eitaa logo
کانال ‌متن روضه
71.4هزار دنبال‌کننده
732 عکس
393 ویدیو
55 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
. باید برای سوختنِ دل تلاش کرد پروانه نیست آنکه تقلا نمی‌کند .. ✔️دوستانی که در اینستاگرام فعالیت دارند پیجِ مجموعه رو از دست ندن😍
|⇦• ذکر توسل و روضه ویژۀ ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم و شهادتِ حضرت ، به نفسِ حاج سید محمد جوادی •✾• ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ محملت با وقار می آمد (بی بی جانم ..) سبز تر از بهار می آمد وه! عجب خوش خرام می آمد با شکوهِ تمام می آمد محملت بود و … خیلِ استقبال کم محلی نشد زبانم لال *بعضیا انگاری هنوز خودشونو به جلسه نرسوندن ، برا اونا آروم آروم میخونم .. فقط بدونید ما ایرانیا جلو فاطمه سربلندیم .. چه تشییع امام رضا .. چه استقبالِ بی بی معصومه کم نزاشتیم .. بگم ناله بزنی ؟ ..* دم قم گرم! سربلند شدیم ازدعایِ تو بهره مند شدیم *هرجا نشستی زمزمه کن .. نفس بزن .. امام رضا به مهمونایِ خواهرش خوش آمد میگه انقده جمعیت اومد .. هیچ کسی دست خالی نیومد .. انقدر گل به قدمایِ خانم ریختن ..* دم قم گرم ! احترام گذاشت هرچه گل داشت ، رویِ بام گذاشت *رفقا ، خوش به حالتون برا این بی بی بلند گریه می کنید ..* با مَحارم به قم رسیدی ، شکر دمِ دروازه ای ندیدی ، شکر *بهترینِ جایِ قم بردن اسکانش دادن .. بردنش بیتُ النور .. میگن اون محلُ از همه طرف قُرُق کردن .. گفتن مردا اینجا حق ندارن تردد کنن .. (خودشو که نه نه) ، نکنه از دور سایه شُ ببینن .. ای روزگار ..* قم کجا کوفۀ خراب کجا تو کجا زینب و رباب کجا ساربان محملت عجول نراند چادرت زیرپایِ شمر نماند .. شاعر : شام بلا تیره تر از شام بود شام فقط سنگِ لبِ بام بود شام فقط طعنه و دشنام بود آل رسول و ملاءِ عام بود .. *زینبی که کسی سایه شم ندیده بود حالا همه دارن تماشاش میکنن .. حالا داره میگه :* حسین .. خبر داری مرا بازار بردن میانِ مجلسِ اغیار بردن *از دمِ دروازه تا دمِ قصرِ اون ملعون راهی نبوده ، اما طول کشید .. اونجا هم که رفتن زینب چی گفت .. :* نزن .. ببین که دندوناش شکسته .. *سادات معذرت میخوام ، دَخَلَتْ زَيْنَبُ عَلَي ابنِ‏زِيادٍ وَ عليها اَرْذَلُ ثِيابِها وَ هِيَ مُتَنَکِّرَةٌ ..* زینب کجا و مجلسِ نامحرمان کجا مِضمار و چنگ و نای ، حضور رباب خواست کلثوم چاک داد ، گریبانِ صبر را پس دفع ظلم ، از پدرش بو‌تراب خواست کای «شحْنهُ النَّجف»! نظری سویِ بی‌کسان بنْگر یزید ، خانۀ ایمان ، خراب خواست شاعر: تو بی كسم شدی و منم بی كست شدم از تل تو را نديدم و دلواپست شدم پنجاه سال خواهری ام را چه ميكنی؟ احساس هایِ مادری ام را چه ميكنی؟ مانندِ دخترانِ تو طاقت نداشتم گفتی نيا به جان تو طاقت نداشتم وقتي كه پيكر تو زمين گيرِ نيزه هاست زينب تمام زندگی اش زيرِ نيزه هاست خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات مادرمان را صدا نزن شاعر : ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
