#سلسله_دروس_مهدویت_و_فرقه_های_منحرفه
#خلاصه_نكات
جلسه ١٠
راه مقابله با انحراف تاویل گرایی، بستن باب ورود به تاویل و باطن نیست.
تاویل برای غیرمعصوم هم ممکن است ولکن باید با میزان باشد و یکی از موازین مهم دقت در عدم تجاوز از ضروریات است و میزان دیگر مستدل بودن تاویل است یعنی باید براساس دلیلی که مخالف ضروریات نباشد تاویل کرد.
احادیث اهلبیت هم تاویل و باطن دارد و باطن و تاویل داشتن مخصوص قران کریم نیست.
و این تاویلات و بواطن، محدود به حد نیست بلکه نامتناهی است.
غلات گمان میکنند چون اهل بیت قابل درک نیستند پس خدایند و مقصرین هم گمان میکنند چون اهلبیت خدا نیستند پس مانند ما هستند و هرآنچه ما درک نمیکنیم را باید از اهلبیت نفی کنیم.
پس غلات و مقصره، هر دو دچار خطا هستند. راه صحیح این است که اهلبیت در عین اینکه نامتناهی هستند در عین حال خدا نیستند.
این معادله غلط است که هرچه نامتناهی است خدا است و مخلوق نامتناهی نداریم. خداوند نامتناهی کمی و کیفی نیست و بیرون از متناهی و نامتناهی است. خداوند از اولیت و آخریت زمانی منزه است همچنین از تناهی و عدم تناهی منزه است.
این اشتباه است که گمان کنیم هر مخلوقی باید متناهی باشد.
حتی این تعبیری که برای بیان تنزه خداوند از جمیع حدود مطرح شده، خداوند از این تعبیر نیز منزه است و آن تعبیر این است: لا تتناهی عدة و شدة و مدة.
معنای امامت به زبان روز یعنی: برتری امام از جمیع بشر در جمیع علوم و تخصصها که اگر اینطور نباشد امام از جانب خداوند و خلیفة الله نخواهد بود.
حضرت یوسف علم اقتصاد داشت که توانست بحران خشکسالی و فقر را اداره کند. و همچنین سایر انبیاء مانند حضرت نوح و داود و سایر انبیاء این علوم را داشتند تا چه رسد به ائمه علیهمالسلام.
پس مشکل غلاة و مقصره هردو در معرفت امام است.
@ayatollahsanad 🔺