|⇦•روزیم را، روزگارم....
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
روزیم را، روزگارم تا که آجر می کند
ظرف خالی مرا، صاحبزمان پُر میکند
من کمی سختی که می بینم شکایت می کنم
آدم عاقل ولی اول تفکّر میکند
مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم
روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر میکند
«یابن الحسن یوسُفِ فاطمه»
آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد
آدم از این نوعِ برخوردش تَحَیُّر می کند
*چقدر دوست داشتنی هستی یوسُفِ فاطمه هر جوری من باهات برخورد می کنم اصلاً به روی من نمیاری منو از در خونه ات بیرونم نمی کنی یا ابن الحسن! آقاجان !*
سنگدل هستم ولی دارد نگاه رحمتش
سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر میکند
یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد
در میان روضهی مادر، مرا حُر می کند
نوکری فاطمه محشر به دادم میرسد
از غلامِ مادرش آقا تشکر میکند
سینه ام می سوزد این ایّامتا ذهنم کمی
چادری را زیر دست و پا تصّور می کند
مطمئنم زیر دست و پا که می افتد زنی
بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند
«ای مادر، ای مادر، ای مادر
ای مادر، ای مادر، ای مادر»
*یکی از صحابه اومد پیش امام صادق، آقا
دید داره گریه می کنه گفت :چرا گریه می کنی؟ مگه چی شده ؟گفت: آقا تو راه که میاومدم یه زنی رو دیدم وسط کوچه زمین افتاده. تا زمین خورد شروع کرد لعنت کنه قاتلین مادر شما رو مأمورین نظام تادیدنش با یه وضعی خانوم رو بردن.
تا این حرف رو زد آقا هم گریه کردن. فرمودن سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه زودتر این زن رها بشه ..ما هم امشب اومدیم برای خانمی گریه کنیم که تو کوچه ها بدجور زمین خورد..در خونهی امام صادق می خوای بری از در خونه ی مادرش بری بهتره ها !*
وقتی آن بی صفت از چشم، حیا را انداخت
با عزیزِ دل زهرا سر دعوا انداخت
دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست
تازیانه زد و از پشت، عبا را انداخت
حرمت شیخ عرب در وسط کوچه شکست
یکی عمامه ی آن مرد خدا را انداخت
ذکر یا فاطمه بر روی لبش داشت ولی
ضربهی سیلی آن مرد صدا را انداخت
«وسط کوچه که افتاد صدا زد.. مادر اِی اِی اِی اِی.....»
*شبونه ریختن تو خونهی این آقا، آقا در حال نماز خوندن بود. اومد وسط حیاط خونه. آقا لباسِ خونه پوشیده..روایت میگه: یه شال دور کمر بسته بودن مشغوله نماز بودن. تا وارد شد آقا را با سر و پای برهنه از خونه بیرون کشید آقا صدازد.. اجازه بدین عمامه به سرم بذارم، نعلین بپوشم، عبا بپوشم، گفتن اجازه نمی دیم با همین وضعی که بود آقا رو تو کوچه ها رو زمین میکشیدن. همچین که آقا اومد تو قصر منصور صدا زد منصور! هر کی رو می خوای دنبال من بفرستی بفرست اما این نامرد رو دیگه دنبال من نفرست.چرا مگه چه کرده ؟ همش تو راه توهین می کنه بد و بیراه به مادرم فاطمه میگه.ای وای ای وای..منصور شمشیر رو اومد از غلاف بیرون بکشه تا نیمه ها هم کشید اما جا زد. برا بار دوم بیشتر شمشیر را بیرون آورد دوباره جا زد. بار سوم شمشیر رو کلا از غلاف بیرون کشید که آقای من و تو رو به قتل برسونه. دوباره شمشیر رو تو غلاف قرارداد. همچین که آقا رفتن.. اون نامرد اومد به منصور گفت: چرا پس نکشتیش؟ گفت: آخه لحظه ای که شمشیر رو از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول الله ظاهر شده به من غضب کرد من جرأت نکردم این آقا رو بکشم. بار دوم، بارسوم، بار سوم اینقدر این آقا به من نزدیک شده بود که کم مونده بود یقهی منو بگیره اینقدر به من نزدیک شده بود نتونستم آقا رو بکشم.
اما نمک روضه حسینه.. اینجا آقا رسول الله نذاشت این نامرد امام صادق رو به قتل برسونه، به شهادت برسونه. من می خوام فقط یه چیز بگم کجا بودین اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد ، خنجر کشید آقا را برگردوند...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس
#امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی،
#شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و
#مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم
#صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#سید_رضا_نریمانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop