.
#مناجات_با_خدا
#ماه_رمضان
مرا ببخش ببین تحبس الدعا شده ام
گناه کار ترین بنده ی خدا شده ام
همیشه توبه شکستم همیشه بخشیدی
به کار توبه شکستن چه نخ نما شده ام
نه جانماز سحر دارم و نه حال دعا
خدای من چقدر مثل مرده ها شده ام
زمانه جوهر پاک صدای من را برد
اگر به وقت مناجات بی صدا شده ام
نه اشک شرم و نه سیمای معذرت خواهی
به خواب رفته دلم یا که بی حیا شده ام
رفیق و عاشق من بودی و ندانسته...
رفیق و عاشق دنیای بی وفا شده ام
هنوز بارقه ای از امید بخشش هست
چرا که گریه کن شاه کربلا شده ام
#مناجات
#حسن_کردی ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
بارالها بار سنگین گناه آورده ام
باز هم بر درگه لطفت پناه آورده ام
روز اول مصحفی خالی به من دادی و من
نامه ای غرق خطا و اشتباه آورده ام
نامه اعمال من چیزی ندارد جز گناه
شرمسارم این همه بار گناه آورده ام
آرزو دارم که با نور تو گردم روسفید
من که در مهمانی ات روی سیاه آورده ام
لحظه های بی نظیر و پر بها از دست رفت
با خودم عمری که گردیده تباه آورده ام
بارالها نفس امّاره مرا نابود کرد
شِکوه از دست خودم در دادگاه آورده ام
شرمسارم که به جای باقیات الصالحات
معصیت هر شامگاه و صبحگاه آورده ام
اشک دادی تا بشویم چهره ام را از غبار
اشک را از کربلا و قتلگاه آورده ام
در هوای کربلا جان و تنم را هدیه ای
بر حسین بن علی روحی فداه آورده ام
مأمن و مأوای دلهای شکسته کربلاست
مرغ دل را جانب این بارگاه آورده ام
گفت زینب: ای حسین جان! کاروان عشق را
از غبار کوفه و شام سیاه آورده ام
بار سنگین غم تو پشت زینب را شکست
قامت همچون کمانم را گواه آورده ام
ای برادر پیکر آزرده ما را ببین
خیز و بنگر کودکان بی پناه آورده ام
هر کسی نام تو را می برد او را می زدند
کاروانی غرق سوز و اشک و آه آورده ام
یا حسین بعد از چهل منزل غم و رنج و بلا
کودکانت را به سوی قتلگاه آورده ام
#مهدی_شریفی ✍
#ماه_رمضان
#مناجات #حضرت_زینب
.
.
#غزل
#مناجات_با_خدا
بینام و نشانم من و تو نام و نشانی
اِی وای اگر عاشقِ درمانده برانی
اِی وای اگر توبهیِ این بد تو کنی رد
از سنگرِ لطفت نکند بنده برانی
عصیانگرم و چشمِ امیدم به سویِ توست
در باورِ من نیست تو شرمنده برانی
تو خالقِ مهر و کرم و رحمت و عشقی
با قهر مبادا زِ لبم خنده برانی
تابیده مَهِ سوختنِ وزر و خطاها
بی نور که را از مَهِ تابنده برانی
من سستنهاد و تو خودِ پایه و بنیاد
بیچاره نَشاید تویِ پاینده برانی
مهرِ دگران را خودت از سینه برون کن
یارب نکند زار و سرافکنده برانی
اِی شاهد و ناظر دلِ این عاشقِ غافل
هیهات اگر تا نشده زنده برانی
#غزل #مناجات
#ماه_رمضان
#حسین_ایمانی ✍
#مناجات_با_خدا
خدايا بندهای منت پذيرم
به چاه و ظلمت عصيان اسيرم
ترّحم كن كه اين گونه نميرم
تویی درد مرا دارو و تسكين
اغثنی يا غياث المستغيثين
الهی بندهای بودم فراری
به سويت آمدم با بی قراری
ندارم در برت جز شرمساری
مرا با تو بود اين حرف ديرين
اغثنی يا غياث المستغيثين
منم تنها، تويی تنها اميدم
چو من لاتَقْنَطويت را شنيدم
به سوی آستان تو دويدم
مرا جامی بده زآن شهد شيرين
اغثنی يا غياث المستغيثين
مپرس از من كجا بودم، كجايم
كه سرتا پا پُر از جُرم و خطايم
اسير پنجهی نفس و هوايم
مرا مانده به دامان اشك خونين
اغثنی يا غياث المستغيثين
زجان و هستي من تاب رفته
شب عمر مرا مهتاب رفته
زغفلت بخت من در خواب رفته
شده بار غمم بسيار سنگين
اغثنی يا غياث المستغيثين
خدايا جان مسروری ندارم
زغفلت در دلم شوری ندارم
برای قبر خود نوری ندارم
ندارم مونس و ياری به بالين
اغثنی يا غياث المستغيثين
قسم بر عزّت و قدر و جلالت
قسم بر شوكت و نور كمالت
قسم بر عفو و جود و بر خصالت
به آيه آيهی زيتون و وَتّين
اغثنی يا غياث المستغيثين
الهی بر رسول و رسم و راهش
به حق مرتضی و اشك و آهش
به زهرا و به فرزندان ماهش
مكن خارم به پيش آل ياسين
اغثنی يا غياث المستغيثين
به گلهای حسين و كربلايش
به اخلاص و نماز بی ريايش
خـدايا بر سرِ از تن جدايش
كه بخشيده سرافرازی به آئين
اغثنی يا غياث المستغيثين
مرا با ذكر و يادت آشنا كن
به عشق خود دلم را مبتلا كن
«وفایی» را وفاداری عطا كن
مرا ثابت قدم كن در ره دين
اغثنی يا غياث المستغيثين
✍ #سیدهاشم_وفایی
.
#مناجات_با_خدا
گناه های مرا دیدی و عتاب نکردی
عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی
به سینه ام چقدر دست رد زدند خلائق
فقط تو از من آواره اجتناب نکردی
همیشه با عجله آمدی زمان اجابت
برای قهر ولی ذره ای شتاب نکردی
نخواستی که دل سائلی شکسته بماند
هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی
هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم
صبور بودی و این بنده را جواب نکردی
فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم
به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی
مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی
چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟!
فقط بهای همین اشک در عزای حسین است
اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی
آهای شمر حرامی که رفته ای ته گودال
نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟!
تمام شد دگر از سینه ی حسین جدا شو
مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟!
هرآنچه ناله زد از اوج تشنگی جگرم سوخت
توجهی به نگاهش به سوی آب نکردی
تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد
چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟!
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
#غزل
#چهارپاره
#مناجات_با_خدا
اشکهایِ نیمهشبهایِ نگاهم مالِ تو
عشقبازی در حریم و سرپناهت مالِ من
کاسهیِ چشمِ پر از اشکِ ندامت مالِ تو
گاهِ لبّیکِ کریمی و کرامت مالِ من
ابرهایِ بارشِ بارانِ رحمت مالِ تو
چشمهایِ خیره بر اَلطافِ ماهت مالِ من
نامهیِ اعمالِ ناشایستِ امّت مالِ تو
ذکرِ یا غفّار تا روزِ قیامت مالِ من
سینهای که سوخت در حال و هوایت مالِ تو
سینه و گریه برایِ تو رضایت مالِ من
توبهیِ قلبِ پشیمان و خجالت مالِ تو
راه دادن بر گنهکار و شفاعت مالِ من
نغمهیِ تکبیرِ دل از رویِ فطرت مالِ تو
شادیِ درکِ هلالِ عیدِ فطرت مالِ من
#مناجات
#ماه_رمضان
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم
من به ستاری تو سخت جسارت کردم
هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی
بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم
رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس
مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم
من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم
به همین تشنگی ساده قناعت کردم
روزه هم چشم مرا باز نکرده,نکند
عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم
هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم
روزه ام را فقط افطار به تربت ڪردم
خواستم از عطش روزه بگویم اما
از لب تشنه اش احساس خجالت ڪردم
روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم
یاد ان تشنه لب ڪرببلا میکشدم
🌺🌺
کانال #استاد_کریمی
.
.
#مناجات_با_خدا
توبه
گرعبد گنه کارم ، توبه می کنم یارب
با آه دل زارم ، توبه می کنم یارب
عمری به خطا رفتم،یا آن که خطا گفتم
گربد وخطا کارم ، توبه می کنم یارب
گرفکر گنه کردم، یا مسیر بد رفتم
با تمام افکارم ، توبه می کنم یارب
با آه غم و دردم، غرق خجلت و دردم
سر به خاک تو دارم، توبه می کنم یارب
گرملول وبدحالم، شرمنده زافعالم
از گناه بسیارم ، توبه می کنم یارب
تو کرم کنی برمن، من جفاکنم برتو
از بدی رفتارم ، توبه می کنم یارب
ای روح جیات من، ای راه نجات من
ای دلبرو دلداده ، توبه می کنم یارب
فریادزنم ای دوست، ازسرکشی نفسم
با زبان اقرارم ، توبه می کنم یارب
ای حبیب دلداران، ای طبیب بیماران
با این دل بیمارم ، توبه می کنم یارب
گر توبه شکن هستم،رحمی به «وفایی»کن
با چشم گهربارم، ، توبه می کنم یارب
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
هزار شعله ی خون بر روی جگر دارم
دلم گرفته و خوب است چشم تر دارم
بده نشانی من را به حضرت موسی
گناه، از همه ی خلق بیشتر دارم
نشد برای تو قید گناه را بزنم
مرا ببخش که اینقدر دردسر دارم
فدای رحمتت اصلا بزن مرا اما
نخواه تا که از این عشق دست بردارم
همیشه منتظر لطف یک نفر بودم
همیشه چشم بر احسان یک نفر دارم
"زمانه بر سر جنگ است یاعلی مددی"
دوباره حال و هوای نجف به سر دارم
علی علیِ مرا زود می خرد زهرا
من از مرام دل فاطمه خبر دارم
فدای حضرت زهرا که گفت: فضه بیا
مرا کمک بده که درد در کمر دارم
نمرده ام که کسی حیدر مرا بزند
سرم شکسته ولی از پرم سپر دارم
ز قتلگاه خودم، کوچه ی بنی هاشم
به سوی قتلگه کربلا نظر دارم
آهای خنجر و شمشیرهای در گودال
نگفته اید به خود، مادرم... پسر دارم
#محمد_جواد_شیرازی ✍
.
.
#مناجات_با_خدا
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکایت ما را بیان کند
من زیر بار معصیتم ضعف کردهام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند
تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟
ما بی سلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهی آب و نان کند
آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو، آبِ روان کند
ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند
درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند
از تو بعید نیست رفیق گدا شوی
مرد کریم میل به مستضعفان کند
محرم نمیشود به مناجات نیمهشب
هرکس که رو به محفل نامحرمان کند
صبح قیامت از تو، به تو میبرم پناه
آغوش تو مگر که مرا میهمان کند
با آفتاب روز جزا پاک میشود
هر کس که قهر از کرم آسمان کند
#محمد_سهرابی ✍
.
.
#غزل_مناجات
#مناجات_با_خدا
دلخوش از اینم خداوندا که غفّارُالذُّنوبی
من بدم امّا تو پاک و مهربان هستی و خوبی
تو فقط از سِرِّ کارم باخبر بودی و هستی
هر نفس یک شکر باید گفت ستّارالعیوبی
غصّهها در روزگارم جا گرفت امّا ندارم
ترس از غمهایِ دنیایم تو کَشّافالکُروبی
حاجت و دردِدلم را بر زبان جاری نکردم
چون یقین دارم تو میدانی و عَلّامُالغیوبی
آمدم با توبه قلبم پاک سازم تا خودِ تو
بیرقِ حقُّ و حقیقت بر سرایِ دل بکوبی
ضربههایِ قلبِ من را با ندایت باصفا کن
تو صفایِ باطنیِ بطن و سودایِ قلوبی
ای تجلّیبخشِ هستی چشمهایم را جَلا دِه
تا ببینم من طلوعِ نور را بعد از غروبی ....
تلخ که آورده جانِ عاشقان را بر رویِ لب
میرسد مردِ حقیقت میرسد معنایِ خوبی
#غزل #مناجات #ماه_رمضان
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#عید_سعید_فطر
چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت
لحظه هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت
سی سحر نام عزیزش بر لبانم داغ بود
آه آه آن عشق بازی های پنهانی گذشت
رفت از کوی و خیابان، سفره اش را جمع کرد
ای دل غافل کجا بودی؟ فراوانی گذشت
تشنگی گاهی برایم روضه میخواند از حسین
ظهر با لبهای تشنه، چشم بارانی گذشت
بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس
چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت
شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است
چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت
#محمد_خادم ۱۴۰۴ ✍
#مناجات_با_خدا
#وداع_با_ماه_رمضان
#عید_فطر
.