eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.1هزار دنبال‌کننده
721 عکس
388 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•از درد غربت.... و توسل به حضرت خدیجه سلام الله علیها اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *تصور کن شعب ابی طالب پیغمبر درمحاصره..انقدر سخت شد بر پیغمبر فرمود: بعضی موقع ها یه هسته ی خرما رو چند نفر فقط میک میزدند..دین رو اینجوری نگه داشتند.. تصور کن خانمی که با اون همه ثروت هر روز کلی فقیر سر سفرهٔ خدیجه غذا میخورد.این خانم هرچه داشت فدای پیغمبر کرد. روزهای آخر عمرشریف زیر یه چادر مریض احوال تو بستر افتاده بود. پیغمبر،باید بره بیرون از مسلمانان مراقبت کنه بار فشار همه ماجرا رو دوش پیغمبره ..میگن همون موقعی که با پیغمبر بد برخورد می کردن.نانجیب میگه عبا دورِ گردنش انداختن داشت بی هوش میشد.. شکمبه گوسفند و شتر رو سر مبارک پیغمبر میریختن..انقدر تو طائف سنگ به صورت مبارکش زدن..سر و صورت پُرِ خون، تا می اومد تو خونه خدیجه کبری یه جوری ازش استقبال میکرد پیغمبر می فرمود: همه ی غصه هام از دلم میرفت...اونایی که غار حرا رفتن‌ میدونن پیاده خیلی راهه..میگن هر روز خدیجه کبری غذا آماده میکرداین راه رو خانم با همه ی مشقت بالا میرفت پیغمبر گرسنه نمونه..حالا این خانوم افتاده تو بستر..پیغمبر هر وقت فرصت کنه میاید تو چادر تو همون حال بی حالی تب یه نگاه به پیغمبر میکنه لبخند میزنه. پیغمبر شرمنده تر میشه.. یا رسول الله این جوری نکن ما بدهکار توأیم خدیجه بدهکار توعه.. این روزهای آخر دیگه حال بی بی خراب شد..خانمی که همه ی ثروتش رو‌ داده حالا میخواد جون بده یه کفن نداره با خودش ببره ...* از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را می‌گرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد یاد گذشته یاد آینده برای این مادر ودختر پیمبر گریه میکرد *همه گریه می کنن، پیغمبر گریه میکنه، فاطمه زهرا گریه می کنه، اما یه نفرم بیرون چادر گریه میکرد..کی گریه می کنه؟* گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد *این خانم، خانمیه که قبل از ولایت مولا به ولایت ظاهری اقراره به ولایت علی کرده فرمود: یا رسول الله! خدا رو شاهد می گیرم من به ولایت علی اعتقاد دارم..* تکرار شد این قصّه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبرِ مخفی مادر به یادِ آن شعله ها و یاسِ پرپر گریه میکرد *خانم چقدر این شبِ آخر هی صدا میزده ام سلمه.. بعد من مادری کنی برای دخترم..ام سلمه دختر شب عروسی احتیاج به مادر داره..ام سلمه دختر خونه بخت میره مادر باید کنارش باشه ام سلمه یادت نره زهرای منو..شب عروسی حضرت زهرا سلام الله پیغمبر اکرم فرمود: همه برن فقط علی و فاطمه بمانند.وارد حجره شد دست علی وگذاشت تو دست زهرا، دست زهرا رو تو دست علی. یهو دید ام سلمه داره نگاه می کنه. صدا زد ام‌ سلمه نشنیدی گفتم‌ همه برن..صدازد آقا!بهش قول دادم..فرمود: به کی قول دادی؟ گفت آقا! شب آخری شما بیرون بودی دم‌گوش من خدیجه از من قول گرفته..تا اسم خدیجه اومد پیغمبر گریه کرد. ام سلمه بیا.. خدیجه خانم انقدر نگران زهرات بودی کجا بودی خانم با اون‌ حالش با بار شیشه اش ...* وقتی که خونِ تازه از مسمار میریخت انگار بر حالِ علی در گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردن كوچه قفس بود و كبوتر گريه ميكرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•امشب خونه ی دخترش.... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب از سر شب دلم توحول و ولاست امشب میدونی دلت چرا نگرانه؟ امشب دل همه کائنات نگرانه فقط دل یه نفر آرومه... وارد مسجد شد همین روزها، مولی الموحدین شروع کرد خطبه خواندن بعد جنگ نهروان، میگه خطبه رو که خوند بالا منبر بود یه نگاه به چپ و راست کرد دید ابی عبدالله نشسته کنار منبر، حسینم! روایت میگه با این لفظ صداش زد یااباعبدالله! ابی عبدالله فرمودند: جانم یاامیرالمومنین، صدا زد حسین جان چند روز از این ماه رمضانی که هستیم مانده؟