eitaa logo
روایت پیشرفت ایران
277 دنبال‌کننده
259 عکس
15 ویدیو
0 فایل
🌱 خانه هنر و رسانه پیشرفت 🌱مجله دانشمند (دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳) 🌱کتاب‌ها: 🔻از اتم تا بی‌نهایت 🔻دانش‌ورزی حاصلخیز 🔻مدیر شریف 🔻ترش شیرین ✍️ارتباط با ما: @pezhmanarab
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت پیشرفت ایران
⭕️ زبان فارسی در علم 2 افق‌های دانش‌بنیان  💎بخشی از متن⬇️
⭕️ زبان فارسی در علم 2 افق‌های دانش‌بنیان  💎بخشی از متن: 🔻شرکت‌های دانش‌بنیان یک فرصت استثنایی در تاریخ ما هستند که شئون پراکنده‌ی اقتصاد، فعالیت علمی و صنعت را در یک وحدت به نام زندگی و نظام مسائل مردم ایران مطرح کرده‌اند. این اتفاق مبارکی است؛ چراکه شما برای اولین‌بار قصه و روایتی در علم دارید و از سینمای دانش‌بنیان و علمی می‌شنوید. قصه را دست‌کم نگیریم. اگر فعالیت اداری علم در دانشگاه‌های ما قصه تولید نمی‌کند و چیزی برای روایت ندارد، یعنی از زندگی مردم غایب است و احتمالاً از آموختن به نقش‌آفرینی در علم گذر نکرده است. 🔻وقتی شما قصه دارید، یعنی جوانمردی، ایثار و شجاعت شما بر زبان مردم جاری شده و درخت تناور علم و فناوری ایرانی برای استقامت در طوفان حوادث و بی‌مسئولیتی‌ها جز به این ریشه نمی‌تواند تکیه کند. این قصه‌ها نه فقط برای مردم ما جذاب و بااهمیت است، بلکه به‌زودی برای کسانی که قصد درس‌آموزی از تجربه‌ی زیست‌بوم علم و فناوری ایران را دارند نیز قابل روایت و نمایش هنری است.از طرفی به مقام کشف، نام‌گذاری و راه‌هایی فکر کنید که دانشمند ایرانی در تحقیق و توسعه‌ی دانش‌بنیان تجربه می‌کند. اگر امیدی به جدی بودن زبان فارسی در جهان علم باشد، باید اینجا به دنبال آن گشت. 🔻ما باید به مفاهیم اقتصاد، قدرت پول ملی، به‌صرفه‌بودن، مزیت نسبی، فناوری‌های بالا و... دوباره فکر و مسیر تا امروز خود را بازخوانی کنیم به شکلی که موقعیت دانش‌بنیان را صرفاً صورت جدیدی از کسب‌وکارهای رایج نفهمیم. در این مسیر البته تنها هم نیستیم و دیگران هم به این فکر افتاده‌اند. این به رسمیت نشناختن در هیچ کجای دنیا بی‌هزینه نیست. در کشورهای درگیر توسعه‌نیافتگی این هزینه‌ها بیشتر از طرف داخل تحمیل می‌شوند چرا که این کشورها آنچنان درگیر ضرورت‌های هرروزی حکمرانی می‌شوند که از فکرکردن به آینده بازمی‌مانند. 🔻کشوری که ضرورت اندیش باشد، اصلاً به صلاح نمی‌بیند که از استیلای زبانی و فناوری غیر خارج شود. آیا امروز نگاه ما به شرکت‌های دانش‌بنیان استراتژیک و آینده‌نگر است یا اینها را در اعداد مسائل مختلف کشور می‌بینیم؟ هرکس وظیفه‌یی دارد. اهل‌قلم و اهل رسانه و هنر باید بدانند که اولاً نشان‌دادن اولویت کشور در این مسیر بسیار حیاتی است. همین‌طور روایت که خود از مهم‌ترین قدرت‌های نرم است، می‌تواند در درازمدت، معنی ساخت ایران و فناوری ایرانی را عوض کند.   🌐 لینک خرید اینترنتی مجله با ارسال به سراسر کشور https://ketab.inn.ir/product/40958/ماهنامه-دانشمند- 📱 خرید تلفنی: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ مردم، سرچشمه‌های واقعی اقتصاد و فناوری افق‌های دانش‌بنیان 💎بخشی از متن:
⭕️ مردم، سرچشمه‌های واقعی اقتصاد و فناوری افق‌های دانش‌بنیان 💎بخشی از متن: مردم چه کسانی هستند؟ شاید سؤال بی‌مورد به نظر آید؛ ولی این هم از آن سؤال‌هایی است که با همهمه‌ی سیاست و روشنفکری نیازمند بازنگری و روشنگری هستند بخصوص ازآنجاکه با سوءبرداشت‌ها و سوءتفاهم‌ها همراه شده‌اند و افق فهم و ارتباط با آن‌ها برای ما تیره شده است. 🔸واقعاً مردم چه کسانی هستند؟ آیا مردم به تعبیر روشنفکرها، توده‌هایی عامی و محکوم به تئوری‌های آنها هستند و خواسته‌های مردم، همان خواسته‌هاییست که روشنفکرها آن‌ها را نمایندگی می‌کنند؟ یا تعبیر مقابل آنها در اصولگرایی و نواصولگرایی که با نظر به حضور نخبگانی در قدرت، حکمرانی و اقتصاد، می‌خواهند ایده‌های حکمرانی خوبی را اجرا کنند و مردم را بعد از کسانی که محکوم این حکمرانی خوب آنها هستند، مستضعفین و کسانی می‌بینند که نیاز به کشیدن دست نوازش و در نظر گرفته‌شدن و انصاف در تصمیمات کلان دارند؟ 🔸ادعا اساساً این است که تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده است، هر دوی این مسیرها را به رسمیت نمی‌شناسد و مردم در این تاریخ، اثرگذار، ضروری و ستون فقرات حرکت یا سکون کشور هستند و این در راه پیشرفت، علم و فناوری و اقتصاد هم کاملاً صدق می‌کند. انقلاب اسلامی در نظر صاحب این قلم هرگز اتفاقی امکانی در میان اتفاقات تصادفی عالم نبوده است و فهم آن بدون نسبتی عمیق با تاریخ و حضور قدسی انسان بسیار سخت و نزدیک به غیرممکن است. چراکه این اتفاق به تعبیر اهالی نظر در زمان پایان ایدئولوژی‌ها به وقوع پیوست و این از نامه‌ی امام به گورباچف کاملاً مشخص است. 🔸همین‌طور این رویداد تاریخی و فراتر از انتظار، همواره گویی با نوعی آزادی و به رسمیت شناختن مردم در صحنه پیروز شده است. مثلاً می‌شود تصور کرد که بدون ایجاد فضایی برای حضور مردم در جنگ و نرم‌افزار انقلاب اسلامی که بسیج را ممکن ساخت، چقدر می‌شد به نیروی تخصصی نظامی برای حفظ ایران تکیه کرد. پس گویی مردم اساس پیروزی و فرم حضور انقلابی در عرصه‌های مختلف هستند. 🔸دو نوع آزادی وجود دارد."آزادی برای" و "آزادی از". آزادی انقلاب اسلامی هرچند که آزادی از خیلی چیزهاست، ولی سیاستی است عین دیانت که مردم آن به معنی "آزادی برای" افق یا آرمانی سیاسی بخشیدند. مسئله‌ی اساسی درباره‌ی مردم به رسمیت شناختن این" آزادی برای "است که امکان جهش‌های فراتر از انتظار و در دسترس را فراهم می‌کند. این فهم از «آزادی» برای حضور مردم در صحنه‌ی پیشرفت در ادامه این متن برای توضیح نسبت میان مردم، علم و فناوری، اقتصاد بسیار راهگشاست. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40979/ماهنامه-دانشمند 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ نوآوری برای آبادانی همه‌ی ایران دکتر اسدی فرد معاونت توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان معاونت علمی ریاست جمهوری 💎بخشی از متن: 🔸نوآوری فراگیر (Inclusive innovation) مفهوم جدید و نوپایی است که چند سالی است در دنیا مطرح‌شده و به‌صورت روزافزون در حال گسترش است. نوآوری فراگیر به این معناست که فناوری‌های جدید در تمامی بخش‌های جامعه به کار گرفته شود و منافع آن به تمام اقشار برسد. این نوع نوآوری، برای رشد و توسعه پایدار جامعه بسیار حائز اهمیت است و می‌تواند به ارتقای بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه جامعه کمک کند. 🔸برای مثال، به‌کارگیری فناوری‌های جدید در حوزه آموزش، می‌تواند به افزایش دسترسی به آموزش‌های به‌روز و همچنین برقراری عدالت آموزشی در کشور کمک کند یا حتی یک مرکز اقامتی بوم‌گردی می‌تواند مصداقی از نوآوری فراگیر باشد که در حوزه گردشگری ایجادشده و مردم روستایی از منافع آن بهره‌مند می‌شوند. باگذشت حدود 15 سال از شکل‌گیری زیست‌بوم علم و فناوری کشور لازم بود این زیست‌بوم فعالیتی جدی در راستای خدمت به عمده مردم کشور انجام دهد؛ ایده شکل‌گیری برنامه ملّی آبادیران نیز از همین‌جا شکل گرفت. حالا باید برای اجرای این ایده مدل مناسبی پیدا می‌کردیم. 🔸بگذارید با یک مثال توضیح بدهم، نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران ساخت که امسال وارد یازدهمین دوره خود خواهد شد از یک مدل کلی پیروی می‌کند: «تحریک تقاضا و ایجاد کشش بازار». درواقع پیدا کردن بازار مهم‌ترین معضلی است که شرکت‌های دانش‌بنیان با آن مواجه‌اند؛ از سوی دیگر با بررسی میدانی که در همان سال‌های اولیه برگزاری نمایشگاه ایران ساخت انجام دادیم متوجه شدیم بسیاری از مراکز پژوهشی، دانشگاه‌ها و شرکت‌های خصوصی نیز به این ابزار و تجهیزات دانش‌بنیان نیازمندند؛ بنابراین مدلی را برای ايجاد بازاري كه در آن شرکت‌ها بتوانند نيازهاي مراکز دانشگاهی را بشناسند و آن‌ها را تأمین كنند با برگزاري نمايشگاه تجهيزات و مواد آزمايشگاهي ایران ساخت توسعه دادیم مضاف برآنکه در این مدل معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، یارانه خریدی را نیز به خریداران از این نمایشگاه اختصاص می‌داد. 🔸اما برگردیم به آبادیران، این بار نیز باید مدلی برای ایجاد بازار برای شرکت‌های دانش‌بنیان و همچنین تسهیل خرید برای متقاضیان ایجاد می‌کردیم. با دستگاه‌هایی حاکمیتی و نهادهای حوزه محرومیت‌زدایی کشور وارد مذاکره شدیم. در رأس آن‌ها ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، کمیته امداد امام خمینی، بنیاد مستضعفان و البته نهادهایی مثل صندوق نوآوری و شکوفایی بودند و هرکدام مدل و بسته حمایتی منحصربه‌فردی تعریف کردند. به‌طور مثال موسسه دانشمند بنیاد مستضعفان طرح‌های دانش‌بنیانی که در مناطق هدف این بنیاد به کار گرفته می‌شوند، از 25 تا 100 درصد هزینه آن طرح را با توجه به معیارهایی پرداخت می‌کند. 🔸در مجموع، 20 نوع حمایت منحصربه‌فرد برای نمایشگاه آبادیران تعریف شد. در نهایت 300 شرکت دانش‌بنیان، خلاق و فناور به همراه 28 نهاد و مجموعه دولتی و حاکمیتی دست‌به‌دست هم دادند تا آبادیران به عنوان نهال یک شجره طیبه شکل بگیرد. این مشارکت و هم‌افزاییِ بین‌دستگاهی که شاید برای اولین بار در کشور اتفاق می‌افتاد و در نوع خود کم‌نظیر بود، این پیام را به همراه دارد که برای آبادانی یک کشور ابتدا باید هم‌صدا و همدل شویم آن موقع است که توانمندی‌ها و نقاط قوتمان هم چند برابر می‌شود. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40979/ماهنامه-دانشمند 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕ ساخت اجتماعی روایت پیشرفت
