eitaa logo
کانال ‌متن روضه
69.4هزار دنبال‌کننده
717 عکس
382 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه می گوییم‌ که از روی متن، روضه بخوانید 🎤بابُ الحَرَم «پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه فرهنگی باب الحرم↶ @babolharam_shop 🔸وب‌ سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•چگونه موی سرت را... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ چگونه موی سرت را به خون خضاب ببینم؟ سر تو را وسط مجلس شراب ببینم! بنا نبود بخواهد کسی مرا به کنیزی! بنا نبود که من این همه عذاب ببینم چگونه عمهٔ خود را که کوه حُجب و حیا بود میانِ قافله با کمترین حجاب ببینم؟ اگر عموی عزیزم هنوز بود کنارم نمی‌گذاشت که یک ذره اضطراب ببینم منی که یاد گرفتم شبیه فاطمه باشم بگو چگونه به دست علی طناب ببینم؟ چقدر با لب تشنه در آن کویر دویدم نداشت جای تعجب اگر سراب ببینم شنیده‌ام به تو یک قطره آب نیز ندادند برایت آب میارم اگر که آب ببینم گلایه می‌کنم این حق من نبود پدر جان تن بدون سرت را در آفتاب ببینم اگر که زودتر از این تو را به خواب ندیدم برای اینکه نخوابیده‌ام که خواب ببینم دلم برای نشستن به روی پای تو تنگ است دوباره کاش از آن لحظه‌های ناب ببینم خدا کند که دوباره علی اصغرمان را بدون واهمه بر دامن رباب ببینم *با بابا حرف زد"فَلَمّا حَرَّکوها"تکونش دادن... "فَاذا بِها قد فارَقَتِ الدُّنیا"دیدند رقیه از دنیا رفته...اهل خرابه همه نوحه میخوندند می گفتن: سلام ما رو به بابای غریبمون برسون.بگو بینِ کوفه تا شام خیلی سخت بود.بگو سرت رو وسط تشت طلا دیدیم،خیلی برامون سخت بود. رَحِمَ الله مَنْ ناداه یا حسین...* شاعر: آرش براری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بین بازار راه میرفتند... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بین بازار راه میرفتند دست در دست ، دخترو پدری دخترک گفت میشود بابا گوشواره برای من بخری پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره ی طلا سازی گوشواره خرید دخترگفت گوشوار مرا می اندازی؟ پدرش گفت دخترم اینجا پره نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به سمت خانه رویم عمه هم خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه ی شان حجره ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدارو گُلِ سرهای دخترانه خرید حس پرواز،داشت برروی ابر دخترک روی شانه های پدر بین پرواز گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک نفر ناگاه لگدی زد به پلوی دختر خواب بود همش بد زد بی هوا کشیده ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید میلرزید *الان بازار بودم...من کجام؟ خوابم رو خراب کرد...* دخترک مثل بید میلرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او خراب شدو لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست داد میزد هی دخترک گریه میکرد و میترسید گِله ها ماند تا زمانی که سرباباش در طبق میدید دست خود میکشید بر سر او بوسه میداد روی بابا را بود راس پدر در آغوشش ناز میکرد بوی بابا را یادان روزهای رؤیایی بازهم دختر پدر شده بود هی زبان میگرفت با گریه روضه خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگها حنجری ریش ریش را حس کرد تا که با اشک گفت یاابتا گلوی پاره پاره خس خس کرد * رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:* باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم همه میگن خیلی، شبیه مادرمم یادم میاد وداع کردی چقدر حرم