صدا زد: یا امیرالمومنین هفده روز مانده، میگن امیرالمومنین تا شنید دست کشید به اون محاسنش. راوی میگه دست به محاسنی کشید که اون روز دقت کردم همه اش سفید بود، مگه امیرالمومنین چند سال سن داره؟ شصت وسه سال، باور کن شصت وسه ساله همه محاسنش سفید نمیشه.. اونم بنی هاشم که دیر پیر میشدن. صدا زد چیزی دیگه نمونده این محاسن به خونم خضاب بشه... امشب خونه ی دخترش بود تا خود صبح هی بلند میشد مینشست. امام حسن میگه رفتم محضر بابام ، دیدم نشسته خوابیده.. صدا زدم بابا بیداری؟صدا زد حسن جان بیدارم گفتم بابا چته؟ گفت حسن جان همینجوری که نشسته بودم خواب به چشمم اومد حسن جان پیغمبرو خواب دیدم...حسن جان عرض کردم به پیغمبر گلایه ی این مردمو کردم گفتم یا رسول الله! خستم کردن... میگه پیغمبراکرم صلوات الله علیه فرمود: سبحان الله! علی جان نفرینشون کن. عرض کردم یا رسول الله نفرین میکنم خدا منو ازشون بگیره یکی مثل خودشونو بر خودشون مسلط کنه.. میگه بعد پیغمبر فرمود:علی دیگه چیزی نمونده عزیزم.. امشب تا صبح میگفت سی ساله غصه میکشم. سی ساله حرفمو دارم به چاه میزنم، دیگه بسه، دیگه خسته شدم دیگه از زندگی بدون زهرا خسته شدم... امشب تا نزدیک سحر شد..صبح از منزل خارج شد وارد مسجد شد. صدا می زد «الصلاة الصلاة»همه رو بیدار کرد به اون نانجیبم رسید زد به پاش بلند شو نمازتو بخون، میگن مولا آرام آرام وارد مأذنه شد قدم رو این پله های مأذنه ی مسجد کوفه میذاشت صدا میزد: الله اکبر الحمدلله رب العالمین ،سبحان الله..سیاهی شب، زینب تو خونه، کلثوم تو خونه، یهو دیدن صدای اذان علی از مسجد بلندشد، الله اکبرالله اکبر...اشهدان لا اله الاالله..اشهدان محمد رسول الله... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مراسم احیا.. و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ. * قرآنها رو بر سر بگذارید:* اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ  *به موسی فرمود: موسی با زبانی من رو بخون که باهاش گناه نکرده باشی. مگه میشه من با زبانم گناه کردم‌.منظور کیه؟فرمود: موسی به رفیقت به دوستت بگو برات دعا کنه.... * *خدایا میبینی این پا و اون پا می کنم روم نمیشه بگم دوباره بعد یه سال پیدام شد...* ده مرتبه: بِکَ یا الله *به پیامبر فرمود:اکه گنه کارا پیش تو اومدن تو براشون استغفار کردی من قبولشون می کنم..* ده مرتبه: الهی بِمُحَمَّدٍ ده مرتبه: الهی بِعلیٍّ *امشب دل امیرالمومنین خیلی شور میزنه قراره به فاطمه اش برسه..هی با خودش میگفت: زهرامو میبینم چی بهش بگم؟ نکنه وقتی میرم هنوز بازوش زخم باشه؟نکنه وقتی میبینمش پهلوش هنوز درد می کنه..؟ * علی رو حلال کن واسه درد پهلوت علی رو حلال کن واسه زخم بازوت علی رو حلال کن واسه دست بسته اش نتونست که برداره اون در رو از روت ده مرتبه: الهی بِفاطِمَةَ *اصحاب رد میشدند دیدند امام زیر سایه درختی نشسته یه سفره ایم پهن کرده یه سگیم اونجاست ..دیدن یه لقمه خودش میخوره یه لقمه دهن سگ میذاره ..یهویی اصحاب اومدن این سگ رو رد کنند آقا بهشون‌ گفت: چیکار می کنید؟ داریم سگ و رد میکنیم داره اذیتتون می کنه میخوایم‌ راحت باشید..گفت: نه ! بذارید بمونه این رزقش رو از ما می گیره...آقاجان سگ رو از در خونه ات رد نمی کنی یعنی امشب من کمتر از اون سگم ....* ده مرتبه: الهی بِالحَسَنِ *رسیدیم به اربابمون...بالاخره گذر نوکر به خونه ی اربابش میخوره...* صدات کردم صورتمو به سمت کربلا کردم با گریه و حسرت و آه ؛ نگات کردم یادی از اون ضریح با صفات کردم گنه کارم ولی تو رو قلباً آقا دوست دارم سر روی مهر تربت تو‌ میذارم اسم توعه صدرِ تموم اذکارم نذار دیر شه نذار گناها سمت من سرازیر شه نذار که گریه هام بدون تأثیر شه نذار که نوکرت توی گناه پیر شه بخون روضه... برا شهید بی کفن بخون روضه یه کم برا حسین من بخون روضه دل منو آتیش بزن بخون روضه شهید میشه.. تو‌ خیمه هاش سوزِ عطش شدید میشه حتی فراتم دیگه نا امید میشه یه روزه موی خواهرش سفید میشه هرچه او‌ بیشتر صدا می زد بیشتر میزدن زینب را یک نفر بود و یک بدن اما صد نفر می زدن زینب را تیغشان مانده بود در گودال با سپر می زدن زینب را ده مرتبه: الهی بِالحُسَین ِ ده مرتبه: الهی بِعلیّ بنِ الحُسین ده مرتبه: الهی بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ ده مرتبه‏: الهی بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ده مرتبه: ‏الهی بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ده مرتبه: ‏الهی بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى‏ *قربون‌ کبوترای حرمت امام رضا.. «پشت در می زدند مادر را بی خبر می زدند مادر را یک نفر بود پشت در اما چهل نفر می زدند مادر را» *عالم بزرگواری میگفت: تو‌حرم امام رضا داشتم می رفتم تو این هول و وَلا بودم ..یه وقت من و ردم نکنه..یه وقت میخوام‌ این‌ حاجتامو به امام رضا بگم نکنه آقا ردم‌ کنه...یهو خورد به علامه طباطبایی رحمة الله عليه..گفت آقا یه سؤال ازتون دارم..الان دارم میرم حرم امام رضا آقا ردم‌ نکنه؟ علامه‌گفت میخوای یه راهی بهتون نشون بدم ..امام رضا رو به حق مادرش قسم بده دیگه رد نمیکنه...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مراسم احیا.. و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قرآن هارو مقابل صورت باز کنید... بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ. *همین جور که نگاهت به خطوطِ نورانیِ قرآنِ، حاجتت رو بخواه، صدر حاجتِ همه ی ماها فرجِ امام زمان باشه، این شب ها برای ظهور امام زمان زیاد باید دعا کرد، ان شاء الله امسال ظهور آقامون رقم بخوره، برا سلامتی رهبرمون، برا مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم هم دعا کنید، حالا قرآن هارو روی سر بگیرید، با من زمزمه کنید: "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ" صدای همه بلند شه، پیر و جوان، زن و مرد، همه با من زمزمه کنند: "ده مرتبه: بِکَ یا الله..." "ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ..." "ده مرتبه: بِعلیٍّ..." به نام آقامون علی رسیدیم، وقت گریه است، وقت ناله است، امشب شبِ ضربت خوردنِ علی بن ابی طالبِ، برا مولامون آماده ای ناله بزنی؟ بسم الله...* خیره به آسمان شده این دیده ی ترم مظلومِ بی قرینه ی تاریخ حیدرم یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست از ابتدا غریب مرا زاد مادرم امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم آغوش باز کرده در این شام آخرم افطارِ تلخِ من به نمک باز میشود خرما چرا گذاشته زینب برابرم ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده راحت شدید از من و فریاد منبرم وقت اذان شده است مهیای رفتنم شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم الله اکبر! اَشهَدِ حیدر بلند شد یارب گواه باش که پُر گشته ساغرم فزت و ربّ کعبه! سرم غرق خون شده این را برای فاطمه سوغات میبرم من را رها کنید خودم راه میروم حالا که ایستاده دَمِ خانه دخترم *تا نزدیکای منزل رسیدن، فرمود: رهام کنید، بقیه ی راه رو خودم میرم، گفتن: آقاجان! نمیشه، این ضربه ای که به سر شما خورده، خیلی سنگین بوده، مگه میشه بقیه ی راه رو خودتون برید؟ فرمود: زینبم دَمِ در ایستاده، دوست ندارم دخترم منو اینطور ببینه...* زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو.. این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد از حال و روزِ کوفه ی آنروز مضطرم فریاد میزنند ببینید اسیر را فریاد میزنی که خدا وای معجرم فریاد میزنند که خیراتشان دهید فریاد میزنی که زنسل پیمبرم فریاد میزنند که زینب حسین کو؟ فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم سید پوریا هاشمی *مولا فرمود: "اَلدَّهْرُ اَنْزَلَنِی ثُمَّ اَنْزَلَنِی، ثم اَنْزَلَنِی حَتَّى یُقال معاویة وَ عَلى!" روزگار علی رو پایین آوُرد، تا اونجا که اسمِ من رو کنارِ اسمِ معاویه بردن... شب نوزدهمِ، میخوام بگم: مولاجان! اسم شما رو با اسم معاویه بردن فرمودید: روزگار علی رو پایین آوُرد... اما آقا جان! یه تیکه مقتل بخونم، اما یه روزی هم رسید" وَ سُبِيَ اَهلُكَ كَالعَبِيدِ وَ صُفِدُوا بِالحَديِدِ" با غل و زنجیر اهل و عیالِ ابی عبدالله رو به هم بسته بودن"يُطافُ بِهِم فِي الاَسواقِ" اینا رو تو بازارهای شام و کوفه می گردوندن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•مراسم احیا... و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت الله فاطمی نیا فرمودند: برای حاجات در ۱.یک سوره واقعه ۲. یک سوره توحید ۳. هفت مرتبه (یا الله) بخوانید. ان شاالله حاجت روا خواهید شد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•مراسم احیا.. و مراسم قرآن بر سر گرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌ میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ "اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.." *همه دستها رو بلند کنید.. خدایا! به فرق شکافتهٔ امیرالمومنین به ناله های دل حضرت زینب و ام کلثوم به سوزِ دل حسنین علیهم السلام.. الهی العفو..* *میخوایم‌ آماده بشیم قرآن سر بگیریم خوش به حال اونایی که قدر میدونن..* ای خدا خودت بهم گفتی بیا می ریزه اشکام و می لرزه صدام دو شب از شبای قدر تو گذشت یه شبِ دیگه فقط مونده برام اومدم‌ حالم و بهتر بکنی رزقمو هزار برابر بکنی بنویسی هر چه خیره واسه امون‌ اربعینم و‌ مقدّر بکنی *این روایت رو سید ابن طاووس در اقبال الاعمال روایت کرده..پیغمبر فرمود: "قَالَ مُوسَى إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ" موسی نبی به خدا عرض کرد، خدایا! من قرب تو رو‌ میخوام.."قَالَ قُرْبِي لِمَنِ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ" فرمود: اگه قرب منو میخوای شب قدر بیدار باش.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ" خدایا! رحمت تو رو‌میخوام... "قَالَ رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ"رحمت من برا اون کسیکه شب قدر به مساکین ترحم کنه.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ"خدایا! من میخوام از پل صراط به راحتی عبور کنم نلغزم.." قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَيْلَةَ الْقَدْرِ" این برا کسیکه در شب قدر برا منه خدا صدقه بده انفاق کنه.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا"خدایا! من از تو درختها ومیوه های بهشتی درخواست میکنم.‌"قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَةً فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ"این برا اون‌ کسیکه شب قدر تسبیح منه خدا رو بگه.. منم همه اینا رو‌ میخوام‌ مولا...من امشب ازت میخوام‌ کار و‌ تموم‌ کنی..من و انتخاب کنی منو بپذیری.. موسای نبی صدا زد..."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ" خدایا! من نجات از آتش رو‌میخوام. "قَالَ ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ" اگه میخوای از آتیش جهنم نجات پیدا کنی شب قدر استغفار کن.."قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رِضَاكَ" خدایا! من دنبال رضای توأم.. "قَالَ رِضَايَ لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر" رضای من نسبت به کسی است که شب قدر دو رکعت نماز بخونه..* مولای ما شده وقت رفتنش دیگه رنگ و رو نمونده به تنش با سر شکسته داره میره و اومده پهلو شکسته دیدنش داره پر میکشه از روی زمین شب آخر وصیت هاش و ببین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مراسم احیا... و قرآن بر سرگرفتن ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج‌ محمدرضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *قرآنها رو‌ جلو دیده اتون باز کنید..* "اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ وَ أَسْمَاؤُكَ الْحُسْنَى وَ مَا يُخَافُ وَ يُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِي مِنْ عُتَقَائِكَ مِنَ النَّارِ..." * قرآنها رو بر سر بگذارید:* "اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ " "ده مرتبه: بِکَ یا الله.." *امیرالمومنین فرمود: اگر رحمت خدا به صد قسمت تقسیم بشه یک قسمتش بین همه ی بشر و همه ی موجودات تقسیم شده..بقیه اش همه رحمانیت و رحیمیت خودِ خداست...* "ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ.." *مالک ابن انس میگه: شخصی بیابان نشین وارد مسجد پیغمبر شد سلام کرد گفت: یا رسول الله! قیامت چه زمانی است؟ موقع نماز بود پیغمبر نمازش رو‌ خوند بعدنماز این عرب بادیه نشین رو صدا زد ..فرمود: بیا جلو ..تو‌که از قیامت سوال کردی چی برا قیامت آماده کردی؟گفت از اعمال چیز زیادی ندارم.نه نمازی نه روزه درست درمونی..من فقط خدا و پیغمبرش رو‌ دوس دارم..پیغمبر یه نگاه کرد فرمود: غصه نخور هرکسی با اون‌ چیزی محشور میشه که بهش علاقه داره.... کنایه از این داره که تو به ما علاقه داری قیامت هم با مایی... * "ده مرتبه: بِعلیٍّ.." *ام سلمه میگه: دیدم پیغمبر امیرالمومنین رو به یه سفری فرستاد.. بعد مدتی دیدم پیغمبر زیر لب میگه:خدایا! من از دنیا نرم یه وقت. میگه تعجب کردم‌، رسول خدا میگه من نمیرم‌.. یعنی چی؟ بعد دیدم با جمله بعدی پیغمبر کاملش کرد. خدا یا من نمیرم‌ تا یه بار دیگه علی رو ببینم.. محمد حنفیه میگه: شب آخر فرزندان امیرالمومنین دورش بودن همه رو‌ جمع کرد وصیت کرد سفارش کرد از همه بیشتر با امام‌حسن صحبت کرد سفارش کرد. با حسنین صحبت کرد. امورات رو به امام‌ مجتبی سپرد..بعضیا رو‌ جداگانه وصیت کرد..میگه ساعتی مولا به هوش می اومدچشماش رو باز می کرد می دید بچه هاش دارن گریه می کنن..«انقدر یتیما برا امیرالمومنین شیر آوردن .مولا دوست نداشت دل یه یتیمم بشکنه. فرمود: یه ظرف بزرگی بیاریدهمهٔ این شیر را رو بریزید تو‌ این ظرف ..یه تیکه خورد دل هیچ‌ یتیمی نشکنه..» تا به هوش اومد دید بچه ها دارن‌ گریه می کنن محمد حنفیه میگه دیدم‌ لحظه ی آخره امیرالمونینِ... فرمود: این پیامبرِ، این حمزه است، این‌جعفرِ اومدن به استقبال من.. من یه علی‌دیگه هم سراغ دارم تو‌کربلا ابی عبدالله سرش رو به دامن‌ گرفت صدا زد .."هذا جدی رسول الله قد سقانی بکاسه"یه وقت صدا زد.."هذهی جدتی فاطمه" اینم‌ مادرت زهراست اومده..چنان علی اکبر رو بغل کرد..* بنا نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم‌ که دست و پا بزند "ده مرتبه: بِفاطِمَةَ.." گر به زهرا برسد نامهٔ ما نیست غمی هرکسی بچه ی بد را زده مادر نزده چارقدت موند و گلهای پرپرش وای مادرم..ای وای مادرم.. بهشت من و سوزوندن آخرش وای مادرم...ای وای مادرم.. حیرونه بابا از داغ کوثرش وای مادرم.. ای وای مادرم.. آه روزگار من.. داره میره مادرم از کنار من آه روزگار من .. گریه به زخم تنش شده کار من *عدی بن‌ حاتم میگه هیچ‌ وقت انقدر دلم برا کسی نسوخت..اون لحظه ای که دیدم طناب دور گردن علی انداختن دارن‌ مولا رو‌ به زور می کشن سمت مسجد..* حسین من بی کس میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. پیرهنش دست به دست میشه ای خدا وای مادرم..وای مادرم.. نیزه میخوره از دشمن بی هوا وای مادرم ..وای مادرم.. پیش چشم من مینه دست و پا وای مادرم ..وای مادرم... "ده مرتبه: بِالحَسَنِ.." "ده مرتبه: بِالحُسَین ِ..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مدینه شهر نبی... و توسل ویژهٔ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مدینه شهر نبی تربت چهار امام به نقطه نقطه‌ی خاکت زِ ما سلام، سلام اگر چه ساکت و آرام می‌رسی به نظر دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام، آرام دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی سلام بر تو که آرامگاه زهرایی شرار غم ز وجودم زبانه می‌گیرد ز گریه مرغ دلم آب و دانه می‌گیرد نه آرزوی بهشتم بود، نه شوق وطن دلم به یاد مدینه بهانه می‏‌گیرد ز هر نشانه گذر کرده، با هزار نگاه سراغ از آن حرم بی‌نشانه می‏‌گیرد سلام باد به شهری که نام روح افزاش به هر دلی که شکسته‌ست، خانه می‏‌گیرد مدینه آنچه که می‏‌پرسم از تو، راست بگو کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو بقیع، منبر و محراب یا حریم رسول مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو از آن ز دیده ی ما، در حجاب خواهد ماند که چشم را نزند آفتابِ مدفن او *سلام به اون‌ خانمی که یه چند مدت بعد رسالت به دنیا اومد. سلام به اون‌ خانمی که یه چند ماه بعد رسالتم از دنیا رفت ..یعنی سلام بر اون‌ خانمی که کانّه رسالت باید قرین او باشه یعنی رسالت بدون فاطمه رسالت نیست.. گفتیم چندماه، باور کنید این چندماه هم‌ موند کارای ولایت رو راست و ریست کنه بره ..اگه این چند ماه هم بعد بابا زنده موند..فقط برا دل علی موند..* مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟ کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟ مدینه، شب که علی بُرد سر فرو در چاه ز محسنش که فدا گشت بیگناه، چه گفت؟ مدینه، فاطمه در پشت در چو آه کشید به آن شهیده، علی در جوابِ آه چه گفت؟! مدینه، شرح غم تو، که نیست خاتمه‏‌اش بسوز، هم به علی، هم برای فاطمه‌‏اش الهی کم نشه سایه‌ات از سرم الهی برات بسازم یه حرم با کبوترا به دورش بپرم ای مادر کَرَم، بی‌بیِ بی‌حرم شب روضه‌ات شب معراج منه جبرئیل به سینه و سر میزنه بانی روضه حسین و حسنه وسط روضه و هر سینه‌زنیم تا می‌گم حُبُ الحُسین أجِنّنی برمی‌گردی و نگاهم می‌کنی مادرم چند روز که مسافره مثل یه پرستوی مهاجره بارشو بسته دیگه می‌خواد بره مادر ما از بابا رو می‌گیره زیر چادر دست به پهلو می‌گیره من ملک بودم و فردوس برین جایم بود تا در این خانه گل خنده‌ی زهرایم بود سیلی آن روز به رویش چه غریبانه زدند‎ آتش آن بود که بر خرمن پروانه زدند‎ فاطمه در وسط شعله تقلّا می‌کرد جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•به گریه های یتیمانه ی... #روضه و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم...لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ. حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیر..أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ الْحَیُّ الْقَیُّومُ ، هُو الرَّحْمنُ الرَّحیمُ بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي" به گریه‌های یتیمانه‌ی گدایانت اراده کن برسد دست ما به دامانت بریده‌ایم ز شهر و به خاک، رو زده‌ایم به این امید که باشیم در بیابانت مولای من ! چقدر گریه‌ی یعقوب، شب‌ به‌ شب برسد ولی تو راه نیفتی به سوی کنعانت «یابن‌الحسن» ز ره نیامده‌ای و جمعه جمعه پیر شدند تمام پیرغلامان، ز داغ هجرانت عزای حضرت صادق، رسیده آقاجان فدای شال عزا و دو چشم گریانت عرفه داره میاد.. کم‌کم بوی محرم امام‌حسینم داره میاد..امشب به امام صادق بگو: براتِ کرببلا را بیا محبت کن به‌حقِ خشکی لبِ جَدِ عطشانت.. حسین مقدّسات خدا در مدار تقدیست ملائکه، همه شاگردهای تدریست اساس فقه تشیّع، رهین تأسیست گرفته‌ایم مسلمانی از احادیثت نشسته‌ایم همه پای درس دلبری‌ات همه فدای درستی فقه جعفری‌ات کسی‌ که با تو نباشد؛ تباه شد دینش بنای تفرقه شد بنای دروغینش نثار او شده، لعن رسول و نفرینش ولی محبّ تو را حق نموده تحسینش خدا کند که چو هارون مکّی‌ات باشم دوباره زائر آن قبر خاکی‌ات باشم کلامِ توست که احیاکننده‌ی دین است پیام توست که اصل جهاد تبیین است قیام توست که بنیان‌کَن شیاطین است قوام درس تو، روضه است؛ روضه شیرین است میان محفل اُنست، حسینیه داری چه اشتیاق عجیبی به مرثیه داری *وسط درس، شاعر میومد حضرت درسو تعطیل می‌کرد.. می‌گفت یکم برا جد ما بگو ما گریه کنیم قربونت برم آقاجان.ما اصلا روضه‌‌ها رو مدیون امام صادقیم..وقتی شعرا میومدن حضرت ترغیبشون می‌کرد تشویقشون می‌کرد. به عبدی کوفی که گاهی محضر حضرت شعر میخوند..حضرت فرمود: یه جوری شعر بگو که زنها بتونن دم بگیرن.. نوحه سر بدن گریه کنن شیون کنن.. جعفر بن عفان آمد محضر حضرت، حضرت فرمود حالا شعر بخون برا جد ما.. شعر خوند.حضرت فرمود: جعفر بن عفان همین قدر بهت بگم شعر خوندی ما برای جدمون گریه کردیم، اما بیشتر از ما ملائکه برای جد ما گریه کردن..ما هر چه داریم از امام صادقه..کَمِیتِ شاعر میگه: یه بار رفتم منزل حضرت،حضرت تا منو دید فرمود: پرده بندازید خانوم‌ها اونطرف مردها اینطرف،فرمود: کمیت حالا برای جد ما بخون ما گریه کنیم...می‌گفت من شروع کردم شعر خواندن لابه‌لای شعر خوندن که حضرت گریه می‌کرد.. یه‌وقت دیدم یه خانمی از پشت پرده یه بچه شیرخواره بغل امام صادق گذاشت. دیدیم حضرت اون بچه رو، رو دست بلند کرد اونقدر گریه کرد اونقدر ناله زد..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گویند روزی.... و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گویند روزی در بَر کنزالخلائق شمس الضحی بدرُ الدجی قرآن ناطق سهل خراسانی دم از ایثار جان زد دم از فراوانی خیلِ شیعیان زد حضرت برای آنکه او هشیار گردد از خواب غفلت لاجرم بیدار گردد گفتا دری از معرفت بر او گشودم گفتا تنور خانه را روشن نمودم فرمود بر مرد خراسانی به لبخند باید که خود را در میان شعله افکند زیبد که اوج جان نثاری را نشان داد با طیب خاطر در میان شعله جان داد این امرِ حضرت سهل را افتاد مشکل کی می توان کَند از زن و فرزند و جان دل آه از نهادِ سهلِ بیچاره بر آمد دانست عمری لاف عشق و عاشقی زد کو تاب آتش کو توان جان نثاری کو استقامت کو شکوه بردباری از حبِّ دنیا شد دچار روسیاهی با آه و ناله گشت گرم عذرخواهی چون گشت روشن سستی آن ادعایش حضرت کریمانه گذشتند از خطایش ناگه یکی از شیعیانِ پاک مولا از عاشقانِ خاص، سینه چاک مولا هارون مَکی آن حواری یگانه نزد امام صادق آمد صادقانه از امر حضرت عاشقِ بی غل و بی غش افکند خود را در میان موجِ آتش این کیست چون پروانه مست شعله ها شد با ذات حق پیوسته و از خود رها شد این کیست بی چون و چرا فرمان پذیرفت در دم به دستور امام خود بلی گفت حضرت بدون هیچ گونه انفعالی می گفت از حال و هوای آن حوالی گویا که حضرت بوده عمری در خراسان اما هَماره سهل، حیران و هراسان فرمود حضرت بعد چندی با اشاره برخیز و بر احوال هارون کن نظاره برخاست تا از حال هارون گردد آگاه اما میان موج آتش دید ناگاه آتش ز سوز عشق او از هم گسسته هارون میان شعله ها خندان نشسته پرسید حضرت سهل را ای اهل ایمان مانند هارون چند تن دارد خراسان گفتا در آن وادی به صد صحرا و هامون پیدا نمی گردد یکی مانند هارون خاک شلمچه خاک فکه خاک مجنون امواج سبز و آبی اروند و کارون صد طایفه بگذشته از جان دیده، آری هارون مکی ها فراوان دیده، آری جمعی بسیجی بود اگر پروانه تو آتش نمی زد خصم بر کاشانه تو *اگه آقامون اومد اول با هم رفتیم مدینه اگه انتقام گرفتیم اگه بعد فرمود: بریم کربلا، رفتیم کربلا انتقام گرفت دلِ رباب خنک شد اون وقت ما روضه خونا شما گریه کنا برا چی میخوایم گریه کنیم ؟ یعنی دیگه روضه تعطیله؟ نه قربونت بشم اتفاقا چون روضه رو خوب نفهمیدیم اینجوری سوال میکنیم. انتقام گرفتیم تازه روضه خونی ها میخواد شروع بشه. تا همین الآنش ما روضه میخوندیم، امید داریم یه روزی انتقام بگیریم اما میدونی روضه چیش خیلی سخت میشه ؟ فاتحانه روضه بخونیم. استخون سوزه. مثلا چجوری بهت بگم برات جا بیفته...یه روز مادره رفته خرید تو کوچه زمین خورده. پسرش از سفر برگشته تو کوچه قدم میزنه می بینه همه دارن یجوری نگاش میکنن. دست یکیو میگیره میگه چتونه؟ چرا هرکی منو می بینه قایم میشه ؟ میگن والله هیچی نشده نگران نشید. یه ذره حال مادرت خوب نیست. چی ؟ حال مادر من خوب نیست ؟ زمین خورده بخدا کسی با مادر کاری نداشت. فقط زمین خورده. بدو بدو میاد تو خونه زانو میزنه چی شده عزیز دلم. بگو ببینم کی زده ؟ میگه شلوغ نکن پسر. هیچکی نزده.