.
#مدح_امام_رضا علیه السلام
#لهجه_مشهدی
مدح امام رضا علیه السلام با لهجه مشهدی
واز مُویُم در مِزِنُم صابخانه مهمون نِمِخِی؟
یَک گدای خِستِه ی بی سر و سامون نِمِخِی؟
شنیدُم خوب مِخِری مُویَم دِرُم قصد فروش
تا دلت بِخِه دِرُم دَردِ بی درمون، نِمِخی؟
تو که ایهمِه شولوغه از خوبا دور و وٓرِت
معلومه که مثل مُو آدم داغون نِمِخِی؟
عاشقا خیلی دَرِ خانَت برو بیا دِرَن
یَک غلام سیا بِرِی خدمت مهمون نِمِخِی؟
رسمه هر کی مِرِه مهمونی یَک چیزی میِرِه
مُو که چیزی نِدِرُم...وَلی چرا...جون نِمِخی؟
جُلوی باب الجوادت دِرِه چشمام مُبارِه
مهمونی که پشت در مُندِه تو بارون نِمِخِی؟
مُویَم از دست تِموم آدما فِراریُم
با شُمایُم آقاجان آهوی حیرون نِمِخِی؟
مُو هَمو پارسالیُم فقط یَک خورده پیر شُدُم
آقا یَک کِلام بوگو عبد پِشیمون نِمِخی؟
#یاسر_رحمانی✍
#میلاد_امام_رضا
.
.
#مدح_امام_رضا
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند
« آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند
«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند
هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرببلا مبتلا کنند
دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند
از آن حریم قدسی ات آقای مهربان
«آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»
#سیدحسن_رستگار✍
.
.........................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#ترکیب_بند
#مدح_امام_رضا علیه السلام (رضوی)
➖➖➖
به دست لطف تو روزی کم فراوان است
که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است
زبان گریهی بیاختیار میگوید؛
"و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است
به کیمیای تو هر قطره میرسد به کمال
کنار آبخوری جام جم فراوان است
قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض
اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است
نمونهاند سلیمان و حاتم طائی
گدا برای تو از این رقم فراوان است
قسم به جان جواد تو میدهم گرچه
برای عرض نیازم قسم فراوان است
به شعر سادهی من هم صله عنایت کن
اگر چه دور و برت محتشم فراوان است
دو دست خالی و بار گناه آوردم
به بارگاه تو آقا پناه آوردم
دوباره عرضادب، عرضاحترام از دور
دوباره قسمت ما میشود؛ "سلام از دور"
"سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟"
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتبام، از دور...!
اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور
دلم هوایی دیدار توست از نزدیک...
اگرچه لطف تو بودهست مستدام از دور
پناه ما کرم توست یا امام رضا
زیارت حرم توست یا امام رضا
خوشا به حال هرآنکس که شد مسافر تو
که جنّ و انس و ملک بودهاند زائر تو
تمام ثروت عالم نصیب آن دل شد
که مشهدی شده و آمده مجاور تو
دل کبوتر صحن تو شاد خواهد شد
دمی که پر بزند در حریم طاهر تو
رضای توست رضای خدا #امام_رضا
گذشته است اگر از همه به خاطر تو
چقدر در دل خود با تو حرفها دارد
که بین قافیهها گم شدهست شاعر تو
حدیث جابر پیغمبر است مدرک ما
به کافری هرآن کس که بوده کافر تو
به لطف توست که ما گریهکن شدیم آقا
هزارشکر که شد رزق ما شعائر تو
تو مشرفی به غم کربلا، تو روضه بخوان
تو روضهخوان حسینی، بیا تو روضه بخوان
دلم گرفته از این روزگار یابنشبیب
چرا که رنگ خزان شد بهار یابنشبیب
به هوش باش که "ان کنت باکیا لشیء"
فقط برای حسینم ببار یابنشبیب
همان که از اثر تشنگی به چشمانش
شد آسمان و زمین چون غبار یابنشبیب
همان که آب شد از آن زمان که بر نی دید
که شد به نیزه سر شیرخوار یابنشبیب
حجاب عرش خداوند بود عمهی ما
که شد به ناقهی عریان سوار یابنشبیب
از اهلبیت اسارت نرفته بود زنی
علیالخصوص در آن گیرودار یابنشبیب
ولی بدان پسرم انتقام میگیرد
کشیدهایم اگر انتظار یابنشبیب
به نیّت فرج عاجل امام زمان
دعا کنیم برای دل امام زمان
به هر نوشتهی دیگر مقدم است هنوز
کسیکه هرچه بگوییم از او کم است هنوز
علاج هجر بهجز صبح بودن او نیست
که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز
خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده
ولی پناه و امید دوعالم است هنوز
به انتقام عزیزان دین میآید او
که روی گنبد اسلام پرچم است هنوز
اگرچه نیست، ولی لحظهلحظه با یادش
بساط عاشقی ما فراهم است هنوز
برای شستن درد فراق کافی نیست
که روی گونهی ما اشک نمنم است هنوز؟
خدا کند که به او مژدهی ربیع دهند
که صبحوشام برایش محرم است هنوز.