پریشونه تو خیمه ها که خوابم برد بابام هنوز تو مِیدونه از انتظار و از درد توخیمه رفتم از حال میگن که آخر‌کار کشوندنش تو گودال می‌بینم اشکامو بابا به خنده ها بدل کرده به هوش میام و میبینم عمه منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توخواب ببینم نه میتونم بخوانم نه میتونم بشینم شکایتِ همه بابا از دست نیزه دارانه من اما بیشترین ترسم از ناقه های عریانه بیا منو بغل کن بیا منو سوار کن خدا میدونه دیگه نه میتونم سوار شم نه میتونم ببینم نه میتونم بیدار شم *عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...* زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم *همه صدا بزنید: یا حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•من از بس غصه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ابوالفضل بختیاری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من از بس غصه دارم که میشه صدتا کتابش کرد کدومش رو بگم آخه؟! نمیشه انتخابش کرد... بابا اگه چشمام نمیبینه دلیلش دستای زجره یه دونه سیلی زد امّا باید صدتا حسابش کرد بابا رو خاک داغِ صحرا با سرانگشت پر از زخمم نوشتم اسمتو امّا سنان با پا خرابش کرد بغل گرفتمت حیف تو این لباسا شبِ اسیری ولی تو دست نداری که دخترت رو بغل بگیری چشاتو بسته بودی که چشم تو به طناب نیفته چشامو بسته بودم که چشم من به شراب نیفته به جز دوتا لبِ خون دیگه چی موند برامون تو مشت این و اونه موهای هردوتامون... خلاصه هردو مونو یه جور میدادن آزار تو رو با چوب و نیزه منو میون بازار بابا،بابا،بابایی ... خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شراب خواران کَت بسته به زور تازیانه بابا! در راه شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه من سیر غذا نخوردم امّا خوردم دل سیر تازیانه کِی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه... *این سه ساله سه تا جمله گفته تو خرابه یکیش اینه "مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! "یه نگاه به این رگها کرد چه جوری سرتو بریدن بابا؟!.. عبیدالله ملعون با اون حروم زادگی و دل سنگیش،تا سر بریده رو براش بردن گفت این سر چقدر نامرتب بریده شده،برید اول مرتبش کنید بیاریدش میدونی چیکار کردن؟مِقراض آوردن سر و مرتب کردن...ای حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•خیال کن ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج‌ میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلاً... شبیه قبل نشستی برابرم، مثلاً... خیال میکنم اصلاً مدینه ایم هنوز بهشتِ چادر زهراست بَسترم مثلاً دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلاً نسوخته است نه! امشب به پات می ریزم خیال کن که همان نازدخترم مثلاً... *ولی موهای قشنگمو سوزوندن آتیش رو‌ سرمون‌ریختن..* بگو فدای سرت، گوشواره گم شده است بگو دوباره برای تو می خرم مثلاً.. خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلاً اگر شکسته ام و زخم خورده، چیزی نیست خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلاً *بابا تو فکر کن من سه ساله نیستم،هجده سالمه اگر دست به دیوار می گیرم،بلند میشم...* خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر خیال کن که سرِ دوشِ اکبرم مثلاً... کبود نیست کمی خاکی است صورتِ من نرفته است کسی سویِ معجرم مثلاً تو فکر کن مثلاً عمه را کتک نزدند مراقب است عمویِ دلاورم مثلاً *شبی که گم شدم و بینِ دشت جا ماندم نخورد ضربه ی محکم به پیکرم مثلاً «بابا آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم بابا تو کجا بودی؟ از ما تو جدا بودی» به قصدِ کشت کسی خواست تا مرا بزند ولی رسید به دادم برادرم مثلاً... به رویِ نیزه کنارِ تو دید یک سر را رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلاً : مجید تال ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گوشه ی خرابه ها... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده اربعین ۱۴۰۱ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ گوشه ی خرابه ها نشسته بود هی میگفت بابایی امشب میرسه واسه خاطر منم اگه نیای با دعای عمه زینب میرسه یه نگاهش به در خرابه است و یه نگاه به عمه زینب می‌کنه با همون دستای زخمی و کوچیک هی لباسشو مرتب می‌کنه آخه باباش داره از سفر میاد نباید سوختگیاشو ببینه دوست نداره وقتی باباش میرسه کبودی دست و پاشو ببینه اومدن توی خرابه با طبق به کویر خشکه بارون اومده عمه اش اومد کنارش نشست و گفت دخترم بیا بیا،بیا که مهمون اومده وقتی روپوش و کنار زد چی می دید که همش با دست میزد تو دهنش به لب باباش نگاه کرد و میگفت این لب و دندونا با چی زدنش... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از ما كه گذشت الهي... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس کربلایی امیر برومند •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از ما كه گذشت الهي هيچ كس از سفر جا نمونه از ما كه گذشت الهي هيچ كی ديگه تنها نمونه دلم بد جوري شكست هر كاري كردم نشد كه برم آقا اين همه زائر، زيادي بودم نبرديم حرم چشماتو بند خيال كن با زائرايي چشماتو ببند خيال كن كه الان كرب و بلايي ميام به زودي پيشت، قرارمون حرم ايشاالله تعبير ميشه رؤيام بحق چادرِ زهرا * در كتاب بشارة المصطفي نوشته: اولين زائر قبر سيدالشهدا عليه السلام، جابر بن عبدالله انصاري بود، عطيّه ميگه: ما به همراه جابر به قصد زيارت اومديم سمت كربلا، به محض اينكه رسيديم كربلا، جابر رفت سمت نهر فرات غسل كرد، لباس پاكيزه پوشيد، عطر زد، هر قدم كه بر ميداشت ذكر ميگفت، ياد خدا بود، تا رسيديم كنار قبر ابي عبدالله، گفت: عطيّه دست من رو بذار رو تربتِ ابي عبدالله، تا دستش رو گذاشتم از هوش رفت، آب آوُرديم به صورتش زديم، به هوش اومد، عطيه ميگه: جابر سه مرتبه صدا زد: يا حسين! يا حسين! يا حسين! "حَبیبٌ لا یُجیبُ حَبیبَه؟" چرا جوابِ جابر رو نميدي؟ خود جابرِ جواب خودش رو داد: جابر! چه جوري توقع داري جوابت رو بده، در حالى كه ميان خون آغشته شده و بين بدن و سرش جدايى افتاده... عطيه ميگه ما تنها زائر نبوديم، نگاه كرديم ديديم آروم آروم يه كاروان ديگه اي هم داره نزديك ميشه، اين بچه هاي كوچيك مثل برگ خزون از روي ناقه ها خودشون رو روي زمين مينداختن، هر كي مي اومد سَرِ قبر عزيزش، حضرت زينب سلام الله عليها اومد خودش رو انداخت روي قبر برادرش ابي عبدالله، صدا زد: حسينم! يادته وقتي جنازه ي بچه هام رو از ميدان بر مي گردوندي من از خيمه بيرون نيومدم كه تو خجالت نكشي، اصلاً سراغ بچه هام رو هم نگرفتم، حالا داداش! ازت ميخوام سراغ رقيه ات رو از من نگيري، آخه اينقدر توي خرابه گريه كرد، اينقدر اشك ريخت، بهانه ي تو رو گرفت، نيمه ي شب بود،اون نانجيب صدا زد: سَرِ تو رو بيارن بندازن جلوش آرومش كنن... تا چشمِ كم سوش به سَرِ بريده افتاد، صدا زد:* بابا! زدنم دستامو بسته بودن و با پا زدنم بابا! زدنم جلو چشم بقيه دخترها زدنم بد جور زدنم تا اونجايي كه داشتن زور زدنم بابا! زدنم با سنگ از نزديك و دور نزدنم *بابا! تو دل شب گم شدم؛ زجر نامرد اومد منو پيدا كرد منو با موهام از زمين بلند كرد...