میگه نه بهت میگم کی زده ؟ می بینی گریه فاتحانه رو ؟ تازه وقتی انتقام گرفتیم میخوایم جمع بشیم یه دل سیر برات گریه کنیم....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روزیم را، روزگارم.... و توسل ویژهٔ شهادت امام صادق علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روزیم را، روزگارم تا که آجر می کند ظرف خالی مرا، صاحب‌زمان پُر‌ می‌کند من‌ کمی‌ سختی‌ که می بینم شکایت‌ می کنم‌ آدم عاقل ولی اول تفکّر می‌کند مدعی عاشقی هستم ولی تنها دلم روز و شب بر عاشقی کردن تظاهر می‌کند «یابن الحسن یوسُفِ فاطمه» آبرو بردم ولی آقا مرا بیرون نکرد آدم از این نوعِ برخوردش تَحَیُّر می کند *چقدر دوست داشتنی هستی یوسُفِ فاطمه هر جوری من باهات برخورد می کنم اصلاً به روی من نمیاری منو از در خونه ات بیرونم نمی کنی یا ابن الحسن! آقاجان !* سنگدل هستم ولی دارد نگاه رحمتش سنگ این قلب مرا با گریه ها دُر می‌کند یک زمانی هم بنا باشد که تغییرم دهد در میان روضه‌ی مادر، مرا حُر می کند نوکری فاطمه محشر به دادم می‌رسد از غلامِ مادرش آقا تشکر می‌کند سینه ام می سوزد این‌ ایّام‌تا ذهنم کمی چادری را زیر دست و پا تصّور می کند مطمئنم زیر دست و پا که می افتد زنی بازویش را ضربه ها همرنگ چادر می کند «ای مادر، ای مادر، ای مادر ای مادر، ای مادر، ای مادر» *یکی از صحابه اومد پیش امام صادق، آقا دید داره گریه می کنه گفت :چرا گریه می کنی؟ مگه چی شده ؟گفت: آقا تو راه که می‌اومدم یه زنی رو دیدم وسط کوچه زمین افتاده. تا زمین خورد شروع کرد لعنت کنه قاتلین مادر شما رو مأمورین نظام تادیدنش با یه وضعی خانوم رو بردن. تا این حرف رو زد آقا هم گریه کردن. فرمودن سریع پاشو بریم مسجد دعا کنیم خدا کمک کنه زودتر این زن رها بشه ..ما هم امشب اومدیم برای خانمی گریه کنیم که تو کوچه ها بدجور زمین خورد..در خونه‌ی امام صادق می خوای بری از در خونه ی مادرش بری بهتره ها !* وقتی آن بی صفت از چشم، حیا را انداخت با عزیزِ دل زهرا سر دعوا انداخت دید از پیش بنایش به زمین خوردن نیست تازیانه زد و از پشت، عبا را انداخت حرمت شیخ عرب در وسط کوچه شکست یکی عمامه ی آن مرد خدا را انداخت ذکر یا فاطمه بر روی لبش داشت ولی ضربه‌ی سیلی آن مرد صدا را انداخت «وسط کوچه که افتاد صدا زد.. مادر اِی اِی اِی اِی.....» *شبونه ریختن تو خونه‌ی این آقا، آقا در حال نماز خوندن بود. اومد وسط حیاط خونه. آقا لباسِ خونه پوشیده..روایت میگه: یه شال دور کمر بسته بودن مشغوله نماز بودن. تا وارد شد آقا را با سر و پای برهنه از خونه بیرون کشید آقا صدازد.. اجازه بدین عمامه به سرم بذارم، نعلین بپوشم، عبا بپوشم، گفتن اجازه نمی دیم با همین وضعی که بود آقا رو تو کوچه ها رو زمین می‌کشیدن. همچین که آقا اومد تو قصر منصور صدا زد منصور! هر کی رو می خوای دنبال من بفرستی بفرست اما این نامرد رو دیگه دنبال من نفرست.چرا مگه چه کرده ؟ همش تو راه توهین می کنه بد و بیراه به مادرم فاطمه میگه.ای وای ای‌‌ وای..منصور شمشیر رو اومد از غلاف بیرون بکشه تا نیمه ها هم کشید اما جا زد. برا بار دوم بیشتر شمشیر را بیرون آورد دوباره جا زد. بار سوم شمشیر رو کلا از غلاف بیرون کشید که آقای من و تو رو به قتل برسونه. دوباره شمشیر رو تو غلاف قرارداد. همچین که آقا رفتن.. اون نامرد اومد به منصور گفت: چرا پس نکشتیش؟ گفت: آخه لحظه ای که شمشیر رو از غلاف بیرون کشیدم دیدم رسول الله ظاهر شده به من غضب کرد من جرأت نکردم این آقا رو بکشم. بار دوم، بارسوم، بار سوم اینقدر این آقا به من نزدیک شده بود که کم مونده بود یقه‌ی منو بگیره اینقدر به من نزدیک شده بود نتونستم آقا رو بکشم. اما نمک روضه حسینه.. اینجا آقا رسول الله نذاشت این نامرد امام صادق رو به قتل برسونه، به شهادت برسونه. من می خوام فقط یه چیز بگم کجا بودین اون لحظه و ساعتی که شمر وارد گودال شد ، خنجر کشید آقا را برگردوند... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop