتِ لانه شدن هم دارد جایِ آئینه و کاشی به خودت غرقم کن لطفِ تو از همه بیگانه شدن هم دارد زائرانِ تو همه عینِ زیارت نامه‌اند کششِ نورِ تو پروانه شدن هم دارد وقتِ نقاره شده از تو خبر می‌گویند ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بشر می‌گویند ‌ یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود عُمرِ ما کاش فقط پیشِ رضا سر بشود بگذارید همین دفعه طوافش بکنم طاقتم نیست که هنگامه‌ی محشر بشود دامنش پُر شد و با دستِ پُر از اینجا رفت پیش از آن لحظه که چشمانِ گدا تر بشود به لبم نام جواد است و کَرَم می‌بارد وای اگر وقتِ دعا نوبتِ مادر بشود آمدن‌های مرا ضرب در سه بکنید چه شود دیدنِ تو چند برابر بشود مرگ می‌چسبد اگر در نظرم می‌آیی جای هربار سه دفعه به سرم می‌آیی بارم اُفتاد زمین تا که شوم بارِ شما بیشتر ساخت مرا عشق گرفتارِ شما می‌بَرَد تا ابد از یاد پریدن‌ها را هر کبوتر که نشیند لبِ دیوارِ شما کنج شش گوشه زدم بوسه به یاد حرمت بوسه‌ای در عوضِ آنهمه زوارِ شما کربلا هم چقدر حسرت خادم‌هایی که بیایند هرازگاه به دیدارِ شما چاره‌ی اینهمه بیچاره فقط چار علیست چارده تَن همه دیدیم در این چارِ شما شامِ میلاد تو هر چند زِ مشهد دورم چشم بر راهم و سلمانیِ نیشابورم باز در نیمه‌ی شب چشمِ کسی بینا شد کودکی گم شده در خوابِ خوشش پیدا شد مادری آرزویش بچه‌یِ زیبایی بود گفت جبریل به گوشش گره‌هایت وا شد دستِ لرزانِ زنی پیر کمی بالا رفت از شهیدش خبر آمد چقدر غوغا شد باز در پیشِ ضریحِ تو مریضی اُفتاد زیرِ لب گفت رضا گفت رضا تا پا شد خادمی آینه کاریِ حرم را تا دید گفت با بغض حسن گریه کُنَش زهرا شد لطفِ آقاست اگر مستِ امام حسنیم "ما حسینی شده‌ی دستِ امام حسنیم" من اویسم نَفَست از قَرَن آورد مرا تا تراشیده شوم از یَمن آورد مرا مادرم بارِ نخستی که مرا با خود داشت تا ضریحت برسم سینه‌زن آورد مرا حاجت کرببلا داشت ، به ما بخشیدی به هوایِ حرمِ بی کفن آورد مرا شانه‌ام اُنس گرفته است به درهایِ حرم در کنار خودش آقای من آورد مرا در گوهرشاد دلم رفت به بین‌الحرمین باد تا بویی از آن پیرهن آورد مرا وای از پیرُهنش ، پیرُهنش را بُردند حیف انگشتر و سنگِ یمنش را بُردند ...........__________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
ای مطرب مهتاب رو حرفی بزن، چیزی بگو زان شاه صاحب آبرو فخر سریر ارتضا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * تسبیح سبحانی رسید ارباب ربانی رسید ماه شبستانی رسید شمس‌الشموس، آقای ما سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای نجمه خاتون آفرین خورشید آوردی چنین موسی‌بن‌جعفر را ببین نامیده این مولود را سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * در عرش اقبال نبی‌ست در فرش اجلال نبی‌ست او عالم آل نبی‌ست تمثال ختم الانبیاء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * شد این علیِ سومین مثل امیرالمومنین با مستمندان همنشین هم‌سفره می شد با گدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * گنبد طلایش دلبری کرده‌است از انس و پری دل می‌بری،‌دل‌‌می‌بری ای دلبر خیرالنساء سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای خانه‌ام آباد تو ذکر خدایم یاد تو از پنجره فولاد تو دارم امید یک شفا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * دل در حرم پابست شد در پای عشقت پست شد نقاره خانه مست شد از آسمان آمد صدا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * من آهوی سرگشته ام بی تاب‌ و‌ مضطر گشته ام سائل به این در گشته ام یا ضامن آهو، الا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * ای که به دعبل از کرم دادی عبا، صدها دِرَم بر من که عبد این درم از هر‌چه خواهی کن عطا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا * از آب سقاخانه ات خوردم شدم دیوانه ات من از در میخانه ات دارم امید کربلا سلطان‌علی‌موسی‌الرضا
🥀راه و رسم گدا شدن بلدم حاجتم گاه مستجاب تر است 🥀دم باب الجواد فهمیدم این پدر سخت عاشق پسر است
سلام الله علیها ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی غصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم .....................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. در شان و مقام، بِه که دختر باشد... معصومه شده است تا که خواهر باشد... مانده است به مشهد برود یا شیراز! قم ماند که بین دو برادر باشد... محسن ناصحی✍ ‌..........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. در هوای شما رها هستم از صفای تو باصفا هستم با توام از همه جدا هستم بنده درگه خدا هستم پادشاهم ولی گدا هستم سائل درگه رضا هستم روز میلاد توست شمس شموس السلام ای امام خطـه ی طــوس در حریم تو نور باران است آسمان وزمین چراغان است جبرئیل امین غزل خوان است در قدوم شما فدا جان است مشهد تو بهشت جانان است حرمت کعبه فقیران است تا ابد این بود سعادت ما نوکری شماست عادت ما عاشق روی چون نگار توایم بی قراریم ... بی قرار توایم با همه بی کسی دچار توایم گرچه دوریم در کنار توایم ما که از ایل و از تبار توایم تا دم مرگ جان نثار توایم یا رضا بی کس و گرفتارم چه کنم من فقط تو را دارم ناله هایم رسیده تا فریاد کار ما باز بر شما افتاد از شما می کنیم هر جا یاد دل ویرانه ام رضا آباد معتکف دل به صحن گوهرشاد شد دخیل به پنجره فولاد صحبتم هست با امام رئوف بابی انت یا امام رئوف شمس از روی توست تابنده سرو در پای تو سر افکنده آسمان و زمین به تو بنده نام تو مرده را کند زنده دلم از معصیت شد آکنده روسیاهم امام ... شرمنده دو پیاله پر از سبو دارم با همین اشک آبرو دارم هر چه هستـم اگر بدم مولا به حریم تو آمدم مولا به دلم دست رد زدم مولا جان زهرا نکن ردم مولا به خدا مست مشهدم مولا در حریم تو بال و پر داریم از کرامـات تـو خـبر داریم حرمت می شود تماشایی من گدایم گدا ... نه هر جایی تو انیس النفوس دنیایی هفتمین اختری و زیبایی سیره ات سیره ایست زهرایی هشتمین حیدری و مولایی باز طبعم برای تو گل کرد باز قلبم به تو توسل کرد 🔸شاعر: ...........................................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
پرچمِ تو کلِّ دنیا را مسخّر می کند نامِ زیبایت دهانم را معّطر می کند عشقِ تو مانند خورشیدی ست،می تابد به من ذرّه ای از مهر تو دنیا منّور می کند مانده ام مشهد بخوانم یا بهشتِ اهلِ دل؟ حال و روزِ این حوالی خستگی در می کند گنبد و صحن وسرا،ایوان طلا با جلوه ای آخرش قلبِ تمام شیعیان زر‌ می کند «صحنِ گوهرشاد»با آن حس و حالِ معنوی مرده را جان داده و جایش مطهّر می کند ای بقربانِ تمامِ زایرانت یا رضــــا مَحرمت گشتن وجودم را کبوتر می کند می پرم هر شب به قصد ِ یک طوافِ عاشقی حس و حالم را همین پرواز بهتر می کند من نبودم لایقِ درگاهِ تو سلطانِ عشق مادرت با یک نگاهش شورِ محشر می کند آخرش مثلِ غلامانت شدم شکرِ خدا رأفتِ تو هر کسی را مثلِ نوکر می کند محسن راحت حق ...............................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
نیمه شبها تا سحر ذکر رضا باید گرفت اینچنین حاجات خود را از خدا باید گرفت در جوار مرقدش هرگز به کم قـانع مشو چونکه از مشهـد بـرات کربلا باید گرفت دست خالی آمدم امشب به درگاه شما هرچه میخواهد دل از راه دعا باید گرفت چشم در راه دعای خیرتان هستم، فقط یک ضمـانت از تو در روز جزا باید گرفت می شود امشب دل من عازم باب الجواد اجر و مزد نوکری را پس کجا باید گرفت؟ در شب میلادتان دل غرق رحمت میشود تکه نانی امشب از دست شما باید گرفت محسن زعفرانیه ...............................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
دوباره از سر خط..بسمه تعالى عشق كه برد شعر مرا سوى بى كران ها عشق غرض ز گفتن اين شعر مدح سلطان است نوشتن از حرم و حضرت رضا با عشق هميشه هست دلم رو به مشهد آقا چرا كه نيست مرا اشتياقى الا عشق به اين حرم بِنگر..بوى آسمان دارد رواق عشق..صحن عشق..آقا عشق كبوتران بهشتى به گنبد و به زمين كه مى روند و مى آيند در حرم با عشق به بست شيخ طبرسى كه ميرسى بينى نوشته است از اين سو به سمت دريا عشق در اين حرم همه مديون لطف آقايند در اين حرم همه عاشق شدند...حتى عشق ميان صحن گوهرشاد زائرى مى گفت فداى غربت تو يا امام رضا يا عشق به پاى پنجره فولاد سجده افتاده همانكه گفت مرا نيست قبله الا عشق چه دردهاى بزرگى كه تو شفا دادى مسيح بر دم تو نازد اى مسيحا عشق هميشه موقع اذن دخول جبرائيل به خنده امر نمودى بيا..بفرما عشق هرآنكه از در باب الجواد داخل شد قسم نداده به او داده اى دو دنيا عشق تو گفته اى كه فقط گريه بر حسين كنيم تو گفته اى كه زنيم ناله وا حسينا..عشق نديد حضرت زينب به غير زيبايى و گفت عمه ى تان:ما رايت الاعشق رسيد آخر شعر و دوباره حرف حسين دوباره از سرخط..بسمه تعالى عشق آرمان صائمى✍ ...............................................................‌ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. روزی ام از جود و کرم بسته شد مرهم او روی پرم بسته شد تاج گدایی به سرم بسته شد بال و پرم کنج حرم بسته شد ای حرمت، محرم دل تنگ ها خورده ام از دوری تو سنگ ها پر کنم از آب حرم، کوزه را با می تو باز کنم روزه را جز قدم تو نکشم پوزه را بشکن و صیقل بده فیروزه را دور تنم سلسله افتاده است در سفرم فاصله افتاده است بین من و خاک حرم وعده هاست نوکری ام در گرو سجده هاست طور مناجات، همین گعده هاست حج گداهای تو ذی القعده هاست یوسف من باز کلافم بده دور حرم باز، طوافم بده زائرت از جرم و خطا بر نگشت از در این خانه گدا بر نگشت بنده که برگشت، خدا برنگشت فاطمه بخشید و رضا برنگشت کفش گنه دور سر آویختم اشک در آغوش رضا ریختم پشت درم، باز تو راهم بده سوختم از دوریت، آهم بده قبل سحر وقت نگاهم بده "آمده ام ای شاه پناهم بده" گرچه پناه همگان این در است حجرهء در بسته روایتگر است جان خودش را همه جا می کشد آه جدا، ناله جدا می کشد بر سر خود باز عبا می کشد بی رمق افتاده و پا می کشد لرزه نشسته به تنش، وای وای ریخته زهر از دهنش، وای وای ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بینوا هرچه نوا داشته باشد بهتر درد این عشق، صدا داشته باشد بهتر آنقدر صاحب این روضه کرم دارد که بیشتر هرچه گدا داشته باشد بهتر قلبها می زند، انگار به نقاره زدند شاه، امروز شفا داشته باشد بهتر هرکه افتاده مسیرش دم سقاخانه عطش کرببلا داشته باشد بهتر می نشیند به دل این حرف، اگر حرف بجاست هرکسی زائر آقاست، دلش کرببلاست ریزه خوار از کرم خوان عطا بسیار است پشت چشمی که رئوف است دعا بسیار است روی دیوار رواق تو قلم زد جبرییل گفت که درد بیارید، دوا بسیار است وقت هایی که شلوغ است حرم، خادم تو می زند جار بیایید که جا بسیار است عاشق بی سر و پا دور و بر تو کم نیست جان زهرا برسان تذکره پا بسیار است من هوایی تر از آنم که به گنبد نرسم می رسد جان به لبم گر که به مشهد نرسم اول عشق خودت هستی و آخر، حرمت نرود قطع یقین