روایت پیشرفت ایران
مشاهیر خندان ماجرای زندگی بزرگان علم و هنر ایرانی بخش هایی از متن⬇️
مشاهیر خندان
ماجرای زندگی بزرگان علم و هنر ایرانی
💎بخشی از متن:
🔸«آقای مدبر عزیز! بیا و ببین که برایت یک دانشمند پیدا کردهام که اندازه گوجه سبز خواستنی و به اندازه بستنی قیفی لیس زدنی است. اصلاً درس - نه – دوستترین دانشآموز مدرسهی ما در مقابل ایشان نابغه به شمار میآید. نابغهای که از بس شعور داشت، تا چهل سالگی بازی کرد.»
متن بالا توسط آقا نامی خطاب به آقای مدبر معلم کلاس چهارمش نوشته شده است!
🔸برخلاف تصور همهی ما نسبت به دانشمندان و فیلسوفان، جناب فارابی از سنین بالا شروع به تحقیق و بررسی و خلاصه دانشمند شدن کرده که آقا نامی کتابهای مشاهیر خندان، این نکته را خیلی خلاقانه و طنزگونه بیان کرده است. در این کتاب نامی دربارهی زادگاه، تولد، پیشینه و پیشهی خانوادگی فارابی میگوید. از این که فارابی چگونه سرخوش تا چهل سالگی زندگی کرد و حتی تا پنجاه سالگی یک صفحه هم ننوشته بود؛ اما پس از آن تا سن ۸۰ سالگی ۱۸۷ کتاب نوشت. از استادان، دوستداران، مخالفان، شاگردان، مناظرهها، اکتشافات، آثار و سفرهای او میگوید. از اینکه آثارش به چه زبانهایی ترجمه شدهاند.
🔸«بچه ها، فارابی! فارابی، بچهها!
ایشان معلم دوم است. نه که معلم کلاس دوم باشد. ایشان دومین معلمی است که در تاریخ علم آمده و البته رفته. نه به خاطر این که در مدرسهی مشاهیر خندان درس میداده، بلکه به خاطر این که روی تخته سیاه یک جدول کشیده و همهی علمها را توی آن نوشته. به همین سادگی!»
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند16
#روایت_پیشرفت
#معرفی_کتاب
#انتشارات_میچکا
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
از: روایت پیشرفت
به: کودکان و نوجوانان
مروری بر مجموعه «آزده در سرزمین رویان»
💠بخشی از متن:
🔸چند وقت پیش کتابی با موضوع پیشرفت در حوزه رویان برای کودکان و نوجوانان توجهم را جلب کرد. این مجموعه حاصل مصاحبههای دفتر تاریخ شفاهی اصفهان با دکتر نصر اصفهانی، مسئول پژوهشکده رویان است. اتفاق مبارکی که خارج از فضای پایتخت، حالا پای این افتخارات را به دنیای کودک و نوجوان باز کرده و تلاش میکند به زبان خودشان جای خالی این روایتها را پر کند.
🔸«آزاده در سرزمین رویان» عنوان این مجموعه است. قصهها در بستر روستا روایت میشود. توی هر جلد گرهای در زندگی شخصیتها ایجاد میشود که حل و فصلش به پیشرفتهای رویان پیوند میخورد. نویسنده در هر یک از این داستانها تلاش کرده با طراحی شخصیت، زمینه ارتباطگیری را برای مخاطب، بیشتر فراهم کند. هرچند این شخصیتپردازی کامل از آب درنیامده و تفاوتها عمدتاً در واکنش شخصیتها خلاصه میشود.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند16
#روایت_پیشرفت
#مریم_برزویی
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
آرزوی نانویی دختر نهبندانی 💠بخشی از متن⬇️
آرزوی نانویی دختر نهبندانی
💠بخشی از متن:
🔸چندنفری روی سِن رفتند و صحبت کردند. بعضیهایشان به چشمش آشنا میآمدند. احتمالاً از بازدیدکنندگان غرفهاش بودند. گاهی به دعوت مجری، حضاری که دور میز بزرگ ضیافت نشسته بودند، کف میزدند و مجری نفر بعدی را دعوت میکرد. آرزو در بین کسانی که دور میز نشسته بودند، پسر رئیس مجلس کویت را با آن قد و هیکل بزرگ و دشداشۀ یکدست سفیدش شناخت.
🔸درست زمانی که حواسش به دشداشۀ ضدآب شدۀ او جلب شده بود، مجری نامآشنایی را خواند: «آرزو مرادی!» برندۀ مدال طلا و 8 هزار دلار جایزه! قلبش به تپش افتاد! نمیدانست لهجه انگلیسی عربی مجری را درست فهمیده است یا نه! اما تکرار نامش همهۀ ابهامها را به یقین تبدیل کرد. صندلیاش را به عقب کشید و ایستاد. تشویقها ادامه داشت، با این تفاوت که دیگر همه به او نگاه میکردند. در مقابل چشمان تحسین گر مهمانان، به سمت تریبون اهدای جایزه حرکت کرد. هنوز باورش نمیشد. انگار همه چیز را در خواب میدید! اما این پایان ماجرا نبود. هنوز مدال و جایزه را نگرفته بود که در گوشهای از سالنِ ضیافت شام، اتفاقی افتاد که به اندازۀ مدال طلا غیرمنتظره بود.
🔸فرزند رئیس مجلس کویت از چند ثانیه سکوت قبل از اهدای مدال استفاده کرد و با قاشق چند ضربة آرام به بشقاب زد تا توجه همه را جلب کند. بعد چندکلمهای به عربی گفت و در مقابل چشمان متعجب حاضران، لیوان نوشابه را روی دشداشهاش خالی کرد! در عرض چند ثانیه، دشداشه مثل سرسرهای تمام نوشابه را به سمت زمین هدایت کرد و قطرهای از آن روی پارچه باقی نماند! سیل تشویق و تبریک بود که از همه طرف نثار آرزو میشد.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند۱۷
#روایت_پیشرفت
#سعید_حسین_رفیعی
#آرزو_امیر_بابک_بازی_مهره_بزرگ
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
سه اشتباه رایج درباره کشور بهزاد دانشگر 💠بخشی از متن⬇️
سه اشتباه رایج درباره کشور
بهزاد دانشگر
💠بخشی از متن:
🔸بهتر است قبل سخن درباره وضعیت، بهضرورت روایت پیشرفت بپردازیم. به نظر من چند تصور نادرست در بین نوجوانان و جوانان کشور وجود دارد که برای آینده کشور بسیار خطرناک است. اول اینکه فکر میکنند هیچ راهی برای پیشرفت در کشور وجود ندارد و به همین دلیل باید از کشور فرار کرد. اشتباه رایج دوم، تصویر فرد موفق در ذهن نوجوان و جوان است. از نظر ایشان معمولاً آدم موفق شخصی پولدار است که در زمانی کوتاه و بدون تلاش زیاد، به ثروتی هنگفت رسیده است و سومین تصور اشتباه، عقبماندگی 200-300 ساله ایران در بسیاری از حوزههای علم و فناوری است.
🔸به نظر من روایت پیشرفت میتواند هر سه این تصورهای اشتباه را درست کند. روایت پیشرفتها، مثل چیزی که در همین کتاب اتفاق افتاده نشان میدهد که کشور ظرفیتهای بسیار خوبی برای ایستادن و سازندگی دارد. همچنین ضمنگ نمایش پیشرفتهای علمی واقعی، آن تصور نادرست از انسان موفق را اصلاح کرده و موفقیت را نه یک لحظه یا نقطه که مسیر بیپایان روایت میکند.
🔸چیزی که فرد موفق را در این تصویر سیراب میکند، نه پول که آرامشی است که معمولاً برای فرد موفق بسیار شیرینتر است. در روایت این افراد میبینیم که فرد میتوانسته در مسیری بیدردسرتر پولدارتر باشد، ولی این مسیر را برای رسیدن به آن آرامش شیرین انتخاب کرده است. درباره وضعیت روایت پیشرفت در کشور باید بگویم که وضع ما از 10 سال قبل بسیار بهتر شده است و در حال حاضر دهها کتاب در این حوزه داریم، ولی برای رسیدن به وضع مطلوب باید خیلی تلاش کنیم.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند۱۷
#روایت_پیشرفت
#بهزاد_دانشگر
#آرزو_امیر_بابک_بازی_مهره_بزرگ
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕ هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد
دانشمند شهید محسن فخریزاده به روایت همسر
🔻 برای محسن کار و تعطیلی معنا نداشت؛ حتی روزهای تعطیل هم از کار دست نمیکشید از روی علاقه و با تمام توان کار میکرد. یک روز که به خانه آمد با شور و شعفی مثال زدنی گفت: «خانوم امروز به لطف خدا و امام زمان مرکز فیزیک رو توی دانشگاه امام حسین سپاه راهاندازی کردیم.» نگاهی به چهرهی نجیبش انداختم: «مگه قبلاً نبوده این مرکز؟» لبخند گونههایش را گرد کرد: «نه، اولین باره که راهاندازی میشه.»
🔻گفتم: «محسن جان! دیر میای، بچهها نگرانت هستن.» لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هر چی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو و ترامپ کمتر خواب راحت به چشمشون میاد، پس اجازه بده بیشتر کار کنم.» معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ نتانیاهو توییت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند۱۷
#روایت_پیشرفت
#شهید_فخری_زاده
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 خرید تلفنی و اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕ جوانهای سانتریفیوژساز نطنز
🔻همراه البرادعی دبیرکل آژانس بین اللملی انرژی اتمی آمده بود نطنز برای بازدید؛ پیرمردی که ادواردو نام داشت و متخصص سانتریفیوژ بود. نمایشگاهی داشتیم که قطعات سانتریفیوژ را با روشهای ساختش درایران نمایش میداد. ادواردو با تعجب نگاه میکرد. پر بود از پرسش و مدام سؤال میپرسید. بین قطعهها به اسکوپ که رسید، هاج و واج ماند.
🔻اسکوپ قطعۀ حساسی بود و ساخته شدنش در ایران برای ادواردو تصور شدنی نبود. پرسید: «این را چطور ساخته اید؟» جوانهای بیست و چند سالهی ما پاسخ ادواردو را میدادند. پیرمرد دفترچه را در آورده بود و نشان بچهها می داد. الگوی اسکوپ را ادواردو در اروپا کشیده بود و به نتیجه رسانده بود. رسیدن به محاسبات و فرمولهای ساخت اسکوپ در ایران برایش شگفتآور بود. روز بعد البرادعی تهران بود برای بازدید با مسئولان. البرادعی گفته بود: «آنچه ما در نطنز دیدیم، مرحلهای از دانش است که بیشتر از هفت هشت کشور دنیا ندارند.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند۱۷
#روایت_پیشرفت
#امواج_ارادهها
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 خرید تلفنی و اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ عملیات احیا
خرده روایتهای از تلاشهای فناورانه بچههای یک شهرستان برای آبادی ایران
💠بخشی از متن:
🔻با انگشت روی صفحۀ گوشی زدم تا فیلم پخش شود. یکی از بچههای خط تولید روی رینگ داغِ موتورِ سنکرون ایستاده بود و کفشش دود میکرد. اینپا و آنپا میکرد که پاهایش نسوزد؛ ولی دست از کار نکشید و میدان را خالی نکرد. فیلم که تمام شد، بغض گلویم را گرفت. به همکارهای بیادعایم افتخار کردم؛ به همکارهایم که پای کار آمدند برای سربلندی جمکو، برای سر بلندی ایران...
🔻خبر ساخت موتور سنکرون ایرانی با قدرت 4000 اسب بخار، توی سایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شد. همان شرکتهای خارجی که به ما قطعه ندادند و حتی حاضر نشدند موتور را تعمیر کنند، زنگمان زدند. گفتند: «قطعات رو از کجا خریدین و اسمبل کردین؟ خب میگفتین خودمون براتون قطعه بفرستیم».
🔻باورشان نمیشد خودمان موتور را ساخته باشیم. من حساب این روز را کرده بودم. بچهها را سپرده بودم از تمام مراحل تولید فیلمبرداری کنند. قسمتی از آن فیلمها را برایشان فرستادم و دیگر صدایشان درنیامد.»
پرونده معرفی کتاب عملیات احیا (راه یافته به بخش نهایی مستند نگاری جایزه جلال آل احمد) در شماره یازده مجله دانشمند
#دانشمند11
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#محمد_حکمآبادی
#عملیات_احیا #راه_یار
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ قهرمانهای معمولیِ هممحل
چند روایت از درسنامه «یارَش»
💠 زبالههای عاقبتبهخیر؛ بخشی از درسنامۀ سجاد حبیبیجیردهی
🔸کار را بهمان دادند و گفتند: «شرکتهای زیادی آمدند و حرف زدند و کاری نکردند. حالا ببینیم تو جوانِ بیستساله چهکار میکنی!» زبالههای جایگاه دفن را با جداکردن سنتی و تفکیککردن دستی آغاز کردم. یک کارگر هم استخدام کردم تا کمکم کند. حالا دیگر تعهد دیگری هم برای حقوق کارگر برعهدهام بود. زبالههای تر و بدون ارزش اقتصادی را از زبالههای خشک ارزشمند جدا کردیم. تفکیک زبالهها در اینجا ادامه داشت تا اینکه ایدۀ دیگری به ذهنم زد. به شهرداری چابکسر پیشنهاد طرح تفکیک زباله از مبدأ را دادم و شهرداری هم با این کار موافقت کرد. شهردار در این پروژه خیلی هم حمایتمان کرد. برای سرعتبخشیدن به کار سه کارگر و یک ماشین جمعآوری زباله را هم در اختیار گرفتم و توانستم زبالههای شهر را در دست بگیرم. بدینترتیب هم در مبدأ و هم در مقصد تفکیک زباله انجام شد.
