💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 ⁉️پرسش: غیبت کجا ها و کی ها جایزه؟کجا ها اگر عیب کسی را پنهان کنیم گناهه؟ ✍️پاسخ: مستثنیات حرمت غیبت 👈۱. فا­­سق متجاهر مراد از متجاهر این است که شخص، ابایی نداشته باشد از اینکه مردم گناهش را ببینند یا بفهمند؛ مثل کسی­ که آشکارا شراب می­‌نوشد. البته اطلاع مردم به این معنا نیست که لازم باشد همه‌ی مردم بدانند؛ همین که عده‌ای از مردم می‌دانند، او هم ابایی ندارد که همه‌ی مردم هم بدانند، این معنای متجاهر به فسق است. 👈۲. تظلم مظلوم اگر به شخصی ظلمی شده است، آن شخص می­‌تواند نزد دیگران شکایت و تظلم کند و آن ظلمی را که به او شده، نقل نماید. البته مقصود آنجایی است که ظلمِ صورت گرفته در خفا انجام گرفته شده باشد؛ زیرا چنانچه این ظلم آشکارا انجام شده باشد، به سبب تجاهر، غیبت جایز است. 👈۳. تزاحم بین دو حکم هرگاه بین حرمت غیبت و حکم دیگری تزاحم واقع شود، به­‌ گونه­‌ای­‌ که مصلحت آن حکم مهم­تر از مصلحت ترک غیبت، یا مهم­‌تر از مفسده‌ی غیبت باشد، در اینجا آن حکم مقدم می‌شود. بعضی از موارد تزاحم بین دو حکم ✅۱. در مقام مشو­رت (نصح مستشیر) کسی درباره‌ی امری با شما مشورت می‌کند و این امر مستلزم غیبت از فرد دیگری است؛ مثلا کسی در مورد خواستگار دخترش با شما مشورت می‌کند، اگر بخواهید به او مشورت بدهید و نصیحت کنید، ناچارید از خواستگار غیبت کنید. یا کسی می‌خواهد با دیگری شراکت مالی داشته باشد و با شما مشورت می‌کند. یا شخصی در نظر دارد فردی را در منصب مهمی بگمارد و با شما مشورت می‌کند. در اینجا لازم است که از آن شخص غیبت کنید. وجوب نصیحت اگر می­‌دانید شخصی در کاری که قصد انجام آن را دارد، آسیب‌خوردنش حتمی است، اینجا واجب است خیرخواهی کرده، او را راهنمایی کنید و از آسیب او جلوگیری کنید. خواه از شما راهنمایی بخواهد و خواه نخواهند. ✅۲. قصد از بین بردن ماده فساد اگر کسی موجب اشاعه و رواج فساد در جامعه باشد، انسان برای اینکه جلوی فساد را بگیرد، جایز است از او غیبت کند؛ مثلا کسی مطلبی را که از دین نیست، در دین وارد می‌کند و مردم را به آن دعوت می‌کند. درحالی­که مردم نمی‌دانند اینها بدعت و خلاف حقایق الهی است و به دین مربوط نیست؛ اگر با غیبت از او، جلوی فساد گرفته شود، غیبت واجب است. ✅۳. جرح شهود و روات اگر شاهدی در دادگاهی به ادای شهادت قیام کرده است و شما می‌دانید که این شاهد، فاسق است، اینجا اگر فسق او را بیان کردید، این غیبت محرم نیست و از حکم غیبت استثناء شده است. همچنین اگر کسی حدیثی را از شخص ثقه‌ای نقل ‌کند و شما می‌دانید که ناقل، شخص فاسق یا دروغگو و جعال است، اینجا غیبت این شخص اشکالی ندارد. حتی ممکن است گاهی در هر دو مورد واجب باشد که بگویید این شخص ثقه و متحرز از کذب نیست. ✅۴. دفع ضرر از مغتاب (غیبت شونده) اگر غیبت موجب دفع ضرر از غیبت‌شونده شود، غیبت او جایز است؛ به شرط آنکه ضرری که با غیبت دفع می­‌شود، اهمیتش بیشتر از کشف ستر آن عیب باشد. گاهی انسان با غیبت و کشف ستر مؤمنی که ممکن است این کشف ستر برایش مهم باشد، ضرر کوچکی را از او دفع کند؛ مثلا پول مختصری را می‌خواهند از او بگیرند، برای اینکه جلوی این کار را بگیرد، غیبت بزرگی از او می­‌کند و می­‌گوید: "دیشب ایشان گدایی رفته بود". این برای مؤمن اهانت بزرگی است. بنابراین باید اهمیت ضررها و کشف عیوب را ملاحظه کرد و هر کدام اهمیت بیشتر داشت، آن را مقدم کرد. 📚پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری به آدرس: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27820 http://www.askquran.ir/showthread.php?t=57586 🏴@askquranir 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔 💔⛔️💔