ساخت اجتماعی روایت پیشرفت 💠زهرا ابوالحسنی (مدیر گروه جامعه و پیشرفت پژوهشکده مطالعات فناوری) 🔸پیشرفت را اگر به معنای آن حرکت مستمر انقلاب و جامعه ما به سمت آرمان‌های اسلامی بدانیم، این حرکت مستمر وجود داشته است گرچه ممکن است در مقاطعی کند شده و یا از مسیر صحیح منحرف شده باشد. ما در انقلاب اسلامی داعیه‌ی حرکت جدید به سمت ایجاد جامعه پیشرفته اسلامی را داشتیم و اکنون این ذهنیت نسبت به روایت پیشرفت وجود دارد که انگار ما دنبال توجیه وضعیت موجود دستاوردهای چهل‌ساله خودمان هستیم. اسمش را هم می‌گذاریم امیدآفرینی؛ یعنی اینکه مردم بیایید بهتان نشان بدهم من چه کارهایی کرده‌ام و شما چون حواستان نبوده است و ندیدید، ناامید شده‌اید! 🔸به نظر من روایت پیشرفت اگرچه هدف امیدآفرینی را دارد ولی کارکردش این نیست. بلکه در روایت پیشرفت و با مرور مسیر طی‌شده، دو هدف اصلی دیگر که گفتمان‌سازی و تولید اندیشه بومی است، حاصل می‌شوند. در کارکرد گفتمان‌سازی، دغدغه‌ راوی این است که مردم را با تفصیل بیشتری نسبت به قله آگاه کند و برای دعوت به پیمودن مسیر سخت صعود، ناچار است دشواری‌هایی را که پشت سر گذاشته شده مرور کند تا برای ادامه راه، ایجاد اعتماد‌به‌نفس کند. در کارکرد تولید اندیشه بومی، راوی مرور و بررسی می‌کند که کدام مسیر و ایده‌ها و الگوها ما را به قله نزدیک و کدام‌ یک ما را دور کرده است. من هر دو کارکرد را به معنای ارتقای وضع موجود و در تکمیل دعوت به مشارکتی که برای روایت پیشرفت قائل هستیم، می‌دانم. 🔸وقتی می‌گوییم منشأ روایت پیشرفت سیاست است، انگار کارکرد روایت را همان توجیه و بازتولید وضع موجود و حالت استغنا دیده‌ایم. اما خیلی قبل‌تر از اینکه حاکمیت بخواهد به روایت پیشرفت ورود پیدا بکند، یک سری جریان‌های فرهنگی و اتفاقاً مردمی بوده‌اندکه با همان دغدغه‌های گفتمان‌سازی پیشرفت و تولید تجربه بومی، به بحث ساخت روایت پیشرفت ورود کرده بودند. دلیل ورودشان هم این بوده است که دیدند بحث الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با نگاه قبلی جلو نمی‌رود چون توجهی به واقعیت‌ها و تجربه‌ها ندارد. قطعا ما هر تجربه‌ای را که در انقلاب اتفاق افتاده باشد، تجربه پیشرفت نمی‌گوییم، ولی می‌شود چیزهایی را پیدا کرد که تا حدی بومی و کارآمد هستند و حتی به قصد تبیین، به سراغ بازخوانی پسرفت‌ها هم رفت. 🔸برای اینکه این فهم را در تعداد بیشتری تولید کنیم، باید یک فضای جدی تعامل میان شبکه نویسندگان و نشردهندگان این روایت‌ها و گفتگو و نقد آثار روایت پیشرفت ایجاد کنیم. باید یک جمع پیشرانی نسبت به این مسئله جدی امروز انقلاب اسلامی فهم پیدا بکند و وسط صحنه بیاید و در مرحله بعد، گسترش پیدا بکند. غیر از این دو، ما باید چرخه‌ای متفاوت برای تولید اندیشه و تبیین متفاوت از عرصه پیشرفت را بازتعریف کنیم تا بتوانیم نگاهمان به پیشرفت را تغییر داده و آن را به صحنه جهاد تمدنی ارتقا بدهیم؛ مشابه آن کاری که امام خمینی در مورد دفاع مقدس انجام داده و آن را از یک جنگ نظامی دو همسایه، به مبارزه اسلام و کفر معنا کردند. اگر بتوان پیشرفت را به عنوان عرصه جهاد متعیّن امروزمان نشان داد، آن‌وقت هرکسی، از زن خانه‌دار و معلم و کشاورز تا دانشمند و فناور، می‌تواند نسبت خودش را با این صحنه جدید ترسیم کند. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
مردم، فناوری و تولید را به‌هم می‌رسانند 💠بخشی از متن⬇️
مردم، فناوری و تولید را به‌هم می‌رسانند 💠بخشی از متن: 🔸مهندس نجات‌بخش نقل می‌کند که پس از تولید دستگاه ایکس‌ری کانتینری و راه‌اندازی آن همچنان میل به واردکردن نسخه چینی کار یا استفاده از مونتاژهای بی‌کیفیت داخلی بسیار زیاد بوده است. حتی با این که سیستم نرم‌افزاری و کنترل دستگاه از نمونه‌های مشابه بهتر بوده است و به‌تازگی مجهز به هوش مصنوعی کشف روش‌های مخفی‌سازی قاچاق هم شده است و حتی در کارکرد روزانه و تعداد اسکن نیاز به تعمیر و ازکارافتادگی کالا هم بسیار از نمونه چینی بهتر عمل کرده، باز هم گمرک برای واردات 15 دستگاه دست‌به‌کار می‌شود که البته جلوی این کار گرفته می‌شود. 🔸در همین حوالی است که مهندس نجات‌بخش دوباره با حضرت آقا درباره این دستگاه گفت‌وگو می‌کنند و به اطلاع ایشان می‌رساند که گمرک برای خرید این دستگاه پول ندارد (ریال ندارد؛ ولی ارز دارد) و در این حالت حتی وقتی جنس ایرانی هم بهتر عمل می‌کند، به صرفه است که دستگاه را وارد کنند. آقا در پاسخ نکته‌ای می‌گویند که راه شرکت را به سمت حل کامل مسئله قاچاق هموار می‌کند: "به آنها قسطی بدهید یا خودتان نصب کنید." این جمله مقدمه‌ای برای حضور مردم در عرصه کنترل قاچاق و سرمایه‌گذاری و راه‌اندازی و خدمات دستگاه فناورانه‌ای شد که با توجه به قیمت آن به نظر نمی‌رسید امکان حل‌شدن کامل مسئله به‌صورت واردات در دسترس باشد. 🔸 شرکت بهیار صنعت پیشنهاد قراردادهای سرمایه‌گذاری BOO را داد و توانست راه جدیدی را در حوزه رفع نیازهای کشور ارائه نماید. قرارداد BOO یعنی این که مردم و سرمایه‌گذاران هرکدام متناسب با پول و سرمایه‌ای که در دسترس دارند، بخشی از سهام دستگاه را می‌خرند و خود نصب می‌کنند و حتی خود دستگاه ایکس ری را راه‌اندازی می‌کنند و از هر کامیون یا کانتینر هزینه‌ای دریافت می‌کنند و سود این فعالیت به خود آن مردم بر می‌گردد. این یک نمونه‌ی برجسته از طراحی و ساخت و البته راه‌اندازی و اداره‌ی تکنولوژی حتی در حوزه حساسی که امنیت ملی را تضمین می‌کند، توسط مردم در مراحل مختلف است؛ بخش خصوصی، فرزندان مردم که در دانشگاه متخصص شده‌اند و در تحقیق و توسعه‌ی دانش‌بنیان‌ها، فناوری توسعه داده‌اند و در نهایت صاحبان سرمایه‌های خرد و وسیع که امکان حرکت معناداری برای پیشرفت ایران پیدا کرده‌اند. 🔸در این مثال شما می‌توانید ببینید که چگونه تولید اعتبار دولت در فناوری (گرنت) به‌جای تورم بیشتر، همچون اسفنج، نقدینگی را از کف میدان جمع می‌کند و حتی به کمترشدن تورم می‌انجامد، از طرفی شاهد تولید ارزش در فناوری و تحقیق و توسعه با مقدار کمی سرمایه‌گذاری هستیم و می‌توانیم بزرگ‌تر شدن کیک اقتصاد کشور را در این نمونه‌ی طراحی و توسعه فناوری ببینیم. از سال 1398 تا به امروز این سامانه‌ها با مدل قراردادهای ساخت، بهره‌برداری و مالکیت (BOO ) در گمرکات بندر شهید رجایی، دوغارون، ماهي رود، آستارا، چابهار، ریمدان و دیر مشغول است و از این طریق خدمات باکیفیتی در اختیار گمرک جمهوری اسلامی قرار گرفته است. در حال حاضر این مدل به‌عنوان یکی از موفق‌ترین مدل‌های مشارکت مردمی در حوزه فناوری بالا محسوب می‌شود. 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕ رؤیای فردا و مسیر روایت اکنون ۲
رؤیای فردا و مسیر روایت اکنون ۲ 🔸ما اگر بخواهیم تاریخ فرهنگی‌مان را بگوییم، تاریخ فرهنگی از کِی شروع می‌شود؟ و آدم‌هایش چه کسانی هستند؟ کل حرف ما در قصه روایت پیشرفت این است که ما با یک خلأ و فراموشی و یک غفلت و جهالت عظیمی نسبت به واقعیت بیرونی‌مان مواجه هستیم. در همین دهه هفتادی که می‌گوییم ما دچار غیبت می‌شویم، خاطرات آقای بهاروند را می‌خوانیم و می‌بینیم ایشان به خاطر این‌که برود در رویان و مسئله مردم را حل بکند، می‌گوید «دیدم پیگیری‌هایم به نتیجه نمی‌رسد تصمیم گرفتم بروم مشهد شاید توانستم پاسخم را از امام رضا بگیرم و چهل روز روزه نذر کردم» به فاصله ۱۰ سال بعد، همان آدم، ما را به دانش سلول‌های بنیادی می‌رساند. برای روایت درست این آدم، باید او را از خیلی قبل‌تر ببینیم و در مقطع‌های زمانی و ساحت‌های مختلف انسانی‌اش روایت کنیم. 🔸بدنه دلبستگان به انقلاب، آدم‌های فرهیخته و غیرفرهیخته ما، اصلاً با این جزئیات انقلاب را نمی‌شناسند. اگر می‌خواهیم رویا داشته باشیم، اول باید واقعیت الانمان را بشناسیم. از هر اصفهانی که می‌پرسم می‌دانی این شنگول و منگول رویان، گوسفندهای شبیه‌سازی شده، از کجا به دنیا آمدند؟ می‌گویند احتمالاً تهران، می‌گویم اصفهان به دنیا آمدند. آقای نصر را می‌شناسید؟ این کجا درس خوانده، کجا کارکرده و از کجا شروع کرده؟ چهار سال پیشش داشته در دانشگاه انگلیس درس می‌خوانده، پا شده آمده و بعد به این دستاورد بزرگ علمی رسیده است. موقعی که من می‌روم روایتش می‌کنم، همه ابعادش را می‌گویم؛ می‌بینم این آدم اربعین می‌رود، این آدم دوست صمیمی خانوادگی شیخ زکزاکی است، از اوایل دهه هفتاد همدیگر را در مکه دیده‌اند و با هم رفیق شده‌اند. این آدم ساحت‌ها و ابعاد مختلفی دارد. 🔸من می‌گویم آن آدم‌ها وجود دارند، احمدی‌روشن وجود دارد، بهاروند وجود دارد، آقای مهبودی و یعقوب‌زاده وجود دارند، صدها نفر دیگر وجود دارند و این‌ها هم همه‌شان دارند می‌جنگند و موانع و مخالفت‌های داخلی زیادی هم دارند. آمریکا اگر ژانر علمی تخیلی و رویایی دارد، پیشترش صدها فیلم بر اساس داستانِ واقعیتش دارد. درباره کسی که اولین عمل جراحی قلب را در آمریکا انجام داده است، با فاصله 10 سال فیلم ساخته است. در حالی رویا می‌سازد که پایش روی زمین واقعیتش هم هست و می‌گوید آدم‌هایی برای رویای آمریکایی تلاش کردند و الان هم دارند می‌کنند. اما در ایران چه کسی می‌داند که دکتر ماندگاری کیست؟ منِ دانش‌آموز اگر سال 72 می‌دانستم دکتر ماندگاری پیوند قلب کرده در ایران، رویای من خیلی وسیع‌تر می‌شد. 🔸ما نه یک فیلم در مورد معلم خوبمان داریم، نه در مورد دانشمندمان داریم، نه در مورد راننده تاکسی خوبمان داریم، در مورد هیچی فیلم نداریم. در هنر از همه این‌ها غفلت کردیم و هیچ کدامشان را روایت نکردیم. خب اگر این آدم‌ها بروند سراغ رویا، مالیخولیایی و ناامید می‌شوند یا نمی‌توانند تصویر درستی بسازند چون واقعیت جمهوری اسلامی را نمی‌بینند. 🔸جریان ترویج علم، پنجاه سال داشت مجله دانشمند درمی‌آورد. مثلا آمریکا می‌گفت ما روی یک جانور یا کِرم داریم کار می‌کنیم که قرار است پنجاه سال آینده، برگ‌های آبی را در مریخ بخورد! بعد آدمی که امتداد همان آدم غربی است، در ایران این را می‌کند طرح جلد مجله علمی کشور اما حاضر نیست که به کسی مثل آقای بهاروند ضریب بدهد. همان سالی که آقای نصر گوساله شبیه‌سازی‌شده رویانا را به دنیا آورده است، هیچ ترویج‌گر علمی او را روی جلد مجله داخلی‌اش نیاورده که آقای نصر تو چه می‌گویی. ولی روزنامه‌های خارجی می‌گویند دیگر قرار است اصفهان را به کاشی و هنر اسلامی قرن فلان نشناسیم، قرار است اصفهان را با تصویر دانش شبیه‌سازی آن بشناسیم؛ این‌ها اگر روایت شود، چقدر می‌‌تواند به دانش‌آموز من روحیه بدهد؟ 📍پژمان عرب - نشست‌های هم‌عزم در گفتمان‌سازی پیشرفت 🌐 لینک خرید اینترنتی: https://ketab.inn.ir/product/40979/ماهنامه-دانشمند @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ از تجربه تا علم در بوم انسانی خودمان ۱   💠 بخشی از متن⬇️
⭕️ از تجربه تا علم در بوم انسانی خودمان ۱   💠 بخشی از متن: 🔸یکی از تجربه‌های جمعی بسیار مهم ما در طول حیات انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی است که خود معدنی است از تجربه‌ها؛ و یکی از موضوعات کلانی که هنوز از این معدن قابل‌استخراج است تجربه‌های «چگونگی کار جمعی» است. در جهاد سازندگی افرادی که هدف خود را سازندگی انتخاب کردند شعار خود را «همه با هم» قراردادند و با هم کار کردن را تجربه کردند؛ و در این میان الگو یا الگوهایی را برای نحوه فعالیت‌ها و روابط بین خودشان ایجاد کردند. با تقریبی نزدیک به‌یقین می‌توان گفت این الگوها بومی بوده‌اند چرا که عمدتاً افرادی این تشکیلات را ایجاد کردند و تجربه‌ها را رقم زدند که خود در ساختارهای رژیم گذشته فعالیت نکرده‌اند و نیز غالباً تحصیلات دانشگاهی مرتبط با مدیریت نداشتند. 🔸کتاب «رسم جهاد» روایت‌هایی از تجربه‌های کار جمعی در جهاد سازندگی به روایت مرحوم حسینعلی عظیمی است. مرحوم عظیمی که از باسابقه‌ها و مدیران مهندسی جنگ جهاد بودند در سال‌های پایانی عمر شریفشان تلاش کردند تا راه و رسم جهاد و الگوی تجربه‌شده بچه‌های جهاد سازندگی را برای نسل حاضر و همچنین آیندگان به ودیعه بگذارند. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب آورده شده است. نحوه شروع یک فعالیت در جهاد 🔸تشکیلات جهاد اول از نفر شروع می‌شد. کاری که از یک نفر شروع نمی‌شد، هیچ وقت بعدها منجر به تشکیل واحد و سپس کمیته نمی‌شد.  آن نفر در مقابل شورا امتحان خود را پس می‌داد، بعد از دو سه هفته فعالیت، میزان مورد اعتماد بودن و حد و اندازه‌اش معلوم می‌شد. بعد از این او اعلام می‌کرد که دو نفر دائم می‌خواهد تا مسئولیت دو بخش کار را به عهده بگیرند و با آنها تشکیل واحد می‌داد. کسی که به جهاد می‌آمد و در حوزه‌ای تخصصی داشت اجازه داشت هرآنچه که برای جهاد و خودکفایی، هدف اصلی جهاد، لازم می‌داند انجام دهد. شروع به فعالیت می‌کرد، کار را تعریف می‌کرد، برای آن منابع مالی و امکانات پیدا می‌کرد، کمک‌های مردمی جذب می‌نمود و کار را انجام می‌داد. 🔸وقتی فعالیت‌های واحد افزایش می‌یافت پول زیادی باید خرج می‌کرد و روزی ده تا 20 درخواست به شورا ارائه می‌کرد. از طرفی شورای مرکزی نمی‌توانست هر روز با 10 واحد ارتباط داشته باشد چون چندان هم اهل نشستن نبودند و می‌خواستند بازدید کنند. در نتیجه، عملا کار آن واحدها زمین می‌ماند. در این حالت و هنگامی که شورا از طرق مختلف از جمله سرکشی‌های مداوم روابط عمومی و نماینده امام می‌فهمید که کار واحد ضرورت دارد، آن واحد با تصمیم شورا تبدیل به کمیته می‌شد. یا این که چند واحد مرتبط با یکدیگر تبدیل به یک کمیته می‌شدند. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ از تجربه تا علم در بوم انسانی خودمان ۲   💠 بخشی از متن⬇️
