* 🔻آن سیر قرآنی که برای حضرت ابراهیم علیه السلام هست، الگو برای افرادی خاص و مراتبی خاص است؛ یعنی برای سالکی با روحیّاتی خاص؛ اینکه حضرت ابراهیم اول، طلوع کوکب را فرمود بعد طلوع قمر را و بعد طلوع خورشید را، این اصلا یک قاعده است و می‏تواند کاری به این مورد به‌ خصوص هم نداشته باشد. خداوند متعال، حیات دنیا را در نفوس تزیین کرده و بعضی چیزها، برای توحید آفت‌ اند. مواردی هست که با توحید ربطی ندارد، آن موارد می‏ تواند بت باشد، می‏ تواند بت او از نساء باشد، می‏ تواند بت او از پول یا از مقام باشد، امروز به‌گونه‏ ای ضعیف آن، تجلّی می‏ کند، انسان می‏ گوید: هذا ربّی، نگفته هذا الله؛ بلکه می‏ گوید: هذا ربّی. این کلمه ربّ زمینه و ظرفیت دارد برای جاافتادن در مراتب مختلف؛ امروز توجّهی به امر غیرخدایی یک مقدار ضعیف‏ ترش کوکب است، یک مقدار قوی‏ ترش قمر است، یک مقدار قوی‌ترش خورشید است؛ ولی مهم در حدّ مشترک این‏ ها این است که از آفلین است. این را دیگر خود طرف می‏ تواند بفهمد که ماندگار نیست و دانایی‌اش را خدا به هر سالکی داده که هر کسی در هر مرتبه‏ ای که باشد نسبت به اُفول و طلوع هر مانعی، هم شدّت و ضعفش را سر درمی‏ آورد و هم ماندگاربودن یا آفل‌بودنش را می‏ فهمد؛ لذا این نمونه را از زبان حضرت ابراهیم از ابتدای سلوک ارائه کرد که حضرت ابراهیم هم گفتند: «لا أُحِبُّ الْآفِلین»( انعام، ۷۶) ‌‌ ‌ ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