🔺ستاره نورانی!
🌱ماه نهمی بود که علی اکبر را باردار بودم. صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم همسرم محمد علی خیره خیره به من نگاه می کند.
▪️با تعجب پرسیدم چه شده است؟
▫️گفت: خواب دیدم چیزی شبیه یک ستاره نورانی در آسمان به سمت خانه ما می آمد. آمد و آمد تا بالای خانه ما رسید. آن قدر نزدیک آمد که نورش همه خانه را در بر گرفت.
🔅گویا خورشید روی بام خانه ما آمده بود. نور همه خانه را فرا گرفته بود. گویا خانه ما می درخشید.
💢بعد ادامه داد: فکر می کنم این بچه ای که در رحم داری انسان مهمی خواهد شد. یک بنده خیلی خوب برای خدا.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی
#الهامات_و_عنایات
▫️راوی: شهر بانو شیرودی؛ مادر شهید
📚
#کتاب_بر_فراز_آسمان؛ صفحه ۱۱ و ۱۲
✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا
🇮🇷
@boreshha🇵🇸
🌍
http://www.boreshha.ir