⭕️ از تجربه تا علم در بوم انسانی خودمان ۲   💠 بخشی از متن: 🔸یکی از تجربه‌های جمعی بسیار مهم ما در طول حیات انقلاب اسلامی که ارزش الگوگیری دارد، جهاد سازندگی است. پیش از آنکه به مطالعه و استخراج این تجربه‌ها و الگوها بپردازیم، به‌طورکلی باید انتظار داشت که فضای فرهنگی و اعتقادی کسانی که در دنیا اهدافی متعالی دارند، سبک مدیریت جداگانه‌ای بطلبد و حتی دور از انتظار نیست در چنان تجربه‌هایی، مفهوم مدیریت عوض شود و یا توسعه یابد. با بازخوانی تجربیات جهاد از زبان حسینعلی عظیمی در کتاب «رسم جهاد۱» می‌توان به جنبه‌های جالبی از شیوه مدیریت انسانی متفاوت آن دست یافت. ساختار شورایی 🔸ساختار جهاد در همه سطوح شورایی بود، شورای مرکزی، شورای استان، شورای شهرستان و کسی رئیس بقیه نبود. شورا ایجاد شده بود و همه باید با هم مشورت می‌کردند و این مشورت باعث رشدشان می‌شد. شخصی که مسئول کمیته فنی بود ابتدا اطلاع خاصی از روابط عمومی نداشت یا شخصی که مسئول مالی بود هیچ چیز از کشاورزی نمی‌دانست، اما درباره حوزه‌های کاری همدیگر صحبت می‌کردند تا از این موضوعات اطلاع پیدا کنند و بتوانند به هم کمک برسانند. یکی از اعضای شورا می‌گفت من فلان چیز را می‌خواهم، بقیه اعضا درباره علت نیاز سوال می‌کردند و او باید توضیح می‌داد تا اطمینان و اعتماد لازم را ایجاد کند. این مشورت‌ها باعث سریع‌ترین نوع آموزش در مدیریت جهادی می‌شد. 🔸مسائلی که مربوط به عموم نیروهای جهاد بود، باید در شورای هماهنگی تصویب می‌شد. کسی نمی‌توانست به تنهایی بخش‌نامه صادر کند چون اگر در مقابل آن مقاومت به وجود می‌آمد، اجرایی نمی‌شد. بنابراین افراد باید توجیه می‌شدند تا بخش‌نامه‌ای اجرایی شود. «شورای هماهنگی» از ابداعات جدید در جهاد بود که متاسفانه سران جهاد پس از وزاتخانه‌شدن قدرش را ندانستند. ولی ابتکار خیلی خوبی بود، معمولا هفتگی یا دو هفته یک بار تشکیل می‌شد. البته در جبهه‌ کمتر شورای هماهنگی را تشکیل می‌دادیم چون سیستم بیشتر فرماندهی بود. شورای هماهنگی بچه‌هایی را که عقب بودند بالا می‌کشید و آن‌هایی که خیلی بالا رفته بودند ولی متوجه نمی‌شدند پایین چه خبر است، پایین می‌آورد. انسان مدار بودن ساختار 🔸جهاد ساختاری شکل داد که هدفش آباد‌کردن و خدمت بود؛ اگر نیروها تخصص نداشتند، مشکل را با آوردن متخصص حل می کردند. به دانشگاه می‌رفتند و التماس می‌کردند، جهاد می‌خواهد سدی بسازد، شما در این زمینه صاحب تخصص هستید، اگر امکان دارد مساعدت کنید. آزادی عمل و هدف مشترکی که در جهاد وجود داشت، باعث می‌شد نیروهای فعال در جهاد، بر سر ساختار با هم توافق کنند. کمیته‌های تخصصی هم برحسب اینکه هر کدام از جهاد استان‌ها چه نیروهایی داشتند تشکیل می‌شد. در حقیقت سازمان جهاد به جای سازمان‌مدار بودن، انسان‌مدار بود. نگاه می‌کرد چه نیرویی دارد و بعد بر اساس توانایی او ساختار را تشکیل می‌داد. @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
📌 گفتمان انقلاب اسلامی و خلق کارآمدی مدیریتی ۱
📌 گفتمان انقلاب اسلامی و خلق کارآمدی مدیریتی ۱  واکاوی نسبت کارآمدی مدیریتی ، اداری و سازمانی با گفتمان انقلاب اسلامی با نگاهی به کارنامه کاری مرحوم دکتر خالدی   💠کتاب جولان جوانمرد خاطرات شفاهی مرحوم دکتر خالدی شامل مقاطع مختلف زندگی ایشان از جوانی تا دوران انقلاب و خدمت در مسئولیت‌های کلان کشوری در سازمان‌ها و وزارتخانه‌های مختلف است. کتاب زندگینامه دکتر خالدی در بزنگاه خاصی منتشرشده است؛ در زمانه‌ای که برساخت رسانه‌ای ناکارآمدی در جامعه شیوع پیداکرده است و توالی این ناکارآمدی‌ها و شرایط اقتصادی اجتماعی همراه با هجمه رسانه‌ای براندازان، این سوالات را برای جوانان مطرح می‌کند که آیا جمهوری اسلامی دچار ناکارآمدی ذاتی و ماهیتی است؟ آیا گفتمان انقلاب اسلامی از تحقق آرمان‌ها در ساحت واقعیت و مدیریت کشور ناتوان است؟ کتاب جولان جوانمرد را می‌توان پاسخی شایسته به این پرسش‌ها و از جنسی متفاوت با پاسخ‌های آماری قلمداد کرد.   رویش‌های انقلاب  🔸بزرگ‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، رویش انسانی است و مرحوم خالدی را می‌توان از دستاوردهای بزرگ انسانی در عرصه مدیریتی و اداری دانست. شدت خلوص و مجاهدت شبانه‌روزی در کنار فرار از شهرت بدون معذوریت امنیتی باعث شد که ایشان تا زمان فوت در سال 96 گمنام باقی بماند. روایت‌های جذاب و متنوعی از شدت پاک دستی، قاطعیت، پاک دستی، منش اجتماعی و اداری، روش و منش مدیریتی علمی و اقتضایی، فضیلت‌های اخلاقی ایشان در جای‌جای کتاب بیان شده است که خواندن کتاب را شیرین می‌کند. 