روایت پیشرفت ایران
⭕ رؤیای فردا و مسیر روایت اکنون ۲
رؤیای فردا و مسیر روایت اکنون ۲ 🔸ما اگر بخواهیم تاریخ فرهنگی‌مان را بگوییم، تاریخ فرهنگی از کِی شروع می‌شود؟ و آدم‌هایش چه کسانی هستند؟ کل حرف ما در قصه روایت پیشرفت این است که ما با یک خلأ و فراموشی و یک غفلت و جهالت عظیمی نسبت به واقعیت بیرونی‌مان مواجه هستیم. در همین دهه هفتادی که می‌گوییم ما دچار غیبت می‌شویم، خاطرات آقای بهاروند را می‌خوانیم و می‌بینیم ایشان به خاطر این‌که برود در رویان و مسئله مردم را حل بکند، می‌گوید «دیدم پیگیری‌هایم به نتیجه نمی‌رسد تصمیم گرفتم بروم مشهد شاید توانستم پاسخم را از امام رضا بگیرم و چهل روز روزه نذر کردم» به فاصله ۱۰ سال بعد، همان آدم، ما را به دانش سلول‌های بنیادی می‌رساند. برای روایت درست این آدم، باید او را از خیلی قبل‌تر ببینیم و در مقطع‌های زمانی و ساحت‌های مختلف انسانی‌اش روایت کنیم. 🔸بدنه دلبستگان به انقلاب، آدم‌های فرهیخته و غیرفرهیخته ما، اصلاً با این جزئیات انقلاب را نمی‌شناسند. اگر می‌خواهیم رویا داشته باشیم، اول باید واقعیت الانمان را بشناسیم. از هر اصفهانی که می‌پرسم می‌دانی این شنگول و منگول رویان، گوسفندهای شبیه‌سازی شده، از کجا به دنیا آمدند؟ می‌گویند احتمالاً تهران، می‌گویم اصفهان به دنیا آمدند. آقای نصر را می‌شناسید؟ این کجا درس خوانده، کجا کارکرده و از کجا شروع کرده؟ چهار سال پیشش داشته در دانشگاه انگلیس درس می‌خوانده، پا شده آمده و بعد به این دستاورد بزرگ علمی رسیده است. موقعی که من می‌روم روایتش می‌کنم، همه ابعادش را می‌گویم؛ می‌بینم این آدم اربعین می‌رود، این آدم دوست صمیمی خانوادگی شیخ زکزاکی است، از اوایل دهه هفتاد همدیگر را در مکه دیده‌اند و با هم رفیق شده‌اند. این آدم ساحت‌ها و ابعاد مختلفی دارد. 🔸من می‌گویم آن آدم‌ها وجود دارند، احمدی‌روشن وجود دارد، بهاروند وجود دارد، آقای مهبودی و یعقوب‌زاده وجود دارند، صدها نفر دیگر وجود دارند و این‌ها هم همه‌شان دارند می‌جنگند و موانع و مخالفت‌های داخلی زیادی هم دارند. آمریکا اگر ژانر علمی تخیلی و رویایی دارد، پیشترش صدها فیلم بر اساس داستانِ واقعیتش دارد. درباره کسی که اولین عمل جراحی قلب را در آمریکا انجام داده است، با فاصله 10 سال فیلم ساخته است. در حالی رویا می‌سازد که پایش روی زمین واقعیتش هم هست و می‌گوید آدم‌هایی برای رویای آمریکایی تلاش کردند و الان هم دارند می‌کنند. اما در ایران چه کسی می‌داند که دکتر ماندگاری کیست؟ منِ دانش‌آموز اگر سال 72 می‌دانستم دکتر ماندگاری پیوند قلب کرده در ایران، رویای من خیلی وسیع‌تر می‌شد. 🔸ما نه یک فیلم در مورد معلم خوبمان داریم، نه در مورد دانشمندمان داریم، نه در مورد راننده تاکسی خوبمان داریم، در مورد هیچی فیلم نداریم. در هنر از همه این‌ها غفلت کردیم و هیچ کدامشان را روایت نکردیم. خب اگر این آدم‌ها بروند سراغ رویا، مالیخولیایی و ناامید می‌شوند یا نمی‌توانند تصویر درستی بسازند چون واقعیت جمهوری اسلامی را نمی‌بینند. 🔸جریان ترویج علم، پنجاه سال داشت مجله دانشمند درمی‌آورد. مثلا آمریکا می‌گفت ما روی یک جانور یا کِرم داریم کار می‌کنیم که قرار است پنجاه سال آینده، برگ‌های آبی را در مریخ بخورد! بعد آدمی که امتداد همان آدم غربی است، در ایران این را می‌کند طرح جلد مجله علمی کشور اما حاضر نیست که به کسی مثل آقای بهاروند ضریب بدهد. همان سالی که آقای نصر گوساله شبیه‌سازی‌شده رویانا را به دنیا آورده است، هیچ ترویج‌گر علمی او را روی جلد مجله داخلی‌اش نیاورده که آقای نصر تو چه می‌گویی. ولی روزنامه‌های خارجی می‌گویند دیگر قرار است اصفهان را به کاشی و هنر اسلامی قرن فلان نشناسیم، قرار است اصفهان را با تصویر دانش شبیه‌سازی آن بشناسیم؛ این‌ها اگر روایت شود، چقدر می‌‌تواند به دانش‌آموز من روحیه بدهد؟ 📍پژمان عرب - نشست‌های هم‌عزم در گفتمان‌سازی پیشرفت 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40979/ماهنامه-دانشمند @daneshmand_mag | مجله دانشمند