⚜🕊روضه و توسل جانسوز ویژۀ شب جمعه به نفسِ کربلایی حسن حسینخانی ⚜ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ از کربلایت زخمی و بی بال رفتم با چشم هایی تار از گودال رفتم از حال و روزت بی خبر بودم برادر با شمر و خولی همسفر بودم برادر با چادری خاکی سر بازار رفتم با دستِ خالی جنگ آن اغیار رفتم زخم زبان از شهر پر نیرنگ خوردم در کوفه از شاگردهایم سنگ خوردم __________ سر عاشق شدن فلک شده ام نکند مثله من گناه کنید برده آورده اند تا بخرد سر و رویِ مرا سیاه کنید اشتباهاً مرا پذیرفتند پس شما نیز اشتباه کنید بنویسید نام خویش را نوکر بعد از آن کارِ پادشاه کنید بدنم را شبی که من مُردَم لحظه ای رو به قتلگاه کنید کفنم را درآورید و سپس گریه بر بوریایِ شاه کنید شب بی گریه من نمی خواهم بعدِ مردن کفن نمی خواهم .. شاعر: __________ از ازدحام کوچه ها ترسید زینب از هم محلی کم محلی دید زینب همسایه ای داغِ دلم را تازه میکرد چادر نمازم را سرش اندازه میکرد خاکستر غم بر سر من ریخت کوفه خورشید را از شاخه ای آویخت کوفه رفتم برای ماندن اسلام رفتم با آستینی پاره شهر شام رفتم از راه های سخت و بی برگشت رفتم با دست هایِ بسته پایِ تشت رفتم از شعله ها خاکسترت را پس گرفتم از خیزران آخر سرت را پس گرفتم .. شاعر : *صلی الله علیک یا سیدنا الغریب ، سیدنا المظلوم .. سید العطشان .. سیدنا العریان .. یا مظلوم یا اباعبدالله ... دست به سر گذاشت از خیمه گاه به سمت قتلگاه می دوید ..هی صدا میزد :* تو چه کردی میان میدان شمر پاشو از رویِ جسم بی جان شمر چکمه ات را نزن به دندان شمر پاشو ورنه شوی پشیمان شمر تو که دستِ بریدنت تند است این که برداشتی کمی کُند است شاعر : حسین ...... ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com