🔸سجاد حبیبی و گروهش بعد از عبور از این پل موفقیت و ثابتکردن خودشان، گامی فراتر مینهند و به حل مسئلۀ جدیدی دست میزنند که در دنیا بینظیر بوده است. خودش دراینباره میگوید:
- بهعنوان کسی که در دانشگاه، بازیافت زباله خوانده، دغدغۀ اصلیام حذف زبالههایی بود که هیچجوره به چرخۀ بازیافت برنمیگشتند. بیستوپنجدرصد زبالهها یا بدون امکان بازیافتاند یا هزینۀ بازیافتشان آنقدر زیاد است که ارزشش را ندارد. این مشکل از ذهنم بیرون نمیرفت و مرتب با خودم میگفتم: «مگه میشه؟! باید بتونیم همین مقدار هم بازیافت کنیم.» بههمراه دوستانم که همگی تحصیلکردۀ رشتۀ بازیافتاند، شبانهروزی روی بازیافت زبالهها مطالعه کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که آنها را تبدیل به مصالح ساختمانی کنیم. با کمک هم مصالح جدید را ساختیم. چند باری طول کشید تا آزمایشهایمان نتیجۀ دلخواه را داشته باشند. بالاخره پس از مدتی، سازههایمان از استحکام کافی برخوردار شد. در مرحلۀ بعدی تحقیق دربارۀ ساختار را شروع کردیم. از آن مرحله هم سربلند بیرون آمدیم و پروژۀ بهرهبرداری را کلید زدیم.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
چادُرمِلو یا چادِرمُلو یا چادُرمَلو؟
نقدی بر کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان»
بخشی از متن:
🔸رد توضیحاتی که مهندسان و مسئولان معدن و اردو از مراحل مختلف استخراج سنگ آهن تا تبدیل آن به گندله و بعد پودرهای ریز و کنستانترهی آهن آمادهی فرآوری در صنایع فولاد، به بازدیدکنندگان دادهاند را میتوان در روایتهای هر پنج نویسنده گرفت و از مراحل تهیه کنستانتره آهن برای ساخت میلگردهای بهظاهر ساده تا دشواریهای مدیریت یک مجموعه معدنی در دل کویر، چیزهایی آموخت. از ماجرای سرسبزی کویر و امکانات رفاهی مجموعه برای کارکنان و کارگرانش تعجب کرد و این وسط هم با حسوحال نویسندگان، تعجبها و تصورات و دیدگاهها و شیطنتهای دوستانهشان، همراه شد.
🔸همه اینهایی که گفتم، هر کدام میتوانست اتفاق خوبی برای خواندنیترکردن روایت پیشرفت برای مخاطب عمومی باشد و اجازه بدهد تا همه معدنندیدهها بنشینند و چهل-پنجاه صفحهای سفرنامه بخوانند و دلشان گرم بشود. اتفاقی که با جمعکردن این روایتها در یک کتاب «برای میلگردها سعدی بخوان»، نهتنها نتیجه خوبی نداشته بلکه اساسا در حوزه روایت پیشرفت، هیچ اتفاقی را رقم نزدهاست! مسئلهای که نشان میدهد فهم ناشران از روایتگری پیشرفت، همچنان مقهور بیایدگی و بیراهبردی است.
🔸مسئله اصلی اینجاست که این کتاب برای چه مخاطبانی تهیه شده است؟ به نظر میرسد همانطور که برگزارکنندگان اردو، تنها این کد را به نویسندگان اردو دادهاند که «احساس غرور خواهید کرد»، تنها هدف نویسندگان و ناشر هم این بوده که به مخاطبان معدنندیدهی صنعتنشناس، احساس غرور را تزریق کنند. با این حال مشخص نیست که مخاطب این کتاب، بعد از خواندن روایت اولی که تقریبا همه ماجرا را گفته و واقعا هم جذاب نوشته و احساس غرورش را به منِ مخاطب هم منتقل کرده، یا نهایتا درصورت ادامه دادن روایت دوم که سعی کرده یک جاهای مغفول روایت اول را با توضیحات مسئولان اردو و معدن پُر کند، چرا باید روایتهای سوم و چهارم و پنجم را هم بخواند تا دوباره همان اتفاقات را از دید کسانی که از نظر نسبتشان با موضوع کاملا مشابه دو راوی اول هستند، مرور کند؟ آیا فقط قرار است ببینیم که این پنج نویسنده، چطور یک موضوع را پوشش دادهاند و بعد به آنها رأی بدهیم؟
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند۱۸
#نقد_کتاب
#مریم_حنطهزاده
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ گاومیشهای دوستداشتنی؛ درسنامۀ خانوادۀ نیکوکار
چند روایت از درسنامه «یارَش»
💠بخشی از متن:
🔸چون زبانم خوب است، در اغلب کنگرهها خودم صحبت میکنم. از کارهایمان در ایران میگویم؛ از روستایمان در رضوانشهر که حولوحوش هفتصد تا گاومیش اصلاحشده دارد؛ اینکه همسرم مدیر پروژه است؛ خیلی برای کارمان تلاش کردهایم و من مدیر مالی تعاونی هستم. از طرف ایران و بهعنوان یک کشور آسیایی که صحبت میکنم، کشورهای دیگر تعجب میکنند و میگویند: مگر میگذارند خانمها همچین کارهایی بکنند؟! واقعاً چنین کارهایی در ایران انجام شده، آنهم زیر فشار تحریم؟! با هجمهای که علیه ایران وجود دارد، خیلی ذهنیت بدی دارند و تعجب میکنند که یک خانم میآید و میگوید من مدیر یک تعاونی هستم.
🔸میگویند: اِ…! مگر توی ایران میگذارند یک خانم مدیر باشد؟ میپرسند: واقعاً سیصد تا دامدار زیر نظر شمای خانم هست؟! اصلاً نکند بهاجبار حجاب روی سرت هست؟! سال۱۴۰۱ آقای گلدینز، عضو اصلی فدراسیون گاومیش از من خواست که تجربیاتم را بهعنوان یک دامدار نمونه که عملکرد خوبی داشتهایم، بگوییم. این تجربیات در مجلۀ نیوز لایف چاپ شد؛ مجلهای تخصصی در زمینۀ گاومیش که در ۵ تا قاره چاپ و برای ۴۷ کشور ارسال میشود. برای تمام نقاط کشور آموزش داریم.
🔸خانم دریساوی که عنوان کارآفرین برتر استانی، دو سال متوالی عنوان روستایی نوآور، راهبر نمونۀ کشور و زن تأثیرگذار استان را در کارنامۀ افتخاراتش دارد، درمورد تأثیر سبک زندگیشان بر روی جوانان امروزی میگوید:
گذشتۀ ما را که به چشم دیدند، میگفتند این زن و شوهر هیچی نداشتند؛ توی آن انباری زندگی میکردند؛ ماشین هم نداشتند؛ الان با گاومیشداری، وضعشان اینقدر خوب شده که خارج میروند. مگر با گاومیشداری هم آدم میتواند برود خارج؟! مگر با گاومیشداری میشود دو تا ماشین و خانه گرفت؟! پس گاومیشداری سود دارد. بهتدریج و با توسعۀ تعاونی گاومیشداران و حل مشکلات گاومیشداری سنتی بهکمک اصلاح نژاد، خیلی از جوانها به روستا برگشتند و به کار آباواجدادیشان رو آوردند.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
یارَش؛ جرأتمندی برای امیدواری و کنشگری
گزارش رونمایی از درسنامه یارَش در گیلان
💠بخشی از متن:
🔻معمولا وقتی میخواهیم مکتبی را بشناسیم، میرویم سراغ مفاهیم و ایدههایی که آن مکتب را توضیح دادهاند. بعد میگوییم که غایت تربیت این مکتب، تربیت چنین انسانهایی است و نمونه نشان میدهیم. بنابراین گرچه معرفت خودش انگیزهبخش و حرکتآفرین است، اما تا وقتی که از این ایدهها و مفاهیم انتزاعی، روی زمینِ نمادهای عینی و عملیاتی ننشیند، این مکتب در عمل به ثمر نمیرسد. در حد کاغذ و کتاب و منابع میماند. روایت قهرمانان تربیتی کارش این است، که میآید ایدههای مکتب تربیتی شما را به صورت ملموس و عینی جلوی روی دانشآموز و متربی میگذارد. و وقتی که آن نمونه عینی جلوی روی دانشآموز قرار گرفت، دقیقتر و تفضیلیتر میفهمد.
