🕸آموزه های باب(۵)
🔹
کرامت انسانی
باب انسانها را موجودات شریفی میداند که دارای ظرفیت ذاتی برای اندیشیدن هستند و از این رو، موظف به تحری مستقل حقیقت میباشند. این بدان معناست که هیچ انسانی نباید برای بررسی حقایق معنوی به دیگران وابسته باشد. دو جلوه عمده این عقیده در آثار باب، حذف مرجعیت روحانیت و جایگزینی برهان معجزه به جای کلام وحی است.
باب، نهاد روحانیت را حذف و ارتقاء بر منبر را تحریم میکند. بالانشینی روحانیون بر منبر و همچنین نشستن مردم در پایین منبر را توهین به کرامت انسانها میداند و آن را نهی میکند. وی همچنین نماز جماعت را که مستلزم پیروی از پیشوای روحانی است، حرام اعلام میکند. از نظر باب، عبادت خدا نیازی به وساطت انسان ندارد و هر کس میتواند باید با قلبی پاک در خلوت خود به دعا بپردازند. حتی زمانی که باب نماز جماعت برای میت را مستثنی میکند، تأکید میکند که هیچکس نباید جلوتر از دیگران بایستد. همه باید در ردیفهای مساوی به احترام متوفی بایستند. باب همچنین تأکید میکند که برای شناسایی پیامبر باید همگان خود دست به تحقیق بزنند و نه آنکه از یک روحانی یا کس دیگر استفتاء یا کسب نظر کنند. باب بیان میدارد که سبب اصلی آزار همهٔ پیامبران در زمان ظهورشان این بود که مردم بهجای جستجوی مستقّلانهٔ حقیقت به کسانی گوش میدادند که دانش خود آنان نیز دانشی اقتباسی و یادگرفته از دیگران بودهاست و نه آنکه از خود پیامبر و کلام او آموخته باشند. به عبارت دیگر ضرورت اندیشیدن فرد فرد آدمیان در بارهٔ همه چیز از جمله در مورد دین با حضور دستگاهی به نام روحانیون و منبرگرایان در تضاّد است.
از مهمّترین باورهای باب اینست که معجزه یعنی درهم شکستن قوانین طبیعت به هیچوجه ربطی به وظیفهٔ پیامبر و دین، یعنی تربیت اخلاقی و روحانی انسان ندارد و در نتیجه دلیل حقانیت یک پیامبر نیست. باب دستاویزی به معجزه را با پیشرفت فرهنگ و جامعه در جهت خردگرایی و تجربه گرایی ورشد علم درتضاّد مییابد و میخواهد که هم عرصهٔ دین را از خرافات ومنطِق جادو-محور پاک نماید وهم آنکه آدمیان را به سوی احترام به قوانین طبیعت و کاربرد خرد سوق دهد. از نظر باب دلیل و گواه حضور خدا در هستی، قوانین طبیعت و نظام پرشکوه هستی است و نه حوادث عجیب و غریبی که طرد آن نظام باشد. از طرف دیگر از دیدگاه باب معجزه با عدالت خدا نیز در تضاّد است. معجزه حّتی اگر حقیقت داشته باشد فقط برای کسانیکه در همان لحظه شاهد آن بودهاند معتبر است. باب تنها و تنها یک عامل را دلیل و میزان راستی یک پیامبر میشمارد و آن کلام پیامبراست که با خّلاقّیت خویش گویای اقتضاء زمان است و فرهنگ و ارزشها و معانی نوینی را برای مردم به بار آورده و آنان را درجهت شکوفایی کمالات انسانی یاری میرساند.
📗The Bab and the Babi community of Iran. Farīdūn Vahman (1 ed.). Sūʼid. 2020. pp. 101–102
#بهائیت
💀
@bahaiyat💀