عمر، هدر، در حرمت چه نیازی به بهشت است مرا چون دارد جلوهء روز و شبش چند برابر، حرمت فیض دستان شما دانه برایم پاشید تا کبوتر شدم و داد مرا پر، حرمت لعنت الله بر آنکس که به تو ابتر گفت داده عمری چقدر حاجت ابتر، حرمت هرکسی را گرهء کور به کار افتاده گذرش بر حرم تو دوسه بار افتاده تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت سحری پر زد و شد زائر گوهرشادت عمر من رفت... تو کی می گذری از کوچه لب من داشت به خاک قدم تو عادت خضر با دیدنت افتاده به خواهش کردن مرحبا بر تو و این دولت مادر زادت چون پیاله دلمان توبه که می کرد شکست نیمه شب دور و بر پنجرهء فولادت چشم ما را به قدمگاه تو مایل کردند همه را ریزه خور سفرهء دعبل کردند می کنی معجزه هر آینه با هر انگشت سر زلفت سحری چرخ زد و ما را کشت آخر و عاقبت ما شده انگار به خیر نسل در نسل گداییم همه پشت به پشت غیر تو هیچ نداریم میان عالم پیش تو هیچ نداریم اگر وا شد مشت روز محشر به امید کرمت می آییم دور آهوی نگاهت همه از ریز و درشت پس بیا تا دم محشر نشده محشر کن پای تا فرق سرم گوش شده لب تر کن نمک اشک، کنار تو چشیدن دارد از خودت، روضهء ارباب شنیدن دارد باز افتاده کسی تشنه میان گودال اصلاً این روضه به آخر نرسیدن دارد عکس آن زلف که در دست حرامی افتاد مثل زینب به خدا آه، کشیدن دارد این سئوالی است که باید به جوابش نرسم آخر انگشت تنی پاره، بریدن دارد! به غرورم، به رگ غیرت من برخورده وای از چند طرف نیزه به این سر خورده ✍ ............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته نه فقط گدا که حتی ، صف اغنیا نشسته منِ بنده را ز خیل حشمت سوا مفرما که به خوان لطف و جودت همه ماسوا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که ولای توست توحید حرمت نشسته هر کس ، حرم خدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی که به گِرد کعبه حاجی چو رضا نباشی از او ، ز خدا جدا نشسته "اَنا مِن شروط" یعنی مرو راه دیگر ای دل به خدا رسیده هر کس به ره رضا نشسته تو ز هیچکس نپرسی : "ز کجایی و که هستی؟" که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته نه فقط که رو سپیدان به نماز ایستاده به نیاز ، روسیاهان همه با حیا نشسته همگی به دام لطف تو اسیر گشته اینجا که کمند لطف و جودت به کمینِ ما نشسته به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته شده "فابک للحُسین" تو دلیل گریه هایم که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته 🔸شاعر: .............................................................. کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. نسیــم آورده از باغِ جنــان ، عطــر ترنـُّــم را نشــانده روی لبهــای رضــا نقــش تبسّـــم را هــلالِ مـاه نو امشب ید بیضــای دیگـــر شد عطــا شد نوری از طوری دگر موسای دوم را به لطف بانوی باران ، دل سبــز زمین  گل کرد به بار آورد این رحمت هزاران خوشه گندم را چه خیــر و برکتـی دارد قدمهــای شمـا بانو! کرامت می رسد هر دَم ز دستان تو مردم را به یُمــنِ مقــدمت بانو ! کَــرَم آباد شد ایران حضـــورت آبـرو داده کــویــرِ تشنـــهٔ قُــم را ملائک در حریمت از مِـیِ عشق تو سرمستند به صدعالم نمی بخشندیک جرعه از این خُم را مُقــدّم هست بر باغِ بهـشت ، ایوان زیبایت گرفتـه صحــن تو از جنّـت این حقّ تَقـدُّم را شـــدی آرامــش قـلب برادر ، زینـب ثانـــی! گرفتــی از دل آشفتــه اش شورِ تلاطــم را نمودی روشن از نور وفا و عشـق و ایثارت شبیـه زینبِ کبــریٰ ، دل خورشید هشتم را به وصف شأنتان بانو ! زبان "کیمیا" قاصــر ببخشای و بپوشان از من این ضعفِ تکلُّم را .
. سلام الله علیها ماه ذی القعده و دلم امشب میلِ پرواز تا خدا دارد می روم سمت مقصدی روشن از مسیری که نور می بارد ماهِ احساس و شور این ماه است ماهِ فیض و سرور و مهمانی گاه حال و هوای قم داریم گاه شوقِ شبِ خراسانی یک دهه با کریمه مأنوسیم یک دهه با رئوف هم کاسه غرق لطف و کرامتِ عشقیم دائماً با زيارت خاصه اول ماه را روایت کن با احادیث و شعر و منظومه اهل قم را بشارتی باید.. مژده مژده رسیده معصومه شب میلاد دختر موسی آسمان هم دلش هوایی بود دامن نجمه غرق نور شده خاک از انوار او طلایی بود شد مدینه پر از شعف امشب تو بگو باز کوثر آورده ست نام او فاطمه ست پس حتما نجمه زهرای دیگر آورده ست با وقار و متین و عالمه است ارث زینب به او رسیده، بَلی.. در روایت نوشته اند او را راوی قصه ی غدیرِ علی هر که آورده نامه و حاجت.. ..پیش او، بی جواب و رَد نشده گفته موسی فدای او پدرش چون جوابش نمی شود نشده دختر و خواهر امام است این نورِ چشمی و عمه ی سادات مدح او بر نیامده از ما مدح او آمده به هر آیات آمد و آمد و رسید به قم از گل اَشکش آب قم شد شور قم نه ایران گرفت نور از او.. با حضورش درونِ بیت النور به چه صحن و چه مرقدی دارد به چه ایوان طلای زیبایی رو به رویش علی علی گویم یادِ ایوانْ طلای مولایی دورِ او پُر زِ عالِم و عابد دورِ او چون ستاره می بارد هر که رفته به صحن آئینه گفته که عطر حیدری دارد نام او فاطمه ست حق دارم شعر خود را سوی نجف بکشم تا بگیرم برات از خانوم باید اینجا دوباره صف بکشم ما همیشه رسیده ایم اینجا تا زِ دختر به مادرش برسیم قم شده شهر عش آل رسول تا به زهرای اطهرش برسیم می رسد کار ما به آنجا که تا دخیل ضریح او باشیم یا که در پای پنجره فولاد یادِ مشهد به گفتگو باشیم ما گدایان دختر موسی ما گدایان دست سلطانیم نه به ذی القعده و صفر، اصلاً کل سال عاشق رضا جانیم از کریمه کرامتی داریم از رئوف عرض حاجتی خواهیم ما از این خواهر و برادر هم اربعین یک زیارتی خواهیم قم به حاجات خود رسیده ولی می روم مشهدِ امام رضا تا که امضا کند امام رئوف جان معصومه، برگِ کرببلا .... یک دهه از کرامت و احسان اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم دست من را رسان به ماهِ حسین غیر از این حاجتی نمی خواهم ملتمس بر نگاهِ معصومه ملتمس بر نگاهِ سلطانم شاعرم شاعرِ قم و مشهد بی عبا هم براش میخوانم .
. خجسته و گرامی باد ------- صبح است و نوید عزت آمد هنگام طلوع رحمت آمد ذالقعده شد و ز باغ عصمت بانوی گل و نجابت آمد وقتی که شکفت چشم خورشید بر آینه ها بشارت آمد معصومه ی آل عصمت اکنون با رنگ گل صداقت آمد جوشید زلال عشق و ایمان یعنی که شکوه عترت آمد از شاهچراغ آفرینش انوار خوش هدایت آمد در ماه شریف رؤیت نور تابنده مه شرافت آمد پروانه دل گشود اگر پر اینجا به هوای طاعت آمد ذالقعده برای بنده ی عشق مولای رئوف و رأفت آمد از یُمن قدوم سبز آن گل در باغ دلم طراوت آمد ریزد به دهن عسل عسل عشق بر کام جهان حلاوت آمد گفتم که مرا عنایتی کن دیدم ز رضا رضایت آمد از هفت کرانه ، دل گذر کرد تا هشت حریم جنّت آمد هر نور که شد جدا ز چشمش بر آینه ی ولایت آمد از ساقه گل گلاب ریزد ای عشق ببین سعادت آمد جاری شده چشمه سار امّید زیرا دهه ی کرامت آمد در بزم دعا دوباره "یاسر" با دسته گل اجابت آمد ،،،،،،،،،، محمود تاری «یاسر»✍ .
. بینوا هرچه نوا داشته باشد بهتر درد این عشق، صدا داشته باشد بهتر آنقدر صاحب این روضه کرم دارد که بیشتر هرچه گدا داشته باشد بهتر قلبها می زند، انگار به نقاره زدند شاه، امروز شفا داشته باشد بهتر هرکه افتاده مسیرش دم سقاخانه عطش کرببلا داشته باشد بهتر می نشیند به دل این حرف، اگر حرف بجاست هرکسی زائر آقاست، دلش کرببلاست ریزه خوار از کرم خوان عطا بسیار است پشت چشمی که رئوف است دعا بسیار است روی دیوار رواق تو قلم زد جبرییل گفت که درد بیارید، دوا بسیار است وقت هایی که شلوغ است حرم، خادم تو می زند جار بیایید که جا بسیار است عاشق بی سر و پا دور و بر تو کم نیست جان زهرا برسان تذکره پا بسیار است من هوایی تر از آنم که به گنبد نرسم می رسد جان به لبم گر که به مشهد نرسم اول عشق خودت هستی و آخر، حرمت نرود قطع یقین عمر، هدر، در حرمت چه نیازی به بهشت است مرا چون دارد جلوهء روز و شبش چند برابر، حرمت فیض دستان شما دانه برایم پاشید تا کبوتر شدم و داد مرا پر، حرمت لعنت الله بر آنکس که به تو ابتر گفت داده عمری چقدر حاجت ابتر، حرمت هرکسی را گرهء کور به کار افتاده گذرش بر حرم تو دوسه بار افتاده تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت سحری پر زد و شد زائر گوهرشادت عمر من رفت... تو کی می گذری از کوچه لب من داشت به خاک قدم تو عادت خضر با دیدنت افتاده به خواهش کردن مرحبا بر تو و این دولت مادر زادت چون پیاله دلمان توبه که می کرد شکست نیمه شب دور و بر پنجرهء فولادت چشم ما را به قدمگاه تو مایل کردند همه را ریزه خور سفرهء دعبل کردند می کنی معجزه هر آینه با هر انگشت سر زلفت سحری چرخ زد و ما را کشت آخر و عاقبت ما شده انگار به خیر نسل در نسل گداییم همه پشت به پشت غیر تو هیچ نداریم میان عالم پیش تو هیچ نداریم اگر وا شد مشت روز محشر به امید کرمت می آییم دور آهوی نگاهت همه از ریز و درشت پس بیا تا دم محشر نشده محشر کن پای تا فرق سرم گوش شده لب تر کن نمک اشک، کنار تو چشیدن دارد از خودت، روضهء ارباب شنیدن دارد باز افتاده کسی تشنه میان گودال اصلاً این روضه به آخر نرسیدن دارد عکس آن زلف که در دست حرامی افتاد مثل زینب به خدا آه، کشیدن دارد این سئوالی است که باید به جوابش نرسم آخر انگشت تنی پاره، بریدن دارد! به غرورم، به رگ غیرت من برخورده وای از چند طرف نیزه به این سر خورده ✍ ............................................................. کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. تا که کهف الورای این کشور مملکت های مشهد و قم شد کلب اصحاب کهف، این شاعر پی نیکان گرفت و مردم شد مثل سلمان نگشته ام منّا طینت ما ولیک منهم شد کام تلخم همیشه نزد شما رطب خاصه ی پیارم شد تا که صاحب کرم شما باشید ابر هم در پیِ ترحم شد خوش به احوال کودکی هایم چون که در صحن این حرم گم شد گم شدم وقت دیدن گنبد گریه ام رفت و یک تبسم شد جامعه خوانده ام که فهمیدم منشا هرچه خیر انتم شد با رضاکم اگر خدا بخشید حال ما رضی الله عنهم شد اهل حقِّ خدا شما هستید که حساب جهان علیکم شد هر دمی نامتان به گوش رسید دلمان غرق در تلاطم شد مادری هستم و نمود حرم قبر دخت امام هفتم شد خاک پای قدوم زوارت سرمه شد یا گِلِ تیمم شد حق ما نیست دوری از حرمت شکر ما حق این تقدم شد "ما گدایان ملک سلطانیم" مزد ما هم لئن شکرتم شد حتم دارم که درب هشتِ بهشت رو به قبر امام هشتم شد خوش به آن کفتری که گرد شما روزی اش چند دانه گندم شد ✍ 1402/03/03 ، میلاد با سعادت (س)  و آقا الرضا (ع) مبارک باد .............................................................. کانال اشعار حسینی ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8afس گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. و غبارروبی بقاع متبرکه بهار های امید طلوع امیدند امام زادگان به دل ها نویدند امام زادگان شَبیه درخشیدن آفتاب به هستی دمیدند امام زادگان بجز روشنایی از آنان مَجو که صبح سپیدند امام زادگان اگر لاله روییده از قبرشان تماما" شهیدند امام زادگان ز هر کار بسته گره وا کنند به هر در کلیدند امام زادگان چو خورشیدِ صبح و چو ماهِ سحر به دل ها دمیدند امام زادگان بیا دل به سوی صداقت ببر ز درگاهشان فیض رحمت ببر بیایید و رو سمت عزّت کنید دل از خاکشان غرق رحمت کنید بیایید و با صد امید و ادب خدا را در اینجا عبادت کنید ز خاکِ درِ این تبار شریف همه کسب نور و شرافت کنید شما خادم آل طاها شدید به درگاهشان گر که خدمت کنید وجود شما کربلایی شود اگر قبرشان را زیارت کنید به این پاره های تن فاطمه همه عرضِ عشق و ارادت کنید دل از باغ جنّت همه می برند که اینان همه آل پیغمبرند ** «یاسر»✍ .
. خانه‌های آن کسانی می‌خورد در، بیشتر که به سائل می‌دهند از هرچه بهتر بیشتر عرض حاجت می‌کنم آن‌جا که صاحب‌خانه‌اش پاسخ یک می‌دهد با ده برابر بیشتر گاه‌گاهی که به درگاه کریمی می‌روم راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر زیر دِین چارده معصومم اما گردنم زیر دِین حضرت موسَی‌بن‌جعفر بیشتر گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که داده در ایرانِ ما طوبای او بَر، بیشتر آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است با سلامش می‌کند قم را معطر بیشتر قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر قصد این بار قصیده از برادر گفتن است ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم بودنم را می‌کنم این‌گونه باور بیشتر مرقدت ضرب‌المثل‌های مرا تغییر داد هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر پیش تو شاه و گدا یکسان‌ترند از هر کجا این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر ای که راه انداختی امروز و فردای مرا! چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی جان زهرا چون شنیدم که به مادر بیشتر... بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
. (ع) گرفتارم ، تو ما را میشناسی دلِ درد آشنا را ، میشناسی کریمی و کراماتت کثیر است به غمها مبتلا را ، میشناسی به دردِ خود نمی جویم طبیبی تو درمان و دوا را ، میشناسی من از شهرِ جنون آباد عشقم غریبِ شهرِ ما را ، میشناسی شدم آوارهُ کوی تو ای دوست منِ بی در کجا را ، میشناسی به قَصدِ حاجت اینجا میهمانم گدایم من گدا را ، میشناسی همیشه دست و پا گیر شمایم تو این بی دست و پا را میشناسی ندارم ادعایی ، خاک راهم منِ بی اِدعا را ، میشناسی دلَم در کربلا خود ، زائر طوس مُرید کربلا را ، میشناسی ؟ ✍ .
. السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی... من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا... گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم ▪️ یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند ✍ .
. بارها با آن که توفیق زیارت داشتم در دل درمانده اما باز حسرت داشتم گرچه عمری من نمک گیر قمم، فرقی نداشت حس من این است در مشهد اقامت داشتم با هم از پرواز می گفتیم روی گنبدت کاش با بچه کبوترها رفاقت داشتم مادرم پیغام داده دست خالی برنگرد مادرم تنها خبر دارد که حاجت داشتم شعر را روی بلیت خود نوشتم، ای عزیز! در ضریح انداختم آنچه بضاعت داشتم باید از هر خادمت کسب حلالیت کنم تا تو را پیدا کنم، هر صبح زحمت داشتم ✍ .