|⇦• روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای فروغت تافته در سینه ها روشن از تصویر تو آیینه ها تا تو هستی پیشوای مذهبم ذکر حق آنی نیفتد از لبم ذره ای از نور خورشیدِ توام هرچه ام در معرضِ دیدِ توام مذهبم را بر مذاهب برتری ست ایده و مشی و مرامم جعفری ست کیستم؟ نه شافعی ، نه حنبلی نیستم جز پیرو آل علی .. گفتنِ یک یا علی به صدق و ارادت بِه بُوَد از صد هزار سال عبادت *هر کی میتونه با تمام وجود اسم امیرالمومنین رو ببره مثه اون خانمی که صدا میزد اهل مدینه : گر همه باشید خصم جان او من به جان باشم بلا گردانِ او من امیرالمومنین می دانمش پیشوای مسلمین می خوانمش هر چه آید پیش زهرا و علی ست اول و آخر کلامش یا علی ست ـــــــــــــــــ عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهی و گدایی دارد من بین و صفا و مروه هم میگویم ایوان نجف عجب صفایی دارد ـــــــــــــــــ باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد هر دستِ گدایی که به سویِ تو دراز است مفهون قنوتی ست که در بینِ نمازست سمتِ حرم توست دم باز روانه ای تیر غمت را دلِ عشاق نشانه ایوان دلم خاک ، طلایی بده مولا قدری به منه خسته بهایی بده مولا آن چیز که در حج و طواف است ؟ نشانه ست مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست تکفیر نما عقربۀ قبله نما را چون اوست که سمتِ تو نشان داده خدا را احمد به خدا غیرِ علی یار نمی خواست پیغمبرِ ما همسفرِ غار نمی خواست رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست تا بوده علی بوده و تا هست علی هست شاعر : گرچه در خاک رفت پیکرِ تو دیگر از تن جدا نشد سرِ تو دود و آتش ز خانه ات برخاست اما ، پشت در جان نداد همسرِ تو *امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اونایی که برا مادرِ ما بلند بلند گریه میکنن .. گفتن اقا چرا؟! فرمود آخه مادرِ ما رو جوان مرگش کردن ..* رنگ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادنِ او ایل و تباری افتاد انقدر ضربۀ پا خورد به در تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد بعد یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم فضۀ خادمه آخر به چه کاری افتاد خواست تا زود خودش را برساند به علی پی این خواستنِ خود دو سه باری افتاد ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند به رویِ مسجدیان گرد و غباری افتاد غیرتِ معجرِ او دست علی را واکرد همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد وقتِ برگشت به خانه همه جا خونی بود چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد شاعر : علامۀ امینی تو مجلس نشسته بود ، منبری گفت آی مظلوم حسین .. دیدن رگایِ گردنِ امینی متورم شد ؛ بلند شد گفت چرا نمیگی آی مظلوم علی ؟!.. گفت علامه آخه هیچ کسی مثه امام حسین مظلوم نیست" امینی گفت با یه سند ثابت میکنم یعسوب‌ الدین عین الله از پسرشم مظوم تره .. میگه وقتی امینی سندش رو گفت همه عمامه برداشتند شروع کردن به غربتِ حضرت امیر گریه کردن .. امینی گفت سید ابن طاووس مینویسه : تو گودیِ قتلگاه تا رمق به بدنِ ابی عبدالله بود کسی متعرضِ خیام ابی عبدالله نشد .. یه وقت یه ولدالزنایی داد زد حسین زنده ای؟! .. ما داریم‌ میریم سمتِ خیمه هات ... دیدن به یه نیزۀ شکسته ای تکیه کرد گفت یا شیعه آل ابی سفیان اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید .. تا من زنده ام سراغِ زن و بچه ام نرید .. ولدالزنا به اسبش زد گفت حسین راست میگه ما عربیم ، برگردید .. امینی گفت اینجا اینجوری بود (اونایی کا اهلِ لطمه اید ) اما تو کوچۀ بنی هاشم .. دست انداخته بود به قلاب کمربند علی .. چهل نفر از یه طرف مادرِ ابی عبدالله از یه طرف .. چهل نفر حریف نشدن .. حرام زاده رو کرد به قنفذ ، گفت دستشُ کوتاه کن .. جلو امیرِ خیبر چنان با قلاف ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•مرد شب