⭕️ قهرمانهای معمولیِ هممحل
چند روایت از درسنامه «یارَش»
💠 زبالههای عاقبتبهخیر؛ بخشی از درسنامۀ سجاد حبیبیجیردهی
🔸کار را بهمان دادند و گفتند: «شرکتهای زیادی آمدند و حرف زدند و کاری نکردند. حالا ببینیم تو جوانِ بیستساله چهکار میکنی!» زبالههای جایگاه دفن را با جداکردن سنتی و تفکیککردن دستی آغاز کردم. یک کارگر هم استخدام کردم تا کمکم کند. حالا دیگر تعهد دیگری هم برای حقوق کارگر برعهدهام بود. زبالههای تر و بدون ارزش اقتصادی را از زبالههای خشک ارزشمند جدا کردیم. تفکیک زبالهها در اینجا ادامه داشت تا اینکه ایدۀ دیگری به ذهنم زد. به شهرداری چابکسر پیشنهاد طرح تفکیک زباله از مبدأ را دادم و شهرداری هم با این کار موافقت کرد. شهردار در این پروژه خیلی هم حمایتمان کرد. برای سرعتبخشیدن به کار سه کارگر و یک ماشین جمعآوری زباله را هم در اختیار گرفتم و توانستم زبالههای شهر را در دست بگیرم. بدینترتیب هم در مبدأ و هم در مقصد تفکیک زباله انجام شد.
🔸سجاد حبیبی و گروهش بعد از عبور از این پل موفقیت و ثابتکردن خودشان، گامی فراتر مینهند و به حل مسئلۀ جدیدی دست میزنند که در دنیا بینظیر بوده است. خودش دراینباره میگوید:
- بهعنوان کسی که در دانشگاه، بازیافت زباله خوانده، دغدغۀ اصلیام حذف زبالههایی بود که هیچجوره به چرخۀ بازیافت برنمیگشتند. بیستوپنجدرصد زبالهها یا بدون امکان بازیافتاند یا هزینۀ بازیافتشان آنقدر زیاد است که ارزشش را ندارد. این مشکل از ذهنم بیرون نمیرفت و مرتب با خودم میگفتم: «مگه میشه؟! باید بتونیم همین مقدار هم بازیافت کنیم.» بههمراه دوستانم که همگی تحصیلکردۀ رشتۀ بازیافتاند، شبانهروزی روی بازیافت زبالهها مطالعه کردیم تا به این نتیجه رسیدیم که آنها را تبدیل به مصالح ساختمانی کنیم. با کمک هم مصالح جدید را ساختیم. چند باری طول کشید تا آزمایشهایمان نتیجۀ دلخواه را داشته باشند. بالاخره پس از مدتی، سازههایمان از استحکام کافی برخوردار شد. در مرحلۀ بعدی تحقیق دربارۀ ساختار را شروع کردیم. از آن مرحله هم سربلند بیرون آمدیم و پروژۀ بهرهبرداری را کلید زدیم.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
پول درشتی که به جیب غریبهها نرفت
سفرنامه پیشرفت تبریز
💠بخشی از متن:
🔸انقلاب میشود و ایده حرکت بدون وابستگی یا به قول همان قدیمیها، ایده استقلال وسط میآید. مهندس فروغی از آن آدمهایی است که آرمانهایش بلندتر از جهتگیریهای سیاسیاش ایستاده است. میگوید: سال 68 که مدیریت کمپرسورسازی را برعهده گرفتم، اینجا تحت لیسانس شرکتی انگلیسی بود و برای ادامه تولید، لازم بود تا یک میلیون پوند به آنها بدهیم تا دانش فنی را در اختیار شرکت بگذارند. از این قصه خوشم نمیآمد که چنین پول درشتی را به جیب غریبهها بریزیم. طرف انگلیسی را هرروز به بهانهای معطل میکردم. به مهندسان شرکت گفتم که این کمپرسور را باز کنید شاید بتوانیم مانند آن را خودمان بسازیم؛ اما آنها زیر بار نرفتند و حرف از نشدن این کار میزدند.
🔸یک مهندسی داشتیم که اتفاقاً از لحاظ سطح علمی پایینتر از بقیه بود؛ اما قبول کرد که این کمپرسور را باز کند. او متوجه شد که با مهندسی معکوس میشود این دستگاه را ساخت. ولی این دستگاه یک قطعه خاصی داشت که فهمیدیم خود شرکت انگلیسی نیز آن را از یک شرکت سوئدی تأمین میکرده است. تصمیم گرفتیم که مذاکرهای با شرکت سوئدی داشته باشیم. این شرکت اول درخواست ما را قبول نمیکرد. چون هرچه نباشد، قرارداد داشت آن قطعه را بهصورت خاص برای شرکت انگلیسی تولید کند. اما بالاخره راضی شد که با کمی تغییر آن قطعه، این مسئله را حل کند و آن را به ما بفروشد. وقتی موفق به ساخت آن مدل کمپرسور که آن روز در دنیا جدیدترین مدل بود شدیم، یک نمایشگاه راه انداختم و شرکت انگلیسی را دعوت کردم تا دستگاهی که به چندبرابر قیمت میخواستند به ما بفروشند را ببینند؛ اینکه چهطور خودمان آن را ساختیم و تولید کردیم.
#فناوری_نرم
#دانشمند18
#روایت_پیشرفت
#سید_حمیدرضا_میری
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ گاومیشهای دوستداشتنی؛ درسنامۀ خانوادۀ نیکوکار
چند روایت از درسنامه «یارَش»
💠بخشی از متن:
🔸چون زبانم خوب است، در اغلب کنگرهها خودم صحبت میکنم. از کارهایمان در ایران میگویم؛ از روستایمان در رضوانشهر که حولوحوش هفتصد تا گاومیش اصلاحشده دارد؛ اینکه همسرم مدیر پروژه است؛ خیلی برای کارمان تلاش کردهایم و من مدیر مالی تعاونی هستم. از طرف ایران و بهعنوان یک کشور آسیایی که صحبت میکنم، کشورهای دیگر تعجب میکنند و میگویند: مگر میگذارند خانمها همچین کارهایی بکنند؟! واقعاً چنین کارهایی در ایران انجام شده، آنهم زیر فشار تحریم؟! با هجمهای که علیه ایران وجود دارد، خیلی ذهنیت بدی دارند و تعجب میکنند که یک خانم میآید و میگوید من مدیر یک تعاونی هستم.
🔸میگویند: اِ…! مگر توی ایران میگذارند یک خانم مدیر باشد؟ میپرسند: واقعاً سیصد تا دامدار زیر نظر شمای خانم هست؟! اصلاً نکند بهاجبار حجاب روی سرت هست؟! سال۱۴۰۱ آقای گلدینز، عضو اصلی فدراسیون گاومیش از من خواست که تجربیاتم را بهعنوان یک دامدار نمونه که عملکرد خوبی داشتهایم، بگوییم. این تجربیات در مجلۀ نیوز لایف چاپ شد؛ مجلهای تخصصی در زمینۀ گاومیش که در ۵ تا قاره چاپ و برای ۴۷ کشور ارسال میشود. برای تمام نقاط کشور آموزش داریم.
🔸خانم دریساوی که عنوان کارآفرین برتر استانی، دو سال متوالی عنوان روستایی نوآور، راهبر نمونۀ کشور و زن تأثیرگذار استان را در کارنامۀ افتخاراتش دارد، درمورد تأثیر سبک زندگیشان بر روی جوانان امروزی میگوید:
گذشتۀ ما را که به چشم دیدند، میگفتند این زن و شوهر هیچی نداشتند؛ توی آن انباری زندگی میکردند؛ ماشین هم نداشتند؛ الان با گاومیشداری، وضعشان اینقدر خوب شده که خارج میروند. مگر با گاومیشداری هم آدم میتواند برود خارج؟! مگر با گاومیشداری میشود دو تا ماشین و خانه گرفت؟! پس گاومیشداری سود دارد. بهتدریج و با توسعۀ تعاونی گاومیشداران و حل مشکلات گاومیشداری سنتی بهکمک اصلاح نژاد، خیلی از جوانها به روستا برگشتند و به کار آباواجدادیشان رو آوردند.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
یارَش؛ جرأتمندی برای امیدواری و کنشگری
گزارش رونمایی از درسنامه یارَش در گیلان
💠بخشی از متن:
🔻معمولا وقتی میخواهیم مکتبی را بشناسیم، میرویم سراغ مفاهیم و ایدههایی که آن مکتب را توضیح دادهاند. بعد میگوییم که غایت تربیت این مکتب، تربیت چنین انسانهایی است و نمونه نشان میدهیم. بنابراین گرچه معرفت خودش انگیزهبخش و حرکتآفرین است، اما تا وقتی که از این ایدهها و مفاهیم انتزاعی، روی زمینِ نمادهای عینی و عملیاتی ننشیند، این مکتب در عمل به ثمر نمیرسد. در حد کاغذ و کتاب و منابع میماند. روایت قهرمانان تربیتی کارش این است، که میآید ایدههای مکتب تربیتی شما را به صورت ملموس و عینی جلوی روی دانشآموز و متربی میگذارد. و وقتی که آن نمونه عینی جلوی روی دانشآموز قرار گرفت، دقیقتر و تفضیلیتر میفهمد.
🔻هرچقدر شما درباره هویت و هویت روستایی با دانشآموزت صحبت کنی، اثرش محدود است اما مثلا وقتی کار جناب آقای قاسم اصلانی را میگذاری جلوی دانشآموز، حالا او میتواند آن مفهوم را به صورت عینی و ملموس درک کند. هرچقدر درباره اینکه یکشبه آدم به نتیجه نمیرسد صحبت کنید و بگویید اینگونه نیست که مسئلهها همیشه ثابت باشد، بلکه همواره و در طول زمان مسئلهها تغییر میکند و مهم این است که توی انسان مسئله داشته باشی و کمکم مسئلهها و ایدهها و کارهایت را بزرگ بکنی، باور نمیکند. ولی وقتی نمونه کار سجاد حبیبی را میبیند که شاید از ابتدا نمیخواسته یک جریان جدیدی را در بازیافت رقم بزند، اما وقتی با یک مسئلة دیگری وارد کار شده، به ایده مصالح ساختمانی رسیده است؛ برای دانشآموز شهود رخ میدهد.
🔻 ارزش این کتاب از این حیث است که آمده از زبان اثبات عدول کرده به ثبوت. درواقع به جای اینکه بیایی از امید و تلاش و جهد و جهاد صحبت کنی، نمونههای تلاشگری و جهد و جهاد را نشانش میدهی.لذا ما نیاز داریم برای اینکه بچههای ما با نگاه حل مسئله، روحیه مسئولیت پذیری ملی و حتی بینالمللی پیدا کنند، یک نهضت تربیتی از قهرمانهای بینالمللی و بومی خودمان راه بیندازیم و آن چیزی را که میخواهیم در قالب کلمات به بچهها بگوییم، در قالب تصاویر به آنها نشان بدهیم.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
#علی_پارسانیا
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
💢 پایان 35 سال وابستگی
به روایت امیرهومن کریمی وثیق، مدیرعامل شرکت دانشبنیان نفت و گاز سرو
💠بخشی از متن:
🔸شرکتهای هندی و چینی تا یک دهه قبل در ازای تحویل کاتالیست، هزینههای سنگین را از شرکتهای پتروشیمی و فولادی درخواست میکردند؛ اما آوردههای این شرکت، باعث ایجاد ارزشافزودههای متعددی از جمله کاهش قیمت خرید، افزایش دانش متخصصان ایرانی، افزایش راندمان تولید محصولات مهمی چون اوره، آمونیاک، متانول و آهن اسفنجی در کشور شده است.
🔸بومیسازی کاتالیست توسط این شرکت در ایران ۱۰ سال به طول انجامید، از اواسط دهه ۹۰ بهواسطه تکمیل زنجیره کاتالیستهای فولادی و کاتالیستهای تولید گاز سنتز، شرکتهای خارجی از بازار ایران کنار گذاشته شدند و به عبارتی اعتماد به محصولات این شرکت دانشبنیان با اطمینان بیشتری صورت گرفت و این مسیر در خارج از کشور نیز با تلاشهای چندین ساله اتفاق افتاد؛ بهطوریکه در سال ۱۳۹۹ اولین صادرات این شرکت انجام شد و در حضور بازیگران اصلی کاتالیست چون سودکمی، تاپسو و جانسون متی توانستیم بهواسطه قیمت و کیفیت کاتالیست برنده مناقصه مربوطه باشیم و پالایشگاه بصره عراق با ما وارد مذاکره شد و در همان سال بهعنوان صادرکننده نمونه ملی معرفی شدیم. این مسیر با صادرات کاتالیست به کشور ونزوئلا ادامه پیدا کرد.
🔸بخش عمده صادرات ما، به کشور روسیه بوده است که بالغ بر 20 میلیون دلار است به طوری که وزارت نفت در گزارشهای خود از این اقدام ملی به عنوان یک دستاورد بزرگ تاریخی همواره یاد می کند؛ در حال حاضر کارشناسان این شرکت، در سه مجتمع فولاد و پتروشیمی روسیه در حال راهاندازی واحدهای این کشور هستند و قرار است بزرگترین پتروشیمی تولیدکننده اوره و آمونیاک جهان نیز با کاتالیستهای ایرانی شرکت نفت و گاز سرو وارد مدار تولید شود و به گفته رییس پارک فناوری نفت، امروز روسیه به جای پهپاد، به کاتالیست ما وابسته است. نکته حائز اهمیت این است که کشور روسیه در حضور شرکت های چینی از شرکت سرو با قیمت بالاتر خرید می کند و حتی در حضور شرکت های اروپایی نیز از شرکت سرو خرید می کند. این شرکت همچنین هشت میلیون دلار کاتالیست به کشور ونزوئلا و دو میلیون دلار به کشور عراق صادرات داشته است.
#دانشمند18
#روایت_پیشرفت
#خودکفایی
خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
⭕️ آبی نفتی
پتکو به روایت مهندس علی عمرانی
🔸کتاب «آبی نفتی»، دستاوردها و موفقیتهای شرکت «پِتکو» را با محوریت مهندس علی عمرانی که به مدت ۱۶ سال مدیریت این کارخانه را برعهده داشت، روایت میکند.در کنار روایت جنگها و قهرمانان حافظ مرزهای جغرافیایی باید دانشمندان و مهندسان گمنام و خلاق را هم روایت کرد که در میدان علم و صنعت، مرزهای دانش و فناوری ایران عزیز را گسترش میدهند. مهندس علی عمرانی از جنس همین مهندسان و مدیران موفق صنعتی است که در دوران سخت تحریمهای اقتصادی ایران باتکیهبر خلاقیت، عرق ملی و استفاده درست از ظرفیت کار تیمی، مبدأ اتفاقات بزرگ و شیرین در صنعت کشور شده است.
🔸شرکت تولید پمپهای بزرگ و توربین آبی با نام اختصاری پمپ و توربین (پتکو)، جهت طراحی و ساخت سفارشی پمپهای موردنیاز صنایع مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی، صنایع نیروگاهی، خطوط انتقال آب و توربینهای آبی کوچک و متوسط بنا شده است.
🔸برای رقمزدن اتفاقات بزرگ بیش از نخبگان تکبعدی حادثه کنکور به متخصصان بااراده و پرتلاش نیز نیاز داریم، آنها که با عشق و علاقه پلههای رشد را یکییکی بالاآمده و همه استعداد وجودیشان را مانند ذرهبین در یک نقطه کانونی متمرکز کردهاند. پیشرفت واقعی با همین آدمها اتفاق میافتد، گرما و زندگی همینجاها پیدا میشود و امید همین اطراف متولد میشود، جایی حوالی عشق، ایمان و وطن!
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#مرتضی_اسدزاده #مهدی_نورمحمدزاده
#نشر_راهیار
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
کتاب یارَش، تلاش برای ایستادگی در برابر تهرانزدگی
خانم رقیه فاضل، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه تعلیموتربیت
💠بخشی از متن
🔸یکی از دغدغههای جدی در تعلیموتربیت، امیدآفرینی است؛ یعنی امید و ایمان به این قضیه که من میتوانم کاری انجام بدهم. امید به این قضیه که آیا این ایران جایی برای زندگی کردن است یا نه؟ یا باید هر چه زودتر کاری بکنم و اگر میتوانم بار و بندیلم را ببندم و بروم جای دیگری! یا این حرف که همهجا را فساد گرفته و ما هر کار هم بکنیم صدایمان به جایی نمیرسد؛ چیزهایی که ما مخصوصاً در دوره دوم دبیرستان ممکن است خیلی زیاد از زبان دانشآموزانمان بشنویم. یارَش جواب اینها را مستقیم نمیدهد اما به سوژههایی پرداخته است که ناظر به مسئله توسعه منطقهای است. در مورد چهرهها و مسئلههایی سخن گفته که تهرانی نیستند و این خودش یک ایستادگی در برابر حجم شدید تهرانزدگی است که مدام در رسانهها و در دروس آموزشوپرورش ما پمپاژ میشود و یک شوقی نسبت به عدالت، امیدی نسبت به پیشرفت را ایجاد میکند که به نظرم خیلی اهمیت دارد.
🔸یکی از خوبیهای این کتاب چندساحتی بودن آن است که برای یک معلم خیلی غنیمت است. آدمهایی که در این کتاب به آنها پرداخته شده، بسیار متنوع هستند. عرصهها و ساحتهای مختلفی هم دارد؛ ورزش و فرهنگ، فضای علم و تکنولوژی و عرصههای پزشکی را دارد. ما اگر میخواهیم یک یادگیری چند ساحتی را رقم بزنیم حقیقتاً انتزاعی حرفزدن نمیتواند به ما کمک زیادی بکند. مثلاً در خاطرات خانم مهرافزا، میتوان به عنوان یک معلم زیست روی مسئله ناباروری و کارهای سلولی صحبت کرد، میتوان به حجاب و چالش ایشان در تحصیل دانشگاهی در دوران پهلوی اشاره کرد و به تاریخ پهلوی گریزی زد و حتی میتوان حرف را به مهاجرت معکوس از تهران به گیلان کشاند. یعنی با نشان دادن یک انسان واقعی که زندگی و خاطرات و عملکرد مشخصی دارد، امکان طرح مفاهیمی را که به سختی میتوان بینشان ارتباطی برقرار کرد، پیدا میکنیم. یعنی بدون اینکه دانشآموز احساس کند که چرا معلم دارد در مورد فلان چیز صحبت میکند، میتوان از یک مفهوم به یک مفهوم دیگری حرکت کرد.
#دانشمند18
#کتابخانه_پیشرفت
#روایت_پیشرفت
#درسنامه_یارش #روایت_گیلان
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
💢 رویشی در دل تحریم فرصتها
💠بخشی از متن:
🔅«من با تجربه این را میگویم که میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد، در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم.»
برای خیلیها، این جمله پر از سؤال است و آدمهایی که پاسخی توصیفی برای این جمله معروف شهید سلیمانی دارند، مصداقهای خیلی متفاوتی را مثال میزنند. برای منی که طی این سالها درگیر تجربه روایت دانشبنیانها بودهام، این جمله مرا بیش از هر چیز، به یاد قصه شرکتهای دانشبنیان میاندازد. سیر رشد این مجموعهها، یک نمونه مشخص و برجسته از وجود فرصت در دل بحرانها است؛ فرصتی که موجب شد ظهور و بروز توانمندی دانشمندان و فناوران جوان دانشبنیان کشور را در عرصههای مختلف ببینیم و توان میدانداری آنها در حل چالشهای سنگین تحریمها را باور کنیم.
🔅گرچه کشور ما از همان سالهای ابتدایی انقلاب گرفتار انواع تحریمها شده بود، اما نظام تحریمهایی که از سال 89، انواع ساختارهای حیاتی پولی و مالی و فروش نفت و حملونقل ایران را هدف گرفت، تجربه تازه و جدیدی بود که نتایج تلخ و شیرین گوناگونی برای کشور و مردم ما داشته است. وجه تلخ ماجرا، آنجایی بود که بخشهایی از زندگی مردم را رسما فلج کرد و بار درد و غم بیماران را سنگینتر و دردناکتر کرد. وجه شیرین ماجرا اما جایی بود که معمولا از چشم آدمهای معمولی پنهان مانده بود؛ تغییر مدل حکمرانی مبتنی به پول مفت نفت! مدل ناکارآمدی از حکمرانی که بعد از گذشت سی سال از انقلاب، همچنان موجب شده بود که ساختارهای کند دولتی در برابر هر تحول و تغییرات بنیادی و نوآورانهای مقاومت کنند. بهطوری که برنامههای تحول روی کاغذ، در عمل با سرعت لاکپشتی پیش میرفتند و مثلا برای تحقق دولت الکترونیک، فرصت دهساله هم به جایی نمیرسید.
🔅بدتر اینکه گلوگاه و هسته بنیادی همه این برنامههای تحول، شدیداً وابسته به شرکتهای خارجی بود. اقتصاد نفتی با مدیریت شرکتهای دولتی، طبیعتاً ترجیح میداد زحمت زیادی برای بومیسازی نکشد یا دیگر اگر خیلی میخواست قراردادهایش ملی باشد، نهایتاً انتقال فناوری را هم ضمیمه قرارداد خارجی میکرد. روند بیتغییری که موجب میشد بخشهای صنعتی دولتی (غیر از صنایع نظامی که مدل کارشان متفاوت بود و هست)، نه از جهت انگیزه و نه از جهت نیروی انسانی، هیچگاه به سمت تحول و توسعه فناوری بومی نروند.
#دانشمند18
#روایت_پیشرفت
#سرمقاله
🌐 خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
📱 تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند