#قسمت_پایانی#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج وحید گلستانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفت بابا..!
بعد رفتن تو مهربون من
خواهرت میشد بلا گردون من
میشینم با دندونام قصه میگم
یکی بود یکی نبود دندون من
زخمهای سرت منو پیر میکنه
آیه های موت و تفسیر میکنه
دست نبردم تو موهات درد نکشی
توموهای سوخته دست گیر میکنه
بین موهام سوره فجرو نگاه
سه ساله دخترتم اجرو نگاه
دنبال موهام روی سرم نگرد
لابه لای پنجه ی زجرو نگاه
این پهلو ناقص، این بازو بی حس ای بابا...
مارو گردوندن مجلس به مجلس ای بابا..
باصورتم...چیکار کنم
بهم بگین فقط کجا....فرار کنم
چهجوری دست به موم زدن
منو درست جلو سر عموم زدن
گفت بابا..!
رسیده آخرِ کارم بابایی
*دیگه داره رمق رقیه هی میره..یه لحظه میتونی تصور کنی این بچه سر بابا رو گرفته تو بغل هی داره رمق از بدنش میره*
رسیده آخر کارم بابایی
پُرِ پاییزه بهارم بابایی
هرچقدر دلت میخواد آیه بخون
من که خیزرون ندارم بابایی
رنج و عذاب شد
خبر داری چیا تو مجلس شراب شد
وقتی که با چوب زدنت دلم کباب شد
بگو یه چیزی
به اون که داشت تو بزمِ مِی چشای هیزی
نشون میداد سکینه رو....
نزدیک بود امروز
کنیز خونه ای شم
دیگه آروم نمیشم
من دیگه اون رقیه که
نرفته بود بازار شام نمیشم
من دیگه اون دختری که
ندیده بود بزم حــــــرام نمیشم...
«من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه»
«بابا! مگر که تشت زر و چوب خیزران کم بود
که بعد چند دقیقه شراب آوردن»
تو رو میزدن به قصد ثواب
منو میزدن تو بزم شراب
تو بزم شراب...
شد آستین پاره برا من حجاب
نشست حرمله روبروی رباب
*حسیــــــــــن جــــــــــانم..سیدالمظلوم
سیدالغریب..رحم الله من ناداه یا حسین...*
رسمه به والله تو ماها ناز یتیم رو میخرن دختر یتیم که ناز کنه براش عروسک میخرن
اما بگم ز شامی ها با ماها خیلی فرق دارن
دختر یتیم گریه کنه سر باباشو میبرن
تو خرابه تشییع چطوری بود زینب یه گوشه نشسته بود این بدنو تو دست گرفته بود
یطرف رباب نشسته بود...تا حالا تشییع جنازه نشسته دیده بودین..دست به دست میچرخوندن و گریه میکردن رسید به قسمت سخت کار کی خاک بریزه؟هر کی مشت شو پر میکرد یاد ابی عبدالله میفتاد بالا سر علی اصغر وقتی میخواست روی علی اصغر خاک بریزه میگفت زینب هنوز چشاش بازه..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_وحید_گلستانی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•خورشید من آمدی شبانه...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چه اشک هاکه چکیده به پای آمدنت
بیا که جان من آقا فدای آمدنت
ازاینکه با عملم “تَحبس الدعا” شده ام
نمی رسد به اجابت دعای آمدنت
پس از هزار و صد و چند سال غیبت باز
به سر نیامده این ماجرای آمدنت
به سینه شوق تو دارم غریبِ بی یاور
بگو چه کار کنم من برای آمدنت
گذشت عمرم و شد پیر نوکرت آقا
در انتظار فرج جمعه های آمدنت
*فقط سوال یه من امشب شب سوم از خودم و همه شماها اینه که چقدر منتظر امام زمانت هستی چقدر برای اومدنش اشک میریزی چقدر براش دعا میکنی در طول روز چند بار صداش میزنی از خودم این سوال را میکنم شرمنده میشم سرمو پایین میاندازم چقدر نگاهت به دره تا آقات بیاد چقدر دعا میکنی تا آقا بیاد چقدر منتظرشی تا آقا بیاد اگر همه انتظارها را رو هم جمع کنی به یه لحظه انتظار رقیه نمیرسه همش نگاهش بود باباش کی میاد کی میاد کی میاد سوال میکرد عمه بابا کی میاد ؟گوشه خرابه اون شبی که بیدار شد گریه میکرد هرچی بهش اصرار کردند چی میخوای گرسنته؟ گفت نه عمه، تشنهای؟ نه عمه عمه چی میخوای؟ آهسته کنار گوش عمه گفت عمه بابا میخوام..*
اکنون که نیامد ز سفر ماه منیرم
خوب است در این گوشه ویرانه بمیرم
از من نکشد ناز کسی چون که اسیرم
*جان حضرت رقیه اگر همین الان یه دختر سه چهار ساله بیاد تو مجلس به شما بگن این بابا نداره یتیمه چه جوری احترامش میکنید چه جوری نوازشش میکنید؟.*
بابا بابا بابا بابا بابا...
