eitaa logo
اشعار مداحی‌های حاج ابوذر بیوکافی
1.2هزار دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
2 فایل
﷽ 🇮🇷کانال‌حفظ‌ونشرآثارحاج‌ابوذربیوکافی @AbozarBiukafi_ir ارتباط با ادمین @Biukafi_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
Moharram 1401.05.10 - Shab 04 - H.Sarollah.Rasht - 03 - Abozar Biukafi - Zamzameh.mp3
7.64M
از خدا خواسته بودم رشید بشن عاقبت بخیر و روسفید بشن من از اول به همه گفته بودم اینا دنیا اومدن شهید بشن نوکرات هرکاری کردن می‌کنم اگه لازم بشه شیون می‌کنم بذا بچه‌هام فدات بشن حسین نذاری خودم کفن تن می‌کنم بذا تا منم کاری برات کنم بچه هامو نذر بچه‌هات کنم عزیزم دوتا پسر که چیزی نیست کاش می‌شد صدتا پسر فدات کنم دوتا قربونی دارم خداروشکر کمه اما خب بازم خداروشکر هرکدوم‌شون یه تیرم بخوره دو سه تا تیر میشه کم خداروشکر چرا این تاب‌وتب‌و نمی‌بینی؟! خواهر جون به لبو نمی‌بینی؟! جلو چشمام اگه حتی جون بدن؛ گریه‌های زینبو نمی‌بینی مطمئن باش به دلم غم نمیاد از چشام اشکای نم‌نم نمیاد دیگه بعد از این فقط میگم حسین دیگه بچه‌هامو یادم نمیاد شاعر: آقای [شب چهام ۱۴۰۱.۰۵.۱۰] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.28 - Shab 02 - H-Ashouraeian.Tehran - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit 02.mp3
10.87M
نگرونم به جون خودت قسم چه کنم؟! خیلی برات دلواپسم وقتی گفتی کربلا، دلم گرفت جوری که بالا نمیاد نفسم گِله از این دل عاشق می‌کنم می‌شنوی صدامو هق هق می‌کنم؟! یه چیزی بگو دلم آروم بشه یه چیزی بگو دارم دق می‌کنم نمی‌دونم چه خاکی سرم کنم خیمه‌هامونو باید علم کنم باید از جلوی پای بچه‌ها؛ دونه دونه سنگ و تیغو جمع کنم قول بده مراقب خودت باشی زبونم لال اگه افتادی پاشی بلایی سرت بیاد من چه کنم؟! جز تو هیچکیو ندارم داداشی قول بده به سمت درگیری نری طرف مسیر هیچ تیری نری دم گوش ذوالجناح اینو میگم؛ قول بده سمت سرازیری نری آروم آروم توی ازدحام بزن اگه افتادی زمین صدام بزن حرمله! بجای سینه‌ی حسین تیراتو به سمت بچه‌هام بزن شاعر: آقای [شب دوم ۱۴۰۲.۰۴.۲۸] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های‌حاج‌ابوذر‌بیوکافی @Biukafi_Matn
Moharram 1402.04.31 - Shab 05 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Rouzeh - Edit.mp3
16.4M
یازده سال است دستت هست در دستم عمو یازده سال است در آغوش تو هستم عمو هر کجا افتاده‌ام از پا صدایت کرده‌ام بارها جای عمو بابا صدایت کرده‌ام تو هوای بچه‌های مجتبی را داشتی هیچ فرقی بین من با دخترت نگذاشتی راحت و آسوده در آغوش تو خوابیده‌ام گاه دلتنگ پدر بودم تورا بوسیده‌ام می‌نشستی می‌نشستم زود روی دامنت داشت عطر فاطمه بوی خوش پیراهنت بعد بابای شهید خود شدم دلبند تو تو شدی بابای من، من هم شدم فرزند تو بین آغوشت عموجان جای عبدالله شد اینچنین شد کنیه‌ات «بابای عبدالله» شد تو بغل کردی مرا هروقت که خسته شدم اینچنین شد من به آغوش تو وابسته شدم پس چرا حالا میان قتلگاه افتاده‌ای؟! پس چرا بر سینه‌ی خود شمر را جا داده‌ای؟! پس چرا من را از آغوشت جدا کردی عمو؟! به دلم افتاده دیگر برنمی‌گردی عمو عمه! دارد تیر می‌آید به سوی سینه‌اش وای دارد می‌نشیند شمر روی سینه‌اش عمه! جان مادرت دست مرا محکم نگیر دست‌های کوچکم را هیچ دست کم نگیر گفته بابایم که تا آخر بمانم با حسین گفته بابایم که «لا یومَ کیومکْ یاحسین» سینه‌ام را روبه‌روی تیرها می‌آورم دست خود را زیر این شمشیرها می‌آورم تیری آمد بین آغوشت سرم را قطع کرد «دوستت دا...» تیر حرف آخرم را قطع کرد عمه‌ام گفته گلویت را ببوسم ای عمو حرمله نگذاشت رویت را ببوسم ای عمو از میان اینهمه لشگر به سختی آمدم آخرش هم بین آغوش تو دست‌وپا زدم زیر سم اسب هاشان پیکرم پاشیده است مثل قاسم سینه‌ام به سینه‌ات چسبیده است شاعر : آقای [شب پنجم ۱۴۰۲.۰۴.۳۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.01 - Shab 06 - H-Ashouraeian.Tehran - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh H-Qasem A - Edit.mp3
18M
وقتی دلم دارد هوای مجتبی را باید ببینم بچه‌های مجتبی را قاسم! تورا یک عمر بر دوشم گرفتم با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم تو اشبه الناس حسن هستی عزیزم اصلاً برادرجان من هستی عزیزم تحت حضانت بوده‌ای این سیزده سال دستم امانت بوده‌ای این سیزده سال خیلی برای مجتبی دلتنگ هستم از سوی دلبر نامه‌ای دادی به دستم روشن شده است از بوی یوسف سوی چشمم خط حسن را می‌گذارم روی چشمم زینب! حسن جان تذکره داده به قاسم خواهر ببین آیا زره داده به قاسم؟! قاسم! خدا را شکر که اینجا حسن نیست اینجا برای تو زره غیر از کفن نیست حالا که داری میروی شمشیر بردار دست خدا باشد به همراه تو سردار مثل حسن بستی عمو عمامه‌ات را با رفتنت بیچاره کردی عمه‌ات را رفتی و ازرق را سر جایش نشاندی جانم فدای آن رجزهایی که خواندی با مجتبی فرقی ندارد نعره‌هایت دارد حرم تکبیر می‌گوید برایت تو تازه دامادی عمو دورت بگردد از مرکب افتادی عمو دورت بگردد با سنگ‌ها دشمن تورا از پا در آورد عمه صدایت می‌زند برگرد برگرد زیر سُم مرکب صدایت در نیامد از دست من کاری برایت بر نیامد جان می‌دهی پیش من، این سخت است قاسم پا میکشی روی زمین سخت است قاسم زینب بیا که تازه دامادم رسیده زینب ببین قاسم عجب قدی کشیده زینب ببین با خون حنا بسته به مویش زینب بگو گریه کند دختر عمویش من میبرم در خیمه جسم پرپرش را زینب تو هم آرام کن پس مادرش را شاعر : آقای [شب ششم ۱۴۰۲.۰۵.۰۱] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.03 - Shab 08 - H-Ashouraeian.Tehran - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh H-AliAkbar A.mp3
13.27M
قبل رفتن سری به حرم بزن سری به خیمه‌ی عمه هم بزن هی از این خیمه به اون خیمه برو جلوی چشام یه کم قدم بزن چجوری راهی مقتل‌ت کنم؟! به خدا باید محولت کنم من هنوز از دیدنت سیر نشدم کاش میشد یه کم معطلت کنم اگه قد و قامتت رشید شده همه محاسنم سفید شده راه کشتن حسینو میدونن تو شهید شی پدرت شهید شده خدایا پیمبرم داره میره اشک چشم خواهرم داره میره همه اهل حرم دارن میگن آخ علی اکبرم داره میره یکی شمشیر روی بازوت میزنه یه نفر پنجه به گیسوت میزنه مادرت فاطمه رو صدا نزن نیزه‌دار نیزه به پهلوت میزنه بمیرم محاصره شده تنت خیلی محتاج زره شده تنت تو خودت گره‌گشای عالمی پس چرا گره‌گره شده تنت؟! چقدر از بدنت خون اومده پسرم پاشو باباجون اومده نگاه کن این اولین بارِ علی عمه از خیمه‌ها بیرون اومده شاعر: آقای [شب هشتم ۱۴۰۲.۰۵.۰۳] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.04 - Shab 09 - H-Ashouraeian.Tehran - 01 - Abozar Biukafi - Madh.mp3