زنده دار سجاده .. و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام _ کربلایی محمدحسین پویانفر•✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مرد شب زنده دار سجاده مردی از جنسِ عالم بالا مردی از جنس آیهٔ تطهیر مردی از خانوادۀ زهرا در زمانِ عبادتِ صبحش جا نمازش فرشته باران بود در زمانِ کرامتِ دستش خانه اش کعبۀ فقیران بود کاش امشب نسیمِ ماه رجب برساند به ما دعایش را برساند به روح مُردۀ ما بوی سردابِ سامرایش را بین این حجره ای که دربسته است برتنش زهر کارگر گشته چقدر دست و پاش می لرزد چقدر رنگ و روش برگشته اثرِ زهرِ روسیاست اگر پلکِ چشمِ ترش کبود شده چقدر مثل مادرش زهراست چقدر پیکرش کبود شده او که خود دل شکسته بود اما دل اورا شکسته تر کردند آیه های نجیب و پاکش را بین بزم شراب بردند کس نپرسید بین این مجلس این ولیِّ خدا گناهش چیست آیه هست و پیاله هست اما این وسط اما جای خیزران خالیست اَلامان از حکایتِ زینب آنکه در طشت آسمان را دید آنکه پیش نگاه غمبارش لب و دندان وخیزران را دید اَلامان از حکایتِ زینب آنکه در مجلس بَدِ دشمن داد می زد لبِ امام مرا پیشِ چشمِ سه ساله چوب مزن * مجلس شراب بردنت آقاجان! اما دختر باهات نبود، خواهرت، همسرت نبود. وای از اون ساعتی که یه عده نامحرم دور تا دور ایستادن بودن، صدا زد: بابا!...* چوب از یزید خورده ای و قهر با مَنی خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود بیهوده زیر منتِ مرهم نمی روم این پا برای دختر تو پا نمی شود کار از حنا و شانه کشیدن گذشته است مویی که سوخته گره اش وا نمی شود _ بی هوا درب خانه ات وا شد عده ای نانجیب آمده اند بین سجده، بدون عمامه پیِ تو ای غریب آمده اند *میخوام بگم: یا امام هادی! بی هوا دَرِ خونه ات رو باز کردن، اما همسرت بین در و دیوار نبود...* می کِشد با دو دستِ بسته تو را * همۀ این ها رو میشه مدینه نگاه کنی،امام سجاد فرمود: دست من رو مثل جدم میان کوچه ها بستن. گفتن: آقا! مگه دست امیرالمؤمنین رو چطور بستن؟ آقا فرمودن: سَرِ امیرالمؤمنین پایین بود، اینقدر لباس مولا رو کشیدن،لباس پاره شده خبر نوشته: شونۀ مولا نمایان بود، از یه طرف چهل نفر،از یه طرف یه خانم هجده ساله، یه وقت دومی یه نگاه کرد، صدا زد: قنفذ چرا ایستادی... کاش با غلافِ شمشیر میزد، نه والله، غلاف و شمشیر با هم بودن...* می کِشد با دو دستِ بسته تو را دل به تقدیر داده بودی تو دشمنانت سوار بر مرکب پشت مرکب پیاده بودی تو جان فدایت که روضه خوان بودی یادِ نورِ دو عین افتادی عقب قافله زمین خوردی یادِ بنتُ الحسین افتادی تا رسیدی به کاخ آن ملعون پر و بالت تمام خاکی شد ذره ای از بها نمی افتد گیرم اصلا امام خاکی شد متوکل شراب آورد و...‌ بعد از آن هم کمی به تو خندید طعنه زد لااقل بخوان شعری شعر خواندی و وجودِ او لرزید دلِ زهراییت شکست آن جا یادت افتاده بود بزم شراب یاد دندان و خیزران بودی یادت افتاده بود اشکِ رباب یادت آمد شراب را می ریخت به روی زخم دیده ی جدت چشم عباس خیره شد ناگه سوی رأس بریده ی جدت می چکید اشکش از نوک نیزه همه ی های و هویم این جا بود دختری زیر لب فقط می گفت: کاش الآن عمویم این جا بود شاعر : * یا امام هادی! مجلس شراب رفتی، اما کسی دخترت رو نخواست کنیزی ببره، مثل فردایی بدنت رو کفن کردن، با احترام بدنت رو میان قبر قرار دادن«صَلَّ اللهُ عَلَیکَ یا سَیدنا الْمَظلوم»«أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى» برسون صدات رو کربلا: حسین.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•درود ای کنار علی میر بدر .. و توسل به حضرت حمزۀ سیدالشهدا علیه السلام _ کربلایی حسین طاهری •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ درود ای کنار علی میر بدر سلام ای شهید احد شیر بدر به خیل شهیدان حق مقتدا گرامی عموی رسول خدا شهادت ز آغاز، پا بست تو شجاعت زده ‌بوسه‌ بر دست تو وجود تو از بحر لبریزتر خدنگت ز تیغ اجل تیزتر به بدر و احد هم چو حیدر یکی به بازوت ختم رسل متکی شنیدم که چون آمدی از شکار غبارت به رخسار بود آشکار سرشکی که بر سینه زد آذرت روان بود از دیدۀ همسرت کنار تو بنشست و بگریست زار که ای شیر باز آمده از شکار شکار و بیابان و صحرا بس است محمّد تو چون نیستی، بی‌کس است نبودی که از چارسو آمدند محمّد عزیز دلت را زدند بر او ضربه‌ها خصم نااهل زد فزون‌تر ز هرکس ابوجهل زد توچون رعد از دل کشیدی خروش زخشم وغضب‌ خونت آمد به جوش گرفتی ره خصم نااهل را شکستی سر نحس بوجهل را زدی ضربه‌اش از یسار و یمین که گردیده چون مرده نقش زمین پس از این نبُد زهره کس را دگر که گردد به ختم رسل حمله‌ور تو خود پای تا سر همه جان شدی به دست محمّد مسلمان شدی تو شیراحد بودی و شیر بدر به دست تو گردید شمشیر بدر دریغا دریغا که دشمن شتافت دل و پهلو و سینه‌ات را شکافت چو آمد به خاک زمین پشت تو بریدند بینی و انگشت تو تو را چون جگرپاره در جنگ شد به کام عدو آن جگر، سنگ شد به زخم تنت دشت و صحرا گریست احد نیز با چشم زهرا گریست کجا بودی؟ ای بر نبی تیغ و دست در آن دم که پهلوی زهرا شکست کجا بودی آندم که با ضرب در پسر از برای پدر شد سپر نبودی که حقِّ علی غصب شد صمد گشت تنها، صنم نصب شد کجا بودی آندم که در علقمه نداد داد عباس یا فاطمه اگر کربلا بودی ای نورعین چو عباس بودی برای حسین نبودی ببینی که در قتلگاه شد از کعب نی جسم زینب سیاه سکینه، رباب، عاتکه، فاطمه غریبانه در دشت و صحرا همه چو نی ناله در نی‌نوا می‌زدند تو را در بیابان صدا می‌زدند شاعر : *وقتی نامردا ریختن سر بچه ها، یوقت دیدن زینب دست گذاشت رو سرش، صدا زد واحمزتا .. وا محمدا .. وا علیا .. پیغمبر وقتی اومد وسط میدون دید چی کار کردن با بدن حمزۀ نازنینش، اول سوالی که کرد گفت خواهرش کجاست، یوقت خواهرش نیاد بدنُ اینطوری ببینه .. عبا رو حائل کرد اگه خواهرش صفیه اومد بدنُ اینطور نبینه .. حالا میخاد خواهر شهید برات روضه بخونه از دل میدانِ احد: * گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد تنی که مُثله شده در برابرم باشد گمان نمی کنم این تکّه های پخش شده همان عموی رشید پیمبرم باشد بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟ اگر خدای نکرده برادرم باشد …! چرا عبای پیمبر نمی گذارد تا دوباره روشنی دیده ی ترم باشد؟ فدای خواهر مظلومه ای که نالان گفت: کنار کشتۀ گودال مو پریشان گفت: گمان نمی کنم این زیر نیزه افتاده حسین فاطمه یعنی برادرم باشد .. تو را خدا بگذارید بوسه اش بزنم که قول می دهم این بار آخرم باشد کفن که نیست، عبا نیست، بوریا هم نیست؟ بد است بی کفن این مرد محترم باشد برای آن که روی پیکرش بیندازم نمی شود بگذارید معجرم باشد؟ شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ═══ ೋೋ═══ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
•|⇦ناله‌ی وا جگر نزن.. به ابن الرضا حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گفتند جواد است سر راه نشستیم در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
•|حسین جانم ..|• . ده ماه همه منتظرِ ماه تو هستند در سال به جز ماهِ محرم خبرى نیست ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•پرواز می‌دهیم كه بال و.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ سید رضا نریمانی •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پرواز می‌دهیم كه بال و پرت كنیم معراج می‌بریم كه پیغمبرت كنیم دیگر بس است خلوت چله نشینی‌ات وقتش رسیده است مقرب ترت كنیم دسته‌گل قدیمی خود را از این به بعد دست تو می‌دهیم كه تاج سرت كنیم حالا نماز شكر بخوان فدیه‌ات بده تا صاحب زلال ترین كوثرت كنیم می‌خواستیم فرق كنی با پیمبران می‌خواستیم آینۀ دیگرت كنیم این سیب را بگیر و برای خودت ببر وقتش شده است فاطمه را دخترت كنیم شایسته است با پدر فاطمه شدن از خانوادۀ پسری ابترت كنیم می‌خواستیم نسل تو زهرا نسب شود ضرب‌المثل برای عجم تا عرب شود خورشید، آفتابی انوار فاطمه است صبحی اگر كه هست بدهكار فاطمه است آیینه‌اش سه مرتبه خود را ظهور داد پیغمبر و علی همه تكرار فاطمه است هر جلوه‌ای كه جلوه‌ی نوری نمی‌شود زهرا شدن فقط و فقط كار فاطمه است شام زفاف پیرهن كهنه می‌برد این تازه اولین شب ایثار فاطمه است فردا اسیر دست جهنم نمی‌شود امروز هركسی كه گرفتار فاطمه است زهرا اگر نبود ولایت نداشتیم گمراه می‌شدیم و هدایت نداشتیم زهرا بنا نداشت خودش را بنا كند می‌خواست بنده باشد و یا ربّنا كند مثل علی عروج نمازش امان نداد اصلا به پای پُر ورمش اعتنا كند تا كه مدینه از گل توحید پر شود كافی است در قنوت خدا را صدا كند طبق روال هر شب جمعه نشسته تا قبل از خودش سفارش همسایه را كند دستی كه پیش خانۀ زهرا دراز نیست در شرع بر جنازۀ آن كس نماز نیست او آمد و خزان زمین را بهار كرد بر شاخه‌ها شكوفۀ عصمت سوار كرد آیا بدون مُهر مناجات فاطمه می‌شد به سجده كردن خود افتخار كرد؟ وقتی شب زفاف پیمبر رسید و بعد بین علی و فاطمه تقسیم كار كرد خوشحال شد تمامی احساس معجرش وقتی رسول فاطمه را خانه دار كرد آن هم برای حاجت مسكین شهر بود روزی اگر ز حادثه میل انار كرد اخلاص پینه‌هایش همیشه زبانزد است از بس كه دست فاطمه در خانه كار كرد وقتی تمام قاطبه‌ها بی‌حماسه بود خود را خمیده كرد ولی ذوالفقار كرد پس می‌شود برای عوض كردن زمان نوآوری فاطمه را اختیار كرد بی‌فاطمه كه شیعه شكوفا نمی‌شود شیعه مرید دشمن زهرا نمی‌شود شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رونق گرفت از غم تو.. و توسل به حضرت ام کلثوم سلام الله علیها _حجت الاسلام شحیطاط •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رونق گرفت از غم تو زندگانی ام اربابِ با وفا به کجا می کشانیم *ماه رجب داره میاد، دنبالِ یه بهونه بودم بیام برات گریه کنم .. ایام وفاتِ شهادت گونۀ خواهر بزرگوارتون حضرت اُم کلثوم(س) .. کاش میشد ما هم مثه این خانم از غصه جان میدادیم ..* وقتی که پیر شوم کیف میکنم چون خرج روضه‌ بود تمام جوانیم خواب و خوراک و زندگی ام گرفته است حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام *ما که خیلی وقته کربلا نرفتیم .. اگه روضه ام نمی اومدیم که بیچاره میشدیم دیگه ..* زهرای مرضیه به سرم دست میکشد وقتی سیاه لشگرِ روضه بدانی ام شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد شرمنده ام حسین که من از شما نی ام بر سینه میزنم که مطهر کنی مرا مشغول گرد گیری و خانه تکانی ام ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی ام *واقعا زندگی چه لذتی داشت اگر اشک بر ابی عبدالله نبود! اصلاً دنیای بدون کربلا چه لذتی داره .. میشه یه ماه رجب ما رو حرمت مهمان کنی ..الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ فِى رَجَبٍ* هر روز تا غروب به همین فکر میکنم امسال هم پیاده حرم می رسانی ام خستگیه راه و دوست دارم زیارتِ ماهُ و دوست دارم پیرهن سیاهُ و دوست دارم بی تو آقا غم دارم، یه زیارت کم دارم .. *امشب اومدیم گریه کنیم برا یه خانمی که مثه خواهر جانش زینب کبری تازیانه خورده، سرِ رو نیزه دیده .. خیلی مظلومه .. بگو بی بی جان فاطمیه رفت، رجب اومد .. نکنه دستِ خالی برم .. میخوایم شبای قدر بیایم .. علی علی بگیم و برا غربتش گریه کنیم ..* هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم می‌ نویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صد شکر از نوکران ام کلثومیم صد شکر زهرا و احمد بود علیِ مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکاء بود سر تا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زِ جنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قرآن است سرتاسر کلامش جبرئیل سر خم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درکِ مقامش دارد تفاوت با همه نوعِ قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردنه اسلام دارد به مردی این زن، زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یک روزِ خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضۀ بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالانسا را هم کربلا رفته‌ست هم گودال رفته هم به کنارِ پیکری پامال رفته هم مثله زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته شلاق در هم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت زیورش را بسته به هم بودند زن ها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه ها را فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلاً قامتش مثلِ کمان بود آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آوارۀ هر کوچه‌ و بی آشیان بود راهی به سوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالا نشین آسمان ویران نشین شد .. شاعر: سید پوریا هاشمی هر چی برا حضرت زینب شنیدی اینجا هم تصور کن .. این خانم همه اینها رو دیده .. گفت داداش: باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان باورت می شد ببینی دختر خورشید را کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان ای تمامی غرور من فدای غیرتت لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان شاعر: تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن: بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره غریب کشتنت؛ بی یار و بی حبیب کشتنت آقا خیلی عجیب کشتنت ده اسب نانجیب کشتنت @sh_shahitat ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه … من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم … جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون» ☑️ |اطلاعیه| شاعر گرامی آل الله جناب آقای درگذشت برادر گرامی‌تان مرحوم سعید لطیفیان را به شما و خانواده محترم‌تان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن مرحوم، غفران الهی و همنشینی با اهل بیت (ع) را مسئلت داریم. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net