.
#چهارپاره #محسنیه
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
سر سجاده ات که می آیی
راه معراج عاشقان باز است
هر نخ از ریشه های چادرتو
آسمانی برای پرواز است
مهر و امضای حاجت عالم
در دعای دل شکسته ی توست
مادرانه ترین نوازش ها
توی دستان پینه بسته ی توست
از سر معجر تو ای بانو
آیه های حجاب میریزد
از همان چادرت که وصله زدی
در محل آفتاب میریزد
مثل خورشید.... نه فراتر از آن
چشم هستی است روشن از نورت
دائما رشد میکنم چون گل
پای این اشکها من از نورت
این یتیم فقیر مسکین را
سرپناهی نبوده غیر از تو
تا به بن بست خورده ام مادر
هیچ راهی نبوده غیر از تو
مادران درد هم اگر دارند
با همان حال غرق لبخندند
هرکه شد غصه دار قصه ی خویش
مادران غصه دار فرزندند
ای که اشک عزای تو بوده است
مایه ی سربلندی و شرفم
من که نالایقم برایم باز
مادری کن اگرچه ناخلفم
با همان خاک هم ملوکانه است
چادر تو اگر چه غرق رفو است
روز محشر که روز بی کسی است
رشته ی چادر تو واعتصمو است
شک ندارم حجاب بی بدلت
قبله ی پاکی است بی بی جان
خاکها بر سر زمین از چه
چادرت خاکی است بی بی جان؟
چادرت خاکی است بی زحمت
اول روضه چادری بتکان
با تکان دادن همین چادر
گرد غم را به پلکها بنشان
من بمیرم برایت آن دم که
کند وکم رنگ شد نفسهایت
غرق غم آه میکشم گویا
پشت در تنگ شد نفسهایت
در نمیخواست سر به تو بزند
لگدی ناگهان نثارش شد
روی لولا عقب عقب چرخید
دلش از غصه غرق آتش شد
در نمیخواست شعله ور باشد
بلکه میخواست مهربان باشد
میخ میخواست غنچه ات ای گل
پای دیوار در امان باشد
در لگد خوردو میخ را آورد
تا بهشت تو لاله گون باشد
از همان لحظه تا ابد باید
دل تاریخ غرق خون باشد
حیرتم کشت بین کوچه چرا
آسمان بر زمین نمیافتاد
تو اگر بر زمین نمیخوردی
شاهی از صدر زین نمیافتاد
#محمد_علی_بقایی ✍
#فاطمیه
..._______________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#چهارپاره #مناجات روضههای #فاطمیه و کربلا
دعا کن بمانم کنارِ علی
دعا کن که تقدیر یارم شود
دعا کن شهادت نصیبِ من و.....
تمامیِ ایل و تبارم شود
بریدم از این و از آن که خودت
بدوزی دلم را به این چادری
منم روسیاه و شما مادری
نگو از پسرخواندهات دلخوری
گناهان نگاهِ مرا کور کرد
ندیدم اگر سورهیِ نور را
چه غافل شدم از قیام و عِقاب
ولی گیسویم زد صدا گور را
نفهمیدم و مویِ من شد سپید
نفهمیدم و عمرِ من شد هَدر
نفهمیدهام معنیِ روضه را
چه شد با شما بینِ دیوار و در
چه آمد سرَت مادرِ مهربان
شنیدم که با سر تو خوردی زمین
به جایِ علی فضِّه شد یاورت
زنانه شده روضهها بعد از این
تو خوردی زمین شیشهها خُرد شد
زمین مانده بارِ حرم فاطمه
دوبازویِ شیرِخدا بسته بود
زمینگیر شد مادرم فاطمه
عجب روضهای شیر مأمورِ صبر
حرم مانده و خِیلِ کفتارها
تو خوردی زمین پیشِ چشمِ علی
که خورده زمین دخترت بارها
شبیهِ تو شد پهلویش زخمی و......
