#روضه
#امام_سجاد_ع
از یک نسب بین عربها بیقرینی
از یک نسب بین عجمها بهترینی
شکر خدا که مادر تو شهربانوست
اینگونه پس تو بچهی ایران زمینی
گفتند علیاکبر شده شبه پیمبر
قطعاً تو هم شبه امیرالمؤمنینی
با تو نماز ما که زیبایی ندارد
بین همه تنها تو زین العابدینی
باید که در کرب و بلا زنده بمانی
چون دست تقدیر خدا در آستینی
بیتو از اسلام خدا چیزی نمیماند
زنده نگهدارندهی ارکان دینی
اشک و دعاهایت همه عین قیام است
کذب است در یک گوشه سجادهنشینی
دین خدا را با کلامت زنده کردی
کفار را با حرفهایت بنده کردی
غرق دعایی بین دریای مناجات
بعد از علی هستی تو آقای مناجات
از خواب غفلت شهر را بیدار کردی
بیدار ماندی بسکه در پای مناجات
میخواستی مردم به دنیا دل نبندند
بردی پس آنها را به دنیای مناجات
همسایههایت گفتهاند از خانه تو؛
هر شب میاید صوت زیبای مناجات
دلسردها را با دعا دلگرم کردی
جمعاند مردم گِرد گرمای مناجات
در آسمان پُر ستاره میدرخشد
ماه رخت در بین شبهای مناجات
گهگاه میخواندی دعایی جای روضه
گهگاه خواندی روضهای جای مناجات
ذکر لبت «العفو یا رب» بود گاهی
یا «وای زینب وای زینب» بود گاهی
یک عمر غم خوردی و با غم گریه کردی
هر روز و شب پشتسرهم گریه کردی
با هر نفس گفتی «حسینم وا حسینم»
از روز عاشورا دمادم گریه کردی
پشتت شکست از روز عاشورا نشد راست
پس سالها با قامت خَم گریه کردی
اشک تو یک سو اشک عالم سوی دیگر
تو بیشتر از اهل عالم گریه کردی
اشکت تمام ماههای سال جاری است
خیلی ولی ماه مُحرم گریه کردی
در کربلا با باغ گُلهایت چه کردند؟!
با دیدن یک شاخهگُل هم گریه کردی
بسیار گریه کردی اما روز آخر؛
گفتی برای عمهات کم گریه کردی
گفتی که در بازار بر زخمم نمک خورد
گفتی که خیلی عمه جان ما کتک خورد
شاعر: آقای
#آرش_براری
[شب دوازدهم
#محرم ۱۴۰۲.۰۵.۰۷]
کانالمتناشعارمداحیهای #حاج_ابوذر_بیوکافی
@Biukafi_Matn