واسطه خلقت از ابتدای زندگی تصمیم بر این بود که به خاطر کم بودن سن هر دو و مشغول درس بودن حداقل تا ۳ سال و حداکثر تا ۵سال بچه دار نشویم. اما العبد یدبّر والله یقدّر خداوند خواست ما یک سال بعد از ازدواجمان بچه دار شویم. و این بسیار ناگهانی بود و آمادگی لازم برای بچه دار شدن نداشتیم. و از همه این ها گذشته دیر متوجه شدیم و یک سری رعایت ها را انجام ندادیم. ابتدا ناراحت بودم و بعد از یکی دو هفته که آرام شدم بچه سقط شد! این تجربه تلخ باعث شد مهر بچه به دل من و همسرم بیفتد. اما به خاطر شرایط زندگی مان مثل درس خواندن، حال جسمی و روحی نا مناسب به تأخیر انداختیم. و یک سال و نیم بعد از سقط تصمیم نداشتیم بچه دار شویم. بعد از یک سال و نیم تقریبا از هر طرف زمزمه به گوش میرسید. که به تأخیر انداختن بچه داری باعث نازایی خیلی ها شده. حتی دوستان نزدیکمان بارها به ما گفته بودند که ما دوسال بچه نخواستیم و خدا تا شش سال به ما بچه نداد. و سرکلاس که میرفتم با آدم هایی برخورد میکردم که یک سال دوسال بود که بچه میخواستند اما بچه دار نشده و ناراحت بودند. بعضی ها هم میگفتند شما که تجربه سقط دارید نباید بگذارید فاصله بارداری زیاد بشود. خلاصه شنیدن همه ی این حرف ها ، مهر و محبتی که نسبت به بچه ها داشتیم و از همه مهمتر حرف استادِ اخلاقم باعث شد که با اینکه تازه ترم سوم درسم بودم تصمیم بگیریم به بچه دار شدن. ایشان فرمودند: «خیلی ها ابتدا بچه نمیخوان بعد از چند سال که بچه میخوان، میگن خدا بهمون بچه نمیده. در صورتی که شما اول نخواستید. توصیه من به زوج های جوان این هست بچه داری رو به تأخیر نندازند و شیعه امیر المومنین علیه السلام پرورش بدهند.» با خودم میگفتم با توجه به دوستان اطرافم تا بچه دار شوم حداقل شش ماه تاخیر دارد. و من میتوانم حداقل تا انتهای بارداری دو ترم دیگر درس بخوانم. اما خدا چیز دیگری خواست... .. ✍🏻مریم زارعی https://eitaa.com/az_jan_nevesht