دعا کنیم شب هجر را سحر برسد
زمان غیبت مولای ما به سر برسد
➖➖➖
#مجتبی_خرسندی✍
.
.
#مدح_امام_رضا علیه السلام
#ولادت_امام_رضا علیه السلام
#ترکیب_بند
دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز
کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز
آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر
منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز
با نگاه تو اگر عاشقی آغاز شود
جز به دیدار که پایان نپذیرد هرگز
دل اگر خانه ی هر بی سر و پایی گردد
اثر از گفته ی خوبان نپذیرد هرگز
عمر بی معرفت آبی است که از جو رفته
این زیانی است که جبران نپذیرد هرگز
ما در خانه ی سلطان سر و سامان داریم
هرچه داریم ز آقای خراسان داریم
با دم قدسی معشوق ؛نفس تازه کنم
تا که قدری سخن از یار خوش آوازه کنم
صحن گردی حرم وقت سحر می خواهم
تا صفای دل شیدا زده اندازه کنم
بین هشتی حرم گر بکشیدم بر دار
سر سودایی خود زینت دروازه کنم
سرگذشت من وتو گشته کرمنامه ی عشق
هر سحر ،پای مناجات ،دلی تازه کنم
تار گیسو طلبم تا که ورق های دلم
همچو یک مصحف پر درد به شیرازه کنم
نام این مصحف دل را بگذارم ز قضا
قصه ی یک سگ ولگرد و کرامات رضا
تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد
ناگهان در دل آلوده ی من شور افتاد
اولین بار که دیدم حرمت را گفتم:
ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد
بی پناه آمدم و خوب پناهم دادی
راهم از حادثه در دولت منصور افتاد
تابه خود آمده دیدم که دل از دستم رفت
وسط آینه ام چشمه ای از نور افتاد
نه بگویم که کلیمم،حرمت عرش خداست
اتفاقی ره موسای دل از طور افتاد
یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد
کعبه هم دور سر گنبد تو می گردد
ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی
دستگیر دل هر خسته دل و گمراهی
ز عنایات رئوفانه ی تو فهمیدم
که نه من بلکه همیشه تو مرا می خواهی
در بهشت تو نهم پای، چو با کوهی درد
تو طبیبانه دوا می کنی اش با آهی
من گدا زاده و تو نسل به نسلت سلطان
خوش برازنده ی تو صحن و سرای شاهی
حاجت از دل نگذشته تو روا می سازی
ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی
من مسلمان شده ی نیمه نگاهت هستم
لحظه ی مرگ بیا دیده به راهت هستم
دل بیمار مرا فرصت درمانی ده
با دم قدسی ات ای دوست مرا جانی ده
قبل از آنی که گناهم نفسم را گیرد
آمدم توبه کنم مهلت جبرانی ده
همچنان زلف پریشان تو آواره شدم
به دل خانه خرابم سر و سامانی ده
شوری اشک چشیدم که نمک گیر شدم
سر این سفره به من رزق فراوانی ده
حمدلله که سر کوی تو زنجیر شدم
استخوانی به سگ خانه ات ارزانی ده
لحظه ی مرگ قدم رنجه کن و بر ما هم
فیض دیدار چون آن عاشق سلمانی ده
از تو من روزی شبهای محرم خواهم
چشم پر گریه ای و سینه ی سوزانی ده
سفره ی عاشقی ام را تو بیا کامل کن
عصر روز عرفه فرصت قربانی ده
در حریمت خبر از عرش خدا می آید
بوی سیب حرم کرببلا می آید
آمدی تا که به نامت دل ما زنده شود
یادی از فاطمه و شیر خدا زنده شود
آمدی تا سند شیعگی ما باشی
با نفس های تو تسبیح و دعا زنده شود
آمدی تا ز پی ات خواهرت آواره شود
یاد آوارگی شام بلا زنده شود
پلک زخمی تو از خاطره ی گودال است
آمدی روضه ی آن رأس جدا زنده شود
امر کردی به همه گریه کنند بهر حسین
تا غم بی کفن کرببلا زنده شود
جد مظلوم تو را با لب عطشان کشتند
خواهرش دیدو به گیسوی پریشان کشتند
#میلاد_امام_رضا
#قاسم_نعمتی ✍
.
.
#امام_رضا_علیه_السلام
السلام علیک یا مولانا الرئوف
یا علی ابن موسی الرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حجت ذات واحد و احدی
جلوهگاه سمیعی و صمدی
ماورای حدود و هر عددی
گفتی از حق، ز غیر دم نزدی
در دل از مهر توست خط و ردی
حضرت ثامن الحجج مددی
تو که از نسل "هَل أَتَی" هستی
پارهی جسم مصطفی هستی
تابش نور مرتضی هستی
تو خودت مکه و مِنی هستی
در کرم عین مجتبی هستی
حضرت ثامن الحجج مددی
از قدیم و ندیم سائلوار
میرسیدم به باب این دربار
با خضوعی ز عاشقی سرشار
محو حُسن و ملاحت دلدار
صورتم خیسِ اشک و دل، تبدار
حضرت ثامن الحجج مددی
من و اجداد من گدایانت
ما گدایان خوان احسانت
مست صحن و رواق و ایوانت
تشنگانیم و فکر بارانت
دست امیّد ما به دامانت
حضرت ثامن الحجج مددی
هر سحر شنبه تا به آدینه
دست خورشید بر روی سینه
سرکشد بر رواق آئینه
با ادب در فضایی عطرینه
و سلامی به سبک دیرینه
حضرت ثامن الحجج مددی
کاش جارو کش شما بودم
گوشهای غرق در دعا بودم
گرم تسبیح و التجا بودم
کاش خاک همین سَرا بودم
با تو بودم ز خود جدا بودم
حضرت ثامن الحجج مددی
هر رواقت بهشت جان منست
صحنهایت خودِ جنان منست
و ضریح تو آسمان منست
بی تو بودن فقط خزان منست
دوریات خارج از توان منست
حضرت ثامن الحجج مددی
تو به هر راه خیر آغازی
با خبر از غم دل و رازی
گر نگاهی به من بیاندازی
درد من را دوا تو میسازی
چه بگویم ز تو که اعجازی
حضرت ثامن الحجج مددی
هر زمانی که دل پریشانم
یا پر از خواهش است دستانم
یا که دنبال راه درمانم
یا که خستهست جسمم و جانم
عازم خطّهی خراسانم
حضرت ثامن الحجج مددی
تا که راهم به کوی تو افتاد
آمد از حضرت شما امداد
دردهایم همه برفت از یاد
مستیام شد نسیم گوهر شاد
ذکر من رو به پنجره فولاد
حضرت ثامن الحجج مددی
خوشی عمرم آن دقایق بود
که ز الطاف ذات رازق بود
ذکر اذن دخول هق هق بود
مست شوقت وجود عاشق بود
دل بجز تو ز غیر فارق بود
حضرت ثامن الحجج مددی
دوست دارم برات جان بدهم
وَ خودم را به تو نشان بدهم
پرچمت را تکان تکان بدهم
در حرم چای زعفران بدهم
آب سردی به تشنگان بدهم
حضرت ثامن الحجج مددی
دل و دینم فقط به دست شماست
آن و اینم فقط به دست شماست
سین و شینم فقط به دست شماست
شرح سینهم فقط به دست شماست
اربعینم فقط به دست شماست
حضرت ثامن الحجج مددی
با دلی بی شکیب میخوانم
من شما را حبیب میخوانم
مثل یک بی نصیب میخوانم
با غریب از غریب میخوانم
شعر یابنالشبیب میخوانم
حضرت ثامن الحجج مددی
وای! یابنالشبیب! روضه و غم
وای! یابنالشبیب! درد و الم
وای! یابنالشبیب! بین حرم
عمهام بود و خیل نامحرم
سیلی و شعله بود و قامت خم
حضرت ثامن الحجج مددی
__________________________
#نصیر_حسنی ✍
#میلاد_امام_رضا
#مدح_امام_رضا
.
.
#امام_رضا
السلام علیک یا مولانا الرئوف
یا علی ابن موسی الرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به زیر بارش احسان تو دلم تشنهست
به نوش جرعه ای عرفان تو دلم تشنهست
من آن کویر عطش دیده ام که تا به ابد
به قطره قطره باران تو دلم تشنهست
من آن فقیر گرفتار بند دنیایم
ولی به دیدن ایوان تو دلم تشنهست
منی که در حرمت جان تازه میگیرم
به گنبد و به شبستان تو دلم تشنهست
منم رعیت ناچیز بی سر و پایی
که بهر گوشه چشمان تو دلم تشنهست
برای پرچم سبز فراز گنبد تو
به آن حریم چراغان تو دلم تشنهست
ببین که بند دلم بسته شد به خانه تو
ببین که سرخوشم و گرم در ترانه تو
چو آسمان به زمین یک نگاه نازل کن
بیا بیا دل من را به خویش قائل کن
کنار سفره جودت صدا بزن ما را
بیا و لطف و کرامات خویش کامل کن
اگر که بر دل من رنگ و عطر و بویت نیست
بیا به جادوی عشقت دل مرا دل کن
دمیکه شد دل من لایق حضور شما
بیا و در دل من تا به حشر منزل کن
برای اینکه بمانم غلام پابستت
مرا به غیر خودت عارفانه غافل کن
دل خراب مرا با غمت نما آباد
به یاد خود دل من را پر از نوافل کن
دل خراب من و عشق ناب تو عشق است
خماری منو جام شراب تو عشق است
به یمن نام کریمت بهار می آید
به سینه صبر و شکیب و قرار می آید
به زیر سایه ایوان تو چو بنشینم
تمام باغ دل من به بار می آید
همیشه نام تو از شدت ملاحت و عشق
به سینه تا که نشیند وقار می آید
به هر صبا که ز مشرق سرآورد خورشید
پی ادب به حریمت به کار می آید
چو نام پاک تو آید به خاطرم قلبم
شبیه آهویی بهر شکار می آید
من آهویم که ز دامت رها نمی خواهم
فقط به روی لبم یک شعار می آید
منم من آهوی سرگشته بیابانی
بیا و ضامن شو شه خراسانی
به دام حلقه زلفت اسیر یعنی من
به پیش دولت عشق فقیر یعنی من
به آل پاک علی یادگار یعنی تو
به آل پاک علی مستجیر یعنی من
کسیکه پاره جسم نبی است یعنی تو
غلام ساده و پست و حقیر یعنی من
کسی که سلطنتش را خدا نوشته تویی
همیشه در بر تو سر به زیر یعنی من
کسی که ضجه زند در میان عمق دلش
بیا و دست مرا هم بگیر یعنی من
رضا و حضرت شمس الشموس یعنی تو
و سائل کرم تو نصیر یعنی من
غلام حلقه به گوش در سرای توام
چه خوش سعادتی ای دلربا گدای توام
بیا و دانه بریز و به من بده امداد
دوباره پر زده قلبم به سمت گوهر شاد
در اوج مستی ام و عقل من شده زایل
دوباره غرق جنون میکشم فقط فریاد
به خط عشق کنم حک به سینه نامت را
که حض برد ز جنون و خرابیم فرهاد
به زخم عشق و جنونی که بر دلم باشد
نمی رود غم و مهر تو لحظه ای از یاد
ببین گره زده ام بند قلب مستم را
هزار مرتبه آقا به پنجره فولاد
سلام خود به کنار هزار و یک بوسه
برای تو بفرستم به روی شانه باد
سپرده ام به امانت سرای صحن عتیق
دل جنون زده ام را که بوده با تو رفیق
نگاه نافذ تو کیمیا کند دل را
مقیم میکده هل اتا کند دل را
حریم پاک تو ای قبله گاه هفتم عشق
غریق معرفت انمـــّـا کند دل را
ز کاسه های طلایی چو تر شود هر لب
به حوض کوثر و حق آشنا کند دل را
صفای صحن و حریم و نگاه بر گنبد
پر از طراوت و غرق صفا کند دل را
دلیکه بی تو بماند نه دل که قطعه گل است
محبتت حرم کبریا کند دل را
اشاره ات به گدایی اگر شود شامل
خدا گواه که بیت الرضا کند دل را
میان این همه دلبر گدای حسن توام
مرا به گوشه مقصوره جا بده مولا
اشاره ای کن و بر دل صفا بده مولا
دلم که خوررده گره کنج پنجره فولاد
به یک عیادت نابت شفا بده مولا
به زیر پای شریفت که مضجع نور است
بیا و بر دل تنگم نوا بده مولا
مرا ببر به حرم از همان حریم شریف
برات و تذکره کربلا بده مولا
جواز سامره و کاظمین و شهر نجف
بقیع و گنبد و خیرالورا بده مولا
تویی امام رئوف و منم شکسته دلی
بیا و لذت عشق خدا بده مولا
گدای پست و حقیرم نشسته بین رهت
بیا و پادشهم کن به گوشه نگهت
کبوترم کن و جلدم کن و بده دانه
بریز دانه برایم امیر دردانه
چو طوق بندگی خود به پای من بستی
ز بندگی تو یابم مقام شاهانه
من آب و دانه نخواهم ز سلفگان آقا
اگر دهی به فضای حرم مرا خانه
منم که از نفست ای همیشه حامی من
اسیر حال جنونم مقیم میخانه
میان حلقه مستان ز جمع مجنونان
منم که شهره جمعم به مست دیوانه
منم که در تب عشقت بسوزم ای دلبر
منم که شعله گرفتم به سان پروانه
الا تجسم عشق ای همیشه خوب و عطوف
پناه مرغ دل من رضا امام رئوف
______________________
#نصیر_حسنی ✍
ایام #میلاد_امام_رضا
#مدح_امام_رضا
.
.
#امام_رضا علیه السلام
#زیارت_مخصوص
#مدح_امام_رضا علیه السلام
#مناجات_امام_رضا علیه السلام
ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان
معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان
هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی
رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان
تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است
مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان
چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو
که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان
روضههای سحر کوی تو دارد چه صفایی
صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان
قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت
کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان
پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است
چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان
تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی
گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان
بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت
بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان
زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم
شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان
#قاسم_نعمتی ✍
.
.
#امام_رضا صلوات الله علیه
السلام علیک یا مولانا الرئوف
یا علی ابن موسی الرضا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی این دنیا که مثل قفسه
یه امام رضا دارم برام بسه
یه امام رضا که معدن سخاس
یه امام رضا که خوب و با صفاس
یه امام رضا که درمون دله
یه امام رضا که حل مشکله
تو دلم دنیای دردم که باشه
یه گوشه نگاه آقا دواشه
به هوای حرمش کبوترم
آرزومه بمیرم توی حرم
حاجتم یه بوسه از ضریحشه
یه نماز تو ایوون طلائیشه
تو سرم هوای گوهرشادشه
دل خراب پنجره فولادشه
تشنهی یه جام سقاخونشم
عمریه از کوچیکیم دیوونشم
دوست دارم دوباره زائرش بشم
کاش بشه تا که مجاورش بشم
کاش بشه نوکر زائراش بشم
خادم حریم با صفاش بشم
کاش بیاد لحظه جون دادن من
ساعت آخر و جون کندن من
کاش توی خونه قبر من بیاد
بابای مهربون امام جواد
کاش تو محشر بگیره دست منو
نکشه از دستای من دامنو
_____________________
#نصیر_حسنی
#میلاد_امام_رضا
#مدح_امام_رضا
.
.
#مدح_امام_رضا
السلام علیک یا ابالحسن یا علی بن موسی الرضا
***
آفریدند تو را تا که "رضا جان" باشی
و خداوند چنین خواست که سلطان باشی
قسمت این بود خودت حجّ فقیران باشی
به خراسان برسی برکت ایران باشی
آبرو داد حریمت به خراسانی ها
با تو پر نور شده خانه ی ایرانی ها
در امانت همه عالم که امین اللهی
هست دلخواه خدا آنچه که تو می خواهی
با تو مشهد شده مولا چه زیارتگاهی
نه فقط شاه خراسان! که به عالم شاهی
ای شهی که همه ی خلق پناهنده ی توست
نغمه ی "آمدم ای شاه" برازنده ی توست
چون که خورشید شبیه است به خال رویت
می شود شمس شموسی لقب دلجویت
این عجب نیست که با یک نگه نیکویت
روز محشر بشود ضامن ما آهویت
هر که شد سائل درگاه تو آقا شده است
چشمِ آهو به تو افتاده که زیبا شده است
ای که با حیدر کرار تو همنام شدی
آمدی مثل علی حامیِ ایتام شدی
بس که در زندگی ات آینه ی مام شدی
بضعه منّیِ پیغمبرِ اسلام شدی
در وجودت چقدر سیرتِ زهرا داری
آنچه خوبان همه دارند تو یک جا داری
آمدی تا به نگاهی ز همه دل ببری
عالم آل محمد تو چه نیکو سیَری
علمِ تو داده به آیینِ خدا بال و پری
با ولای تو شدم شیعه ی اثنی عشری
بیعتِ با تو خدا را زِ دلم کرد رضا
شیعه ی هفت امامی نشدم شکرِ خدا
از تو کرده است خداوند عجب تکریمی
حرمت گشته مهیا به چنین ترسیمی
پیش تو راه ندارد به دل ما بیمی
غلبه می کند این خاک به هر تحریمی
تا به امروز اگر کشور ما پابرجاست
علت این است که در سینه ی او صحن رضاست
خلقِ عالم به خدا از تو به جز خیر ندید
حرمت مثل بهشت است بدون تردید
عاشقم رهبرمان را که به صد عشق و امید
می رسد محضر تو اولِ هر سال جدید
می رسد تا که سخن پیش تو آغاز کند
تا که با تو گره از کار وطن باز کند
تا بفهمند همه ما کس و کاری داریم
ساکنِ کوی رضاییم، چه یاری داریم
با شهیدان همگی قول و قراری داریم
همه از غیبت مهدی دل زاری داریم
العجل مهدی زهرا که اسیر آهیم
فرجت را ز غریب الغربا می خواهیم .
***
#رضا_یزدی_اصل ✍
#دهه_کرامت
#میلاد_امام_رضا علیه_السلام
.
.
مناجات با #امام_رضا علیه السلام
ما را گدای حضرت سلطان نوشته اند
آوارگانِ وادیِ جانان نوشته اند
بسکه به نوکر از کرم تو رسیده است
در زیرِ دین شاه خراسان نوشته اند
هر چه کرم کنی کرمت کم نمی شود
جانا تو را زِ ریشه بی پایان نوشته اند
آقا تو ضامنم شدی و همچنین مرا
آهوی بی قرار بیابان نوشته اند
وقتی که سومین علی خانواده ای
ما را به عشق نام تو سلمان نوشته اند
اسلام ناب ما همه از برکت شماست
ما را زِ دولت تو مسلمان نوشته اند
ایرانی هستم و همه فخرم بُوَد همین
تو اَمر کردی خاک من ایران نوشته اند
خوب است در کنار تو جایی گرفته ام
من را برای قصر تو دربان نوشته اند
رفتن زِ درگه تو که آسان نمی شود
اما برای آمدن آسان نوشته اند
ما قطره ایم و حضرت دریا چه خوش تورا
در آسمان معرکه باران نوشته اند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مناجات_با_امام_رضا
#مدح_امام_رضا
.
.
#امام_رضا_علیه_السلام
#مدح_امام_رضا
#قصیدهواره
سلام، ای که راز رضای خدایی
علی بن موسیالرضا المرتضایی
تو مولا مایی، علی بن موسی
علی بن موسی، تو مولای مایی
تو موسای مایی به نیل حوادث
تو مولا علی بن موسی الرضایی
کنارت امان دارم از حصر شیطان
که شرط رسیدن به حصن خدایی
طواف ضریح تو یا طوف کعبه است؟
که راز هدایت، که سعی صفایی
خوشا جرعهآبی که خوردم ز دستت
چه خضر عزیزی! چه آب بقایی!