شبیهِ علی بازویش بسته بود
شبیهِ حسن قلبش آزرده شد
شبیهِ حسین است دیدَش کبود
ولی نَه تو دیدی سری رویِ نی
نَه مولا علی رفته بزمِ شراب
حسن نیمهشب در خرابه نبود
حسینت ندید اِضطرابِ رباب
اَمان از دلِ دخترت فاطمه
اَمان از غمِ کوچهبازارِ شام
اَمان از هجومِ نگاهِ پلید
بخوان ندبه تا ساعتِ اِنتقام
#حضرت_زهرا #چهار_پاره
#حسین_ایمانی
..........____________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#چهارپاره #فاطمیه و گریز روضهیِ امام حسین علیهالسلام
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
آن مادری که تکیه به دیوار میزند
سخت است جابهجا شدنش بینِ بستر و.....
شبها میانِ نافلهاش زار میزند
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
آن مادری که بال وُ پَرش درد میکند
آن مادری که گونه و بازویِ زخمیاَش
مثلِ پَر ُو سر ُو کمرش درد میکند
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
آن مادری که بسترَش از لالهها پُر است
آن مادری که دستِ دعا میکند بلند
هر چند از مدینه و همسایه دلخور است
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
با یادِ چشمِ تار ُو تَرَش گریه میکنیم
همراهِ زینبین و حرم غصّه میخوریم
با روضههایِ دو پسرش گریه میکنیم
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
هر چند صحنِ مادرمان را ندیدهایم
بیتابِ روضههایِ پُر از دردِ کوچهایم
هر چند هر چه دیده حسن را شنیدهایم
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
گفتند بد زدند که ما ضجّه میزنیم
گفتند روضهخوانِ حسینَش همیشه بود
پس یک گریز در دلِ هر روضه میزنیم
ما بچّههایِ مادرِ پهلوشکستهایم
آن مادری که گوشهیِ گودالِ کینه بود
از هوش رفت پایِ همینروضه یککلام
پایِ پلیدِ دشمنِ دین رویِ سینه بود
ما بچّههایِ مادرِ پهلو شکستهایم
فرقی نمیکند همهجا کربلایِ ماست
هر روز رویِ نیزه سری زار میزند
تیغِ تقاصِ درد و غمِ مادرم کجاست؟!
#فاطمیه
#حضرت_زهرا #سلام_الله_علیها
#ما_بچه_های_مادر_پهلو_شکسته_ایم
#حسین_ایمانی
.........___________________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#چهارپاره
#امام_زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف و #عید_فطر
عید یعنی کنارِ تو بودن
بی تو عیدی نمیشود معنا
عید یعنی دَمی که بر کعبه
میزنی تکیه پیشِ ما آقا
عید یعنی دمی که برگردی
بعد از آن روزها همه عید است
جمعهای که کنارِ ما باشی
جمعهیِ افتخارِ توحید است
جلوهیِ نابِ رویِ ماه تویی
تو صراط و سراج و راهِ منی
من غلامِ حریمِ نورِ خدا
شکرِ حق که تو پادشاهِ منی
ماهِ رحمت گذشت و خالی ماند
دستِ این روسیاه شرمنده
بندهای ماند و عالَمی تقصیر
بندهای بیقرار و درمانده
قدرِ قدرِ خدا ندانستم
ترک جرم و خطا نمیکردم
عیدِ فطر آمد و دوباره به جز
کولهای معصیت نیاوردم
زیرِ چترِ کتابِ بیداری
قول دادم به خالقِ کعبه
پشت کردم به عهد و پیمانم
بار دیگر شکسته شد توبه
باز هم از تو غافلم اِی وای
باز هم دلخوشم به غیر از تو
از تو دارم نفس ولی انگار
هر نفس خواهشم به غیر از تو
شکرِ نعمت به جا نیاوردم
حرکاتم هنوز شیطانیست
سینهام را گناه کرده سیاه
نور از پشتِ ابر پیدا نیست
ابرِ جرمِ مرا کنار بزن
تو به دادِ دلم برس آقا
میشود عیدِ فطر پاکیها
