روایت پیشرفت ایران
⭕ زرشک با دستان مردم طلا شد ۲ ماجرای یک نقشآفرینی مردمی موفق در پیشرفت تولید 💠بخشی از متن⬇️
⭕ زرشک با دستان مردم طلا شد ۲
ماجرای یک نقشآفرینی مردمی موفق در پیشرفت تولید
💠بخشی از متن:
🔸مشکلات تختهجان یکی دوتا نبود. مشکل کمآبی از همه مهمتر بود. مشکلی که بعد از رفتوآمدهای زیاد به آبفا، تا حدودی کمتر شد. قبل از آن روستا حدود دو ساعت آب داشت و بعد از پایان پروژه، حدود چهار ساعت شد. روزبهروز بقیه مشکلات خودشان را بیشتر نشان میدادند. مشکلاتی مثل اعتیاد، عدم ازدواج به خاطر مشکلات مالی و هزینههای بالای درمان. آوارهای برجای مانده از زلزله سال 1376 هم یکی از بزرگترین مشکلات روستا بود. مشکلاتی که بدون کمک مردم حل نمیشد. مردم را کشاندم پای کار روستا. در قدم اول با همکاری دو سه نفر دیگر از اهالی روستا، یک صندوق قرضالحسنه تأسیس کردم و برای هر مشکل یک طرح معرفی کردم. طرحهایی مثل احیاء برای ترک اعتیاد؛ برکت برای ارائه نان رایگان به خانوادههای کمبضاعت، فداء برای توزیع گوشتهای قربانیشده اهالی بین خانوادههای کمبضاعت و... . با کمک مردم روستا حدود 13 طرح را پایهگذاری و اجرا کردیم؛ طرحهایی که بعضی از آنها عمرانی بود و بعضیهایش فرهنگی.
🔸مردم از قبل مسئولیتپذیرتر شده بودند و میزان مشارکتشان بیشتر از قبل شده بود. مشارکتها فقط مالی نبود. گاهی لازم بود برای ساختوسازها به صورت عملی وارد میدان بشوند؛ مثلا همه مراحل ساخت ساختمان خیریه، اعم از جوشکاری و بنایی و گچکاری، با کمک اهالی روستا انجام شد. در طرح یاقوتهای بهشتی باغدارها حدود 150 درخت زرشک را وقف امور خیریه روستا کردند. از کارآفرینی هم غافل نبودیم و برای چند نفر از زنان روستا کارگاه شیرینیپزی و تولید نبات راهاندازی کردیم. از رفع مشکلات روستا و پای کار بودن اهالی خوشحال بودم ولی هنوز نتوانسته بودم برای دغدغه اصلیام، زرشک کاری بکنم؛ دغدغهای که اگر حل میشد میتوانست خیلی از مشکلات روستا را به خودی خود حل کند.
🔸خبر پیشرفتهای تختهجان خیلی زود به گوش اهالی بقیه مناطق هم رسید. من از اواخر سال 1398 مسئول نهاد پیشرفت شهرستان دَرمیان شدم. طبق برنامههای نهاد پیشرفت باید تعدادی کانون پیشرفت در شهرستان تشکیل میشد. هر کانون پنج شش روستا را تحت پوشش قرار میداد. تمام سندهای پیشرفت بر اساس مشارکت اهلی روستاها تدوین شده بود اما گاهی مردم تن به تغییر و تحول نمیدادند. ولی کمکم که پیشرفتهای عمرانی اتفاق افتاد و لذت تغییرات زیر زبان مردم نشست، مشارکتها هم بیشتر شد. با کمکهای مالی و تجهیزاتی که بنیاد علوی تأمین میکرد، پروژهها روی غلتک افتاده بود ولی شیوع کرونا در اواخر سال 1398، مسیر تازهای جلوی پایم گذاشت.
با کرونا تا جشنواره زرشک
🔸با تعطیلی رستورانها بهخاطر کرونا، مصرف داخلی زرشک به شدت کم شد. زرشک حتی در قیمت پایین هم خریدار چندانی نداشت. زرشکهای تولید سال 1398 روی دست باغداران مانده بود و زمان فصل برداشت زرشک سال بعد رسیده بود. دیگر وقت دست روی دست گذاشتن نبود. اوضاع زرشک به حدی بحرانی شده بود که هر جا امکانش پیش میآمد درباره زرشک صحبت میکردم. طوریکه در جلسه با مدیر عامل وقت بنیاد علوی، طرحم برای حمایت از زرشککاران را ارائه دادم. طبق طرح حمایتی، بنیاد بودجهای به مبلغ دو میلیارد و هفتصد میلیون تومان را برای خرید زرشک از باغداران اختصاص داد.
🔸سال 1400 که خطر کرونا کمتر شده بود و کسب و کارها کمکم داشتند رونق میگرفتند و وضعیت خرید زرشک از حالت بحرانی درآمده بود، تصمیم گرفتم با حمایت بنیاد و شرکت شهرکهای صنعتی استان، اولین جشنواره زرشک را با عنوان «یاقوت سرخ» در قُهستان برگزار کنم. مهمانهای جشنواره از مسئولین استانی، کشوری و حتی بینالمللی بودند. جشنواره بهخوبی پیش رفت و رئیس کانون ملی زرشک و عناب هم به آینده زرشک بهعنوان یک محصول استراتژیک خوشبین بود؛ محصولی که میشد از میوهاش 53 مکمل دارویی استخراج و از ساقه و برگ و پوست و ریشهاش 39 فرآورده غذایی و دارویی برداشت کرد.
#روایتخانه #روایت_پیشرفت
#سعید_پورمهدوی #پیشرفت_تولید
#نقشآفرینی_مردمی #دانشمند۲۳
#اقتصاد_مردمی #تعاونی #صنعت
#خراسان_جنوبی #زرشک
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
کتاب جدید روایت پیشرفت 📚 «ترشِ شیرین» حکایت یک پیوند ارزشآفرین
کتاب جدید روایت پیشرفت
📚 «ترشِ شیرین» حکایت یک پیوند ارزشآفرین
🔸در حرکت پیشرفت مبتنی بر دانش، لازم است که برقراری نسبت صحیح با مسائل بومی و توانمندیهای مردم مناطق مختلف، در اولویت بالای نظام مسائل و مجموعههای حاکمیتی و علمی فناورانه کشور باشد. حل مسائل مردم باعث ارتقای فناوری، توسعه بازار و رشد خود مجموعههای دانشبنیان کوچک میشود و زنجیرۀ ارزش قدرتمندی شکل میگیرد که از همه طرف برای مردم و کشور بازدهی دارد. نهادهای دانشبنیان، بهترین تجربه مردمیسازی اقتصاد در طی این چند دهه هستند و هر میزان این مجموعهها با حل مسائل بیشتر مردم در استانها و مناطق بومی درگیر بشوند گستره اقتصاد مردمی ما نیز بیشتر میشود.
🔸 حجتالاسلام سعید پورمهدوی روحانی جوانی اهل استان خراسان جنوبی است که با کمک دو شرکت فناور هماستانیاش، برای حل یکی از مشکلات بومی و اساسی استانش، قدمهای خوبی برداشته است. کتاب با اولین قدمهای ایشان در روزگار کودکی و آشنایی با مشکلات زرشککاران آغاز میشود و تا روزگار جوانی و بازگشتش به روستای اجدادی ادامه پیدا میکند؛ دغدغه و تلاشی دائمی که درنهایت او را به تدوین «طرح جامع تحول زرشک» میرساند؛ طرحی که اجراییکردنش بهتنهایی امکانپذیر نبود. با پایکار آمدن مردم با تشکیل یک تعاونی تولیدی، نقشآفرینی فناورانهٔ دو مهندس جوان بیرجندی، آقایان عباسی و توکلی و درنهایت حمایت مؤسسه تحقیق و توسعه دانشمند در نمایشگاه آبادیران، اجرای این طرح آغاز میشود. روایت خواندنی پیوند مبارک میان سه عامل تحولآفرین مردم، توانمندیهای فنی متخصصین و پشتیبانیهای حاکمیتی و نتایج شیرین آن، بهتفصیل در کتاب «ترشِ شیرین» آمده است.
🔸این کتاب بهقصدِ بازتاب یک تجربه موفق مردمی در جهت ترویج و الگوسازی حرکت فناورانهٔ کشور، با حمایت دبیرخانه برنامهٔ ملّی آبادیران و به کوشش خانۀ هنر و رسانه پیشرفت، در ۱۶۰ صفحه، توسط انتشارات ایران به چاپ رسیده است. برشی از کتاب را میخوانیم:
زیر گوش هم پچپچ میکردند «تهرانیا چه دستگاههای خفنی میسازن! دمشون گرم!» دستگاهها را که پایین گذاشتند و ایستادند تا نفس تازه کنند؛ گفتم:«این هنر دست بچههای همینجاست. همشهریای خودمون ساختنش!» با ناباوری یک نگاهشان به دستگاهها بود و یک نگاهشان به من؛ «نه بابا! راست میگی حاجی؟» دوسه تایشان دور دستگاهها چرخیدند و چشم ریز کردند و بادقت بیشتری دستگاهها را ورانداز کردند. گفتم: «چرا که نه! مهندسای بیرجندو دستکم گرفتینا! اینم بگم که این اولین دستگاه شستوشوی زرشک تو ایرانه» این جمله را که شنیدند چشمهایشان پر شد از شوق و با غرور بیشتری دستگاهها را بردند سمت کارگاه.
🌐 لینک خرید اینترنتی کتاب:
https://ketab.inn.ir/product/40987/ترش-شیرین
مجله دانشمند | @daneshmand_mag
روایت پیشرفت ایران
⭕ ساخت اجتماعی روایت پیشرفت
⭕ ساخت اجتماعی روایت پیشرفت
💠زهرا ابوالحسنی (مدیر گروه جامعه و پیشرفت پژوهشکده مطالعات فناوری)
🔸پیشرفت را اگر به معنای آن حرکت مستمر انقلاب و جامعه ما به سمت آرمانهای اسلامی بدانیم، این حرکت مستمر وجود داشته است گرچه ممکن است در مقاطعی کند شده و یا از مسیر صحیح منحرف شده باشد. ما در انقلاب اسلامی داعیهی حرکت جدید به سمت ایجاد جامعه پیشرفته اسلامی را داشتیم و اکنون این ذهنیت نسبت به روایت پیشرفت وجود دارد که انگار ما دنبال توجیه وضعیت موجود دستاوردهای چهلساله خودمان هستیم. اسمش را هم میگذاریم امیدآفرینی؛ یعنی اینکه مردم بیایید بهتان نشان بدهم من چه کارهایی کردهام و شما چون حواستان نبوده است و ندیدید، ناامید شدهاید!
🔸به نظر من روایت پیشرفت اگرچه هدف امیدآفرینی را دارد ولی کارکردش این نیست. بلکه در روایت پیشرفت و با مرور مسیر طیشده، دو هدف اصلی دیگر که گفتمانسازی و تولید اندیشه بومی است، حاصل میشوند. در کارکرد گفتمانسازی، دغدغه راوی این است که مردم را با تفصیل بیشتری نسبت به قله آگاه کند و برای دعوت به پیمودن مسیر سخت صعود، ناچار است دشواریهایی را که پشت سر گذاشته شده مرور کند تا برای ادامه راه، ایجاد اعتمادبهنفس کند. در کارکرد تولید اندیشه بومی، راوی مرور و بررسی میکند که کدام مسیر و ایدهها و الگوها ما را به قله نزدیک و کدام یک ما را دور کرده است. من هر دو کارکرد را به معنای ارتقای وضع موجود و در تکمیل دعوت به مشارکتی که برای روایت پیشرفت قائل هستیم، میدانم.
🔸وقتی میگوییم منشأ روایت پیشرفت سیاست است، انگار کارکرد روایت را همان توجیه و بازتولید وضع موجود و حالت استغنا دیدهایم. اما خیلی قبلتر از اینکه حاکمیت بخواهد به روایت پیشرفت ورود پیدا بکند، یک سری جریانهای فرهنگی و اتفاقاً مردمی بودهاندکه با همان دغدغههای گفتمانسازی پیشرفت و تولید تجربه بومی، به بحث ساخت روایت پیشرفت ورود کرده بودند. دلیل ورودشان هم این بوده است که دیدند بحث الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با نگاه قبلی جلو نمیرود چون توجهی به واقعیتها و تجربهها ندارد. قطعا ما هر تجربهای را که در انقلاب اتفاق افتاده باشد، تجربه پیشرفت نمیگوییم، ولی میشود چیزهایی را پیدا کرد که تا حدی بومی و کارآمد هستند و حتی به قصد تبیین، به سراغ بازخوانی پسرفتها هم رفت.
🔸برای اینکه این فهم را در تعداد بیشتری تولید کنیم، باید یک فضای جدی تعامل میان شبکه نویسندگان و نشردهندگان این روایتها و گفتگو و نقد آثار روایت پیشرفت ایجاد کنیم. باید یک جمع پیشرانی نسبت به این مسئله جدی امروز انقلاب اسلامی فهم پیدا بکند و وسط صحنه بیاید و در مرحله بعد، گسترش پیدا بکند. غیر از این دو، ما باید چرخهای متفاوت برای تولید اندیشه و تبیین متفاوت از عرصه پیشرفت را بازتعریف کنیم تا بتوانیم نگاهمان به پیشرفت را تغییر داده و آن را به صحنه جهاد تمدنی ارتقا بدهیم؛ مشابه آن کاری که امام خمینی در مورد دفاع مقدس انجام داده و آن را از یک جنگ نظامی دو همسایه، به مبارزه اسلام و کفر معنا کردند. اگر بتوان پیشرفت را به عنوان عرصه جهاد متعیّن امروزمان نشان داد، آنوقت هرکسی، از زن خانهدار و معلم و کشاورز تا دانشمند و فناور، میتواند نسبت خودش را با این صحنه جدید ترسیم کند.
#مطالعات_پیشرفت
#نشست_همعزم #زهرا_ابوالحسنی
#دانشمند۲۳ #ادبیات_پیشرفت
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🌱 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۴ گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی 💠بخ
🌱 دانش کاشتیم و برکت گرفتیم ۴
گفتوگو با دکتر مریم گلآبادی اولین تولیدکننده بذر هیبرید ایرانی
💠بخشی از متن:
🔸واقعیت این است که در یک شرکت دانشبنیان کشاورزی، جنس مشکلات دو حوزه تحقیق و تولید خیلی با هم متفاوت است و پیشبردن توأمان آنها کار خیلی سختی است؛ برای افزایش زیرساخت تولید باید به فکر تهیه گلخانه و مدیریت آنها باشیم و برای کارهای تحقیقی باید به فکر جذب نیروهای تحصیلکرده و متخصص باشیم. مدیریت یک شرکت خصوصی که بخواهد با مشکلات این دو حوزه دستوپنجه نرم کند و جان سالم به در ببرد، اصلا کار سادهای نیست.
🔸مدیریت نیروی انسانی در حوزه دانشبنیان و شرکت خصوصی، تلخ و شیرینهای خاص خودش را دارد. افرادی بودهاند که وارد مجموعه شده و آموزش دیدهاند، تجربیات ما و آن نکتههای ریز کار را یاد گرفتهاند؛ اما نتایج تحقیقات و دستاوردهای ما را بیرون بردهاند و به نفع فرد ثالث یا شرکت دیگری استفاده کردهاند. الان بازار و فضای تولید بذر هیبرید خیلی داغ است و متأسفانه در ایران هم بحثهای مربوط به حقوق مالکیت فکری و معنوی قوی نیست و نمیتوان این موارد را ثابت کرد و این افراد را بازخواست کرد. از سوی دیگر هم، حس اینکه میتوانی کمک کنی تا افراد تحصیلکردۀ دیگری هم به شغل مناسبی مشغول شوند، احساس بسیار خوبی دارد.
🔸یک مشکل دیگر ما هم تحقیقاتی بودن گلخانهها است؛ یعنی از دست دادن محصولات یک دوره از کشتمان، به معنی بههم خوردن روند تحقیقات است و ضررش برای ما بیشتر از هزینههای مالی محصول از بینرفته است. بااینکه کنار مزرعه تحقیقاتی دانشگاه دیوار دارد، گاهی میآمدند هندوانه و خربزههایمان را میدزدیدند؛ مجبور میشدیم که نگهبان شب بگذاریم تا با چراغقوه بچرخد یا پروژکتور روشن کنیم تا محوطه روشن شود و احتمال دزدی کمتر شود. یکی دوبار هم گله گوسفند به مزرعهمان حمله کرد و حسابی با بوتههای خیار و گوجه ما از خودشان پذیرایی کردند. زمانی هم که بهدلیل کمبود آب، آبرسانی به مزرعهها قطع میشود، هرچقدر میگوییم که گلخانهها و مزارع ما تحقیقاتی هستند، کسی باور نمیکند.
درختی که به بار نشست
🔸آن ابتدا که شرکت پا گرفت، فقط من و دکتر اقتداری و یک کارگر گلخانه بودیم. همکاریمان با دانشجویان در قالب تز و پایاننامه دانشجویی بود و بعد از اینکه درسشان تمام میشد و رضایت داشتیم از کارشان، استخدام شرکت میشدند. از سال 98 و 99 هم که دیگر وضعیت روبهرشد شرکت تثبیت شد، چارت سازمانی و منابع انسانی ما هم وضعیت بهتری به خودش گرفت. الان حدود 100 نفر پرسنل داریم که بیش از یکچهارم آنها افرادی با تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکترا) هستند. آن ابتدا اصلا فضای اداری هم نداشتیم و منِ استاد هم یک میز و صندلی معمولی از خودم نداشتم. اما الان یک ساختمان دو طبقه داریم که دفتر مدیریتش جداست و آزمایشگاه هم دارد.
🔸چالشو سختی در همه زندگیها هست، خدا را شکر میکنم که این سختیها در راستای یک هدف خیلی بزرگتر از منفعت شخصی رقم خورده است. من همه دوران تحصیلم، از کارشناسی تا دکترا را، پس از ازدواج طی کردهام؛ در این مسیر، خانواده خوبی داشتهام که شرایط و ارزش کار من را خیلی خوب درک کردهاند و در همه این سالها با من همراهی و همکاری داشتهاند. واقعا برعکس خیلی از کسانی که هیأت علمی هستند و زندگی آرام و برنامهریزیشدهای دارند و چند ماه در سال به تعطیلات میروند، اصلا یادم نمیآید که ایام تعطیلات تابستان در خانه بوده باشم.
🔸غیر از اینکه اساسا همه این دستاوردها، محصول تلاشهای آدمهای مختلفی است که در سالهای گوناگون و در قالب یک تیم عمل کردهاند، ناشکری است اگر نامی از بزرگترین حامیمان یعنی خدا نزنم. غیر از این مسیری که قطعا او جلوی پای من گذاشت تا بتوانم از علم خودم برای پیشرفت کشورم استفاده کنم، گرهگشایی او را در لحظات مختلفی از کارمان لمس کردهام. بارها بوده که فروش محصولمان خیلی کم بوده و ما نگران پرداخت حقوق کارگر و کارمندمان بودهایم و ناگهان با رسیدن یک سفارش خرید، دستمان باز میشده است.
#روایتخانه
#دکتر_گلآبادی #بذر_هیبرید
#کشاورزی_دانشبنیان #دانشمند۲۳
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
📚 بین غولهای نیروگاهی، سَر درآوردیم ۲
کتابخوان؛ برشی از کتاب «به توان هایتک»
💠بخشی از متن:
🔸در نمایشگاه، پرسوجو کردم که از مسئولین دولتی چه کسی برای بازدید میآید؟ گفتند معاون وزیر انرژی امارات. گفتم میخواهم باهاش صحبت کنم. برایم نوبت زدند که فلان ساعت در حدود ده دقیقه، یک ربعی فرصت داری. معاون وزیر یک خانم میانسال بود که در تمام مدتی که من درباره سیستمهای کنترل نیروگاه حرف میزدم و مترجم ترجمه میکرد، فقط نگاهم کرد و دست آخر گفت: «من اصلا متوجه نمیشم شما چی میگی!»
🔸روی صندلی جابهجا شدم و گفتم: «مگه شما نیروگاه ندارین؟»
جواب داد: «چرا داریم.»
گفتم: «وقتی خراب میشه، نباید یه شرکت بیاد و سیستم کنترلش رو درست کنه؟»
ابروهایش را بالا انداخت و گفت: «شما اصلاً میدونی برق توی کشور ما چطوری تولید میشه؟»
جواب ندادم و نگاهش کردم. ادامه داد: «ما برای تولید برق، در قبال تحویل مقدار مشخصی گاز یا نفت، مناقصه برگزار میکنیم و مقدار برقی که لازم داریم را اعلام میکنیم. شرکتهای مختلف مثل زیمنس یا جنرالالکتریک هر کدام پیشنهادی میدهند. هر کدام که در مناقصه برنده شود مثلاً تا بیست سال، از صفر تا صد، مسئول تأمین برق آن شهر است. بعد از اتمام مدت قرارداد هم باید جمع کنند و بروند. این وسط، برق اگر قطع شد با مشکل دیگری پیش آمد، ما فقط جریمهشان میکنیم.»
🔸این نشان میدهد که رشد و پیشرفت کشورهایی مانند امارات، چقدر پوستهای و حبابگونه است و از هیچ عمق و زیرساختی برخوردار نیست. همیشه و از ابتدا، تمام سیستمهای کنترل نیروگاه را غربیها برایمان میآوردند؛ نهتنها برای ما که تقریباً برای همه کشورهای به قول خودشان جهان سوم. در دنیا به جز آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، چین و ژاپن، کشور دیگری توانایی ساخت نیروگاه ندارد. حساسترین جای نیروگاه، بخش کنترل آن است. ممکن است کسی بتواند توربین یا ژنراتور بسازد؛ ولی ساخت سیستم کنترلش، فقط در دست سهچهار شرکت در دنیاست. ما در آهار به تکنولوژی کنترل نیروگاه دست پیدا کردهایم؛ بنابراین هم سیستم کنترل ۲۵ مگاواتی میتوانیم بسازیم هم ۳۵ مگاواتی و هم هرچیز دیگر. مثل این است که حروف الفبا را یاد گرفته باشی و بتوانی با آنها کلمه بسازی و بعد با کلمهها جمله بسازی. دانشبنیان ته ندارد. تحریم هم که بشود، راهحل پیدا میکند و خودش را نجات میدهد.
🔸بعد از ساخت سیستم کنترل توربین، به فکر ساخت سیستم تحریک ژنراتور افتادیم. بعد از راهاندازی هر کدام از رامیارها، نیروگاهها تقاضای سیستم تحریک ژنراتور داشتند. بررسی کردیم و فهمیدیم شرکتهای خارجی در کنار سیستم کنترل توربین، سیستم تحریک ژنراتور را هم به مشتریهایشان پیشنهاد میدهند. سیستم تحریک ژنراتور بسته به نیاز شبکه ولتاژ و سایر پارامترهای مهم، ژنراتور توسط سیستم تحریک، کنترل میشود. همین مبحث بهظاهر ساده، حساسیتها و نکات دقیقی دارد که اگر درست اجرا نشود، سیستم از شبکه خارج و نیروگاه با مشکل اساسی مواجه میشود.
🔸مثل همیشه، بچهها شروع کردند به تحقیق و مطالعه دربارۀ سیستم برندهای معروف دنیا. در روزگار ما، هیچوقت علم محدود و در دست عدهای خاص نبوده است. کافی است کسی بخواهد دانش چیزی را بهدست آورد، حتما میتواند. در حال حاضر مشکل ما علم نیست، مشکل بستری است که علم بتواند در آن بروز و ظهور داشته باشد. سیستم تحریک ژنراتور که نامش را سانیار گذاشتیم، دومین محصول شرکت دانشبنیان ماست که این روزها آن را در نیروگاههای زیادی نصب و راهاندازی کردهایم. راست است که میگویند اگر یک قدم برداری، خدا ده قدم برایت برمیدارد.
#دانشمند۲۳ #کتابخانه_پیشرفت
#به_توان_هایتک #آهار
#انتشارات_راهیار #روایت_پیشرفت
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ سینما و ورزش ملی ۵ مروری بر پنج فیلم سینمایی با محوریت ارزش پیروزی تیمهای ورزشی ملی 💠 فیلم «
⭕️ سینما و ورزش ملی ۵
مروری بر پنج فیلم سینمایی با محوریت ارزش پیروزی تیمهای ورزشی ملی
💠 فیلم «پرویزخان» سال 1402 / ایران
🔸فیلم با شکست فوتبال ایران مقابل کویت در بازیهای آسیایی سال 1986 سئول آغاز میشود. دهداری در بازی با کویت، بازیکنی که از اصول و دستوراتش تخطی کرده بود را با وجود گلزنی، مورد مؤاخذه قرار میدهد. بعد از بازگشت از مسابقات، 14 تن از بازیکنان اصلی تیم به دلیل مخالفت با پرویز دهداری، سرمربی تیم ملی، استعفا میدهند. آنها معتقدند دهداری سختگیریهای بیموردی دارد و بر اصول اشتباه بازی زمینی پافشاری میکند.
🔸با این استعفای جمعی، ترکیب اصلی تیم ملی از دست میرود. مسابقات مقدمات المپیک 1988 قرار است چند ماه دیگر برگزار شود؛ در این شرایط فشار روزنامهها و مردم به دهداری برای استعفا بالا میرود اما او معتقد است که تیم ملی چیزی نیست که بتوان از آن استعفا داد و رفتار ورزشکاران بسیار بد بوده است و نباید در برابر آن کوتاه آمد. در آن شرایط سخت داخلی که کشور درگیر جنگ تحمیلی است، بازی بعدی با کویت، جنبههای حیثیتی و سیاسی جدیتری نیز دارد که بر اهمیت آن میافزاید. در این میان، حمایت از بازیکنان یا دهداری هم دستمایه گروههای سیاسی میشود و برخی از نمایندگان مجلس تلاش میکنند تا با فشار به رییس فدراسیون، دهداری را مجبور به استعفا بکنند و حتی رأی کمیته اخلاق را که علیه بازیکنان است، تغییر دهند.
🔸در میانه این کشاکشهای سیاسی و جنگی، دهداری به دنبال یافتن بازیکنانی جدید برای تیم ملی، کوچهپسکوچهها و تیمهای کوچک و شهرستانی را هم رصد میکند و چندین نیروی جوان و غیرحرفهای را به اردوی تیم ملی دعوت میکند. از بازیکنان قدیمی نیز تنها دو نفر، باوی و قایقران، که در آن استعفا نقشی نداشته یا از آن ابراز ندامت کردهاند، در تیم حضور دارند. بعد از تلاش زیادی که دهداری برای آموزش و آمادهسازی این تیم جدید انجام میدهد، با فشار سیاسی، از او خواسته میشود که برای خط حمله تیم ملی، یکی از بازیکنان مستعفی را به تیم برگرداند؛ درواقع مخالفان دهداری که میدانند او از اصول خود کوتاه نمیآید، این اجبار را راهی غیرمستقیم برای اجرایی کردن استعفای او میدانند.
🔸دهداری که عملا به فکر کنارگذاشتن منصب مربیگری است؛ با دیدن اخراج بازیکنان جوان و جدید تیم ملی از کمپ تمرینیشان، دچار دوراهی دشواری میشود؛ آیا باید برای نجات انگیزه و غرور و آرزوی این جوانان، از اصولی که یک عمر روی آنها پافشاری کرده است بگذرد یا تسلیم شود؟ آیا واقعا درصورت حمایت همهجانبه از این تیم، نتیجه بازیها چیزی خواهد بود که انتظار دارد یا حق با کسانی است که همواره اصول و شیوه بازی او را موردانتقاد قرار دادهاند؟ درواقع اکنون خود دهداری، در دوراهی حفظ اصول اخلاقی خود و تصمیمگیری به صلاح کشور قرار گرفته است و باید این تعارض را حل کند.
🔸فیلم «پرویزخان» در خلال داستان خود که تا حد زیادی مستند به اتفاقات و خصوصیات شخصیتی واقعی آدمها است، توانسته لایههای مختلفی از مسائل ورزشی را طرح کند؛ فیلم هم در لایه توسعه فردی و تیمسازی و چالشهای آن نکات جالبی دارد و هم از جهت اهمیت و تأثیرگذاری فوتبال ملی و چالش ترجیح مصالح جمعی بر فردی، موقعیتی جدید را مطرح میکند. همچنین در حالی که در فیلمهای خارجی، امکان تجربه حس نوستالژیک و مرور خاطرات مشترک ایرانی وجود ندارد، این فیلم به دلیل آشنابودن شخصیتها و پرداختن به حس مشترکی که همگی هرچند مدت یکبار آن را تجربه میکنیم، موجب همذاتپنداری بیشتر مخاطب میشود.
#قاب_پیشرفت #سینمای_پیشرفت
#فیلم #سینمای_ملی #سینمای_ورزش
#فوتبال #دانشمند۲۲ #مریمحنطهزاده
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40979/ماهنامه-دانشمند
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
غزه تنهاست...! غزه مظلوم است!
فرق نامرد و مرد، معلوم است
سرِ ما رفته روی نی، مردم!
بیکفن مانده غزه، ای مردم!
شب خون، روز امتحان، غزه!
زخم حلقوم کودکان، غزه!
بغض، راه گلوی ما بسته است
آب را شمر روی ما بسته است
بسته بال و شکسته پر، غزه...
کودکان تشنهاند در غزه...
برگ ریزان به باغ میبینم
داغها روی داغ میبینم
بین آتش، عروسکی مانده است
زیر آوار، کودکی مانده است
دیدهام طفل بیسری اینجا
خشک شد شیر مادری اینجا
هان نگو غزه! کربلا این است
قتل عام فرشتهها این است
شب غزه، بُروز عاشوراست
مردم! امروز، روز عاشوراست
خاک را غرق خون غزه ببین
کربلا را درون غزه ببین
#غزه
#عاشورا
#احمدـبابایی
@daneshmand_mag | مجله دانشمند