.
#میلاد_حضرت_معصومه
#مدح_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#دهه_کرامت
ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد
ماهِ احساس و شور این ماه است
ماهِ فیض و سرور و مهمانی
گاه حال و هوای قم داریم
گاه شوقِ شبِ خراسانی
یک دهه با کریمه مأنوسیم
یک دهه با رئوف هم کاسه
غرق لطف و کرامتِ عشقیم
دائماً با زيارت خاصه
اول ماه را روایت کن
با احادیث و شعر و منظومه
اهل قم را بشارتی باید..
مژده مژده رسیده معصومه
شب میلاد دختر موسی
آسمان هم دلش هوایی بود
دامن نجمه غرق نور شده
خاک از انوار او طلایی بود
شد مدینه پر از شعف امشب
تو بگو باز کوثر آورده ست
نام او فاطمه ست پس حتما
نجمه زهرای دیگر آورده ست
با وقار و متین و عالمه است
ارث زینب به او رسیده، بَلی..
در روایت نوشته اند او را
راوی قصه ی غدیرِ علی
هر که آورده نامه و حاجت..
..پیش او، بی جواب و رَد نشده
گفته موسی فدای او پدرش
چون جوابش نمی شود نشده
دختر و خواهر امام است این
نورِ چشمی و عمه ی سادات
مدح او بر نیامده از ما
مدح او آمده به هر آیات
آمد و آمد و رسید به قم
از گل اَشکش آب قم شد شور
قم نه ایران گرفت نور از او..
با حضورش درونِ بیت النور
به چه صحن و چه مرقدی دارد
به چه ایوان طلای زیبایی
رو به رویش علی علی گویم
یادِ ایوانْ طلای مولایی
دورِ او پُر زِ عالِم و عابد
دورِ او چون ستاره می بارد
هر که رفته به صحن آئینه
گفته که عطر حیدری دارد
نام او فاطمه ست حق دارم
شعر خود را سوی نجف بکشم
تا بگیرم برات از خانوم
باید اینجا دوباره صف بکشم
ما همیشه رسیده ایم اینجا
تا زِ دختر به مادرش برسیم
قم شده شهر عش آل رسول
تا به زهرای اطهرش برسیم
می رسد کار ما به آنجا که
تا دخیل ضریح او باشیم
یا که در پای پنجره فولاد
یادِ مشهد به گفتگو باشیم
ما گدایان دختر موسی
ما گدایان دست سلطانیم
نه به ذی القعده و صفر، اصلاً
کل سال عاشق رضا جانیم
از کریمه کرامتی داریم
از رئوف عرض حاجتی خواهیم
ما از این خواهر و برادر هم
اربعین یک زیارتی خواهیم
قم به حاجات خود رسیده ولی
می روم مشهدِ امام رضا
تا که امضا کند امام رئوف
جان معصومه، برگِ کرببلا
....
یک دهه از کرامت و احسان
اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم
دست من را رسان به ماهِ حسین
غیر از این حاجتی نمی خواهم
ملتمس بر نگاهِ معصومه
ملتمس بر نگاهِ سلطانم
شاعرم شاعرِ قم و مشهد
بی عبا هم براش میخوانم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#چهارپاره
#مدح_میلاد_حضرت_معصومه
.
.
#حضرت_معصومه
شب کویر، شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
شب کویر، سراپا نوازش است و سکوت
شب سفر، شب رفتن ز خاک تا ملکوت
شب کویر چه یکدست و صاف و تاریک است
خدا چقدر به ما در کویر نزدیک است
شب کویر شب قصههای دور و دراز
شب رها شدن آبشار راز و نیاز
خوش است اگر که در این آبشار، گم باشی
علی الخصوص اگر در کویر قم باشی
کویر قم که پر از عطر مهربانیهاست
قرارگاه و قدمگاه جمکرانیهاست
کویر قم که پر از آفتاب شد سبدش
به نام حضرت معصومه مهر شد سندش
مشام دشت پر از عطر و بوی گندم شد
قطار خاطره با شوق وارد قم شد
به قم رسیدم و دیدم که آسمان ابریست
که کار این دل ابری همیشه بیصبریست
نگاه کردم و دیدم که صحن غوغا شد
گل محمدی بوستان جان وا شد
فضای صحن پر از رنگ و بوی مشهد بود
لبالب از نفس حضرت محمد بود
لبالب از نفحات بهشت بود حرم
پر از شکوفه و اردیبهشت بود حرم
شب کویر پر از نور شد پر از مهتاب
امام گل به نماز ایستاد در محراب
پر از ترانه پر از گل پر از سخن بودم
خسی که در دل میقات بود، من بودم
پس از زیارت بانوی مهربان کویر
وداع کردم از این خاک، خاک دامنگیر
قطار خاطره از دشتها گذشت و گذشت
رسید صبح به مشهد، درست ساعت هشت...
هوای گنبد و گلدسته آسمانی بود
پگاه، مست صدای کریمخانی بود
صدای «آمدم ای شاه» بود و عطر حضور
حضور آن همه عاشق حضور آن همه نور
شب کویر شبی ساکت است و رازآلود
شب ستاره شدن زیر آسمان کبود
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#میلاد_حضرت_معصومه
#مدح_حضرت_معصومه
#سعید_بیابانکی✍
.
.
#مناجات
#حضرت_معصومه
عاشقی، نقطهی پایانیِ درماندگی است
عاطفه، مزّهی شیرینیِ سرزندگی است
عشق، در مکتبِ توحیدی ما، بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است
مثل پروندهی فقریم که مختومه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه "س" شدیم
آفتابیست که در ظلمت شب گُم نشود
رود نوریست که درگیر تلاطم نشود
باغ سبزیست که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمهی قم نشود...
"السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما"
السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما
چهرهی زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهرِ تو تسبیح بهشتیها شد
آن زمینی که شده لانهی جبریل، "قُم" است
شورهزاری که به دریا شده تبدیل، "قُم" است
گنبد زرد تو خورشید فلکگسترمان
آسمانِ حرمات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایهی مادریات کم نشود از سرمان
دومین شافعهی محشر ما هستی تو
مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو
آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خندهات مایهی لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا
"به فداکِ..." مگر از آن لبِ تر میاُفتاد!
هر زمان نامهی تو دست پدر میاُفتاد!
انبیا شیفتهی مبحث خاصات، بانو
جان فدایِ دلِ توحیدشناسات بانو
میشود با چه کسی کرد قیاسات بانو!؟
مریم و آسیه شاگرد کلاسات بانو
نمی از قطرهی عِلم تو خودش یک دریاست
حوزهی علمیه از برکت تو پابرجاست
جای جای حرمات جنّت رضوانیهاست
گوشهی صحن تو خلوتگهِ بارانیهاست
عبد کوی تو شدن، اوج مسلمانیهاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانیهاست
تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
"چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست"
بَرَکات تو به جانِ عَجَمت میچَسبد
ای کریمه، چقدر اشک غمت میچسبد
گریهکردن سر خوانِ کرمت میچسبد
"یا رضاااا "داد زدن..، در حَرَمَت میچسبد
زائرت از همه دلگیر شده..، رحمی کن
بخدا مشهد من دیر شده..، رحمی کن
کاش در بین قنوت سحرت یاد شوم
منِ آلودهی دلباخته هم شاد شوم
چه هراسیست اگر طُعمهی صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم
چون برادر..، به تو هم آمده خوشخو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!
خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش"حیدر" و قم "حضرت زهرا" دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد
شُکر این خاک، دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست
بیحیایی وسط کوچه ندیدهست کسی
ضربهی سیلی مُهلک نچشیدهست کسی
معجر دخترکی را نکشیدهست کسی
لالهی گوش! به قرآن ندریدهست کسی
آه ای عمهی سادات..، چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری..، چه کشیدی در شام
#بردیا_محمدی✍
#مدح_حضرت_معصومه
.
.
#میلاد_حضرت_معصومه
#ترکیب_بند
#مدح_حضرت_معصومه
در شب میلاد تو عالم گلستان میشود
موسی جعفر ز میلاد تو خندان میشود
از نگاه اختران بر طلعت زیبای تو
آسمان غرق شعف لبریز باران میشود
بس شباهت ها که داری با بتول مصطفی
غرق شادی چهره ی شاه خراسان میشود
ای تماشایی ترین آئینه ملک عفاف
گل به دیدار رخت یکباره گریان میشود
باغ عصمت چون تو را با خون دل پرورده است
مادحین ات نغمه خوان خیل هَزاران میشود
دختر هفتم امامی و نگین شهر قم
هر که وصف ات را شنیده مست و حیران میشود
شاعران در وصف تو آرایه ها آورده اند
صد گلستان ژاله در باغ سخن پرورده اند
____
ماه ذی القعده گلش با تو شکوفا گشته است
باغ یثرب با گل رویت مصفّا گشته است
خانه ی موسی ز میلاد تو ای بانوی نور
غرق انوار خدا چون طور سینا گشته است
سوره ی کوثر توئی که حق به موسی داده است
فاطمه، اُمِ نبی در تو هویدا گشته است
با تو ای زیباترین گلواژه ی حجب و حیا
آب شور شهر قم شهد گوارا گشته است
هر کسی آمد به درگاه پر از لطف شما
با عنایات شما سلطان دنیا گشته است
هر که در قاب دو چشمش گنبد زردت نشست
دیده اش بی اختیار از اشک دریا گشته است
شوق دیدار حرم عاقل کند دیوانه را
نی غلط گفتم که مجنون کرده هر فرزانه را
__
هر که از راه آمده اینجا گرفتار تو شد
ناتوان گر آمده اینجا خریدار تو شد
سائلی را دیده ام با کوله بار خستگی
آمده با چشم تر سر گرم بازار تو شد
زائرت با صد امید آمد به درگاه شما
بی نیاز از عالمی در ظلِّ دیوار تو شد
هر که بار اولش آمد به دیدار شما
شور زوار تو را تا دیده بیمار تو شد
شوره زار قم ز خاک مقدمت اخت الرضا
کعبه ی اهل ولا و صحن گلزار تو شد
پا به دربار تو هر دلداده ای بگذاشته
تا ابد دلداده ی دلبسته ی دار تو شد
هر که می آید در اینجا چون کبوتر میشود
نغمه خوان دختر موسی ابن جعفر میشود
_
دختر موسی ابن جعفر وارث زهرا تویی
دختر زهرا تویی و کوثر موسی تویی
عصمت و عفت دو وصف از جلوه ی زهرائیت
اصطفایی و نگین ایزد یکتا تویی
بر رضا چون زینبی ای سوره ی صبر و وقار
تالی زینب تویی و قدر ناپیدا تویی
کوی تو باب المرادست و سرایت بحر جود
خانه ات مینوی نور و گوهر بیضا تویی
ای کنیز خانه ات شرم و حیای قدسیان
صاحب فیض شفاعت گوهر خضرا تویی
آن گرامی دختری که میشود امید ما
فاطمه ی ثانی و آرامش دلها تویی
بهتر از نام تو در قاموس دل معنا نشد
هیچ کس جز تو مراد سینه ی شیدا نشد
___
فضلت این بس که پدر گفتا فدایت میشود
چشم هر افتاده ای مست عطایت میشود
آنقدر نام تو زیباست که از اعماق جان
تا ابد لب خانه حمد و ثنایت میشود
تا که قلبم می طپد در سینه ام با شوق تو
دلخوشم که دل فقط با تو هدایت میشود
سائلی هستم که از قدر و بها افتاده ام
با تمام غربتم از تو عنایت میشود
بی پناهی بی کسم دارم به لطفت اعتماد
که دلم گوید که از سویت حمایت میشود
روز محشر میشود چشمان من غرق سرور
گر ببینم شاعرت مست شفاعت میشود
هر که مهمانت شود در جنت الماوای قم
میشود مست از عطا و بارش صهبای قم
محمد حسین علیرمضانی✍
.
.
#مدح_حضرت_معصومه
وصف او را نتوان گفت به صد منظومه
گفته معصوم به او؛ فاطمهی معصومه
#سیدحمیدرضا_برقعی✍
.
.
#مدح_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
هر که رو انداخت، خاطرجمع زائر میشود
قبل زائر، کوله بارِ راه حاضر میشود
هر چه تاجر هست در عالم، گدای فاطمهست
هر که در کویش گدایی کرد، تاجر میشود
خوش به حال خانهی خشتیِ نزدیکِ حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
یک سفر هر کس بیاید قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود
پای حکم مادح معصومه امضای رضاست
این چنین یک روضه خوانِ ساده، ذاکر میشود
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم باب الرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
::
ماه قم! دست خیال ما و دامان شما
میزبان هستید و ما هستیم مهمان شما
غصهی دنیا شده سوهان روح و در عوض
کام شیرین میکند عمریست سوهان شما
عشق را در روز روشن عدهای گم کردهاند
من که آن را یافتم کنج شبستان شما
رو سیاهم! با چه رویی بین مردم جا شوم
در دل آیینهی شفاف ایوان شما؟
بس که هیچم، روزیام حج فقیران هم نشد
عید قربان میروم هر سال قربان شما
آب قم شور است، شاید ما به ظاهر زائران
بارها حرمت شکستیم از نمکدان شما
::
داغ اگر در سینهی من یک نفر باشد که نیست
باید از دریای لطفت بیشتر باشد، که نیست
غیر درد دل نیاوردم به همراه خودم
سعی کردم کوله بارم مختصر باشد، که نیست
خادم دربان به دست خالیام شک کرده است
ترسم از بار گناهم با خبر باشد، که نیست
از ضریحت دست من کوتاه اگر باشد، که هست
کاش روی شانههایم بال و پر باشد، که نیست
خوب در ایوان آیینه خودم را دیدهام
چشم من هم مثل مردم بلکه تر باشد که نیست
هیچ جا بهتر از اینجا نیست، باید بشکند
دل اگر مثل نمازم در سفر باشد که نیست
هر که آمد حاجت ایل و تبارش را گرفت
این حرم جای کسی که بی هنر باشد که نیست
مادرم این مرتبه قول شفا از من گرفت
آه میترسم دعایم بی اثر باشد، که نیست
طبق عادت میروم بعد از زیارت، جمکران
تا دعایم دیدن آن یک نفر باشد که هست
#محمدحسین_ملکیان ✍
.
.
#حضرت_معصومه سلام الله علیها
#مدح_حضرت_معصومه
از آن زمان که قم حرمِ اهلبیت شد
این شهر سفرهی کرمِ اهلبیت شد
آن را به "عُش آلمحمد" شناختند*
پس بین شهرها علمِ اهلبیت شد
دست کسی که طالب علم محمدیست
در نشر معرفت، قلمِ اهلبیت شد
شد خاکِ شورهزار، شفابخش اهلدل
وقتی تبرّکِ قدمِ اهلبیت شد
در جشن، رویِ شادی و در سوگ، روی حُزن
آیینهدار شوق و غمِ اهلبیت شد
اول برای حضرت معصومه شعر گفت؛
هر شاعری که محتشمِ اهلبیت شد
هرکس که زائر حرم این کریمه بود
از دوستانِ محترمِ اهلبیت شد
#مجتبی_خرسندی ✍
*امام کاظم (ع) فرمودند:
قُم عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَأوى شيعَتِهِمْ
قم آشيانه آل محمد (ص) و پناهگاه شيعيان آنهاست.
📚بحارالانوار، ج 60، ص 214
.
.
#مدح_حضرت_معصومه
مدح میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
(دهه کرامت)
ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد
ماهِ احساس و شور این ماه است
ماهِ فیض و سرور و مهمانی
گاه حال و هوای قم داریم
گاه شوقِ شبِ خراسانی
یک دهه با کریمه مأنوسیم
یک دهه با رئوف هم کاسه
غرق لطف و کرامتِ عشقیم
دائماً با زيارت خاصه
اول ماه را روایت کن
با احادیث و شعر و منظومه
اهل قم را بشارتی باید..
مژده مژده رسیده معصومه
شب میلاد دختر موسی
آسمان هم دلش هوایی بود
دامن نجمه غرق نور شده
خاک از انوار او طلایی بود
شد مدینه پر از شعف امشب
تو بگو باز کوثر آورده ست
نام او فاطمه ست پس حتما
نجمه زهرای دیگر آورده ست
با وقار و متین و عالمه است
ارث زینب به او رسیده، بَلی..
در روایت نوشته اند او را
راوی قصه ی غدیرِ علی
هر که آورده نامه و حاجت..
..پیش او، بی جواب و رَد نشده
گفته موسی فدای او پدرش
چون جوابش نمی شود نشده
دختر و خواهر امام است این
نورِ چشمی و عمه ی سادات
مدح او بر نیامده از ما
مدح او آمده به هر آیات
آمد و آمد و رسید به قم
از گل اَشکش آب قم شد شور
قم نه ایران گرفت نور از او..
با حضورش درونِ بیت النور
به چه صحن و چه مرقدی دارد
به چه ایوان طلای زیبایی
رو به رویش علی علی گویم
یادِ ایوانْ طلای مولایی
دورِ او پُر زِ عالِم و عابد
دورِ او چون ستاره می بارد
هر که رفته به صحن آئینه
گفته که عطر حیدری دارد
نام او فاطمه ست حق دارم
شعر خود را سوی نجف بکشم
تا بگیرم برات از خانوم
باید اینجا دوباره صف بکشم
ما همیشه رسیده ایم اینجا
تا زِ دختر به مادرش برسیم
قم شده شهر عش آل رسول
تا به زهرای اطهرش برسیم
می رسد کار ما به آنجا که
تا دخیل ضریح او باشیم
یا که در پای پنجره فولاد
یادِ مشهد به گفتگو باشیم
ما گدایان دختر موسی
ما گدایان دست سلطانیم
نه به ذی القعده و صفر، اصلاً
کل سال عاشق رضا جانیم
از کریمه کرامتی داریم
از رئوف عرض حاجتی خواهیم
ما از این خواهر و برادر هم
اربعین یک زیارتی خواهیم
قم به حاجات خود رسیده ولی
می روم مشهدِ امام رضا
تا که امضا کند امام رئوف
جان معصومه، برگِ کرببلا
....
یک دهه از کرامت و احسان
اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم
دست من را رسان به ماهِ حسین
غیر از این حاجتی نمی خواهم
ملتمس بر نگاهِ معصومه
ملتمس بر نگاهِ سلطانم
شاعرم شاعرِ قم و مشهد
بی عبا هم براش میخوانم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#چهارپاره_مدح_میلاد
#حضرت_معصومه
.
.
#دهه_کرامت
#مدح_حضرت_معصومه
#امام_رضا
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانهاش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه میپویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَیبنجعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایرانِ ما طوبای او بَر، بیشتر
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضربالمثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا چون شنیدم که به مادر بیشتر...
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
#حسین_رستمی ✍