eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.1هزار دنبال‌کننده
721 عکس
388 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•بهمت ريختن... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی امیر برومند •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *حضرت زينب سلام الله عليها اومد علقمه ديد يكي از بچه ها كنار قبر عموش عباس داره زار زار گريه مي كنه، آروم هم نميشه، سئوال كرد: چي شده عمه جان؟ گفت: عمه جان! اين قبر عموجانم عباسِ؟ چرا اينقدر قبر عموم كوچيك شده؟ مي دوني چرا؟... وقتي كلاه خود از سر عباس افتاد، نانجيبي اومد پاشو گذاشت تو ركاب اسب، عمود آهن بلند كردن كارِ هر كسي نيست، تا اين عمود رو به سر زد.. عباس با صورت رو زمين افتاد،ريختن سر عباس...* بهمت ريختن پاشو اميدِ من بهمت ريختن كم دست و پا بزن آب به خيمه نرسيد فداي سرت حسين قامتش خميد فداي سرت بيا برگرد خيمه اي علمدارم منو تنها نگذار اي علمدارم سقاي دشتِ كربلا، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل دستش شده از تن جدا، اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل *بشير اومد توي مدينه، براي اُم البنين شرح ميده از كربلا، خانوم جان! يكي يكي بچه هات رو كشتن، اُم البنين فرمود: از حسينم چه خبر؟ خانوم جان! عباست رو هر دوتا دستاش رو جدا كردن، خانوم جان! مشك رو به دندون گرفت... باز اُم البنين صدا زد: از حسينم چه خبر؟ گفت: خانوم جان! اميد عباست رو نا اميد كردن، تا تير رو به مشك زدن، اميد عباس هم نا اميد شد، عباست رو هم کشتن ، خم به اَبرو نیاورد گفت: بشیر! عباسم ، پسرهام همه فدایِ عزیزِ زهرا .. از حسین چه خبر؟!.. یه وقت بشیر صدا زد خانم حسین رو هم کشتن .. اينقده گریه کرد از حال رفت .. وقتی بهوش آمد گفت بشیر تو حرف هات گفتی عمودِ آهن به فرقِ عباسم زدن .. اینو دیگه باور نمیکنم .. چه کسی جرات کرده عمود به سر عباس بزنه .. گفت خانم آخه اول دستاش رو از بدن جدا کردن .. گفت بازم باور نمیکنم ، تیغ به کف عباسم باشه کسی یارایِ مقابله کردن باهاش رو نداشته و نداره ..عرضه داشت آخه خانم شمشیر به دست نداشت .. سوال کرد مگه کجا بوده؟.. گفت: خانوم رفته بود آخه آب بیاره نانجیبا دورش کردن ، مشکشُ سوراخ کردن .. یه وقت دیدن رو خاک ها نشست هی صدا میزنه حسین .. زینب جان، سکینه جان ببخشید من شرمندۀ شما شدم .. عباسمُ حلال کنید . ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•رفیق اربعین فصل ... و توسل ویژه جاماندگان اربعین اجرا شده به نفس کربلایی حسن عطایی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رفیق اربعین فصل غم یادته تو جاده می‌رفتیم باهم یادته تو هیئت دعامون فقط کربلاست چه راحت می‌رفتیم حرم یادته کفران نعمت کردم ببخش آقا اگر اذیت کردم ببخش آقا باهر کسی غیراز تو زبونم لال اگر رفاقت کردم ببخش آقا قسم به مادرت نزار دلم شکسته بشه قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت می‌دونم که از دست تو برمیاد ترحم به این نوکر خونه زاد مگه من قراره چقدر عمر کنم دلم روضه های محرم میخواد روسینه ی پاکت رد پا چی بود؟ بریدن سرت از قفا چی بود؟ تو که تموم شد کارت زیر دشنه نعلای تازه دیگه برا چی بود؟ کشته ی بی سرو عریان نمیکنن به خدا کشته ی بی کس و رو خاک نمیکنن رها... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•به امام رضا میگم ... و توسل ویژهٔ جا ماندگان اربعین اجرا شده به نفس کربلایی روح الله رحیمیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به امام رضا میگم حرفامو آخه بهتر می‌دونه دردامو اربعین نزدیکه و آشوبم میشه آقا بزنی امضامو اگه مُردم چی؟؟؟ اگه قبل اربعین چشامو بستم چی؟؟؟ اگه مُردم چی؟؟؟ همه رفتن پس من که دلشکسته ام چی؟ اشکامو ببین من فقط یه کربلا ازت می‌خوام همین اشکامو ببین نکنه دوباره جا بمونم اربعین «یه حرم فقط رفیق با معرفت» به رقیه میگم از جامونده آخه جاموندنو درکش کرده کاش منو تو کربلا خاک کنن حیفه آدم از حرم برگرده دل وا موندم بیقراره از همون سالی که جاموندم اگه دل خونم خسته ام بس که یه کنج از حرم و خوندم یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت بریم کربلا بجای بهشت «یه حرم فقط رفیق با معرفت» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کَرَم کردی مرا... و توسل ویژهٔ اربعین‌حسینی اجرا شده به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کرم کردی مرا ای دوست با خود آشنا کردی جدا از بیگانه و با خویش آشنا کردی    به سائل رشک بردم تا که در کویت قدم می زد به شاهان ناز کردم تا مرا بر خود گدا کردی   *حسين جانم! من اون گدايي هستم كه دَرِ هر خونه اي رو نميزنم، من اون گدايي هستم كه دستم رو هر جايي دراز نميكنم...*    کم از آنم که با یاد تو خود را آشنا سازم نمی دانم چرا با خود تو من را آشنا کردی   *اين همه آدم حسابي، اين همه آدمِ خوب، چرا من رو تحويل گرفتي؟...*   ندانستم چه گویم تا قبولِ درگهت افتد سخن ناگفته، بر رويم دَرِ رحمت تو وا كردي   *هنوز باهات حرف نزده بودم، هنوز اسمت رو صدا نزده بودم جوابِ من رو دادي...*     من آن بودم که در دارالشفایت درد  آوردم تو آن بودی که دردِ بي دوايم را دوا کردی   *حسين جان!...*     حالا که از تعلقِ خود کنده آمده حالا که از گناه سرافکنده آمده   در واکنید نوكرِ شرمنده آمده آلوده ای فراری و یک دنده آمده   مثل همه مرا بپذیری چه میشود امشب اگر که دست بگیری چه میشود   درسینه ام هزار و یکی  راز مانده است دام گناه پیشِ رویم باز مانده است   بااین که کم به ساعت پرواز مانده است آقا گدات روی پله ی آغاز مانده است   *يه ذره هم مثل شهدا بشيم بد نيست، مي گفت: شهيد بني عامريان، شانزده سال سن داشت، تركش خورده بود، خون زيادي ازش رفته بود، مدام بي هوش ميشد و به هوش مي اومد، اما به جاي اينكه هر وقت به هوش ميآد كمك بخواد، هي مي گفت: اذان گفتن يا نه؟ من هنوز نماز نخوندم...*   اینجا همیشه اهل کَرَم جود می کنند اینجا همه بدون ضرر سود می کنند   گفتی به دل جلا بده، گفتم به روی چشم گفتی که دل به ما بده، گفتم به روی چشم   گفتی به من بُکا بده، گفتم به روی چشم گفتی به من بها بده، گفتم به روی چشم   پس نوبت تو آمده من را صدا بزن پایینِ نامه ام سفر کربلا بده   ازمون گرفتن اون سحرارو شلوغي هاي نجف كربلارو   روز و شب فكرم اينه كه خدايا! كي گرفته تو حرم جايِ مارو   خنده ميشنه رو لبهام زوري من دارم از