🔻هرچقدر شما درباره هویت و هویت روستایی با دانشآموزت صحبت کنی، اثرش محدود است اما مثلا وقتی کار جناب آقای قاسم اصلانی را میگذاری جلوی دانشآموز، حالا او میتواند آن مفهوم را به صورت عینی و ملموس درک کند. هرچقدر درباره اینکه یکشبه آدم به نتیجه نمیرسد صحبت کنید و بگویید اینگونه نیست که مسئلهها همیشه ثابت باشد، بلکه همواره و در طول زمان مسئلهها تغییر میکند و مهم این است که توی انسان مسئله داشته باشی و کمکم مسئلهها و ایدهها و کارهایت را بزرگ بکنی، باور نمیکند. ولی وقتی نمونه کار سجاد حبیبی را میبیند که شاید از ابتدا نمیخواسته یک جریان جدیدی را در بازیافت رقم بزند، اما وقتی با یک مسئلة دیگری وارد کار شده، به ایده مصالح ساختمانی رسیده است؛ برای دانشآموز شهود رخ میدهد.
🔻 ارزش این کتاب از این حیث است که آمده از زبان اثبات عدول کرده به ثبوت. درواقع به جای اینکه بیایی از امید و تلاش و جهد و جهاد صحبت کنی، نمونههای تلاشگری و جهد و جهاد را نشانش میدهی.لذا ما نیاز داریم برای اینکه بچههای ما با نگاه حل مسئله، روحیه مسئولیت پذیری ملی و حتی بینالمللی پیدا کنند، یک نهضت تربیتی از قهرمانهای بینالمللی و بومی خودمان راه بیندازیم و آن چیزی را که میخواهیم در قالب کلمات به بچهها بگوییم، در قالب تصاویر به آنها نشان بدهیم.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
#علی_پارسانیا
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ آبی نفتی
پتکو به روایت مهندس علی عمرانی
🔸کتاب «آبی نفتی»، دستاوردها و موفقیتهای شرکت «پِتکو» را با محوریت مهندس علی عمرانی که به مدت ۱۶ سال مدیریت این کارخانه را برعهده داشت، روایت میکند.در کنار روایت جنگها و قهرمانان حافظ مرزهای جغرافیایی باید دانشمندان و مهندسان گمنام و خلاق را هم روایت کرد که در میدان علم و صنعت، مرزهای دانش و فناوری ایران عزیز را گسترش میدهند. مهندس علی عمرانی از جنس همین مهندسان و مدیران موفق صنعتی است که در دوران سخت تحریمهای اقتصادی ایران باتکیهبر خلاقیت، عرق ملی و استفاده درست از ظرفیت کار تیمی، مبدأ اتفاقات بزرگ و شیرین در صنعت کشور شده است.
🔸شرکت تولید پمپهای بزرگ و توربین آبی با نام اختصاری پمپ و توربین (پتکو)، جهت طراحی و ساخت سفارشی پمپهای موردنیاز صنایع مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع نیروگاهی، خطوط انتقال آب و توربینهای آبی کوچک و متوسط بنا شده است.
🔸برای رقمزدن اتفاقات بزرگ بیش از نخبگان تکبعدی حادثه کنکور به متخصصان بااراده و پرتلاش نیز نیاز داریم، آنها که با عشق و علاقه پلههای رشد را یکییکی بالاآمده و همه استعداد وجودیشان را مانند ذرهبین در یک نقطه کانونی متمرکز کردهاند. پیشرفت واقعی با همین آدمها اتفاق میافتد، گرما و زندگی همینجاها پیدا میشود و امید همین اطراف متولد میشود، جایی حوالی عشق، ایمان و وطن!
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#مرتضی_اسدزاده #مهدی_نورمحمدزاده
#نشر_راهیار
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
کتاب یارَش، تلاش برای ایستادگی در برابر تهرانزدگی خانم رقیه فاضل، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه تعل
کتاب یارَش، تلاش برای ایستادگی در برابر تهرانزدگی
خانم رقیه فاضل، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه تعلیموتربیت
💠بخشی از متن
🔸یکی از دغدغههای جدی در تعلیموتربیت، امیدآفرینی است؛ یعنی امید و ایمان به این قضیه که من میتوانم کاری انجام بدهم. امید به این قضیه که آیا این ایران جایی برای زندگی کردن است یا نه؟ یا باید هر چه زودتر کاری بکنم و اگر میتوانم بار و بندیلم را ببندم و بروم جای دیگری! یا این حرف که همهجا را فساد گرفته و ما هر کار هم بکنیم صدایمان به جایی نمیرسد؛ چیزهایی که ما مخصوصاً در دوره دوم دبیرستان ممکن است خیلی زیاد از زبان دانشآموزانمان بشنویم. یارَش جواب اینها را مستقیم نمیدهد اما به سوژههایی پرداخته است که ناظر به مسئله توسعه منطقهای است. در مورد چهرهها و مسئلههایی سخن گفته که تهرانی نیستند و این خودش یک ایستادگی در برابر حجم شدید تهرانزدگی است که مدام در رسانهها و در دروس آموزشوپرورش ما پمپاژ میشود و یک شوقی نسبت به عدالت، امیدی نسبت به پیشرفت را ایجاد میکند که به نظرم خیلی اهمیت دارد.
🔸یکی از خوبیهای این کتاب چندساحتی بودن آن است که برای یک معلم خیلی غنیمت است. آدمهایی که در این کتاب به آنها پرداخته شده، بسیار متنوع هستند. عرصهها و ساحتهای مختلفی هم دارد؛ ورزش و فرهنگ، فضای علم و تکنولوژی و عرصههای پزشکی را دارد. ما اگر میخواهیم یک یادگیری چند ساحتی را رقم بزنیم حقیقتاً انتزاعی حرفزدن نمیتواند به ما کمک زیادی بکند. مثلاً در خاطرات خانم مهرافزا، میتوان به عنوان یک معلم زیست روی مسئله ناباروری و کارهای سلولی صحبت کرد، میتوان به حجاب و چالش ایشان در تحصیل دانشگاهی در دوران پهلوی اشاره کرد و به تاریخ پهلوی گریزی زد و حتی میتوان حرف را به مهاجرت معکوس از تهران به گیلان کشاند. یعنی با نشان دادن یک انسان واقعی که زندگی و خاطرات و عملکرد مشخصی دارد، امکان طرح مفاهیمی را که به سختی میتوان بینشان ارتباطی برقرار کرد، پیدا میکنیم. یعنی بدون اینکه دانشآموز احساس کند که چرا معلم دارد در مورد فلان چیز صحبت میکند، میتوان از یک مفهوم به یک مفهوم دیگری حرکت کرد.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
🔴 جنگ امواج بر فـراز اروند
تجربه جنگ الکترونیک در عملیات والفجر ۸ به روایت علیاصغر زارعی
💠بخشی از متن:
🔻بیشترین ضربه به نیروی هوائی ارتش عراق در طول جنگ، در عملیات فاو وارد شده است. البته درباره تعداد هواپیماهای ساقط شده عراقی اختلاف آمار وجود دارد. اگر از جنبههای تبلیغاتی موضوع بگذریم، همه در آمار ۴۵ تا ۵۰ هواپیمای ساقط شده اتفاقنظر دارند. ما با سایتهای نیروی هوایی ارتش ارتباط داشتیم و باهم هماهنگ بودیم. ما اطلاعات پروازهای عراقی را وقتیکه از پایگاههای هواییشان حرکت میکردند، به سایت موشکی نیروی هوائی میدادیم. هواپیما که میخواهد از آشیانه روی باند بیاید و پروازش را شروع شود، این حالت را «تاکسی اوت» میگویند. از زمانی که اینها تاکسی اوت میشدند، تا زمانی که اوج میگرفتند و روی منطقه میآمدند، همه این وضعیت را با سایتهایی که داشتیم، دریافت میکردیم.
🔻دلیلش هم این بود که پایگاههای هوایی اینها، شبکه اصلیشان را برای اینکه تا عمق منطقه بتوانند ارتباط قوی با هواپیما داشته باشند، باز میکردند. هواپیما که بالا میآمد، آخرین وضعیتش را با لیدرش چک میکرد و لیدرش آن را به پایگاه انتقال میداد؛ یعنی مثلاً میگفت، ما الآن در صد مایلی هدف هستیم. موقعیتمان با هدف این است. نقاط کمکی هدف را میگفت، سطح ارتفاع را میگفت، همه اینها را میگفت، تعداد سورتی پروازی را هم که داشت، میگفت. ما همه اینها را به سایت انتقال میدادیم. سایت هم زمانی اکتیو میشد که اینها دیگر با هدفی که میخواستند بیایند بمباران کنند، فاصلهای نداشتند. در همین فاصله، نیروی هوایی ارتش، رادار را فعال میکرد، هواپیما در بردش بود. روی هواپیما قفل میکرد و میزد. در واقع عملیات والفجر ۸ نقطه اوج فعالیتهای واحد جنگ الکترونیک در طول جنگ بود.
🔻ما همه کد رمزهای عراقیها را متوجه میشدیم؛ البته رادیو هواپیماها و هلیکوپترهایشان همه کدر داشتند و ما سیستم کد شکن الکترونیکی داشتیم و بهراحتی میتوانستیم صدای آنها را دریافت کنیم. اصطلاحها، واژهها و اقدامات فنیای که میخواستند انجام دهند، لیدر و فرماندهی که هدایت میکرد، همه اینها را داشتیم و متوجه میشدیم و از این نظر مشکلی نداشتیم.
#کتابخانه_پیشرفت
#دانشمند19
#روایت_پیشرفت #جنگال
🌐 خرید اینترنتی: ketabir.com
🗨️ خرید تلفنی: 09123969195
مجله دانشمند | @daneshmand_mag
⭕️ خروج از خیابان سئول
یادداشتی بر یک تجربه بومی در حل مسائل دانشبنیان
💎بخشی از متن:
🔻کتاب «خروج از خیابان سئول»، روایت خروج از بعضی بن بستها و صعود به قله هاست؛ روایت شکلگیری یک نمایشگاه تخصصی برای برطرف کردن مشکلاتی از جنس کمبود امکانات برای توسعه فناوری. شاید با خودتان بگویید «خواندن ماجرای شکلگیری یک نمایشگاه تجهیزات آزمایشگاهی چه جذابیتی میتواند داشته باشد؟» واقعیت این است که این کتاب، چیزی فراتر از یک گزارش خشک و تبلیغی است و تحلیلهای جدی و راهحلهای بومی جالبی دارد. در فصل اول کتاب، مروری سریع و اجمالی از تاریخچه علم و فناوری در ایران ارائه شده است که در عین فشردگی، روشنکننده ذهن برای تحلیل وضعیت فعلی و آیندهاند. در پایان کتاب هم باز لابهلای صفحات تاریخ سرکی میکشیم و ریشه مشقّات و مشکلات علم و فناوری این سالهایمان را جستجو میکنیم.
🔻در خلال این مثالها، نویسندگان کتاب ما را با سؤالاتی سهمگین و جوابهایی تلخ از عدم توجه به تخصص و توان داخلی مواجه میکنند که آه از نهاد انسان بر میآورد. درد اصلی، درد خودباختگی و بیگانه پرستی است که روح فن آور و فناوری را میخراشد: «شرکت پر توان و پر انگیزه اهوازی، یک سال عمر و پول خود را گذاشت و از عهده ساختن پمپ گل حفاری برآمد. بر اساس اعتمادی که به تعمیرکاری او بود، پمپ او کنار یکی از چاههای عملیاتی نصب شد تا در عمل عیار آن مشخص شود. نتیجه هم جالب بود و هم تأسفانگیز؛ درحالیکه پمپهای چینی پس از دو سال استعمال، تعمیر لازم میشدند، پمپ ایرانی به مدت شش سال یک آخ هم نگفت، اما حتی یک شرکت نفتی همآغوشی برایش باز نکرد! گویی این آغوش برای محصول خارجی، قالبسازی شده بود و ایرانی در آن جا نمیافتاد. همچنان یک ایرانی پمپهای چینی را وارد میکرد و یک ایرانی دیگر پمپهای چینی را تعمیر.»
🔻در طی مطالعه این کتاب متوجه میشوی با پیادهسازی ایده و انجام کار است که ضعف و مشکل و خلأها هم به چشم میآیند. در طی حرکت به سمت قله است که تواناییها و ناتوانیها آشکار میشوند، راه و بیراهه رخ مینمایند، خطا رفتن و در پی آن اصلاح حرکت، معنا مییابند. خواندن این کتاب را به تصمیمسازان اقتصاد و فناوری، به همه اهالی صنعت و دانشگاه، به کسانی که در حوزه تاریخ شفاهی قلم میزنند و به عموم مردمی که علاقهمندند بدانند کدام مسیر برای «خروج از خیابان سئول» مناسب است، پیشنهاد میکنم.
