🧡 سلام وقتتون بخیر دوستان به راهنماییتون نیاز دارم من ۴ ساله ازدواج کردم خانواده همسرم خیلی خیلی زیاد درباره همه چی سوال میپرسن جوری که آدم کلافه میشه منم به خاطر حفظ زندگیم مجبورم باهاشون رفت و آمد کنم اما انگار یه لیست از قبل آماده کردن تا منو ببینن شروع کنن پرسیدن😒 یه مثال میزنم دستتون بیاد ما روستاییم اونا گاو دارن اون روز دخترم ۷ ماهه شد خواستم شیر بیارم فرنی درست کنم براش به مادرشوهرم گفتم شیر بده گفت واسه چی میخوای؟ میخوای فرنی درست کنی؟گفتم بله گفت ارد برنج داری؟ گفتم بله(حالا اگه ندارم میخوای بهم بدی خسیس خانم😏 بعدم نداشتم که درست نمیکردم)دفعه بعد که بعد سه روز رفتم گفت اون تموم شد؟بله چقدر درست کردی ؟ انقدر... چقدر بهش دادی ؟ انقدر... برای هر کاسه شیر چند قاشق ارد گذاشتی ؟انقدر.. هر روز بهش میدی؟بله،دلشو نمیزنه اینجوری؟بهداشت گفته،دو قاشق در روز زیاد نیست؟بهداشت گفته و انقدر سوال پرسید که فقط میخواستم از خونه بزنم بیرون برای دو کاسه شیر😔 همسرمم اجازه نمیده بخرم و این یه مثال بود همیشه همینجوره منم فقط جواب میدم ۴ ساله .. دیگه خسته شدم از این همه سین جین تو رو خدا بگین چیکار کنم؟ ادمایی هم نیستن با احترام بهشون بگی شر میشه برام فتنه میندازن تو زندگیم نگین تقصیر منه از اول جواب دادم چون پدر و مادرشوهرم کلا عادتشونه همه هم میدونن ولی از من صد برابر بیشتر از بقیه سوال میپرسن و نمیشه جوابشونو ندی کلی پشت سرت حرف درمیارن و یه کاری میکنن از کار نکرده توبه کنی😞 الان ما خونه اجاره کردیم تو روستا ولی چند وقت دیگه قراره تو حیاطشون خونه بسازیم اونوقته که برای هر یه لیوان آبی که میخورم باید جواب بدم و با توجه به یه سال زندگی با اونا میدونم همین میشه شوهرمم طرفشونه و دیوار هم نمیزنه منم دیگه تحمل ندارم چیکار کنم انقدر ازم سوال نپرسن؟ ممنون از راهنمایی های صمیمانه اتون🌹 ادمین جا لطفا زودتر بذار چون فردا باید برم خونشون و نمیدونم چجوری برخورد کنم😔 خدا اجرتون بده🌹 ایدی ادمین 👇🏻🌱 @habibam1399