دست ميرم اينجوري   منو به بابُ القبله برگردون دارم آتيش مي گيرم از دوري   با دوري از حرم دل خونمون نكن صاحب خونه از خونت بيرونمون نكن   يا دافِعَ البلاء، سلطانِ كربلا... *مي دونيد اولين زائر امام حسين جابر بوده كه نابينا هم بوده، عطيّه ميگه: من و جابر با يكي از غلام ها  حركت كرديم اومديم كربلا، جابر با آبِ فرات غسل كرد، دست جابر رو گرفتم اومديم كنارِ قبر، جابر صدا زد: عطيّه! دستِ من رو بذار روي قبر، دستش رو گذاشتم روي قبر، سه بار صدا زد: يا حسين!... از هوش رفت، به هوش اومد، يه گِله كرد از امام حسين، گفت: حسين! ديگه جوابِ دوستت رو نمي دي؟ من صدات كردم، بعد خودش جواب خودش رو داد، گفت: جابر! چه توقعي داري، چطور جوابت رو بده، سر كجاست؟ بدن كجاست؟... عطيّه ميگه: ديدم از دور سياهي داره مياد، گفتم: جابر! از دور سياهي مي بينم، دشمن نباشه؟ جابر به غلامش گفت: برو جلو ببين كيه... برو اگه خطري باشه سريع به ما بگو، اما اگه امام زين العابدين باشه، من به اين شكرانه تو رو آزادت ميكنم، رفت و برگشت، گفت: جابر! علي بن الحسين داره مياد، كاروان اُسرا برگشته... ديدن اين اين زن و بچه ها نرسيده به قبر خودشون رو روي زمين ميندازن، جابر پاي برهنه رفت به استقبال امام زين العابدين، بعد امام سجاد بعد از ديدن جابر شروع كرد از كربلا براش گفتن، صدا زد: "يا جابر! وَ اللَّه قُتِلت رِجالُنا " جابر! مرداي مارو كشتن" وَ ذُبِحَت أطفالُنا " اطفالِ مارو ذبح كردن"  وَ سُبيَّت نِسائُنا" جابر زنهاي مارو به اسارت بردن... امون از بي كسي، خدا نكنه يه مرد بالا سَرِ يه زن نباشه، خدا نكنه يه بچه بي بابا بشه، اي دادِ بيداد، بميرم برا اون سه ساله اي كه همش بغل عموش بود، آخه بزرگ زاده بود، كمتر از گُل بهش نگفته بودن، اما يه روزي رسيد گوشه ي خرابه، گفت: عمه! اين بچه هاي شامي دارن ميرن خونه هاشون، اين مردها كي هستن همراهشون؟ عمه ي سادات فرمود: رقيه جان! اين مردا باباهاشونن،  دارن ميرن خونه... گفت: عمه جان! مگه ما خونه نداريم؟ عمه! مگه من بابا ندارم؟ اي حسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از سوی شام بلا.. و توسل ویژه اربعین حسینی به نفس کربلایی جواد حسینخانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻   از سوی کوفه و شام برگشته زینب پی عرض سلام برگشته زینب   اربعين آمد و برگشته زينب وَ چه با احترام برگشته زينب   دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد   كجايي اُم البنین برگشته زینب ولی افسوس عباسی ندارد   *خوشبحال اونايي كه الان كربلا تو دهليزِ حرم كنارِ قتلگاه ميگن: غريبِ مادر حسين... تو هم بگو: حسين جان! اگه من از قافله ي كربلايي ها جاموندم، اما پيراهن عزا پوشيدم اومدم تو مجلسِ عزاي شما نشستم، اينجا ميگم: غريبِ مادر حسين... اما حسين گفتنِ ما كجا و حسين گفتنِ حضرتِ زينب سلام الله عليها كجا...كاروان اُسرا نزديكي هاي كربلا كه رسيد، يه وقت صداي حضرت زينب سلام الله عليها بلند شد: يا امامِ سجاد! عزيزِ برادرم! بوي برادرم داره ميآد، بوي حسينم داره ميآد، ميگن: مثل برگِ خزان از ناقه ها اين زن و بچه ها روي زمين ريختن، يكي به سينه ميزنه: عليِ اكبرم! داداشم بلند شو، يكي ناله ميزنه: قاسمم! بلند شو... هر كدوم يه جوري روضه ميخونن، يه وقت ديدن يه خانومي هم داره لالايي ميخونه:...