در نگاهت همیشه حس آقا
سینهام چون ستادِ استهلال
جمعهها میشود رصدخانه
با هلولِ تو میشود خورشید
قمری در مدارِ جانانه
چه نمازی امامِ آن موعود
چه نیازی که قبله در محراب
چه بهاری بدونِ فصلِ خزان
چه دمی نوکر است با ارباب
#مناجات
#ماه_رمضان
#عید_سعید_فطر
#حسین_ایمانی
..................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#چهارپاره
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
سر سجاده ات که می آیی
راه معراج عاشقان باز است
هر نخ از ریشه های چادرتو
آسمانی برای پرواز است
مهر و امضای حاجت عالم
در دعای دل شکسته ی توست
مادرانه ترین نوازش ها
توی دستان پینه بسته ی توست
از سر معجر تو ای بانو
آیه های حجاب میریزد
از همان چادرت که وصله زدی
در محل آفتاب میریزد
مثل خورشید.... نه فراتر از آن
چشم هستی است روشن از نورت
دائما رشد میکنم چون گل
پای این اشکها من از نورت
این یتیم فقیر مسکین را
سرپناهی نبوده غیر از تو
تا به بن بست خورده ام مادر
هیچ راهی نبوده غیر از تو
مادران درد هم اگر دارند
با همان حال غرق لبخندند
هرکه شد غصه دار قصه ی خویش
مادران غصه دار فرزندند
ای که اشک عزای تو بوده است
مایه ی سربلندی و شرفم
من که نالایقم برایم باز
مادری کن اگرچه ناخلفم
با همان خاک هم ملوکانه است
چادر تو اگر چه غرق رفو است
روز محشر که روز بی کسی است
رشته ی چادر تو واعتصمو است
شک ندارم حجاب بی بدلت
قبله ی پاکی است بی بی جان
خاکها بر سر زمین از چه
چادرت خاکی است بی بی جان؟
چادرت خاکی است بی زحمت
اول روضه چادری بتکان
با تکان دادن همین چادر
گرد غم را به پلکها بنشان
من بمیرم برایت آن دم که
کند وکم رنگ شد نفسهایت
غرق غم آه میکشم گویا
پشت در تنگ شد نفسهایت
در نمیخواست سر به تو بزند
لگدی ناگهان نثارش شد
روی لولا عقب عقب چرخید
دلش از غصه غرق آتش شد
در نمیخواست شعله ور باشد
بلکه میخواست مهربان باشد
میخ میخواست غنچه ات ای گل
پای دیوار در امان باشد
در لگد خوردو میخ را آورد
تا بهشت تو لاله گون باشد
از همان لحظه تا ابد باید
دل تاریخ غرق خون باشد
حیرتم کشت بین کوچه چرا
آسمان بر زمین نمیافتاد
تو اگر بر زمین نمیخوردی
شاهی از صدر زین نمیافتاد
#محمد_علی_بقایی ✍
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#مدح_امیرالمؤمنین
#چهارپاره
از تو میگویم و نمیگویم
از تو میخوانم و نمیخوانم
میکنم اعتراف بر اینکه
چیزی از رتبه ات نمیدانم
(ما عَرَفناکَ حقَّ مَعرِفَتِک)
من نفهمیده ام مقامِ تورا
عقل در درک تو بُوَد عاجِز
نه بَشَر خوانَمَت نه اینکه خدا
واژه هایم نمیکند وصفت
قلمم در تَحَیُّرَت مانده
تو که هستی که حضرت جبریل...
لافَتی در ثَنایِ تو خوانده؟
شهر علم است حضرت محمود(ص)
باب علمی و منطقی حیدر
به همان مصحفی که بر نِی رفت
که تو قرآن ناطقی حیدر
در میان تمامِ مُدَّعیان
مردِ میدانِ دین تویی آقا
اولی گر که لام و دوم الف
به خدا که تویی ، تو نونِ لَنا
گر نبودی هَلاک میشد آن...
دومیِ حرامزاده یقین
نه فقط دومی ، به جانِ خودت
نیست میشد زمان و کل زمین
اَشهَدُ اَنَّکَ وَلیُّ الله
اَشهَدُ اَنَّکَ وصی بِالحَقّ
قید و بندی ندارد این جمله
که تو هستی فقط شَهِ مطلق
آبروی دو عالمی آقا
کعبه از مقدمت شرف دارد
و زمین فخر میکند بر این...
