📜 حاتمِ طایی را گفتند:
از تو بزرگهمّتتر در جهان دیدهای یا
شنیدهای؟
گفت: بلی! روزی چهل شتر قربان کرده
بودم امرای عرب را، پس به گوشهی
صحرایی به حاجتی بُرون رفته بودم،
خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده.
گفتمش: به مهمانیِ حاتم چرا نَرَوی که
خَلقی بر سِماط او گرد آمدهاند؟
گفت:
هرکه نان از عملِ خویش خورَد
منّتِ حاتمِ طایی نبَرَد
من او را به همّت و جوانمردی از خود برتر
دیدم.
☆ سماط: سفره
🔻 برگرفته از باب سوم گلستان سعدی
#حکایت#سعدی
✨@avayeqoqnus✨