*   اي كودكِ بي شيرِ من، اصغرم لاي لاي طفلِ نخورده شيرِ من، اصغرم لاي لاي   *اما ديدن خواهر اومد خودش رو روي قبر حسينش انداخت، حسينم! بلند شو، ببين زينب اومده، داداش پاشو، اگه منو الان ببيني خواهر رو نميشناسي، بعد شروع كرد روضه خوندن:...*   همين جا عشق را در خون كشيدن سر از جسم علی اکبر بریدن   * بعد صدا زد: رباب!...*   درآوردند جسم اصغر از خاک زریشه آن گل احمر بریدن   ميان قتلگاه با شادماني خودم ديدم حسين را سر بريدن   زدست خونی، انگشت حسینم به خنجر بهر انگشتر بریدند   *من بالاي بلندي ايستاده بودم، نيزه دار نيزه ميزد، شمشيردار شمشير ميزد"عِدَةٌ بِسّیوف وَ عِدَّةٌ بِالحِجارَة.." اونايي كه حربه اي نداشتن دامن هاشون رو سنگ كرده بودن، به سر و رويِ حسينِ من ميزدن... همه ناله بزنيد: ياحسين!   ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شنیده بود ... و توسل ویژهٔ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفس حاج‌مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شنیده بود که این‌بار باز دعوت نیست کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست بیا به داد دل تنگ ما برس ای عشق! اگر که حوصله داری، اگر که زحمت نیست غمیست در دل جامانده‌های کرب‌وبلا که هرچه هست یقین دارم از حسادت نیست میان ما که نرفتیم و رفته‌ها، شاید تفاوتیست در آغاز و در نهایت نیست همیشه آن‌که نرفته‌است بی‌قرارتر است همیشه آن‌که نرفته‌است، بی سعادت نیست و آن کسی که در این راه اهل دل باشد مدام اهل گله کردن و شکایت نیست خودش نرفت و دلش را پیاده راهی کرد نباید این همه دل دل کند که فرصت نیست مثلاً الان تو راه کربلام مثلاً تو نگام کردی مثلاً تو صدام کردی مثلاً توجدام کردی مثلا الان نجفم مثلاً دارم امین الله میخونم مثلا قراره فردا راه بیفتم مثلا زیربارون دارم میرم کربلا کار ما کشید به مثلا، ارباب من... اماخدا میدونه فردا قیامت کربلا رفته ها حسرت زیارت کربلا نرفته ها و زیارتِ نرفته ی خیلیا رو میخورن... مثلا اون پیرزنه گوشه ی خونه تو روستا...همه عمرش به عشق کربلا گذشت... کربلا رو ندید از دنیا رفت.... میگفت: اون نوجوان ۱۵ ساله، روخاک جبهه افتاده بود، سرشو بغل گرفتم؛گفتم چته؟! گفت: دیدی کربلا رو ندیدیم عمرمون تموم شد... یهو مابین این حرفا دیدم حالش،عوض شد یهو دیدم صدا زد: بلندم کن، بهت میگم بلندم کن...میگه تا سینه رو بالا آوردم، دستو گذاشت رو سینه صدا زد:السلام علیک یااباعبدالله... یه لبخند زد و شهید شد.... شب جامونده هاست... سلام به اون نازدانه ای که اربعین جاش خالی بود کربلا... شب اربعينِ... نیت زیارت کنید... فردای قیامت میبینی نشستند؛صدا میزنن: سال فلان اربعین رفته ها بلند شن،یه عده بلند میشن ...یه عده میرن ؛تو نگاه میکنی ...همینجوری باحسرت نگاه میکنی، یهو یکی میزنه پشت سرت ،آقا مگه باتو نیستم؟ با منی؟! آره،با توأم، آقا من اون سال کربلا نشد برم... من نمیدونم اسمت این‌جا هست بلند شو...اسم من؟! تو لیست؟! مادرش فاطمه دم در بهشت وایساده... میگه اینا جاموندن... تا اینا نیان من نمیرم... یکی در گوشت صدا میزنه...مادر بلند شو... کامل الزیارات میفرماید.. صدیقه ی طاهره ، دیدی مرغ دانه رو چجوری از بین سنگ ریزه ها جدا میکنه... فرمود مادرم فاطمه فرداي قیامت اینجوری گریه کنای حسینشو جدا میکنه ...مادر صدات میزنه... مثلا من کربلام، مثلا رسیدم حرمت خودت که میدونی عشقم این بود غروب، خسته، پای پرآبله، اون آخرای مسیر دیگه لنگان لنگان، کشون کشون، آخرین عمود رو که رد میکردیم... چشمم می افتاد حرم قمر بنی هاشم... انگار ابالفضل پرچم گرفته برا استقبال اومده... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦شنیده بود .... و توسل ویژهٔ جاماندگان اربعین حسینی اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پیاده محض تسلّای قلب خواهرتان وظیفه بود بیایم، ببخش جاماندم... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه مهم به جاماندگان اربعین مرحوم آیت الله فاطمی نیا: پاداشی که برای زائر اربعین سینه به سینه از اولیاء رسیده و برای هیچ عملی ذکر نشده، این است که زائر حتما عاقبت به خیر میشود 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•آهسته قدم بر میداشت... و توسل ویژه اربعین حسینی به نفس حاج مهدی صالحی کرمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ این دلهای عاشق رو بفرستید کربلا، امروز جابر بن عبدالله انصاری که از اصحاب رسول اللهِ، عاشقِ امام حسینِ، با عطیّه آمد زیارتِ قبر امام حسین، خدایا به حق امام حسین به ما معرفت بده، جابر احادیث رو شنیده بود درباره عظمت مقام امام حسین، احترام و عنایت پیغمبر نسبت به ابی عبدالله رو شنیده بود، جابر نابینا بود اومد توی شریعه ی فرات غسلِ زیارت کرد، که یکی از اعمال امروز غسل زیارتِ اربعینِ، توی فرات غسل کرد، مثل اینکه میخواد بره طواف خانه ی خدا، آهسته آهسته قدم بر میداشت، چون چشماش جایی رو نمیدید به عطیّه گفت: دستِ من رو روی قبر حسینم بگذار، دستش رو روی قبر گذاشت، انداخت خودش رو روی قبر، آنقدر گریه کرد، حسین حسین گفت، غش کرد، به هوش اومد سه مرتبه صدا زد: یاحسین! یاحسین! یاحسین! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" آیا دوست نباید جوابِ دوستش رو بده؟ بعد خودش جواب داد، جابر! عجب انتظاری داری از کسی که بینِ سَرِ مطهر و بدنش چهل منزل جدایی افتاده، چگونه جواب دهد کسی که سَرِ مطهرش بالای نیزه رفته... جابر مشغول زیارت بود، بهش گفتن: جابر! صدای زنگ قافله داره میاد از راهِ شام، آخه قافله ی اُسرا وقتی رسیدن دو راهی مدینه و کربلا، بشیر اومد خدمتِ امامِ سجاد، آقا به دو راهی مدینه و کربلا رسیدیم، یه راه میره کربلا، یه راه میره مدینه، چیکار کنم؟ آقا زین العابدین فرمودن: قافله سالار عمه ام زینبِ کبری است، اومد کنارِ کجاوه ی زینب، بی بی جان! دخترِ فاطمه! دو راهی کربلا رسیدیم کجا بریم؟ تا اسمِ کربلا رو شنید، آنقدر گریه کرد، آی کربلا چه کردی با دلِ زینب؟ گفت: بشیر! مارو کربلا ببر، من با حسینم کار دارم... به جابر گفتن: صدایِ زنگِ قافله داره میاد، غلامش رو فرستاد برو ببین چه خبرِ، معلوم شد اهلبیتِ امام حسین هستند که دارم میان کربلا...جابر صدا زد: بلندشید زینب داره میاد، صاحب عزا داره میاد... دو مرتبه توی همین ماه محرم و صفر اهلبیتِ امام حسین اومدن کربلا، بار اول روز دوم محرم بود، وقتی که رسیدن این بچه ها بابا داشتن، مَحرم داشتن، با چه عزت و احترامی از ناقه ها پیاده شدن، خصوصاً زینب کبری سلام الله علیها که حسین داشت، اباالفضل داشت، دو تا پسراش بودن، اباالفضل زانوش رو رکاب مرکب کرد، خواهرم پات رو روی زانوی من بگذار پایین بیا، اما مثل روز اربعین هیچ کسی رو نداره... بچه ها بابا ندارن، فقط یه مَحرم دارن اونم امامِ سجادِ، حتی کسی نبود این ناقه هارو بخوابونه، حتی تعبیر مقاتل اینه: مثل برگِ خزان زده هر کدوم هر جوری میتونستن از بالای ناقه ها روی زمین افتادن، هر کسی دنبال قبرِ عزیزش میگرده، ولی دو نفر بی قرارتر از همه بودن، یکی خانوم رُبابِ، هی این و اون ور میگشت، هی صدا میزد: عزیزِ دلم! اصغرم قبر کجاست مادر!؟ امام سجاد با یه جمله ای آرامش کرد، صدا زد: رباب! نگران نباش، علی اصغرت خوب جایی دفن شده، خودم با این دستام بچه ات رو روی سینه ی بابام حسین گذاشتم... دومین نفر سکینه است، همانطوری که روز عاشورا اباالفضلِ العباس از سکینه خجالت می کِشید، هنوز هم که هنوزِ میگن: تویِ حرمِ اباالفضل اسمِ سکینه رو نبرید، آخه اون لحظات آخر صدا زد: حسینِ من! تا من زنده هستم بدنم رو خیمه نبر، من از رویِ سکینه خجالت می کِشم، آخه بهش وعده ی آب دادم... اما مثل روزِ اربعین سکینه خجالت می کِشید، می گفت: من مشک خشکیده و خالی رو به عموم عباس دادم، من خبرِ تشنگی بچه هارو به عموم دادم، من عموم عباس رو روانه ی نهر علقمه کردم، آخر دیدن سکینه یه ظرفی رو پُر از آب کرده داره به طرف نهر علقمه قبر عموجانش عباس میره، هی میگفت: عمو جان! بلند شو برات آب آوردم... این دستات رو بیار بالا، به نیت خوشنودی دلِ مادرشون فاطمه، سه مرتبه همه ی زن و مرد بگید: یاحسین!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•خیال کن رسیدی.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی محمد رضا نظری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ميدونم كه چند سال، حرم آرزوته خیال کن رسیدی،حسین روبروته یه پرچم تو دستت،یه کوله رو دوشت جوابِ سلامت، رسیده به گوشت چشاتو ببند و خیال کن الان زیرِ قبه‌ای و کنارِ ضریح خیال کن که شالِ عزاتو میخوای تبرک کنی با غبارِ ضریح با چشمایِ خیس و باحالی عجیب خروجیِ باب السلامی ببین! تو با پایِ دل،کربلایی شدی زیارت قبول،زائرِ اربعین میدونم هنوزم، دلت غرقِ آهه یه چشمت پر از اشک، یه چشمت به راهه به این اشکایی که، رو شالِ عزاته دلم بی‌قرارِ، همین گریه‌هاته میدونم تو هم بی‌قراری ولی دیگه قسمت این بود و حسرت نکش تو تازه شبیهِ رقیه شدی از اینکه نرفتی خجالت نکش میدونم میسوزی با دلتنگیات این اشکِ تو اشکِ فراقِ هنوز دارن زائرا برمیگردن ولی دلت پشتِ مرزِ عراقِ هنوز زیارت قبول،زائرِ اربعین مجید نصیری رفسنجان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•قسم به عشق.. و مناجات با خدا ویژهٔ ماه مبارک رمضان اجرا شده رمضان ۱۴۰۱به نفسِ حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ قوت غالب تربت ڪرببلا و ڪَشتہ ام با آن عجین! ڪاش میشد فطریہ باشد حرم، پاے پیاده 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net