دلم «یاحسین» و لبم «یارضا» گفت
عجب مشهدی رفته این کربلایی
سلامی به صحنِ دلانگیز چشمی
که بر سائلانِ درت میگشایی
خدا جاودانی کند فقرِ ما را
که همچون توئی شاه و، سلطان مایی
علیسیرتیّ و همانند زهرا
تو هم پارهای از تنِ مصطفایی
حسینیتر از آنی ای گل، که زائر
نبیند در ایوان تو کربلائی
در این روزگار پر از بی پناهی
پناه همه خستگیهای مایی
امیدم، پناهم، امام رئوفم
برای غم و خوف دنیا، رجایی
رضای خدا در رضای تو بوده
رضایت به دل داد، حال و هوایی
خدا مطمئنم که راضیست از من
به وقتی که از آنچه هستم، رضایی
تو سلطان دلها، انیسالنفوسی
امامالرئوفی، امامالهُدایی
سلام ای امیدم، که با یک نگاهت
به آنی ز کارم گره میگشایی
تو تصویر روشن از آن نور محضی
تو راز تحیر در آیینههایی
غبارم، که از کوی تو دور ماندم
نسیمی وزید و دلم شد هوایی
به بابالجواد ایستادم، و گفتم:
جوادالائمه! تو بابالرضایی
تویی آنکه دارد هوای دلم را
شفیع دلم پیش مولا، شمایی
تو را دید و... من محو کاشی و صحنم
چه رازیست در اشک آن روستایی؟
خوشا این اشارات پنهان... که باشد
میان تو و زائرت، رازهایی
سکوت است و اشک و اشارات پنهان
حریم تو و اوست این بیصدایی
مرا هم ببر با خودت مشهد او
چرا روح من از تن من جدایی؟
چه خوب است در گنگزار سکوتم
تو تنها به راز دلم آشنایی
به دادم برس ای خدای دل من
در این دورهی بی دلی، بیخدایی
نیستان چرا در سکوت است؟ باید
نسیمی بیاید بخواند نوایی
بخوان ای صدای صداها به گوشم
که با تو دلم میشود کربلایی
اسیریم و مسکین، فقیریم و خسته
تو روشنترین آیهی هل اتایی
همه راهها را به رویم که بستند
رسیدم به مشهد به شوق عطایی
ببین خسته در کنج ایوان نشستم
شما قول دادی کجاها میآیی؟
دلم گم شده باز هم در حریمت
تو پیدایی، اما نگفتی کجایی!
تو منظور من هستی از «یا وجیهاً»
تو سرمایهی من به پیش خدایی
به لطف تو این جمعه هم کربلایم
که آمینترین «یا سریع الرضایی»
سلام است بر «آدمَ صفوة الله»
شروع دلانگیز یک آشنایی
سلامی به تو با چه حسی چه حالی
که تو هشتمین وارث انبیایی
خوشا دعبلانه برایت سرودن
بوَد وامدار تو شعر ولایی
برای تو حرفی ندارم بگویم
بخر از من این گنگی، این هوی و هایی
تو هم وارث داغهای جگرسوز
از آن یوم الاثنین، از آن ماجرایی...
#جمعی_از_شاعران✍
(گروه إِحیای امر)
(نیمهی اردیبهشت١۴٠۴)
.
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#غزل
#مدح_امام_رضا علیه السلام
خورشیدی اَمّا سایهات رویِ سرِ دنیاست
صحنوسرایِ تو رضاجان جَنَّةُالاعلاست
تنها خراسان جیرهخوارِ نانِ خوانَت نیست
عالَم گدایِ سفرهدارِ کشورِ دلهاست
بالاترین مَنصب در این عالَم برایِ ما
فَرّاشیِ صحنِ علیِ عالیِ اَعلاست
در کفشداریِ حرم جِبریٖلْ مشغول است
از بهرِ اِسرافیل نقّاره زدن رویاست
مثلِ کبوترهایِ مشهد رِزق و روزیام
بر سفرهیِ شاهِ رئوفِ خانهیِ زهراست
سلطانعلیموسیَالرّضا ما از غلامانیم
روزِ قیامت پرچمِ خُدّامِ تو بالاست
اِذنِ زیارت میدهی دلتنگ و بیتابیم
مشهد نجف مکّه مدینه کربلایِ ماست
بیچارهیِ شبهایِ زیبایِ حرم هستیم
از زائرانِ دائمیِ مشهدت آقاست
#غزل #مدح
#امام_رضا_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.