.
#شب_نهم_محرم
دور این باده، مست بسیار است
تشنهء خود پرست، بسیار است
در مسیر سقوط قامت او
ارتفاعات پست بسیار است
پای آهوی چشم او پُر خار
در رکابش نشست بسیار است
مشک او شد هزار رشته قنات
احتمال شکست بسیار است
تاسرش را به آسمان ببرند
نیزه و دار و بست بسیار است
می شود پرچمش بلند انگار
دست بالای دست بسیار است
ای فرات آه! خانه ات آباد
دست او دست دشمنش افتاد
بر زمین خورد تا کُتل از دست
خورد، رو دست بی محل از دست
بی قرار حرم نشست از پا
خواند مرثیه خوان غزل از دست
قاسمِ آب بود اما حیف
پا شد احلی من العسل از دست
کاش حالا که مشک را بردند
می گذشتند لااقل از دست
دیده شد روی دست های همه
روضه ای باز و مستدل از دست
دست می رفت تا رود بعداً
امنیت، حول و حوش تل از دست
این همه دست دست کردن آب
عاقبت کار داد دست رباب
آسمان شد سیاه با چادر
می کشیدند بی هوا چادر
از سر هرکسی که سیلی خورد
یا که معجر پرید یا چادر
دامن دختری درآتش سوخت
برسرش زد که عمه چا... چادر
هرکسی می دوید می افتاد
بس که پیچید، دور پا چادر
با تعارف به زجر می گفتند
دست خالی نرو! بیا چادر
غرفه داران شام فهمیدند
بوده سوغات کربلا چادر
روی نی بود با پری ها باز
روضه ها باز! روسری ها باز!
#حضرت_عباس
#محرم
#تاسوعا
#رضا_دین_پرور ✍
.