در دیدگاه باغ کوه نشسته بودیم. عراقی ها گرای منطقه را داشتند و یک ریز آتش می ریختند. علی یک باره گفت: سعید! با این صدا کردنش فکر کردم زخمی شده گفتم چه می گویی؟ گفت: یادت هست قبل از انقلاب از مدرسه رفتیم سبزی مشهدی. دوران راهنمایی را می گفت که افتادیم داخل باغچه مشهدی، سبزی فروش محل و یک دسته کندیم و خوردیم. گفت: همین الان برو همدان و آن مرد را پیدا کن. یا بگیر یا پول تربچه ها را بده. به هر زحمتی بود پیدایش کردم. گفت: خوشِ حلالتان. راوی سعید چیت سازیان پسر عموی شهید کتاب دلیل؛ روایت حماسه نابغه اطلاعات عملیات سردار شهید علی چیت سازیان، نویسنده: حمید حسام، ناشر: سوره مهر، تاریخ چاپ: ۱۳۹۶- چاپ دوم (اول ناشر)؛ صفحه ۳۰ و ۳۱