#مسافر_بهشت ❤️
فاطمه خلیلی، اهل رفسنجان؛ وقتی ۱۳ ساله بود یعنی سال ۱۳۵۴ با شهید علی عباسی راد ازدواج می کند دورانی که امام و یارانش در تلاش و تکاپو بودند که نظام شاهنشاهی برچیده شود؛ ثمره ازدواج فاطمه خانم و علی آقا ۶ فرزند بود وقتی انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به پیروزی رسید همه خوشحال بودند این خوشحالی دیری نپایید و دشمن که کارش دشمنی است به جنگ با ایران برخاست.
فاطمه خلیلی می گوید: ۱۳ ساله بودم که ازدواج کردم و ثمره این ازدواج هم ۷ فرزند است ۷ یادگار از همسرم دارم که خدا را شکر هر کدام با تاسی از راه پدرشان به مانند الماس خوش می درخشند و خوشحالم که در تربیت آن ها تمام تلاشم را کردم و خدا هم پاسخم را داد؛ مطمئن هستم روح شهید عباسی راد هم از اینکه وقتی نیست و فرزندانش را به دست من سپرده و خوب تربیت شده اند در آرامش است
۸ سال با همسرم زندگی کردم و فرزند بزرگ ما ۷ ساله و فرزند کوچک مان ۲۰ روزه بودند که علی به فرمان امام لبیک گفت و سال ۱۳۶۱ به جبهه رفت و در سال ۱۳۶۲ در عملیات مهران شربت شهادت نوشید.
از خوبی های همسرم هر چه بگویم کم گفته ام، نمازش را اوّل وقت آن هم حتماً در مسجد می خواند و دوستان مومن و با ایمانی هم داشت، از حرام دوری می کرد و معتقد بود نان حلال باید سر سفره باشد و لقمه حلال است که بچه ها را تربیت اسلامی می کند.
از خصلت های همسرم این بود که با وضو می خوابید و می گفت انسانی که با وضو بخوابد شب تا صبح جزو عبادت کنندگان به حساب می آید؛ با اینکه ۵ کلاس بیشتر درس نخوانده بود امّا قرآن را به خوبی قرائت می کرد؛ همیشه می گفت باید بروم جبهه با دشمنان اسلام بجنگم تا راه کربلا باز شود و مردم برای زیارت اباعبدالله الحسین (ع) راهی کربلا شوند.
شهید عباسی راد مدام می گفت زنان و دختران برای اینکه سعادتمند شوند باید حجاب خود را رعایت کنند؛ از اینکه خداوند قسمتم کرد که شوهرم راه شهادت را انتخاب کند خوشحالم و ۶ فرزند او را با جان و دل و با تمام سختی های آن زمان که امکانات نبود بزرگ کردم و با تربیت خوب و صحیح همه را راهی خانه بخت کردم.
مهدیه عباسی راد فرزند شهید علی عباسی راد هم گفت: پدرم وقتی شهید شد ما همه کوچک بودیم و من ۸ ساله بودم و ۱۷ سال بعد از شهادت پدرم، چند تکه استخوان آوردند و گفتند این پیکر پدر شما است خیلی غصه ام شد.
اگر مادرمان مثل کوه پشتیبان ما نبود شاید ما اینگونه متحد و منسجم نبودیم؛ خیلی زحمت ما را کشید و با نبود امکانات و با سختی فراوان و با الگو قرار دادن پدرمان به جایی رسیدیم که از زندگی راضی هستیم.
با اینکه زبان از تشکر مادران قاصر است امّا از خداوند می خواهیم مادرمان را همانطور که در این دنیا عزت مند کرد در آن دنیا هم بر سر سفره ائمه اطهار بنشاند چون اگر همسران و مادران صبور نبودند فرزندان شهدا را نمی توانستند به خوبی تربیت کرده و به جامعه تحویل دهند.
دوست دارم مردم طرز برخوردشان با ما فرزندان شهدا خوب باشد اگر دختران و زنان حجاب خود را رعایت کنند و بی حجاب یا بد حجاب در جامعه حاضر نشوند ما از ته دل خوشحال می شویم که وقتی پدرانمان به خاطر آرمان های اسلام و حجاب زنان و دختران و ناموس کشورمان رفتند اینجا ملت هم قدردان آن ها هستند.
همسران شهدا با استقامت همه سختی های زندگی را به تنهایی تحمل کردند هم پدر بودند برای فرزندان هم مادر؛ پس مادران و همسران شهدا اگر صبوری و ایستادگی نمی کردند شاید شوق شهادت در مردان کمرنگ می شد و به جبهه نمی رفتند.
آن ها خانه و همسر و فرزند و علایق دنیایی خود را رها کردند و رفتند تا با خون خود نهال اسلام آبیاری شود و جامعه امروزی ما طراوت داشته باشد؛ امروز جنگ دشمن با جنگ ۸ ساله دوران دفاع مقدس فرق دارد آن زمان جنگ سخت بود امّا الان جنگ دشمن با شبیخون فرهنگی است و مرزهای خانواده را دریده است.
اما نسل جوان ما همان فرزندان پاک پدران و مادران معتقد و اسلامی هستند که اگر به ریشه شان نگاه کنند توطئه های دشمنان را می توانند خنثی کنند.
#پایان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