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نشناختمت در اول کار
نفرین خدا به این زمانه
کی زیر گلوت را پدر جان
اینطور بریده ناشیانه؟
تقصیر حرارت تنور است
این سوختگی زیر چانه
اوضاع مناسبی ندارم
چه خوب که آمدی شبانه
من که همه عمر رفته بودم
تنها به مجالس زنانه
اما بابا!
رفتم وسط شرابخواران
کت بسته به زور تازیانه
در راه شتر تکان نمیخورد
خوردم کتکی به این بهانه
هر بار طناب را کشیدند
خوردیم زمین دانه دانه
من سیر غذا نخوردم اما
خوردم دل سیر تازیانه
هر سنگ که بر سر تو میخورد
میکرد به سمت من کمانه
از خاطر من نمیرود نه
آن ضربهٔ چوب وحشیانه
دیگر ز سفر بدم میآید
کی میبریم پدر به خانه
در این سه ساله مرا یک مسافرت بردی
من از خرابه تو از تشت سر درآوردی
بابا جون من سلام
اومدی به دیدنم گوشه ویرانه شام
بابا جون من سلام
ببین از خار مغیلان آبله زده پاهام
از سفر خوش اومدی بابایی
شدی مهمون رو دست دخترت
مگه گوشه تنور بودی بابا
یکمی سوخته بابا موی سرت من فدای سر تو
صورتم کبوده مثل صورت مادر تو
خیمهها سوخته شد و گوشوارم را ربودند شبیه انگشتر تو
بابایی از شهر کوفه تا به شام
میزدند سنگها از رو پشت بام
سیلی میزدن گل سه سالتو
هر جایی که گفتم بابام میخوام
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*فرمودند سر بریده بابا را نشناخت چرا سر را نشناخت تا حالا از خودت سوال کردی چرا سر بابا را نشناخت بعضیها میگن به وضع سر هم ریخته بود پیشانی شکسته بود لبها چوب خورده بود مگه میشه دختر سر بابا رو نشناسه؟ یه دختر تو کربلا بدن بابا را نشناخت حق داشت نشناسه چون بدن را یا از سر میشناسند یا از لباس میشناسند. وقتی که اومد دید نه سر داره نه لباس داره صدا زد عمه جان این بدن کیه؟ گفت عمه جان این بدن بابات حسینه حق داشت سکینه نشناسه..اما سه ساله سر بابا را نشناسه خیلی حرفه اما نگاه کرد سر را نشناخت بعضیا میگن سر پیشانی شکسته بود. لبها چوب خورده بود. خدا رحمت کند حضرت آیت الله شیخ حسن آقا تهرانی را ایشون خودش برا من نقل میکرد اوایل انقلاب حاکم شرع بود میگفت یه روز زنگ زدن خونه ما این دختر ۵ سالهام گوشی رو برداشت منافقین به این دختر گفتن میخوایم بیایم بابایت رو بکشیم این دختر پشت گوشی دستش لرزید خورد. زمین یک هفته نکشید دق کرد مرد فقط به این دختر گفتند میخوایم بیایم باباتو بکشیم.. حالا بیا ببین سر بریده بابا را جلوی دختر ..*
خیلی دیر اومدی دیره
دخترت داره میمیره
رمقی نداره دستاش
سرتو بغل بگیره
*میگن سر بابا رو نشناختی بعضیا یه علت دیگهای نقل میکنند میگن از شدت سیلی که به رقیه زدند دیگه چشماش تار میدید. آخه دست سنگین و صورت سه ساله شاید این درستتر باشه آخه یه سیلی مدینه زدند.انقدر دست سنگین بود چشم مادر سرخ شد گوشواره شکست حالا من از شما سوال میکنم سیلی با صورت دختر سه ساله چه میکنه؟ با ناله جواب بده بگو یا حسین ..*
بابا بابا بابا بابا بابا..!
بابا کبودیهای تنم را تو دیدهای
لکنت زبان گرفتن من را شنیدهای
عمه به وقت پا شدنم گریه میکند
چیزی مگر ز مادرتان ارث بردهام
حالا گرفتهام که چهها مادرت کشید
از درد استخوان کمر جان سپردهام
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_عباس_حیدرزاده
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•ورمکرده چشمام...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج امیر کرمانشاهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ورم کرده چشمام باورت میشه
چرا قربونت برم مگه چی شده
کتک خوردم تو شام باورت میشه
گرسنه ام این ایام باورت میشه
* از همون شب اول که اومدی روضه برگشتی رفتی خونت مادرت اومده استقبالت. خسته نباشی پسرم الهی از جوونیت خیر ببینی از این حرفایی که هممون شنیدیم و این حس ها رو دریافت کردیم آخر میبینی مادرت یه سفره برات پهن میکنه یه غذا جلوت میزاره با همه غذاها فرق میکنه میگه ننه بخور جون بگیری گریه کردی..*
ورم کرده چشمام باورت میشه
کتک خوردم تو شام باورت میشه
گرسنه ام این ایام باورت میشه
ببین که زخم پام باورت میشه
باورت نمیشه که خوردم از ناقه زمین
مثل مادرت شدم راستی پهلومو ببین
* بابا یه شب میای روضه مادرت بهت میرسه میگه بچه م جون بگیره توون داشته باشه آخه آدم توون نداشته باشه نمیتونه سر پا بایسته حالا این پا زخمم باشه دیگه واویلا..*
*سرم ،سرم، سرم..... بابا یه وقت هست از سر و صدا سردرد میگیری یه وقت هست یه ضربهای به سرت میخوره سردرد میگیری اونایی که دختر دارن امشب کجا نشستن بابا بچه وقتی سرش داد میزنی یه گوشه کز میکنه بغض میکنه یهویی میزنه زیر گریه اونم دختر بچه لطیفه حساسه بیشرف هی پای نحسشو برمیداشت جلو اومد سرش داد زد نمیگم دیگه چیکار کرد..*
* آخ سرم سرم آخ سرم سرم حرم حرم حرم حرم...چی شده فقط همین قدر *
حرم شد آواره باورت میشه
ندارم گوشواره لباسم شد پاره باورت میشه
تن من درد داره باورت میشه
باورت نمیشه که پیر شدم خیلی زود
راستشو بخوای بابا مجلس خوبی نبود
چطور مگه ؟
یک سرخ مو سه زقافله ما کنیز خواست
*دیدن آروم جاشو عوض کرد جهت نگاه تغییر کرد..*
عمو عمو آخ عمو عمو نگو نگو نگو نگو
نگو نگو نگو نگو...
منو بازار بردن باورت میشه
جلو انظا ر بردن باورت میشه
با چشم تار بردن باورت میشه
چقدر رو خار بردن باورت میشه
عمو عمو عمو عمو عمو عمو نگو نگو نگو نگو نگو عمو عمو عمو نگو نگو نگو نگو نگو منو بازار برده باورت میشه
جلو انظار بردن باورت میشه
باورت نمیشه که غریبه دستامو بست
تو روبروم رو نیزه و حرمله روبروم نشست
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_امیر_کرمانشاهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•بابا تویی؟!...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بابا تویی؟! یا خواب می بینم؟!
امشب که شامِ غصّه ها سر شد
بعد از گذشتن از چهل منزل
ویرونه ی ما هم منوّر شد
پس نوبت ما هم رسید آخر
می خوام تو آغوش سرت باشم
دیدم که تو دلتنگ زهرایی
گفتم شبیه مادرت باشم
اینجا که می بینی؛شباش سرده
گرمای روزاش،مثل آتیشه
اون گوشه اون خاکا رو می بینی؟!
اون رختخواب دخترت میشه
دور و برت رو خوب تماشا کن
اینجا خرابه بود،خونه ام شد
اون لکه های قرمزِ رو خاک
اون جانماز عمه زینب شد
تو این خرابه کار من هر روز
با بغض و گریه یا بهونه ات بود
اون ورتر و دیوار که خیسه
بابا برای من جای شونه ات بود
شبا با درد پهلو صبح میشه
روزا با سیلی غروب میشه
دستام،چشمام،پاهام،سرم،گوشام
بابا این چیزی نیست،خوب میشه
*حالا دختر داره به بابا توجه میکنه...*
تعریف کن از اون چهل منزل
واسم بگو از روزا و شب هات
گفتن که تو پیش خدا بودی
پیش خدا زخمی شده لب هات؟!
اون شب که ما از کربلا رفتیم
گفتن سرت یه جای دور بوده
گفتن که تو پیش خدا بودی
حتما خدا هم تو تنور بوده...
*شنیدی میگن یه شبه بزرگ شد؟! گفت بابا...!*
چیزی نپرس از کربلا تا شام
سخته بگم از اون همه آزار
بابایی من دیگه سه سالم نیست
یه عمر شد رفتم تو اون بازار
سخته بگم از قصهٔ زخمام
واسه تو که دریای احساسی
راستی بابایی،بین این مردم
مردی به اسم زجر میشناسی؟!
من گم شدم،اومد سراغ من
موهام شد بیشتر پریشونش
گفتم:عمو!سیلی زد و بعدش
با طعنه گفت:اینم عموجونت...
دستامو پنهان میکنم پشتم
بازم یه جاهاییش معلومه
این حلقه قرمز،کبودی نیست
تو فکر کن جای النگومه
هرجا که میشد ما رو چرخوندن
با سختی رو پاهام می ایستم
بزمِ نمیدونم چی بود اونجا
من حتی اسمش رو بلد نیستم...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•چه بابای خوبی........
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_سوم_محرم۱۴۰۴ به نفسِ حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سری غرقِ در خون، گلویی بریده
بمیرم سر تو چه رنجی کشیده
لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره
چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده
*بابا گلوت رو بریدن...رگای گردنت رو بریدن...رنگت پریده..میدونی چرا رنگ دخترت پریده؟!انقدر به من سیلی زدن...*
چه بابای خوبی! ز عالم سری تو
کسی بهتر از تو، ندیده ندیده
نگاهت چو خورشید، گرم است و گیرا
که بر شام تارِ، دلِ من دمیده
*بابا یه سوال دارم؛جوابش دخترت رو میدی یا نه؟!..*
آن دم که من از ناقه
افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی؟!
از ما تو جدا بودی...
آن دم که تو از ناقه
افتادی و غش کردی
بر راس سنان بودم....
*بابا ممنونتم جواب دخترت رو میدی...
بابا یه سوال دیگه دارم؛حتی اگه جواب بدی، هیچ وقت برام هضم نمیشه...*
آن دم که مرا ظالم،اظهار کنیزی کرد
بابا تو کجا بودی؟! از ما تو جدا بودی
*بابا میدونی؟مجلس یزید بلند شد...خواهرم رو نشون داد:"یا یزید! هب لی هذه الجاریه"این کنیز رو به من بده...*
آن دم که تو را ظالم،اظهار کنیزی کرد
در تشت طلا بودم،کی از تو جدا بودم؟!
بابا راستی...!
دختر حرمله چه مغرور است
بر سر بام،دست تکان می داد...
او خبر داشت که یتیم شدم
پدرش را به من نشان می داد
رسیدی تو آخر، نه با پا، که با سر!
غم و شادی ام آه! در هم تنیده...
رخ دخترت مثلِ ماهی، گرفته
قد دخترت چون هلالی خمیده
فدای سرت زخم های تن من
که اشکم برای تو تنها چکیده
صدایم گرفته! دعایم گرفته
نفسهای من شد، بریده بریده...
شده محفل ما، پدر دختری باز
کنار سرت دخترت آرمیده
#شاعر: فاطمه معصومه شریف
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_میثم_مطیعی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•تمامجان مرا...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_سوم_محرم۱۴۰۴ به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تمام جان مرا، درد بیحساب گرفته
برای رفتن من، لحظه هم شتابگرفته
نه سخت نیست بپوشاند از تو صورت خود را
کسی که بعد تو با آستین، حجاب گرفته
به گونهام اثر دست زجر مانده، او هم
نمای چهرهی من را به پنجه، قابگرفته
به یاد خاطرهی تشنگی وقت وداعت
نگاه اهل حرم را پس از تو، آب گرفته
سپرده عّمه به من، گریه بر لب و دهنت را
عزای سوختنت را ببین رباب گرفته
*اینقده رباب، بیاد آقامون حسین زیر آفتاب نشست؛ صورتش سوخت با آفتاب*
پس از شهادت تو، عمّه زیر سایه نرفته
عزای جسم تو را زیر آفتاب گرفته
دلم خلاص ندارد؛ لبم نشسته به سوگِ
لبی که از لبهی خیزران، جواب گرفته
اسیر پنجهی داغم، ای از تنور رسیده
شهید مجلس صبحم، ای از شراب گرفته
*اصلا بزم شراب که میاد پیشت، دیگه دست و پامون بسته میشه...گفت باباجان...!*
سیلی گرفته قدرت بینایی مرا
بهتر شناختن به رُخَت دست میکشم
*لبت چرا پاره پاره شده؟ یه چیزایی یادم میاد...*
ناله ها تا به ثریا می رفت
خیزران بود که بالا می رفت
*عمه جلو چشممو گرفت...*
در دلم شوری از آن لحظه بپاست
چون ندیدم هدف چوب کجاست
وای من حال شده معلومم
به لبت می زده ای مظلومم
*ای وای حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•بابایی پامو نگاه...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج ابوذر بیوکافی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*یه کمی با این سر حرف زد، دیدی یه مدتی خونه نیستی برمیگردی، اولین کسی که دورت میگرده دخترته، کافیه یه زخم رو صورتت ایجاد شده باشه، هی میاد دست رو زخم میکشه میگه چیشده بابایی؟ کی صورتتو زخم کرده؟ انقدر دست به صورت بابا کشید گفت منباورم نمیشه صورت خوشگلتو اینجوری کردن، رقیه جون نبودی، سر باباتو به نِی، چهل منزل زیر آفتاب، با سنگ، به درخت آویزون کردن، حالا دختر اینجوریه دیگه، بعد یه مدتی بابا وقتی نیست، شروع میکنه گزارش دادن، گفت حالا نوبت منه..*
بابایی، پامو نگاه
ورم چشمامو نگاه
تا رفتی خیمه رو سوزوندن
وضع موهامو نگاه
*بابا، خیلی بهم سخت گذشت، روایت میگه زین العابدین اومد آرومش کنه نتونست، غوغایی بپا کرد، کیا گرفتارن؟ گرفتاری امشب بگو دستم به دامنت رقیه، ان شاءالله قسمت مون بشه صورت رو ضریحش بذاریم، اونجا براش گریه کنیم، انقدر گریه کرد یهو از نای بریده صدایی بلند شد" اِلَیَّ"اینجوری گریه نکن، دل بابات آتیش میگیره، دخترشو با خودش برد، اما یجای دیگه هم قبلا ناله زده بود "اِلَیَّ" بگم یا نه؟ اونجایی که زینب اومد تو گودال، متحیر، نیزه شکسته ها رو کنار زد، شمشیرها رو کنار زد، یهو دید رو یه بدنی خیلی سنگ ریخته، از نای بریده ندا آمد" اِلَیَّ اُخَیَّ" حسین، آخ حسین جان خوشی ندیدی آقا، آقا نشه ما از گودال دور شیم، راهو گم میکنیم، یه آه بکشی تو روضه حساب میکنن باهات، تو رو خدا اگه بچه داری این چند شبه خیلی قربون صدقه ش نرو، بچه ت رو دیدی هی بگو آه حسین، ناله بزن حسین..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_ابوذر_بیوکافی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•عمو جون دنبال آب...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عمو جون دنبال آب رفته بود
هوا گرم تاب از رباب رفته بود
تو رفتی رفتنت رو ندیدم و
رقیه ات کاش خواب به خواب رفته بود
*خبر عمو عباسم رو که آوردی دیگه نفهمیدم چی شد..*
مناجات با قلب عاشق میکنم
میخوابم تو خواب هق هق میکنم
بابا جون رفتی و منو نبردی و
بدون که از دست تو دق میکنم
شبا هی تو خواب میبینم تورو
میبینم نمیبری رقیه رو
با پای شکسته دنبالت میام
میگم هی بابا نرو بابا نرو
خواب میبینم شبا
میبینم اصغر رو پای منه
میخوابه تو خواب پرپر میزنه
میگم هی نفرین به تو ای حرمله
الهی دست و کمونت بشکنه
میبینم آتیش اومد تو حرم
پریشون دست روی گوشام میبرم
به نامرد میگم بسه منو نزن
هراسون از خواب و از جا میپرم
بابا جون! شبا بهونه میگیرم
بابا جون! من بی تو آخر میمیرم
بابا جون! نذار که قهر کنم باهات
بابا جون! اصلاً نیا من خودم میرم
* آخه این چه زنده موندن که من شبها خواب اینطوری میبینم چی میبینی دخترم؟..*
میبینم ترک ترک آیینته
موهات تو دستهای یه بد طینته
میبینم قرآن روی لباته و
میبینم یه جای پا رو سینه اته
*حسینجان ..حسینجان... *
همیشه دیدی تصورش هم بیچاره میکنه آدمو همین روضهای که براتون خوندم از قول مرشد اسماعیل چه نفسی، میگه بیدار شد دید بچه رو زمین نشسته دور و وراشو نگاه کرد دید همه خوابن بچههم رو زمین میشینه بچه سه ساله که رو زمین میشینه نه چهار زانو میشینه نه دوزانو پاهاشم یه خورده آزاد میکنه*
یکی دوتا حرف زد آبلهها رو می شمرد
زخمهای دست تموم میشد
زخمهای پا رو میشمرد
* حالا عمه داره میبینه..*
به ماه آسمون میگفت
شمع شبستون منی
یاد عمو بخیر که تو
عین عمو جون منی
راستی تو از توو آسمون
ببین بابای من کجاست
بهش بگو که دخترش
ساکنه تو خرابههاست
* شب بابا اومد اومد حرف بزنه زبونش گرفت..*
من را ببخش اگر که، لکنت زبان گرفتم
آخر شکسته دستی دندان شیریم
*بابا من را ببر همه راحت شن آخه هر وقت من جا میمونم قافله را کتک میزنند*
«ای وای حسین حسین»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•دلت میاد مارو اینجوری...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج ابوذر بیوکافی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"موسی علی نبیناو علیه السلام وقتی اون اتفاق تو کربلا براش افتاد پیشانی مبارکش ب سنگ خورد و خون جاری شد با خدا صحبت کرد خدا شرح داد که یه روز میرسه روز عاشوراست.سوال کرد عاشورا یعنی چه؟ از عرش خدا فرمود: عاشورا یعنی گریه کردن، امشب شب گریه است.امشبی شب که سفره ی گریه رو رقیه پهن میکنه..امیرالمومنین فرمود: برا هیچ مصیبتی به اندازه ی مصیبت بچه ای که پدر از دست داده آه نکش..امشب شب آه کشیدنه،امشب تو خرابه غوغا کرد،لباس هاش رو مرتب کرد*
عمه بیا گمشده پیدا شده
کنج خرابه شب یلدا شده
*بیا ببین بابام اومده به همه دخترای شامی بگو بابام اومده..امشب شب آه کشیدنه اما آه کشیدن رقیه از یه جای دیگه شروع شد
آهش از خرابه شروع نشد. از لحظه ای که این خانواده رو به اسارت بردن هی آه کشید سر بابا رو بالای نی میدید آه میکشید..
یه اسمی ببرم صدا ناله ی همه باغیرتها بلند شه سر علمدار رو بالای نی میدید میگفت: دلت میاد مارو اینجوری ببرن اسارت؟..عمو نبودی گوشواره هامو بردن
وقتی این خانواده رو وارد کوفه کردن "واُدخِل النِّساءُ الحُسَین و سِبیانُهُ عِلیه" من فقط میخوام ی اشاره کنم سربسته بهت بگم چیشد چرا اینقدر باید امشب آه بکشیم..وقتی ناموس پیغمبر رو وارد مجلس ابن زیاد ملعون کردن سربسته میگن یهو دیدن رفت وآمد براعموم آزاد شده میفمهی اگه رفت وآمد آزاد بشه یعنی چیاینا یهو دیدن امنیت ندارن همه میان سررو بادست نشون میدن..یه مجلس بود خیلی بهش برخورد یه مجلس دیگه هم همینجور شد یه سوالی از عمه جانش پرسید این آدمو میکشه..گفت: عمه مگه شما نمیگفتی پیغمبر لب قاری قرآن رو میبوسه مگه شما این رو نمیگفتی؟ من خودم دیدم بارها بابام لب علی اکبر رو بوسید هروقت قرآن میخوند لباش رو میبوسید این نامرد با چوب داره به لب های بابای من میزنه..حالا نیمه شب ،شب یلداتو ،شب قدرتو انتظار نسبت به امام رو باید از رقیه یاد بگیریم ...این سر رو بغل کرد دستاش رو انداخت لای موهای سوخته ی بابا هی به این لبای زخمی دست کشید نبین سر و وضعم اینجوری شده برات توضیح میدم بابا..*
چشمام اگه میبینی کبوده
زیر سر بازار یهوده
امون از آزارش،
طناب بدست شدیم گرفتارش
امون از آزارش،
خراب بمونه شام وبازارش
من نازپروده بودم، عذاب ندیده بودم
عمه میگفت تا حالا، شراب ندیده بودم
*یکمی از سر و وضع خودش توضیح داد..
چشاش که با دیدن این سر نورانی سو اومد
تازه زخم ها رو دید حالا داره با سر حرف میزنه...*
خنجر رو بابایی کی کشیده؟
کی اینجوری رگ هاتو بریده؟
سرت چی آوردن،
نمیدونم تو روکجا بردن
سرت چی آوردن،
نون جسارت به تو رو خوردن
این دنیا پرستا دنیامو سر بریدن
سرت رو از تو خورجین تا دلِ تشت کشیدن
*یکمی با این سر حرف زد،دیدی یه مدتی خونه نیستی برمیگردی اولین کسی که دورت میگرده دخترته، کافیه یه زخم رو صورتت ایجادشده باشه..هی میاد دست رو زخم میکشه میگه چیشده بابایی کی صورتت رو زخم کرده؟.. اینقدردست ب صورت بابا کشید گفت من باورم نمیشه صورت خوشگلت رو اینجوری کردن..رقیه جون نبودی سربابات رو به نی چهل منزل زیر آفتاب با سنگ به درخت آویزون کردن
حالا دختر اینجوریه دیگه بعد ی مدتی بابا وقتی نیست شروع میکنه گزارش دادن
بابا حالا نوبت منه*
بابایی پامو نگاه، ورم چشمامو نگاه
تا رفتی خیمه رو سوزوندن،وضع موهامو نگاه
بابا خیلی بهم سخت گذشت،یجوری گریه کرد روایت میگه زین العابدین اومد آرومش کنه نتونست.غوغایی به پا کرد اون شب یهو دیدن اونقد گریه کرد از نای بریده صدا بلند شد"اِلَیَّ" اینجوری گریه نکن دل بابات آتیش میگیره دخترش رو باخودش برد اما یجای دیگه ای هم قبلا ناله زده بود "اِلَیَّ" اونجایی که زینب اومد تو گودال متحیر
نیزه شکسته ها رو کنار زد، شمشیرهارو کنار زد، یهو دید رو ی بدنی خیلی سنگ ریخته..از نای بریده ندا اومد "اَِلیَّ اُخَیَّه*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_ابوذر_بیوکافی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•گوشواره امو نکش...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج امیر کرمانشاهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*میخوای مواسات کنی چهل منزل رقیه رو زدند می تونی چهل دقیقه براش گریه کنی؟ دوتا تو صورتت میزنی لمس میشه..*
بمیرم از خدامه سوی نیزه نیگامه
نزن اینجور منو اونی که رو نی میبینی بابامه
گوشواره امو رو نکش من خودم بهت میدم
فقط عمو عباس نبیننه هرچی میخوای بزن
من اگه حرف زدم فقط عموعباس نبینه
معجرو پس بده ازروی نیزه ها
داره عمو عباس می بینه،
لااقل عمه هامو نزن بی هوا
داره عموعباس می بینه ازروی نیزه ها
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_امیر_کرمانشاهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•ای که دارم به یاد...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج امیر کرمانشاهی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای که دارم به یادتوهرشب
تا سحر خواب های رویایی
بویت از خواب کرد بیدارم
امشب انگار این طرف هایی
خواب دیدم کنارمی انگار
بوسه بر صورتم زدی دو سه بار
کاش هرگز نمی شدم بیدار، بابا
چه خواب زیبایی،ولی آن خواب حیف شد
افسوس به دلم ماند حسرت آن بوس
باز هم بی تو می شوم مأیوس
باغم و درد و تنهایی زلف بر باد دادی
و خالت دل ما را کشید دنبالت
دل ما را ببر عزیزدلم تو به هرحال دلبر مایی
دخترت را فراق اگر نکشد
اشتیاق وصال خواهد کشت
دوریت را چقدر صبر کنم
مُردم ازاین همه شکیبایی
هم به غم عزتم دچار شده
هم غرورم جریحه دارشده
ما کجا گوشه ی خرابه کجا
جای ما نیست اینچنین جایی
همه جا رفته ای خبر دارم
دیر راهب، تنور، تشت طلا
*باشه بابا عیب نداره اما فکر حال یتیمها هم باش کی سراغ رقیه میای ؟*
غل و زنجیر بست دستم را
زجر آن شب شکست دستم را
میهمانم اگه شبی از تو
با چه دستی کنم پذیرایی؟
گرچه از اشک بود چشمم تر
سوخت پلکم ز شعله های جگر
انقدر داغ دیدم دیگر
رفته از چشم ها بینایی
*برا همین تا طبق رو گذاشتند جلوش
گفت:..*
بهر شناختن به رخت دست می کشم
سیلی گرفت قوت بینایی مرا
*یه خانم دیگه ام تو کوچه صدا میزد..*
با دست به دنبال حسن می گشتم
دیگر از هرچه زندگیست سیرم
بی قرارم بهانه می گیرم
تو بگویی بمیر می میرم
حاضرم هرچه امر فرمایی
قلبم اسیر درد شده
لرز دارم تنم چه سرد شده
شده یاد آغوش گرمت افتادم
بغلم کن دوباره بابایی...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net