که به روی خودش نجف دارد
تو منزه زِ هر بدی هستی
و خدا بر همین بود آگاه
پاک و بی عیب گشته ای طبقِ...
آیه ی اِنَّما یُریدُ الله
سَاَلَ سائِلٌ بُوَد مدرک
که تویی خطِ قرمزِ الله
هرکه باشد مُحِبِّ تو خوشبخت
هرکه شد دشمنت بُوَد گمراه
به چهل منزلی تو در یک شب
جبرئیل است مات و مبهوتت
و تمام جهان خلاصه شده
گوشه ای از نگین یاقوتت
افتخارم فقط همین باشد
که شدم ریزه خوارِ خوانِ شما
تا نجف هست و هست مَشّایه
چه نیازی بُوَد به سعی و صفا
چه شود گر بپرسد از من آن...
وارث ذوالفقار و دلجویم
که چطور است بردن نامت؟
و من اَحلی مِنَ العَسَل گویم !
من که از دور عاشقت شدم
(یونسم) لیک مثل آن قَرَنی
دوست دارم زمان مرگم را
چون که گفتی فَمَن یَمُت یَرَنی
سروده از شاعر و مداح اهلبیت(علیهم السلام) : #یونس_وصالی (یونس)
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#چهارپاره مدح و مرثیه
#حضرت_زهرا سلام اللّه علیها و شبِ قدر
فاطمه بطن و متنِ قرآن است
فاطمه قدرِ لیلةُالقدر است
سورهیِ نور و کوثر و یاسین
جَلواتِ خدایِ بخشندهَست
هنرِ خالقِ هنر زهراست
عاشق و عشقِ حَیِّ لَمْ یَزَلی
همهیِ افتخارِ پیغمبر
بیقرارِ علی قرارِ علی
حَسنِینَش وُجوهِ ایثارند
زینبِینَش کمالِ صبر و حیا
مادرِ یازده امامِ هُمام
همسر باوِقارِ شیرِ خدا
آمدم زیرِ سایهیِ قرآن
تا به این روحِ مُرده جان بِدَمد
آمدم یاسِ بینشانِ علی
راهِ حق را به من نشان بدهد
نخی از چادری که خاکی شد
میتواند مرا نجات دهد
شبِ قدر است مادرم اِی کاش
به گدایش مُقدَّرات دهد
حضرتِ حق بیا مُقدَّر کن
سالِ این بنده را پُر از مولا
اَربعینی به صرفِ رویتِ عشق
کربلا با نوایِ یا زهرا
زنده باشم بخوانم از بیبی
در حرم روبهرویِ ششگوشه
نالههایم در این حرم باشد
محضِ روزِ حسابِ من توشه
شبِ جمعه میانِ صحن و سرا
بزنم سینه دَم بگیرم آه
پَر و پهلویِ یاسِ وَحی شکست
کاش از غصّهاش بمیرم آه
رَدِّ سیلی به رویِ مهتاب است
کُشته دنیایِ بیحیا پسرش
پیشِ چشمِ حسن در آن کوچه....
چه بلاها که آمده به سرش
مجتبی دید بر زمین افتاد
تکّهای گوشواره شد مفقود
ندبهخوانند نوکرانِ کریم
تا بیاید دعایِ ما موعود
#مدح_مرثیه #شب_قدر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.
.
#میلاد_حضرت_معصومه
#مدح_حضرت_معصومه سلام الله علیها
#دهه_کرامت
ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد
ماهِ احساس و شور این ماه است
ماهِ فیض و سرور و مهمانی
گاه حال و هوای قم داریم
گاه شوقِ شبِ خراسانی
یک دهه با کریمه مأنوسیم
یک دهه با رئوف هم کاسه
غرق لطف و کرامتِ عشقیم
دائماً با زيارت خاصه
اول ماه را روایت کن
با احادیث و شعر و منظومه
اهل قم را بشارتی باید..
مژده مژده رسیده معصومه
شب میلاد دختر موسی
آسمان هم دلش هوایی بود
دامن نجمه غرق نور شده
خاک از انوار او طلایی بود
شد مدینه پر از شعف امشب
تو بگو باز کوثر آورده ست
نام او فاطمه ست پس حتما
نجمه زهرای دیگر آورده ست
با وقار و متین و عالمه است
ارث زینب به او رسیده، بَلی..
در روایت نوشته اند او را
راوی قصه ی غدیرِ علی
هر که آورده نامه و حاجت..
..پیش او، بی جواب و رَد نشده
گفته موسی فدای او پدرش
چون جوابش نمی شود نشده
دختر و خواهر امام است این
نورِ چشمی و عمه ی سادات
مدح او بر نیامده از ما
مدح او آمده به هر آیات
آمد و آمد و رسید به قم
از گل اَشکش آب قم شد شور
قم نه ایران گرفت نور از او..
با حضورش درونِ بیت النور
به چه صحن و چه مرقدی دارد
به چه ایوان طلای زیبایی
رو به رویش علی علی گویم
یادِ ایوانْ طلای مولایی
دورِ او پُر زِ عالِم و عابد
دورِ او چون ستاره می بارد
هر که رفته به صحن آئینه
گفته که عطر حیدری دارد
نام او فاطمه ست حق دارم
شعر خود را سوی نجف بکشم
تا بگیرم برات از خانوم
باید اینجا دوباره صف بکشم
ما همیشه رسیده ایم اینجا
تا زِ دختر به مادرش برسیم
قم شده شهر عش آل رسول
تا به زهرای اطهرش برسیم
می رسد کار ما به آنجا که
تا دخیل ضریح او باشیم
یا که در پای پنجره فولاد
یادِ مشهد به گفتگو باشیم
ما گدایان دختر موسی
ما گدایان دست سلطانیم
نه به ذی القعده و صفر، اصلاً
کل سال عاشق رضا جانیم
از کریمه کرامتی داریم
از رئوف عرض حاجتی خواهیم
ما از این خواهر و برادر هم
اربعین یک زیارتی خواهیم
قم به حاجات خود رسیده ولی
می روم مشهدِ امام رضا
تا که امضا کند امام رئوف
جان معصومه، برگِ کرببلا
....
یک دهه از کرامت و احسان
اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم
دست من را رسان به ماهِ حسین
غیر از این حاجتی نمی خواهم
ملتمس بر نگاهِ معصومه
ملتمس بر نگاهِ سلطانم
شاعرم شاعرِ قم و مشهد
بی عبا هم براش میخوانم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#چهارپاره
#مدح_میلاد_حضرت_معصومه
.
.
#حضرت_رقیه سلام_الله_علیها
#چهارپاره
#عامیانه
۳۸۱
اومدی تو از سفر بالاخره
حرف بزن تا بشنوم صدای تو
حالا که زحمه لبات وانمیشه
من میگم درد دلامو برای تو
من سه سالمه ولی توو این سفر
مثل چل ساله ها قدّم خمیده
سربریده باتو سربسته میگم
دیگه از دنیا یتیمت بریده
کاشکی عمه جای حنجرت بابا
بوسه میزد پشت هم به گردنت
آخه این چه طرز سر بریدنه
معلومه توو قتلگاه بد زدنت
یادته که سر میذاشتم روو سینت
یادته توو آغوشت میخوابیدم
توی گودال ، به جای سرم بابا
انگاری جا چکمه ی شمرو دیدم
شنیدم رو خاک کشیدن تنتو
تو خبر داری کشیدن موهامو
هربلایی هم میخواد سرم بیاد
ولی بازمیگم که میخوام بابامو
من اگه ده تا تو رو دوسِت دارم
ولی تو نُه تا منو دوسم داری
خیر نبینه اون که انگشترو بُرد
آخه بابا تو یه انگشت کم داری
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد_علیه_السلام
#چهارپاره
۷۶۱
چارمین حجت اِلاه منم
به دلم غصه های کرب و بلاست
قاتلم زهر کینه نیست که نیست
قاتلم خاطرات عاشوراست
من چهل سال از غم گودال
به سرو سینه میزنم چکنم
از غم آن سر شکسته شده
سرخود گر که نشکنم چکنم
به روی خاک، بی سرو عریان
جسم بابای خویش را دیدم
نیزه با پیکرش گره خورده
من از این غصه سخت پاشیدم
من به اندازه ی نگینی هم
جای سالم ندیده ام به تنش
در میان حصیر پیچیدم
پاره پاره تمامی بدنش
بدتر از قتلگاه، کوفه و شام
چه به روز رباب آوردند
دور دیدند چشم سقا را
بهر زنها طناب آوردند
وای از شام روز ما شد شام
وای از شام و طعنه و آزار
وای از کینه ی یهودی ها
وای از شام و کوچه و بازار
مطربانبین کوچه و بازار
دور ما می زدندو می خندند
عده ای سنگ و خاک یک عده
از روی بام آتش افکندند
دست من بسته بود و آتش هم
به عمامه رسید، بعد چه شد
سوخت عمامه و سرم هم سوخت
رنگ عمه پرید، بعد چه شد
چه بگویم چه شد در آن غوغا
غربتم را حرامیان دیدند
ماعزادارو بر مصیبت ما
نیزه داران مدام رقصیدند
کودکی سقط شد ز بی آبی
پیش آن مادر اب می خوردند
ناکسان با تمام بی شرمی
دور زینب شراب می خوردند
دیدم از روی نیزه ها افتاد
سر کودک مقابل مادر
آه در زیر اسبها له شد
صورت کوچک علی اصغر
#محمود_اسدی_شائق✍
.
.
#چهارپاره
شهادت #امام_صادق علیه السلام
آتش و تازیانه و طعنه
روضههایِ مدینه شد تکرار
دستِ مولا اگر چه بسته شده
لختهِخون نیست بر در و دیوار
آشنایِ غریب را بردند
خانه مانده میانِ آتش و دود
دور وُ بَر را نگاه کردم شکر
بازویِ بانویی نبود کبود
بیعبا و عصا و عمّامه
احترامِ امام میشکند
نکند باز هم کسی محکم
با لگد بر درِ حرم بزند
چقَدَر بددَهان وُ بدجِنسند
کافرند و شعارشان دین است
نوکِ مسمار ظاهراً داغ است
روضه آیا شکستنِ سینهَست
ناگهان شد مسیرِ روضه عوض
پشتِ مَرکب دوید واویلا
نکند پیشِ چشمِ اهلِ حرم
سرِ بر نیزه میرود بالا
دشمنِ مست بر رویِ سرِ او
تیغِ تیز و برهنه میگیرد
نکند جانِ خواهرِ او را
خنجری کُند وُ کهنه میگیرد
کاش شاگردها کمک بُکنند
که سرش رویِ نیزهها نرود
اهلِ روضه دعا کنید فقط ....
بدنش زیرِ دستوُپا نرود
زهرِ کینه اگر چه سوزانده
پیکرش سر به نیزه سنگ نخورد
شکرُلِلّٰه بعدِ او چنگی ....
معجری از سری نَکَند وُ نَبُرد
دوستانش برایِ غسل و کفن
آمدند و زمین نماند تنَش
پیشِ چشمِ سهسالهای ظالم
نزده چوب بر لب و دهنش
بانیِ روضههایِ کربوبلا
روضهِ انگشتر است و انگشت وُ ....
ساربانی که کاروان را برد
با لگدها وُ ضربهیِ مُشت وُ ....
کاروانی که خسته و زخمی
شب به شب در خرابه اردو زد
ندبهخوانی برایِ اینکه راه ....
بِرود دست را به پهلو زد
#شهادت_امام_صادق علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#چهارپاره
مرثیه شهادت امام صادق علیه السلام
دل دوباره به غم فرو رفته
یادِ غم های حضرت صادق
می نویسم من از غمِ آقا
می نویسم چنان دلِ عاشق
با غم و رنج و آه می گویم
از همه سر شکستگی هایش
از رئیس و مؤسس مکتب
از غم پَر شکستگی هایش
نه ضریحی به روی قبرش هست
نه حرم در مدینه اش دارد
او که شاگرد پروری می کرد
غصه و غم به سينه اش دارد
باید از حال بی قراری گفت
باید از ناله های او بنوشت
باید از زهر و سوزش جگرش
باید از غصه مو به مو بنوشت
شاید از بی کَسیش باید گفت
مثل حیدر میان کوچه ی تار
آن زمانی که بی عبا و رِدا
پشت مرکب دویده او بسیار
وای من شایدم زِ بزم شراب
یا که از طعنه های دشمن ها
یا که زآن حرفا که می گفتند
در اِزای سلامِ آن آقا...
وای من شاید از شراره کین
که به جانش فِتاده دشمن او
که دلش را به تاب اَفکنده
پُر زِ خاک و شراره شد تن او
یا که از بچه هاش باید گفت
که غمین و چه دل شکسته شدند
زانوی غم بغل گرفته همه،
گوشهی خانه زار و خسته شدند
گر چه آتش به خانه اش اُفتاد
گر چه شد موسفید شهرِ غریب
کِی ولی دخترش اسارت رفت؟
کِی شده قتل او فجیع و عجیب
می نویسم که او کفن شده است
می نویسم که پیکرش شد خاک
کِی شده جسم او به طرزِ قفا؟
کِی شده پیکرش به خنجر چاک؟
نوحه خوانِ حسین بود اما..
بدنش چون حسین پاره نبود
گفت نوحوا علی الحسینِ شهید
زخمِ او کمتر از ستاره نبود
نوحه خوانِ حسین بود اما..
رأس او روی نیزه ها نشده
دستِ آخر غروب خواهر او
از اسیرانِ کربلا نشده
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#شهادت_امام_صادق
#امام_صادق
.
.
#میلاد_امام_هادی
#چهارپاره
علیِ ابنِ محمّدِ ابنِ علی
یاعلیَّ النّقیٌ الهادی
ای تمامِ مرادِ بابِ مراد
ای غلامیت اوجِ آزادی
در فضیلت نبیِ مختاری
در شجاعت علیِ بدر وُ حُنین
در کرم مثلِ مجتبی هستی
در حرم دلبری شبیهِ حسین
زینُالعُبّاد مثلِ سجّادی
عالِمی مثلِ باقر آقاجان
منبرت صادقی و عاشقیات
مثلِ موسیَ ابنِ جعفر است عیان
تو رضایی رضا به قدر وُ قَدَر
وَ جوادی به وقتِ جود وُ نُشور
هادیِ آلِ فاطمه لبّیک
پدرِ عسکری وُ جدِّ ظهور
از همین دور وُ بَر از این دربار
میرسد عطر وُ بویِ روزِ فرج
میرسد جمعهای که خواهد شد
در رکابِ نگار عازمِ حج
تکیه بر کعبه میزند آقا
میرسد صوتِ دلربا بر گوش
در مدینه چهها نخواهد شد
بعد از آن میزند چنین چاووُش
هر که دارد به سر هوایِ حرم
هر کسی عاشق است بسماللّه
از حریمِ حسن به راه افتاد
کاروانی به قصدِ کربوبلا
او عَلم میزند به عشقِ حسن
او قدم میزند به سمتِ حسین
در سپاهش دوباره میبینیم
حاج قاسم کنارِ پیرِ خمین
همّت و باکری و چمران و ....
کاظمی باقری اَبوُمهدی
حججی آرمانْ علیوردی
لشکرِ انتقام و خوشعهدی
همگی بیقرارِ عشقِ حسن
همه از عاشقانِ کربوبلا
همگی اهلِ روضه و گریه
باوفا مثلِ حضرتِ سقّا
ذکرِ لبهاست یا ابوفاضل
دل به دلبر سپردهاند عجب
رویِ سربندشان نوشته شده
جانمان نذرِ غصّهیِ زینب
زائرانِ حسینِ فاطمه وُ ....
عاشقانِ عقیلهُ العُقَلاٰء
میروند از بقیع و کربوبلا
به سویِ کاظمین وُ سامرّا
جامعه در حرم که میخوانند
آسمان میشود سراپا گوش
میرسد روزِ جمعهیِ موعود
تا بخواند امامِمان چاووُش
#امام_هادی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
.