🔸نحوه مدیریت ایشان به‌عنوان یک نمونه مدیریت اداری بومی مؤثر و کارآمد باید در علوم اجتماعی و رشته‌های مدیریت تجزیه‌وتحلیل شود و به تجلیل اکتفا نکرد. نحوه رویش خالدی‌ها و منش و روش ایشان نباید شخصی قلمداد شود و باید منش و روش ایشان در مدیریت به ساختار و قاعده امور تبدیل بشود و در اصلاح بوروکراسی استفاده شود. به‌طورکلی و ساختاری، عرصه مدیریت دولتی تا حد امکان به‌گونه‌ای طراحی شود تا مخلصین که طمع قدرت و ثروت ندارند به مناسب مدیریت در جمهوری اسلامی برسند؛ یعنی طراحی سیستم اداری و مدیریتی بر مبنای جذابیت‌زدایی، امتیاززدایی، اشرافیت‌زدایی و رانت‌زدایی از مناصب دولتی باشد؛ تا هر کس به طمع کسب ثروت از سمت اداری و بخش دولتی است، ناامید شود و در بخش خصوصی انگیزه و تلاش خود را متمرکز کند. شاگردی در مکتب امام 🔸عمده مدیران جهادی و توانمند ما خروجی مکتب اخلاقی امام خمینی و علمای اخلاق دوران انقلاب هستند. دکتر خالدی هم در انس با علمای انقلابی و اساتید اخلاقی چون آیت‌الله مرحوم مهدوی کنی، بر خودسازی اسلامی دغدغه و انس داشتند. اینجاست که نقش نهادهای فرهنگی و تربیتی و جامعه روشن می‌شود. مرحوم خالدی در فرهنگ برابری‌خواهانه و ضداشرافیت ابتدای انقلاب، جوانی را با انس بافرهنگ اسلامی و خودسازی و اخلاقی گذرانده بود و این شهوات را در خود کشته بود؛ این مسئله اهمیت خودسازی را قبل از قبول مسئولیت در ساخت سیاسی مدیریتی جمهوری اسلامی را می‌رساند. (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
فیزیک، فلسفه، عرفان و آنگاه خون 💠بخشی از متن⬇️
فیزیک، فلسفه، عرفان و آنگاه خون 💠بخشی از متن: 🔸شهید فخری‌زاده در نقاط ربط فیزیک با فلسفه و در حلقه وصل "فلسفه علم" و معرفت‌شناسی با مشکلات انسان و نیازهای حیات، درگیر تألیف کتاب‌هایی بود و می‌پرسید چرا نهاد فلسفه اسلامی در صحنه نیست و تفریع فروع نو نمی‌کند؟ چرا تأثیر آن در علوم تجربی و علوم انسانی به درستی برای دانشجویان "فلسفه علم"، تبیین نشده و فیلسوفان این عصر، تن به رویارویی جدی با مسائل بنیادین علم نمی‌دهند؟ کجایند مقالاتی که با مبانی فلسفه اسلامی به نقد تفسیرهای فلسفی ناشی از علوم بپردازند؟ چرا فیلسوفان امروز غالباً به ذکر مصادیق و مثال‌های تازه، اکتفا کرده و مثلاً در تدقیق و تجزیه روایت فلسفی از هستی نکوشیده‌اند؟ حال آنکه فلسفه غرب با مبانی متشتت معرفت‌شناختی، در معرکه حاضر و با علوم، در تعامل زنده است و با هر چالشی، نحله‌ای زاده و صاحب اولاد مشروع و نامشروع بسیاری شد و بر روند علوم و تطبیق یافته‌ها با سبک زندگی، ایفای نقش کرد؟ انیشتین گفت نظریه "نسبیت"، آنقدر میوه می‌دهد که خود دیگر آن را نمی‌فهمم. در این لحظه به یاد آوردم اینها بخشی از سوالاتی بود که سال گذشته در فیضیه و در دانشگاه تهران پرسیدیم و یکی در قم آن را دروغ و تضعیف حوزه خواند و دیگری در تهران، آن را خارج از محدوده علم! و دانشگاه دانست. 🔸شهید محسن، فیزیک و فلسفه را به نحوی مرتبط می‌دید که اگر مرز آنها رعایت شود یکدیگر را خوراک داده و حتی اصلاح می‌کنند گرچه ابزارهایی کاملاً متمایز و حیطه‌ای مستقل دارند. در رمزگشایی شهید دکتر فخری‌زاده، وقتی "ایدئولوژی" بر "جهان بینی" و جهان بینی بر "شناخت"، مبتنی است و وقتی مؤثرترین ابزار شناخت، تجربه حسی است (از تعبیر تعمیم یافته "مشاهده" برای حس بهره می‌برد)، چرا نقش فیزیک در "شناخت"، دست کم گرفته شود؟ فیزیک، دریچه‌ای راهگشا به سوی چشم‌اندازی بی‌نظیر در مشاهده آفاق است چنانچه زیست‌شناسی و علومِ ‌شناختی که توسعه‌یافته‌ی علم‌النفس است، شأنی چون فیزیک دارند و البته این ارتباط‌ها نباید مرز و وظایف علوم را در هم ریزد و نسبیت‌زدگی به معنای نادرست آن، مایه اغتشاش در علم و فلسفه شود. 🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com 📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195 @daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۱ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت بخشی از متن: 🔸از جمله مهم‌ترین و سترگ‌ترین موانع ما در مسیر پیشرفت و اندیشیدن بدان، بلیه انتزاع‌اندیشی است. اندیشیدن درباره پیشرفت منهای ملاقات با واقعیت عبارت است از «بحث‌های ذهنی» و «مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات» که امکان خلق نظریه و ایده را از ما گرفته است. در نتیجه می‌بینیم گاهی حاصل پژوهش‌ درباب پیشرفت در عالی‌ترین سطوح، به انشاهای توتولوژیک و کلی‌گویی‌های بی‌حاصل و کلامی می‌ماند. برای توضیح بیشتر مرور یک تجربه تلخ، خالی از لطف نیست. چند سال قبل از سوی یک مرکز پژوهشیِ رسمی متنی منتشر شد که عنوان «سند پایه الگوی پیشرفت» را یدک می‌کشید و با عناوین مجعولی از این دست توصیف و تجلیل می‌شد. 🔸متن مملو بود از جملاتی از این قبیل که «تحقق ارزش‌ها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است»؛ انبوهی از کلیات انتزاعی و این‌همان‌گویی‌ که می‌توانستند بخشی از یک خطبه ملال‌آور و محافظه‌کارانه در ظهر جمعه باشند اما محصول سال‌ها پژوهش یک و یا شاید یک سلسله از مراکز پژوهشی معظم بودند! در متن مذکور این جملات به عنوان مبانی جامعه‌شناختی و مبانی ارزش‌شناختی الگوی پیشرفت توصیف شده بودند. جملاتی که البته مبانی و جامعه‌شناختی نبودند اما شاید در آن متن آمده بودند تا به ما بگویند ببینید ترکیب‌هایی همچون «مبانی جامعه‌شناختی»، که روزگاری برای راه‌حل یک مسئله خلق شده بودند، امروز به چه اوضاعی دچار شده و چگونه خود بخشی از مسئله شده‌اند. 🔸گفتگو درباره پیشرفت، با فروماندگی در اقتضائات رتوریک و تئوریک دوران پیش از انقلاب ممکن نیست. «تحقق ارزش‌ها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است» شاید نیم قرن پیش از این، بخشی از یک خطابه یا ایده جذاب دینی بود. گرچه همان زمان هم چنین نگرشی لزوما بخشی از الهیات انقلاب اسلامی نبود اما اکنون که سال‌ها از تجربه پیشرفت انقلاب اسلامی گذشته، چنین گزاره و نگرشی، نه تنها بخشی از پایه‌های نظری لازم برای پیشرفت جمهوری اسلامی نیست بلکه چه بسا بخشی از مهم‌ترین بن‌بست‌های پیش روی ایده پیشرفت اسلامی ایرانی باشد. 🔸القصه رهبر انقلاب در ابلاغی نوشتند که متن مذکور طی دو سال و در یک جمهوری معرفتی به بحث گذاشته شود، پس از آن جمع‌بندی شده و از ابتدای قرن پانزدهم به اجرا گذاشته شود. اکنون چندین سال از آن زمان گذشته و هنوز خبری نشده و مگر قرار بود خبری شود؟ ابلاغ رهبر انقلاب، در جایی بر زمین ماند که خبری از مقصران همیشگی، لیبرال‌ها و تجددزدگان نبود. شاید به این دلیل که اثبات کند برای ایده انقلاب، تجرد و ذهن‌زدگی، کم‌خطرتر از تجددزدگی نیست. 🔻حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت
⭕️ روایت پیشرفت؛ فراسوی یاوه ۲ درباره ضرورت اندیشیدن انضمامی به پیشرفت 🔸اکنون که مفهوم پیشرفت که روزی متولد شد تا جمهوری اسلامی را از چاله توسعه به در آورد، خالق مباحثی شده است که به آن راهِ چاه را نشان می‌دهند؛ چاره چیست؟ پاسخ چندان دشوار نیست. دشوار آن است که کسی پرسشی ندارد و سراسر پاسخیم. پاسخ‌هایی انتزاعی و از پیش تعیین شده که پیشرفت‌های عصر جمهوری اسلامی را حتی به قدر یک مورد مطالعاتی نیز قابل بررسی نمی‌داند. حاضر است درباره مبانی ارزش‌شناختی و دیگر مبانی شناختی پیشرفت، کلیاتی ذهنی و انشاگونه ببافد و جزئیاتی سراسر یاوه بسراید اما حاضر نیست کمی از استعلای انتزاع فرود آید و پای در میدان واقعیت بگذارد. چه باید کرد؟ درست در این نقطه است که «روایت واقعیت» به مثابه یک پاسخ برای برون‌رفت از این امتناع فکری متولد می‌شود. 🔸برای رهایی از «مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات» کافی است نخست به «واقعیات» توجه کنیم و سپس مبتنی بر این واقعیات و متوجه آن‌ها، «مباحث تئوریک» را بنا کنیم. بدین روی از مهم‌ترین مسیرهای برون‌رفت از این تنگنای کنونی در اندیشیدن به پیشرفت، فراخنای روایت پیشرفت است. تجدد[زدگی] ما را به وادی توسعه انداخت و تجرد[زدگی]، جهد ما برای درک پیشرفت را به ورطه انتزاع کشانید. اکنون این تجربه پیشرفت و روایت آن است که می‌تواند راهی جدید پیش روی ما بگشاید و به ما درکی انضمامی از پیشرفت بدهد. روایت واقعیت و پیشرفت، یعنی رسانه و ژورنالیسم پیشرفت؛ یعنی سینمای پیشرفت؛ سپس یعنی حوزه عمومی‌ای که در آن درباره پیشرفت گفت‌وگو و مباحثه شود و آن‌گاه مباحثی نظری که مبتنی بر آن واقعیات و از دل این گفتگوها بر می‌آید. 🔸مبانی البته مهم هستند. این مبانی بودند که امکان طی این مسیر را فراهم آوردند. ضرورت روایت و واقعیت‌، نافی ضرورت فلسفی‌اندیشی نیست. بدون فکر فلسفی و بدون فعال کردن سنت فقهی و حکمی، پاسخ به پرسش‌های پیشرفت اگر نگوییم ناممکن است، دست‌کم چیزی جز پاسخ‌هایی روزمره و دم‌دستی نیست. نشریه «دانشمند» را آن‌قدری که تورق کرده‌ام، در این تولد مجدد خود به قطعه‌ای از پازل ژورنالیسم پیشرفت تبدیل شده است. روزنامه‌نگاری پیشرفت خود قطعه‌ای از پازل روایت پیشرفت است و روایت پیشرفت با عبور از دالان گفت‌وگویی اجتماعی، زمینه برای پیدایی نظریه‌ی واقعی درباره پیشرفت را فراهم می‌کند. ما برای پیشرفت نیازمند بازسازی و احیای عقل عملی‌مان هستیم. کاری بزرگ که از همین گام‌های کوچک آغاز می‌شود. 🔻حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه (مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ ) @daneshmand_mag | مجله دانشمند