#پریسا_زارع_مهرجردی
#کتابخانه_پیشرفت #دانشمند21
#فناوری #دانش_بنیان
🌐 لینک خرید اینترنتی مجله با ارسال به سراسر کشور
https://ketab.inn.ir/product/40958/ماهنامه-دانشمند-
📱 خرید تلفنی: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕ به توان هایتک روایت یک اتفاق بزرگ در صنعت برق کشور
⭕ به توان هایتک
روایت یک اتفاق بزرگ در صنعت برق کشور
🔻«روز چهلم انگار میخواست دنیا به آخر برسد. دورتادور نیروگاه را ماشینهای آتش نشانی با بهترین تجهیزات قرق کرده بودند. بعد از هر مرحله آزمودن، فشارم بالا و پایین میشد و ضربان قلبم یکی در میان میزد. همه بچهها همینطور بودند. رنگ یکیشان پریده بود، آن یکی تندتند راه میرفت، خانم عظیمیزاده که مسئول پروژه بود نتوانست دوام بیاورد. سپرد هر وقت کار تمام شد صدایش بزنیم و رفت ته نیروگاه قدمزدنهای بیقرارش را میدیدم، راهرفتنهایش را، دست به دعا برداشتنهایش را. باید بایستی کنار آن توربین غولپیکر تا بدانی از چه حرف میزنم، غولی عظیم با صدای غرشی که زمین و زمان را به لرزه درمیآورد. ما انسانها انگار در برابرش آدم کوچولوهایی بودیم که دیده نمیشدیم. حالا اما ما آدم کوچولوها، ما جوانهای بیست و چهار پنجساله، ما جوانهایی که هیچکس بهمان اعتماد نکرده بود جز مهندس دهنوی مایی که در آن لحظات فقط خدا را داشتیم، میخواستیم این غول عظیمالجثه را رام کنیم. همهمان میدانستیم که اگر قرار بود اتفاقی بیفتد، نه از دست آتشنشانی کاری برمیآمد و نه هیچکس دیگر؛ واحد منفجر میشد و تمام…»
🔻«به توان هایتک»؛ روایتی است از تأسیس و پیشرفتهای غرورانگیز شرکت دانشبنیان «آهار» مشهد. مهندسان جوان این شرکت، بهویژه در تنگناهای وابستگی و تحریم که بخشهای مهمی از صنعت برق و انرژی کشور با بنبست و بحران مواجه شده بود، با دانش، همت و نوآوریهایشان، کشور را بهسلامت از این مسیر عبور دادند.
🔻شرکت آهار، فعالیت خود را در حوزه خدمات مهندسی برق در گرایشهای الکترونیک و کنترل در سال ۱۳۷۹ آغاز کرده است. این فعالیتها با بازطراحی و تولید بردهای الکترونیکی نیروگاهی شروع و کمکم به طراحی سیستمهای کنترل پیشرفته موردنیاز در صنایع انرژی کشیده شد. این شرکت، در سال ۱۳۹۰ سیستم کنترل توربین بومی با نام تجاری رامیار ارائه کرد و پس از آن سیستم تحریک ژنراتور و سایر سیستمهای پیشرفته کنترل نیروگاهی، پالایشگاهی، نفت و گاز به مرور طراحی و ارائه کرد و امروز تعداد زیادی نیروگاه، پالایشگاه، خطوط انتقال نفت و… از سیستمهای کنترل آهار استفاده میکنند. آهار علاوه بر ایران در برخی کشورهای دیگر خدمات مهندسی دارد.
محقق: بهزاد دانشگر
تدوین: شبنم غفاری حسینی
نشر: راهیار
#کتابخانه_پیشرفت #دانشمند21
#فناوری #دانش_بنیان #آهار
#روایت_پیشرفت #کتاب_پیشرفت
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ ضربان قلب یک مجموعه دانشبنیان به روایت محمد حکمآبادی نویسنده کتاب عملیات احیا
⭕️ ضربان قلب یک مجموعه دانشبنیان
به روایت محمد حکمآبادی نویسنده کتاب عملیات احیا
🔻«عملیات احیا» ماحصل 70 ساعت گفتوگو با مهندسها و مدیرعامل جمکو است که میخواهد از رمز و راز احیای یک کارخانه ورشکسته با شصت میلیارد بدهی، بیپرده با شما حرف بزند. در این کتاب، مشکلات و مانعهای مسیر نادید گرفته نشدند؛ از کمکاری مسئولین و دستاندازی تعدادی منفعت گفته شده و در کنارش، از نمایندهها و مسئولینی که بدون چشمداشت پابهپای جمکو دویدند تا این کارخانه از ایست قلبی نجات پیدا کند هم روایت شده.
🔻کتاب، با روزهای سخت جمکو شروع میشود. روزهایی که نیروها با مشکلات معیشتی و کاری همراهاند تا حدی که تعدادیشان بیماری قلبی و افسردگی گرفتند. مهندس محمدرستمی که مدیرعامل میشود، مشکلات باقی است. در کتاب، به راهحلها و برنامهریزیهای مهندس رستمی برای حل پلهبهپلهی کارخانه جمکو میپردازیم. هر فصل را یک راوی روایت میکند اما کتاب سیری پیوسته دارد. در این میان، سهم مهندس محمد رستمی به عنوان محور تحول، بیشتر از باقی نیروها است. هر کسی، آچاری دست گرفته و مهرهای از این کارخانه را سفت میکند. هر کدام از راویها به فراخور زمان، داستان احیای جمکو را ادامه میدهد تا به قصهی ما به حضور در «نیروگاه اتمی بوشهر» و ساخت «موتور سنکرون» میرسیم.
جمکو که در طول دو سال از مشکلات مالی و مدیریتی گذر کرده بود و اعتبارش بین صنایع بزرگ کشور بهبود پیدا کرد؛ وقتش رسید پا در میدانهای بزرگ صنعتی بگذارد. پیشنهاد قدم گذاشتن در پروژههای مهم صنعتی با ریسک و تکنولوژی بالا که بعضی از آنها منحصرا در اختیار چهار پنج قدرت صنعتی برتر دنیا بود، به سمت جمکو آمد.
🔻قدم اول، سخت ترین قدم است. روایت در قالب اول شخص همقدم میشود با مدیران پروژههای مختلف تا در اضطراب و ناامیدیها همراه آنها باشد. پرداختن به حواشی صنعتی باعث شده قصهی پرکششی از صنعت بشنویم. جمکو به مثابه یک مزرعه کوچک است که نسخه احیاءش را میتوان برای خیلی از مجموعههای بزرگ و سیستمهای کلان پیچید. نسخهای که نشان میدهد با وجود همهی مشکلات، باید دوید و امیدوار بود. «امید» هدف اصلی قصهی کتاب «عملیات احیا» است. همان چیزی که دشمن هدف گرفته؛ میخواهد با القای ناامیدی، خودمان را دستکم بگیریم.
🔻در گفتوگو با کارکنان جمکو، از ناامیدیشان در سالهای 95 و 96 زیاد شنیدم. مهندس رستمی در اولین قدمها دست گذاشت روی «امیدوار» کردن نیرویانسانی. وقتی پروژههای مهم و بزرگ و نشدنی به دست بچههای جمکو در شهرستان جُوین شدنی شد، مهمترین دستآورد «امید و انگیزه» نیروها بود. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب: «امید مهمترین ابزار پیشرفت است و دشمن روی این متمرکز شده؛ دشمن از همهی توان دارد استفاده میکند برای القای ناامیدی، برای القای بنبست... پیشرفت احتیاج دارد به امید.... خوشبختانه امید زنده است.»
🔻کتاب «عملیات احیا»؛ روایت صعود مجموعهی دانشبنیان جمکو به قله دانش و فناوری الکتروموتور در 230 صفحه توسط انتشارات راهیار منتشر شده است. کتاب در بیست فصل با روایت افراد گوناگون به مسیر پر پیچ و خم احیای کارخانه و تولید محصولات هایتک و صادراتی میپردازد.
#کتابخانه_پیشرفت #دانشمند۱۱
#فناوری #دانش_بنیان #جمکو
#روایت_پیشرفت #کتاب_پیشرفت
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕ بین غولهای نیروگاهی، سَر درآوردیم ۱ کتابخوان؛ برشی از «به توان هایتک» 💠بخشی از متن⬇️
⭕ بین غولهای نیروگاهی، سَر درآوردیم ۱
کتابخوان؛ برشی از «به توان هایتک»
💠بخشی از متن:
🔸ساخت رامیار اتفاق بزرگی در صنعت خودکفایی کشور بود. بهترین پروژۀ سال انتخاب شد و مدیرعامل توانیر اعلام کرد این پروژه ایران را در صنعت برق به خودکفایی صددرصد رسانده است. بعد از آن گروههای مختلف و متفاوتی، از جمله پدافند غیرعامل و نیروگاههای مختلف، برای بازدید آمدند. در پدافند غیرعامل اولین چیزی که بررسی میکنند عدمارتباط با خارج از کشور و 100درصد بومیبودن محصول است. از این بابت که مطمئن شدند، به وزارت نیرو توصیهنامه زدند که از این سیستم استفاده شود.
🔸بعد از نصب و راهاندازی رامیار در چند نیروگاه، تصمیم گرفتیم برای آن، مشتری خارجی هم پیدا کنیم. گشتیم و یک نمایشگاه مرتبط پیدا کردیم به نام POWER GEN که مخصوص نیروگاههاست و شرکتهای بزرگ سازندۀ سیستم کنترل در آن شرکت میکنند و قرار بود آن سال در ابوظبی برگزار شود. با هزار دردسر، هزینههای کمرشکنش را جور کردیم و با بچهها غرفه را سرپا کردیم. ما بودیم و یک نمایشگاه بسیار تخصصی که فقط سی چهل شرکت بزرگ در آن غرفه داشتند. از نیروگاهدارهای حوزۀ کل خلیج فارس و شرکتهای بزرگ نفت و انرژی دنیا که از لحاظ صنعتی سطح بسیار بالایی دارند تا شرکتهای غول دنیا مثل جنرالالکتریک و زیمنس. این وسط، همه به ما نگاه عاقلاندرسفیه میکردند.
🔸از شانسمان غرفهمان درست بین غرفة جنرالالکتریک و زیمنس قرار داشت. بازدیدکننده، اول از سیستم کنترل جدید زیمنس بازدید میکرد، بعد میرسید به ما؛ هاج وواج و مبهوت سؤالاتی دربارۀ سیستممان میپرسید و بعد به غرفۀ جنرالالکتریک میرسید. آمریکاییهای غرفۀ جنرالالکتریک که در طول نمایشگاه اصلا نزدیکمان نشدند؛ اما روز آخر، آلمانیها از غرفه زیمنس به سراغمان آمدند و دربارهمان پرسوجو کردند. وقتی گفتم سازندۀ سیستم کنترل نیروگاهیم، زدند زیر خنده. با توضیحاتم خندههایشان کمرنگ میشد و دهانهایشان باز میماند. باورشان نمیشد.
🔸مدام میپرسیدند دانشش را از کجا آوردهاید؟ مگر شما تحریم نیستید؟ تحت لیسانس کجایید؟ گفتم: «مگر فقط شماها عقل دارین؟ ما هم عقلهایمان را ریختیم روی هم و دانشش رو به دست آوردیم.» معلوم بود بدجوری کّپ کردهاند. میگفتند ما فکر میکردیم با این همه تحریم، ایران به یک بیابان برهوت تبدیل شده است. میگفتند منتظر بودیم بعد از تحریمها، بیایید التماسمان کنید برایتان سیستم کنترل نصب کنی. اینجا دیگر ما بودیم که نگاه عاقلاندرسفیهشان میکردیم.
#دانشمند۲۳ #کتابخانه_پیشرفت
#به_توان_هایتک#آهار
#انتشارات_راهیار #روایت_پیشرفت
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
قصهی لولههای نفت یادداشتی بر کتاب «شریان مکران» 💠بخشی از متن⬇️
قصهی لولههای نفت
یادداشتی بر کتاب «شریان مکران»
💠بخشی از متن:
🔸روزی که مطالعه در ژانر روایت پیشرفت را با کتاب «تندتر از عقربه ها حرکت کن» شروع کردم، فکر میکردم شاید «نوید نجات بخش» یک استثناست. ولی بعد، داستان عبدالرضا یعقوبزاده، سیدرضا رفیعی، محمد رستمی را خواندم و حالا هم در «شریان مکران»، قصۀ علی جعفرزاده و تورج دهقانی و خیلیهای دیگر را شنیدهام. خوبی خواندن روایت این آدمها این است که میفهمی صحبت از پیشرفت و توسعۀ پایدار، دروغ و غیرممکن نیست، خیالپردازی نیست. استعداد و امکاناتش هست، سیاستگذاریهای کلان و اراده و عزم آن هم هست؛ پس چه چیزی ممکن است نباشد؟ گاهی فقط نخواستن مانع این راه است و خودباختگی. عدمفهم درست از آنچه داریم و عدمشناخت از نسخهای که ایران را تبدیل به گوهری تابان میکند ، ما را به بیراهه میبرد. وقتی تشخیص درد غلط باشد، طبعا نسخۀ درمان هم غلط از کار درمیآید.
در شریان مکران چه خبر است؟
🔸احداث خط لوله هزار کیلومتری برای انتقال نفت از گوره به جاسک چیزی نیست که قائم به یک نفر باشد؛ دهها مهندس، صدها کارگر، جوشکار و راننده، جان برکفانه تلاش کردند تا شد آنچه شد.کار کردن 27600 تریلی را تصور کنید که 83000 شاخه لوله را به محل پروژه آوردهاند. پانصد جوشکار را در نظر بگیرید که در گرمای 40 درجه، آن هم با زبان روزه و با ماسک (به دلیل محدودیتهای کرونا) ، مشغول جوشدادن لولهها هستند.
🔸فکرش را بکنید؛ سی میلیون متر مکعب در این هزار کیلومتر، عملیات خاکی انجام شده است. فقط رساندن سوخت به دستگاههای این عملیات خاکیِ بزرگ، خودش یک پروژۀ مهم بوده است؛ آنجا که ششصد دستگاه، بیست ساعت در روز، یک ضرب کار میکردند. اما غیر از اینها، چیزی که پروژۀ "احداث خط لولۀ هزار کیلومتری انتقال نفت از گوره به جاسک" را مهم و متمایز میکند، نحوۀ مدیریت و تفکر مدیران آن است؛ تفکری که چشم به دست بیگانه ندارد، توان متخصص و کارگر ایرانی را دست کم نمیگیرد. دنبال بهانهتراشی برای کار نکردن و معطل کردن پروژه نیست؛ از تمام ظرفیتها استفاده میکند تا هرجا گرهی هست، با دست یا با دندان، آن را باز کند و کار را متوقف نگذارد.
چرا خواندن «شریان مکران» مهم است؟
🔸چون دانستن چگونگی اجرای یک اَبَرپروژۀ ملّی، فهم ما مردم عادی را از آنچه هستیم، تغییر میدهد؛ آیینۀ صادقیست که تصویر واقعبینانهتری از ما به خودمان نشان میدهد. یک نمونهاش این که برای ساخت این لولههای انتقال، فناوری پیچیدهای بهکاررفته که در ایران وجود نداشته است. در ابتدا مدیران پروژه تصمیم داشتند آن را از چین وارد کنند اما چین تا پای قرارداد میآمد و بعد میزد زیرش؛ از آنجا که کشورهای حاشیه خلیج فارس نمیخواستند این پروژه در ایران به اتمام برسد، با فشار و لابی چین را منصرف میکردند. نتیجه چه شد؟ متخصصان و مهندسان داخلی با غیرت ایستادند و به برکت این اَبَرپروژه، کشور را صاحب این فناوری کردند.
🔸فقط همین نبود:«هر پروژهای از صفر شروع و تا صد تمام میشود. ولی پروژۀ خط لولۀ گوره به جاسک از منفی بینهایت شروع شده بود، از ناامیدی مطلق، از هیچ. تحریم و کارشکنیهای خارجیها خیلی تأثیر داشت. از اواسط سال ۹۷ رویکرد جدیدی برای تأمین کسریهای پروژه، حاکم شد و تمرکز را گذاشتیم بر بررسی ظرفیتهای داخلی و امکان ارتقای این ظرفیتها و توانمندیها. خوشبختانه با همّت مهندسین و کارشناسان این حوزه و راهبری مجموعۀ وزارت نفت در زنجیرۀ تأمین فولاد، نتایج خوبی گرفتیم. اوایل سال ۹۸ یک همکاری و همافزایی در حلقههای مختلف این زنجیره اتفاق افتاد.»
#کتابخانه_پیشرفت #شریان_مکران
#انتشارات_جامجم #مهدی_قزلی
#پریسا_زارع #روایت_پیشرفت #دانشمند۲۳
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
📚 بین غولهای نیروگاهی، سَر درآوردیم ۲
کتابخوان؛ برشی از کتاب «به توان هایتک»
💠بخشی از متن:
🔸در نمایشگاه، پرسوجو کردم که از مسئولین دولتی چه کسی برای بازدید میآید؟ گفتند معاون وزیر انرژی امارات. گفتم میخواهم باهاش صحبت کنم. برایم نوبت زدند که فلان ساعت در حدود ده دقیقه، یک ربعی فرصت داری. معاون وزیر یک خانم میانسال بود که در تمام مدتی که من درباره سیستمهای کنترل نیروگاه حرف میزدم و مترجم ترجمه میکرد، فقط نگاهم کرد و دست آخر گفت: «من اصلا متوجه نمیشم شما چی میگی!»
🔸روی صندلی جابهجا شدم و گفتم: «مگه شما نیروگاه ندارین؟»
جواب داد: «چرا داریم.»
گفتم: «وقتی خراب میشه، نباید یه شرکت بیاد و سیستم کنترلش رو درست کنه؟»
ابروهایش را بالا انداخت و گفت: «شما اصلاً میدونی برق توی کشور ما چطوری تولید میشه؟»
جواب ندادم و نگاهش کردم. ادامه داد: «ما برای تولید برق، در قبال تحویل مقدار مشخصی گاز یا نفت، مناقصه برگزار میکنیم و مقدار برقی که لازم داریم را اعلام میکنیم. شرکتهای مختلف مثل زیمنس یا جنرالالکتریک هر کدام پیشنهادی میدهند. هر کدام که در مناقصه برنده شود مثلاً تا بیست سال، از صفر تا صد، مسئول تأمین برق آن شهر است. بعد از اتمام مدت قرارداد هم باید جمع کنند و بروند. این وسط، برق اگر قطع شد با مشکل دیگری پیش آمد، ما فقط جریمهشان میکنیم.»
🔸این نشان میدهد که رشد و پیشرفت کشورهایی مانند امارات، چقدر پوستهای و حبابگونه است و از هیچ عمق و زیرساختی برخوردار نیست. همیشه و از ابتدا، تمام سیستمهای کنترل نیروگاه را غربیها برایمان میآوردند؛ نهتنها برای ما که تقریباً برای همه کشورهای به قول خودشان جهان سوم. در دنیا به جز آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، چین و ژاپن، کشور دیگری توانایی ساخت نیروگاه ندارد. حساسترین جای نیروگاه، بخش کنترل آن است. ممکن است کسی بتواند توربین یا ژنراتور بسازد؛ ولی ساخت سیستم کنترلش، فقط در دست سهچهار شرکت در دنیاست. ما در آهار به تکنولوژی کنترل نیروگاه دست پیدا کردهایم؛ بنابراین هم سیستم کنترل ۲۵ مگاواتی میتوانیم بسازیم هم ۳۵ مگاواتی و هم هرچیز دیگر. مثل این است که حروف الفبا را یاد گرفته باشی و بتوانی با آنها کلمه بسازی و بعد با کلمهها جمله بسازی. دانشبنیان ته ندارد. تحریم هم که بشود، راهحل پیدا میکند و خودش را نجات میدهد.
🔸بعد از ساخت سیستم کنترل توربین، به فکر ساخت سیستم تحریک ژنراتور افتادیم. بعد از راهاندازی هر کدام از رامیارها، نیروگاهها تقاضای سیستم تحریک ژنراتور داشتند. بررسی کردیم و فهمیدیم شرکتهای خارجی در کنار سیستم کنترل توربین، سیستم تحریک ژنراتور را هم به مشتریهایشان پیشنهاد میدهند. سیستم تحریک ژنراتور بسته به نیاز شبکه ولتاژ و سایر پارامترهای مهم، ژنراتور توسط سیستم تحریک، کنترل میشود. همین مبحث بهظاهر ساده، حساسیتها و نکات دقیقی دارد که اگر درست اجرا نشود، سیستم از شبکه خارج و نیروگاه با مشکل اساسی مواجه میشود.
🔸مثل همیشه، بچهها شروع کردند به تحقیق و مطالعه دربارۀ سیستم برندهای معروف دنیا. در روزگار ما، هیچوقت علم محدود و در دست عدهای خاص نبوده است. کافی است کسی بخواهد دانش چیزی را بهدست آورد، حتما میتواند. در حال حاضر مشکل ما علم نیست، مشکل بستری است که علم بتواند در آن بروز و ظهور داشته باشد. سیستم تحریک ژنراتور که نامش را سانیار گذاشتیم، دومین محصول شرکت دانشبنیان ماست که این روزها آن را در نیروگاههای زیادی نصب و راهاندازی کردهایم. راست است که میگویند اگر یک قدم برداری، خدا ده قدم برایت برمیدارد.
#دانشمند۲۳ #کتابخانه_پیشرفت
#به_توان_هایتک #آهار
#انتشارات_راهیار #روایت_پیشرفت
🌐 لینک خرید اینترنتی:
https://ketab.inn.ir/product/40991/ماهنامه-دانشمند---شماره-23
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند