آری برادر! اینچنین است! قبل‌ها که داستان شهید بهشتی را شنیده بودم می‌گفتم چطور برخی از مردم دلشان می‌آمد به خاطر حرف‌های امثال بنی‌صدر، نسبت به شخصیتی به آن عظمت بدبین باشند و بهش توهین کنند؟ حالا که خودم در این چند سال، در شرایطی شبیه آن سال‌ها قرار گرفتم و طعن و استهزای رئیسی حتی توسط برخی انقلابی‌ها و بسیجی‌ها را دیدم فهمیدم که چقدر می‌توان تحت تاثیر جوّ باطل قرار گرفت. راستش را بگویم اعتراف می‌کنم که خود من هم کم تحت تاثیر این جوّ نبودم و برخی جاها که حق بود ازش دفاع کنم دفاع نکردم و برخی جاها که نباید، سکوت کردم. سکوت کردم و تمسخرِ فعالیت‌ها و سواد و زبان و حرف‌زدن‌های رئیسی و امیرعبداللهیان را تماشا کردم و حرفی نزدم. با اینکه دلم با رئیسی بود و می‌دیدم و می‌دانستم در حال تلاش است و می‌دیدم که حضرت‌آقا هروقت درباره‌ی او حرف می‌زند ازش تعریف و تمجید می‌کند و در عوض، از دهه‌ی نود به عنوان دهه‌ی عبرت و دهه‌ی کم‌کاری‌های دولتمردان یاد می‌کند که باعث تلخ شدن کام مردم شده است. با اینکه می‌دیدم او و کوخ‌نشینانِ خمینی چقدر به این دولت چشم امید بسته‌اند که شکافِ میان مردم و انقلاب را از بین ببرد. حالا که رئیسی اینچنین با عزت شهید شد و امام‌رضا(ع) مُهر تایید بر پیشانیِ نورانی‌اش زد فهمیدم که خدا تا یک حدی صبر می‌کند و تمسخر مومنانش را تماشا می‌کند. از یک حدی به بعد وقتی می‌بیند مدعیان انقلاب و اسلام و ایمان هم دچار کج‌فهمی شده‌اند و دارند خودی را می‌زنند دست به دامانِ شهادت می‌شود... چه خوب گفت مهدی رسولی در مراسم تشییع که: "بدخواهان وقتی دیدند نمی‌توانند رئیسی را از مردم جدا کنند، تلاش کردند مردم را از او دور کنند؛ با بی‌اخلاقی، طعنه و تمسخر او. خدا اما او را اینچنین عزیز کرد و با شهادت او بتِ بی‌اخلاقی‌ها را شکست." آری برادر بسیجی! اینچنین است! شهادت انگار آخرین حربه‌ی خدا برای به خود آوردنِ جامعه‌ای است که در آن، بسیجی‌هایش هم دچار غبارگرفتگی شده و تحت القای شیطان، دوست و دشمنش؛ جلاد و شهیدش را قاتی کرده است. ما اما تا کی قرار است با فقدان و از دست‌دادن آدم‌ها به خود بیاییم؟ ♡♡♡ ✍ [ @asraneh313 ]