14.22M
هرکس که دلش خواست ببیند عظمت را باید برود تا که ببیند حرمت را الحق که خدای ادبت، ام بنین است حق خیر دهد والده محترمت را گفتم: قسمی یاد بده، گفت: ابالفضل از آذریان یاد گرفتم قسمت را من بار گناهان خودم را نکشیدم اما به روی شانه کشیدم علمت را فردا قلم عفو شود در صف محشر وقتی ببرد فاطمه دست قلمت را این نیز مقامی است غمت قسمت من شد ممنون خدایم که به من داد غمت را بگذار که در عشق تو این سینه بسوزد دم کن نفسم را که بخوانم دو دمت را "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد" شاعر: [شب نهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.04 - Shab 09 - H-Ashouraeian.Tehran - 02 - Abozar Biukafi - Zamzameh.mp3
10.67M
نذار که اسمم از قلم بیفته منم نمی‌دازم علم بیفته نیم‌ذارم تا وقتی زنده هستم چشم حرومی به حرم بیفته میرم کسی نمی‌رسه به گردم با بچه‌های تشنه وعده کردم سکینه و رقیه چش به راهن خداکنه دس خالی برنگردم به هر طرف زدم سرابو دیدم به علقمه رسیدم آبو دیدم یه لحظه بین موج آب فرات تصویر بچه ربابو دیدم آب فرات! چرا تو با ما نیستی؟! چرا مث تموم رودا نیستی؟! بچه های فاطمه تشنه موندن مگه تو مهریه زهرا نیستی؟ مشکو زدن امیدا نا امید شد از خجالت محاسنم سفید شد حسین ازت فقط یه خواهش دارم به بچه ها نگو عمو شهید شد خدا ثواب بی‌حسابم میده ساقی کوثر داره آبم میده حسین نمون میون این دشمنا طعنه‌هاشون داره عذابم میده شاعر: [شب نهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۴] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
از یک نسب بین عرب‌ها بی‌قرینی از یک نسب بین عجم‌ها بهترینی شکر خدا که مادر تو شهربانوست اینگونه پس تو بچه‌ی ایران زمینی گفتند علی‌اکبر شده شبه پیمبر قطعاً تو هم شبه امیرالمؤمنینی با تو نماز ما که زیبایی ندارد بین همه تنها تو زین العابدینی باید که در کرب و بلا زنده بمانی چون دست تقدیر خدا در آستینی بی‌تو از اسلام خدا چیزی نمی‌ماند زنده نگهدارنده‌ی ارکان دینی اشک و دعاهایت همه عین قیام است کذب است در یک گوشه سجاده‌نشینی دین خدا را با کلامت زنده کردی کفار را با حرف‌هایت بنده کردی غرق دعایی بین دریای مناجات بعد از علی هستی تو آقای مناجات از خواب غفلت شهر را بیدار کردی بیدار ماندی بس‌که در پای مناجات می‌خواستی مردم به دنیا دل نبندند بردی پس آنها را به دنیای مناجات همسایه‌هایت گفته‌اند از خانه تو؛ هر شب میاید صوت زیبای مناجات دل‌سردها را با دعا دلگرم کردی جمع‌اند مردم گِرد گرمای مناجات در آسمان پُر ستاره می‌درخشد ماه رخت در بین شب‌های مناجات گه‌گاه می‌خواندی دعایی جای روضه گه‌گاه خواندی روضه‌ای جای مناجات ذکر لبت «العفو یا رب» بود گاهی یا «وای زینب وای زینب» بود گاهی یک عمر غم خوردی و با غم گریه کردی هر روز و شب پشت‌سرهم گریه کردی با هر نفس گفتی «حسینم وا حسینم» از روز عاشورا دمادم گریه کردی پشتت شکست از روز عاشورا نشد راست پس سال‌ها با قامت خَم گریه کردی اشک تو یک سو اشک عالم سوی دیگر تو بیشتر از اهل عالم گریه کردی اشکت تمام ماه‌های سال جاری است خیلی ولی ماه مُحرم گریه کردی در کربلا با باغ گُل‌هایت چه کردند؟! با دیدن یک شاخه‌گُل هم گریه کردی بسیار گریه کردی اما روز آخر؛ گفتی برای عمه‌ات کم گریه کردی گفتی که در بازار بر زخمم نمک خورد گفتی که خیلی عمه جان ما کتک خورد شاعر: آقای [شب دوازدهم ۱۴۰۲.۰۵.۰۷] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.12 - Shab 17 - H-Sarollah.Rasht - 01 - Abouzar Biukafi - Rouzeh H-Qasem A - Edit.mp3
14.55M
وقتی دلم دارد هوای مجتبی را باید ببینم بچه‌های مجتبی را قاسم! تورا یک عمر بر دوشم گرفتم با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم تو اشبه الناس حسن هستی عزیزم اصلاً برادرجان من هستی عزیزم تحت حضانت بوده‌ای این سیزده سال دستم امانت بوده‌ای این سیزده سال خیلی برای مجتبی دلتنگ هستم از سوی دلبر نامه‌ای دادی به دستم روشن شده است از بوی یوسف سوی چشمم خط حسن را می‌گذارم روی چشمم زینب! حسن جان تذکره داده به قاسم خواهر ببین آیا زره داده به قاسم؟! قاسم! خدا را شکر که اینجا حسن نیست اینجا برای تو زره غیر از کفن نیست حالا که داری میروی شمشیر بردار دست خدا باشد به همراه تو سردار مثل حسن بستی عمو عمامه‌ات را با رفتنت بیچاره کردی عمه‌ات را رفتی و ازرق را سر جایش نشاندی جانم فدای آن رجزهایی که خواندی با مجتبی فرقی ندارد نعره‌هایت دارد حرم تکبیر می‌گوید برایت تو تازه دامادی عمو دورت بگردد از مرکب افتادی عمو دورت بگردد با سنگ‌ها دشمن تورا از پا در آورد عمه صدایت می‌زند برگرد برگرد زیر سُم مرکب صدایت در نیامد از دست من کاری برایت بر نیامد جان می‌دهی پیش من، این سخت است قاسم پا میکشی روی زمین سخت است قاسم زینب بیا که تازه دامادم رسیده زینب ببین قاسم عجب قدی کشیده زینب ببین با خون حنا بسته به مویش زینب بگو گریه کند دختر عمویش من میبرم در خیمه جسم پرپرش را زینب تو هم آرام کن پس مادرش را شاعر : آقای [شب هفدهم ۱۴۰۲.۰۵.۱۲] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn
Moharram 1402.05.15 - Shab 20 - H-Sarollah.Rasht - 01 - Abouzar Biukafi - Madh H-Abbas A - Edit.mp3
12.31M
گر بشود موقع عطای اباالفضل اهل کرم می شود گدای اباالفضل جذب خودش کرده و ربوده دلم را چهره‌ی جذاب و دل‌ربای اباالفضل حاجت خود را گرفته است یقیناً نذر کُند هر کسی برای اباالفضل زندگی او همه فدای حسین است زندگی ما همه؛ فدای اباالفضل جمله به جمله فقط حسین حسین است متن تمامی خطبه‌های اباالفضل روی زمین هرچه رد پای حسین است پشت سرش هست رد پای اباالفضل مطمئنم که شریک داغ حسین است گریه کند هر که در عزای اباالفضل روح مناجات ماست؛ حضرت عباس قبله‌ی حاجات ماست؛ حضرت عباس در همه عمر بی‌قرار حسین است زندگی‌‌اش تحت اختیار حسین است ماه بنی‌هاشم است اگر چه اباالفضل جذب حسین است و در مدار حسین است بهر دفاعِ حسین سینه سپر کرد سینه‌ی عباس پاسدار حسین است جان حسین از کسی گزند نبیند تا که اباالفضل در کنار حسین است تیغ حسین است هر دو دست اباالفضل دست اباالفضل ذوالفقار حسین است لحظه‌ی جان دادنش کنار شریعه دل نگران، چشم انتظار حسین است آه! اباالفضل بین علقمه افتاد بر روی دامان پاک فاطمه افتاد شاعی: آقای [شب بیستم ۱۴۰۲.۰۵.۱۵] کانال‌متن‌اشعارمداحی‌های @Biukafi_Matn