🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺
🌺✨
🌺
#رمان_آنلاین_نهالآرزوها
#قسمت_۱۰۸۸
به قلم
#کهربا(ز_ک)
پوزخندی زد مثلا چه کارایی؟
_نمیدونم... ببین آدما بر حسب موقعیت و شرایطشون زندگیشونم تغییر میکنه
من قبلا که پولدار بودی برام مهم نبود از چه راهی پول در میاری ولی مهم بود درامد زیادی داشته باشی
اما الان دیگه برام مهم نیست چقدر درامد داری
نه اینکه اصلا مهم نباشهها... مهمتر از این نیست که تو از من دور نشی
اون مدتی که ازت دور بودم خیلی اذیت شدم
بقول خودت داداشم ساپورتم میکرد محبت میکرد
اما سر روی سنگ گذاشتن در کنار تو هزار بار میارزه به زندگی راحت در کنار خونوادم
میبینی که بدون اونام دارم زندگیمو میکنم نمیخوام بگم راحته، اتفاقا دلم لک زده برای مامانم اما در کنار تو بودن آرامش بیشتری رو برام داره
پس هر کاری بتونی برای من و این بچه بکنی من با کمال میل میپذیرم
ولی به این هم فکر کن که کاری نباشه که باعث شه حتی یه شب از من دورت کنه
_چی شده نهال یه جوری شدی منو مسخره میکنی؟
_نه به خدا... چه مسخره کردنی؟
من تازه از خواب غفلت بیدار شدم
میبینم کم بهت احترام میذاشتم.
میخوام جبران کنم برات
_دست بردار از این چرندیات ... تاج سر و سایه سر و تکیهگاه و چیه این جرت و پرتا؟
چشمام حلقهی اشک بست
سعی کردم بغضم رو فرو ببرم
_هر طور تو صلاح بدونی ولی من این جوری خیلی دوست دارم
همینطور که از زیر پتو بیرون میومد با ناراحتی و عصبانیت لب زد
_اگه با منه که صلاح نمیدونم پس تمومش کن این مزخرفات رو
از شدت ناراحتی دلم میخواست سرم رو به دیوار روبروم بکوبم
اما یاد حرفای استاد افتادم
هرجا کم آوردید به این فکر کنید که شما قدرتمندتر از این حرفایین و میتونید به نفس سرکشتون غلبه کنید
هروقت دلتون شکست یا عصبی شدید و خشم بهتون غلبه کرد بدونید نَفسِتونه که میخواد شمارو از موفقیت دور کنه
پس خشمم رو پس زدم
با چند تنفس عمیق و بیصدا تلاش کردم بغضی که توی گلوم لونه کرده رو هم مهار کنم
با صدای آروم سر بلند کردم
_چشم آقا نیما هر چی شما میگی
عصبی نگاهم کرد
_خوبه همین الان بهت گفتم. ازین مدل رفتارا خوشم نمیاد
لباسهاش رو تعویض کرد و از خونه خارج شد
کپی حرام
جمعه ها و تعطیلات رسمی پارت نداریم
@chatreshohada
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/chatreshohada/63589
✨🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺
🌺🌟
🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨
🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟🌺🌟
🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨🌺✨