Moharram 1402.05.03 - Shab 08 - H-Ashouraeian.Tehran - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh H-AliAkbar A.mp3
13.27M
قبل رفتن سری به حرم بزن سری به خیمه‌ی عمه هم بزن هی از این خیمه به اون خیمه برو جلوی چشام یه کم قدم بزن چجوری راهی مقتل‌ت کنم؟! به خدا باید محولت کنم من هنوز از دیدنت سیر نشدم کاش میشد یه کم معطلت کنم اگه قد و قامتت رشید شده همه محاسنم سفید شده راه کشتن حسینو میدونن تو شهید شی پدرت شهید شده خدایا پیمبرم داره میره اشک چشم خواهرم داره میره همه اهل حرم دارن میگن آخ علی اکبرم داره میره یکی شمشیر روی بازوت میزنه یه نفر پنجه به گیسوت میزنه مادرت فاطمه رو صدا نزن نیزه‌دار نیزه به پهلوت میزنه بمیرم محاصره شده تنت خیلی محتاج زره شده تنت تو خودت گره‌گشای عالمی پس چرا گره‌گره شده تنت؟! چقدر از بدنت خون اومده پسرم پاشو باباجون اومده نگاه کن این اولین بارِ علی عمه از خیمه‌ها بیرون اومده شاعر: آقای [شب هشتم ۱۴۰۲.۰۵.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn