👈ولی این کار بزرگ را همانطور که مرحوم کلینی نقل کرده امام صادق علیه السلام به کمال رساند؛ هشام بن سالم جوالیقی در حدیثی صحیح از امام صادق علیه السلام نقل میکند که: 📖«لَمَّا حَضَرَتْ أَبِي ع الْوَفَاةُ قَالَ يَا جَعْفَرُ أُوصِيكَ‏ بِأَصْحَابِي‏ خَيْراً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ اللَّهِ لَأَدَعَنَّهُمْ وَ الرَّجُلُ مِنْهُمْ يَكُونُ فِي الْمِصْرِ فَلَا يَسْأَلُ أَحَداً» 👈نقل دیگرش را صاحب اثبات الوصیة اینگونه نقل کرده است که امام باقر علیه السلام هنگام رحلتشان به امام صادق علیه السلام فرمودند: 📖«يا أبا عبد اللّه! اللّه اللّه‏ في‏ الشيعة. فقال أبو عبد اللّه: و اللّه لا تركتهم يحتاجون الى أحد» 👈از طرفی امام صادق علیه السلام به عنوان فرزند رسول الله و به گونه ای بزرگ بنی هاشم و همینطور یک عالم بزرگ و محدّث بزرگ ثقه و یک انسان بزرگوار خیلی در فضای اهل سنّت هم برجستگی فرهنگی داشت. خیلی مورد احترام بود. 👈مخصوصا از منظر سیاسی ایشان خیلی برجستگی داشت. نگاه ها به ایشان بود. اینها چیزهایی خیلی بالاتر از فضاهای علمی آن زمان بود. ابعاد سیاسی و اجتماعی داشت. 🚫اصلا امام صادق علیه السلام با امثال مالک و ابو حنیفه قابل مقایسه نبود. با سفیان ثوری و سفیان بن عیینه و امثال اینها قابل مقایسه نبود. بعدا این مقایسه ها در کتابها و در فضاهای علمی به وجود آمده است. اینها در تاریخ بزرگ شده اند و در آن زمان نزد برخی شاگردانشان بزرگ بودند ولی وضعیت امام صادق علیه السلام اصلا چیز دیگری بود. به گونه ای رقیب خلیفه بود. امام شیعه بود. 🔹هر چند عامّه فکر میکردند شیعیان به حضرات دروغ میبندند. از طرفی به دلیل شدّت تقیه ی حضرات علیهم السلام اهل سنّت گاهی برای شنیدن حدیث و اخذ علم خدمت ایشان هم میرسیدند. ولی آن طور که برای بنده روشن است در همان زمان افراد دیگری را در فضای علمی برجسته تر میدانستند. ✋حالا شاید تعارف کنند و نگویند ولی واقعیّت روشنی است. اگر قضیه جدی شود آن وقت میبینید که مثلا سفیان ثوری یا مالک بن انس عظمت بیشتری واقعا برای آنها دارد. 👈بلکه اگر جدی تر هم شود ابائی هم ندارند از اینکه بگویند ایشان به دیگر علمای عامّه نمیرسند! بلکه اگر مسأله جدّی تر شود حتّی در میزان وثاقت و ضابطیت حدیثی ایشان هم تشکیک میکنند کما اینکه در برخی کتب رجالی عامّه دیدم که برخی از قدماء رجالیون آنها حضرت را به شکلی تضعیف کرده اند! 👈اگر میخواهید عمق تفاوت علمی و استقلال شیعه و سنی را ببینید و اینکه جایگاه امام صادق برای شیعه کجاست و برای سنی کجا کافی است اسانید کتاب شریف کافی را با اسانید صحیح بخاری و مسلم مقایسه کنید. 👈در صحیحین آنها تنها چیزی که یافت نمیشود نامی از امام صادق علیه السلام ماست. آخر کجا مدیون و شاگرد امام صادقند؟! اصلا دو تا دنیای مختلف حدیثی اند. آن وقت است که عظمت امام صادق علیه السلام در نشر علوم را میفهمیم. اینکه یک تنه چه حماسه ی علمی در شیعه ایجاد کرده اند. 👈حالا برای ما که این حرف اوج انحراف است ولی به نظر بنده یک عالم سنّی واقعی اگر نخواهد تعارف کند و واقعا صادقانه حرف بزند باید همین را بگوید که امام صادق جایگاه ویژه ای در دنیای علم ندارد. آنها به خاطر تعارفشان ترجیح میدهند شیعه را متّهم کنند نه امام شیعه را! سابقا در بذل الخاطر ۲۷ مطلبی در این زمینه نوشته بود. 👈یکبار وقتی بحث جدّی شده بود دیدم ابن تیمیه که باطن گویای عامّه است صریحا در منهاج السنّة گفت امثال طبری و دیگر بزرگان عامّه آن زمان مانند ابن حنبل به مراتب از امثال امام هادی و امام عسکری علیهما السلام ما عالمتر بوده اند! 👈برخی از عامه نیز مانند سکونی و حفص بن غیاث و مقاتل بن سلیمان و... هم مدّتی نزد حضرت حتّی حاضر میشدند تا سماع حدیث کنند ولی نزد دیگران هم بیشتر میرفتند. امری طبیعی بود. 🔹اصلا فضای علم در دنیای عامه تاریکتر از آن است که بتواند نورانیّت امام صادق علیه السلام را ببیند! همانطور که فضای فرهنگی آنها تاریکتر از آن بود که با وجود فضائل باهره امیر المؤمنین بتوانند برتری مطلق ایشان را بر دیگر صحابه ببینند. خیلی فضا را شلوغ کرده اند! 👈باز نروید بگردید و یک نقلی پیدا کنید که مثلا ابو حنیفه گفت اعلم علما جعفر صادق علیه السلام است. چون عالم به اختلافات است. چون هم در فضای تعارفات است که خود آنها هم جدّی نمیگیرند و هم چنین معنایی از علم اصلا قدح بر حضرت است. 👈در چنین فضایی بود که تشیّع و شاگردی خاص شخصی مانند ابان بن تغلب که خود از بزرگان دانش آن زمان بود اینقدر مورد احترام و تکریم امام باقر و امام صادق علیهما السلام واقع میشد. 👈میفرمودند خوشحالیم تو شیعه ای و مردم میبینند چنین عالم بزرگی شاگردی ما را میکند! ببینید داستان چه خبر بوده! بلکه ظاهر نقلها طوری است که وقتی ابان بن تغلب مدینه می آمده گویا نزد مردم از نظر علمی شاید احترام بیشتری داشته است. ⬇⬇⬇