دور از همه مردم شده‌ام در خودم امشب پیدا شده‌ام، گم شده‌ام در خودم امشب  لبریز ز سرمستی و سرریز ز هستی دریای تلاطم شده‌ام در خودم امشب  در هر نفسم بوی گلی تازه شکفته‌ست یک باغِ تبسّم شده‌ام در خودم امشب  تا نورِ تو تابیده به طور کلماتم موسای تکلّم شده‌ام در خودم امشب باریده مگر نم‌نمِ نامِ تو به شعرم بارانِ ترنّم شده‌ام در خودم امشب؟! هم دانه‌ی دانایی و هم دامِ هبوطم اسطوره‌ی گندم شده‌ام در خودم امشب! @beytolghazal