* چه حرفاي بدي كه نشنيدم زخمِ زَبونا لاغرم كرده غصه ي معجر رو نخور، عمه يه پارچه ي پاره سرم كرده چشام درست نمي بينه چون كه هر جفت گونه هام ورم كرده از صبح باباجون! تا شب زدنم جلو چشاي عمه مون زينب زدنم حتي با سر نيزه روي مركب زدنم گرسنه بودم و دل سير زدنم زن و مرد و بچه و پير زدنم دستمو بستن و با يه زنجير زدنم تو بازار برده ها باباجون نپرس ازم سَرِ چي دعوا شد سرعمو رو تاکه دور دیدن روشون به روی دخترا واشد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•من از لگد بدم میاد... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ویژه شب جمعه به نفس کربلایی حسین عینی فرد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد از خیزرون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه ما رو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد *یه شب بی بی رقیه خوابش برد موند وسط بیابون نصفه شب هرکی باشه میترسه ..رقیه که سه سالشه..وسط بیابون هی ناله می زد یا جداه..بابا! عمه زینب! هرکاری کردن این نیزه تکون‌ نخورد ..دیدن چشمِ پر از خون باباش به مسیر نگاه می کنه..گفتن واویلا! یه بچه تو راه مونده.بی بی رقیه منتظره باباش بیاد با ناز بغلش بگیره..اما کی رفت دنبالش..اون زجر حروم زاده رو فرستادن دنبالش..که قلبش از سنگ بود...گفت: هممون رو‌ آوراه کردی کجا بودی؟ موی دختر بچه رو گرفت کشون‌ کشون برد..* هی گفتم بهش میام میام‌ میام موهامو نکش میام‌ میام میام از مردِ مست بدم میاد از زجرِ پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد *من از دختر یزید بدم‌میاد، من سیاه پوشیده بودم اون قرمز ...* ↫『بابُ الْحَرم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ــــــرـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کربلای همه دستته... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم ۱۴۰۲ویژه شب جمعه به نفس کربلایی سید امیر حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کربلای همه دستته خانوم سه ساله دلِ دیوونه پابستته خانوم سه ساله هستیِ عالم از هستته، خانوم سه ساله ایمانم رقیه، جانانم رقیه ای عشق علمدار، عمّه جانم رقیه گنبدت عین ماه روشنه خانوم سه ساله حرمت آرزوی منه خانوم سه ساله  نبضم از عشق تو می‌زنه، خانوم سه ساله تو دنیامو دادی، کربلامو دادی کارم که گره خورد، هر چی می‌خوام رو دادی پای عشق تو من سر میدم خانوم سه ساله  پای تو خون حنجر میدم خانوم سه ساله  دلمو تا حرم پر میدم، خانوم سه ساله ای عشق زلالم، با تو خوبه حالم سر میشه به یادت، هفته و ماه و سالم به باباییت بگو کارمو خانوم سه ساله بگو خیلی دوست دارمو خانوم سه ساله تو می‌دونی فقط چارمو، خانوم سه ساله بانوی بهاری، عشق موندگاری اسم رمز فتح دل اربابو داری نوه‌ی حضرت مادری خانوم سه ساله می‌دونم نوکرو می‌خری خانوم سه ساله اربعین کربلا می‌بری، خانوم سه ساله ای ماه شب تار، محشر میشه انگار وقتی که می‌خندی، روی دوش علمدار ایمانم رقیه، جانانم رقیه ای عشق علمدار، عمّه جانم رقیه ↫『بابُ الْحَرم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ــــــرـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ام ابیها شد رقیه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ماه مبارک رمضان به نفسِ سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امّ‌ابیها شد رقیّه در شب آخر زهرایی‌اش تکمیل شد آخر،شب آخر از وضع نامطلوب سر، بر صورت خود زد دختر چه الهامی گرفت از سر، شب آخر؟ می‌گفت: بابا! این چه رگ‌هایی‌ست داری؟ خیلی شکایت داشت از خنجر، شب آخر شب‌های قبل، آشفته‌تر بودم اگر افسوس! وضعم نشد بابا از این بهتر، شب آخر من دل‌خوشم از این‌که مثل مادرت هستم می‌ریخت خون از سینه در بستر، شب آخر با ضربه‌های زجر، بابا کاملاً حس شد اینکه چه دردی داشته مادر، شب آخر با اشک‌هایم، فتح کردم شام را، بابا! با گریه کردم کار یک لشگر، شب آخر عمه موهامو شونه کن! امشب‌ و مهمونی دارم به سر و وضع من برس! تا به سحر خواب ندارم عمه برام لباس بیار! به تن زارم بشینه بده بابا جونم من‌و، تو این لباسا ببینه! باورش نمیشه کسی که من دختر حسینم اونی که باباجون می گفت مث مادر حسینم بابا! گرسنگی بُرده امونمو، یک لقمه نون نخوردم هر شب، بدون تو، بابا سر گرسنه رو، زمین میذارم! قسم به عشق و عزّت عمه شدم بابا جون زحمت عمه دلتنگ دیدنت بودم، خوش اومدی باباجونم! حالا که زجر پیش ما نیست، بذار کنارت بمونم فرشته ی کوچیک تو، با مشت و تازیونه زد جای پاهاش رو بالمه، چادرمو کرده لگد با طناب، چهل منزله، بابا دستامون و بستن زانومو، ضلع پهلومو، تاب ابرومو شکستن دیدی سر و روم‌ و؟ دیدی لباسامو؟ رنگ غربت گرفته راستی خبر داری دیگه، شیرین زبون‌ تو، لکنت گرفته *اون نامرد میگه: تو کربلا همه رو جمع کرد گفت: اینا رو میشناسی؟ اینا خونواده علی‌ان. از عمد گفت اینا خونواده علی‌اند. فلذا اینقدر تو راه گرسنه نگه داشتمشون گفتم یه کاری کنم این خونواده بیان به ما التماس کنن. هر چی گرسنه نگهشون داشتم التماس نمیکردن. تازه وقتی نون و خرما آوردن؛ بی بی میرفت یکی، یکی ازشون میگرفت پرت میکرد میگفت: نباید بگیریم. دیدن با گرسنگی از پسشون بر نمیان اینقدر میزدنشون تا التماس کنن بگن ما رو نزنید امّا نمیگفتن حتی آخ! نمیگفتن... هیچ جا نداریم تو روایات که یکی از بچه‌ها التماس کرده باشه فلذا میدونی چیکار میکرد؟ عمه خودش‌ رو مینداخت رو این بچه‌ها تا بیشتر عمه رو بزنن بچه ها طاقت ندارن..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بیا که خانهٔ چشمم... و توسل به صاحب الزمان روحی له الفدا و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیا که خانۀ چشمم شود چراغانی اگر قدم بگذاری به چشم بارانی بیا که بی‌ تو نیامد شبی به چشمم خواب برای تو چه بگویم از این پریشانی؟ چرا کنم گله از روزهای دلتنگی؟ تو حال و روز دلم را نگفته می‌دانی! *تا حالا روضه ی حضرت رقیه این طور شنیده بودی یا نه.. که هم تو با امام زمانت درد و دل کنی هم از زبون سه ساله با امام زمانش حرف بزنی..* نه دل بدون تو طاقت می‌آورد دیگر نه تو اگر که بیایی همیشه می‌مانی چه کرده با دل من داغ دور از چشمت چه کرده با دلم این گریه‌های پنهانی *بابا! خبر داری آستین به دهان می گرفتیم‌ کسی صدامون رو‌نشنوه..عزیزدلم! ای شاه سر بریده ام..* ببین سراغ تو را هر غروب می‌گیرم قدم قدم من از این کوچه‌های کنعانی نسیم مژدۀ پیراهن تو را آورد نسیم آمده با حال و روز بارانی نسیم آمده با عطر عود و خاکستر نسیم آمده با ناله‌ای نیستانی *بابا مگه تو تنور بودی تمام سرت رو‌خاکستر گرفته..بابا دخترت خیلی گرسنگی کشیده تا که سرتو برداشتم بوی نون اومد..حسین...* بیا که دختر تو نیست ماندنی بی‌تو بیا که کُشت مرا این شب زمستانی! : یوسف رحیمی *سر رو بلند کرد مراقبه این سر از لای دستاش نیوفته..یه اتفاقی افتاد یه حرفایی زد.."فلما حرکوها فإذا هی قد فارقت روحها الدنیا" هرچی تکونش دادن دیدن جواب نمیده.. دخترش از دنیا رفت. از دیدن سر بریده دق کرد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop