روایت پیشرفت ایران
💢 پایان 35 سال وابستگی به روایت امیرهومن کریمی وثیق، مدیرعامل شرکت دانشبنیان نفت و گاز سرو 💠بخشی ا
💢 پایان 35 سال وابستگی
به روایت امیرهومن کریمی وثیق، مدیرعامل شرکت دانشبنیان نفت و گاز سرو
💠بخشی از متن:
🔸شرکتهای هندی و چینی تا یک دهه قبل در ازای تحویل کاتالیست، هزینههای سنگین را از شرکتهای پتروشیمی و فولادی درخواست میکردند؛ اما آوردههای این شرکت، باعث ایجاد ارزشافزودههای متعددی از جمله کاهش قیمت خرید، افزایش دانش متخصصان ایرانی، افزایش راندمان تولید محصولات مهمی چون اوره، آمونیاک، متانول و آهن اسفنجی در کشور شده است.
🔸بومیسازی کاتالیست توسط این شرکت در ایران ۱۰ سال به طول انجامید، از اواسط دهه ۹۰ بهواسطه تکمیل زنجیره کاتالیستهای فولادی و کاتالیستهای تولید گاز سنتز، شرکتهای خارجی از بازار ایران کنار گذاشته شدند و به عبارتی اعتماد به محصولات این شرکت دانشبنیان با اطمینان بیشتری صورت گرفت و این مسیر در خارج از کشور نیز با تلاشهای چندین ساله اتفاق افتاد؛ بهطوریکه در سال ۱۳۹۹ اولین صادرات این شرکت انجام شد و در حضور بازیگران اصلی کاتالیست چون سودکمی، تاپسو و جانسون متی توانستیم بهواسطه قیمت و کیفیت کاتالیست برنده مناقصه مربوطه باشیم و پالایشگاه بصره عراق با ما وارد مذاکره شد و در همان سال بهعنوان صادرکننده نمونه ملی معرفی شدیم. این مسیر با صادرات کاتالیست به کشور ونزوئلا ادامه پیدا کرد.
🔸بخش عمده صادرات ما، به کشور روسیه بوده است که بالغ بر 20 میلیون دلار است به طوری که وزارت نفت در گزارشهای خود از این اقدام ملی به عنوان یک دستاورد بزرگ تاریخی همواره یاد می کند؛ در حال حاضر کارشناسان این شرکت، در سه مجتمع فولاد و پتروشیمی روسیه در حال راهاندازی واحدهای این کشور هستند و قرار است بزرگترین پتروشیمی تولیدکننده اوره و آمونیاک جهان نیز با کاتالیستهای ایرانی شرکت نفت و گاز سرو وارد مدار تولید شود و به گفته رییس پارک فناوری نفت، امروز روسیه به جای پهپاد، به کاتالیست ما وابسته است. نکته حائز اهمیت این است که کشور روسیه در حضور شرکت های چینی از شرکت سرو با قیمت بالاتر خرید می کند و حتی در حضور شرکت های اروپایی نیز از شرکت سرو خرید می کند. این شرکت همچنین هشت میلیون دلار کاتالیست به کشور ونزوئلا و دو میلیون دلار به کشور عراق صادرات داشته است.
#دانشمند18
#روایت_پیشرفت
#خودکفایی
خرید اینترنتی مجله: ketabir.com
تماس جهت اشتراک: 09123969195
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ دانشمندِ مجاهد چند روایت از دکتر شهید مصطفی چمران
⭕️ دانشمندِ مجاهد
چند روایت از شهید دکتر مصطفی چمران
🔻با حکم حضرت امام (ره)، دکتر چمران وزیر دفاع شده بود. به دکتر گفتم آمریکا ما را تحریم کرده و ما ازنظر تجهیزات نظامی تحتفشار هستیم. دکتر با لبخند گفت:«خدا را شکر. من همیشه میگفتم تجهیزات نظامی را باید خودمان بسازیم، اما میگفتند حالا که داریم و در صورت نیاز خریداری میکنیم. ولی الآن که نمیتوانیم بخریم مجبور به ساخت میشویم و این باعث پیشرفت ما خواهد شد.» صنایع دفاعی ما قبل از تحریمها، تنها چیزی که میتوانست بسازد جعبه مهمات و یقلوی بود! چراکه زمان شاه اصلاً اجازه نداده بودند که ایرانیها به دانش تولید سلاح دسترسی داشته باشند و حتی آن زمان روی تمام بستههای تجهیزات و مهمات نوشتهشده بود: "خیلی محرمانه!" یعنی ایرانیها نباید آن را باز میکردند و چیزی میفهمیدند. بعد از انقلاب و با آغاز تحریمها همهچیز تغییر کرد؛ تمام آنها را باز کردیم تا با علم و دانش ساخت سلاح آشنا شویم.
🔻دکتر دائم به کارخانجات صنایع سرکشی میکرد. روزی به ساختمان هلیکوپترسازی «پنها» رفتیم. تعدادی متخصص و تکنسین ایستاده بودند و دکتر از آنها لوازم جانبی و نحوه استفاده از قطعات هلی کوپتر را میپرسید و آنها هم پاسخ میدادند. تعدادی قطعه به دکتر نشان دادند که به دلیل تحریم نایاب بود. دکتر گفت: «چرا خودتان آن قطعات را نمیسازید؟» و شروع به نوشتن راهکارهایی برای ساخت آن قطعه کرد. آنها باور نمیکردند که وزیر دفاع، یک دانشمند بزرگ فیزیک الکترونیک باشد و بتواند برای ساخت قطعه راهکار ارائه کند. از آن زمان مرکز تحقیقات علمی، نظامی صنایع دفاع در وزارت دفاع به وجود آمد که هدف آن ساخت تجهیزات ازجمله راکت و موشک و... بود.
* ساخت اولین زیردریایی در ایران*
🔻عراقیها با ساخت پل مارد روی کارون، بخشی از مناطق ما را محاصره کرده بودند. در شش ماه اول جنگ رزمندگان ایرانی تصمیم گرفتند برای جلوگیری از پیشروی عراقیها این پل را از بین ببرند. چند بار برای شناسایی به آنجا رفتیم و نیروهای عراقی را دیدیم که در آنجا مستقرشده بودند. دکتر چمران گفت: دبههای 20 لیتری را پر از تی ان تی کنید و در آن شاخک فتیله بگذارید تا پس از اصابت شاخک به محل موردنظر دبهها منفجر شود. ما هم حدود 50 عدد از این بشکهها را در رودخانه رها کردیم. جریان آب برخی از آنها را به کنارههای رودخانه میبرد و انفجار آن باعث ترس دشمن میشد. بهخاطر عدم تسلط ما بر مسیر رودخانه قادر به رصد مسیر طی شده توسط بشکهها نبودیم.
🔻برای حل این مشکل تصمیم گرفتیم زیردریایی کوچکی بسازیم. این تصمیم در شرایطی بود که آن روزها در اهواز حتی نان تافتون هم پیدا نمیشد و ما مجبور بودیم این اقلام را از اینطرف و آنطرف پیدا کنیم. دکتر چمران در آن شرایط سخت و باوجود نبود امکانات، زیردریایی کوچکی به طول 6 متر ساخت که دو نفر در آنجا میگرفتند. پس از مدتی زیردریایی را در ابعاد بزرگتری طراحی کردیم و آن را برای آزمایش به خلیجفارس بردیم. زیردریایی به طول 16 متر بود که اکنون در بوشهر است. این زیردریایی نخستین زیردریایی ساخت ایران بود. همین موضوع فتح بابی برای ساخت زیردریاییهای پیشرفتهتر شد.
#سالگرد_شهید_چمران
#دانشمند۱۲ #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #استقلال #علم_ایرانی
#دانشمند_شهید #خودباوری
🌐 خرید اینترنتی:
ketab.inn.ir
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ تولد یک اختراع تا رفع نیاز صنعت کشور ۱ روایت شرکت دانشبنیان ارومیهایی، تنها تولیدکننده میکروخا
⭕️ تولد یک اختراع تا رفع نیاز صنعت کشور ۱
روایت شرکت دانشبنیان ارومیهایی، تنها تولیدکننده میکروخازنهای سهفاز و تکفاز در ایران
🔸بعد از دانشگاه در سال 1377 استخدام وزارت نیرو شدم. در کنار کار در وزارت نیرو برای زمانهای بیکاری یک دفتر الکتریکی باز کردم. مدتی نگذشت که دیدم هفده نفر از همکارانم در دفتر با من همکاری میکنند. بیشتر کارهای سیمکشی ساختمان انجام میدادم. کارمان خیلی خوب گرفته بود و بر این اساس سیمکشی گمرک ارومیه را هم به ما دادند. در این پروژه، سرویس ترانسهایشان را هم به ما واگذار کردند. در حین بررسی ترانسها متوجه شدیم که بانکهای خازنیاش منفجر شده است. اجازه گرفتیم تا بانک خازنی آنها را باز کنم. همزمان در شرکت مرغ طیور غرب هم پروژه داشتم. بانک خازنی آنها هم زیاد منفجر میشد. اجازه گرفتم تا بانک خازنی آنها را هم باز کنم.
🔸کمکم با ترکیبات و اجزای بانک خازن آشنا شدم. همزمان یکی از دوستانم تعدادی آداپتور کاهنده برق برای فروش وارد کشور کرده بود. وقتی به پریز برق میزدند مصرف برق را کاهش میداد. چند تا از او گرفتم و بررسی کردم. حجم اینها خیلی کوچکتر از نمونههای صنعتی بود. با همان ترکیب تکفاز، سه تا از اینها را به هم وصل کردیم و تبدیل شد به سه فاز. عملکرد سیستم تکفازی که ساخته بودیم بالاتر از سه فاز صنعتی بود. از سوپرمارکتها شروع کردیم. نمونهها را میدادیم تا عملکرد سیستمهای جدیدمان را بررسی کنیم. به واسطه پدر همسرم که بازنشسته جهادکشاورزی بود و شناخت زیادی به این حوزه داشت، چند نمونه هم در مرغداریها نصب کردیم. عملکردشان خیلی خوب بود.
🔸جرقهای شد تا پیاش را بگیرم. 289 تا مقاله در رابطه با این موضوع مطالعه کردم. آن موقع اینترنت هم خیلی کند بود. برای همین پول میدادم تا برایم مقاله پیدا کنند. ماهی میشد که تمام حقوقم را بابت مقاله خرج میکردم. یکی از اتاقهای خانه را تبدیل به کارگاه و آزمایشگاه کرده بودم. خازنها روغنی دارند که بسیار بدبو است. بعد از مدتی که کار کردم بوی بد روغن موجب شد تا گوشه حیاط برای خودم کارگاهی بسازم. علتهای خرابی خازنها را بررسی کردم. از اسفند سال 1389 به طور جدی شروع به تولید بانک خازنی ابداعی خودم کردم. اوایل اعتماد نمیکردند. برای همین به طور امانی و رایگان در چند تا از مرغداریهای ارومیه نصب کردم.
🔸نتیجه به حدی خوب بود که چند مرغداری و شرکت دیگر هم سفارش دادند. متوجه شدیم فیشهای برق محلهایی که بانک خازنیمان را وصل کرده بودیم بهشدت کاهش یافته است. عملکرد بهتر خازنها باعث شد تا به سمت ارگانها و شرکتهای دیگر برویم. اما عدم اعتماد اولیه و کمبود سرمایه در گردش خیلی مشکل برایم ایجاد میکرد. برای مثال یکی از خازنها را در بیمارستان آذربایجان نصب کردم که بعد از هشت ماه پولم را دادند. برای ماندن در بازار باید سرمایه در گردش جور میکردم. مجبور شدم تا خانه و ماشینم را بفروشم.
#روایتخانه #دانشمند۱۳
#فناوری #ارومیه #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#روایت_پیشرفت
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⭕️ تولد یک اختراع تا رفع نیاز صنعت کشور ۲ روایت شرکت دانشبنیان ارومیهایی، تنها تولیدکننده میکروخاز
⭕️ تولد یک اختراع تا رفع نیاز صنعت کشور ۲
روایت شرکت دانشبنیان ارومیهایی، تنها تولیدکننده میکروخازنهای سهفاز و تکفاز در ایران
💠بخشی از متن:
🔸خانه را که فروختم تن به اجارهنشینی دادیم. کمکم هر چه داشتم را فروختم. همسرم دیگر نمیتوانست با این شرایط زندگی کند. پدرزنم از من حمایت کرد و شغلاش را که در حوزه تولید و فروش داروهای دامپزشکی بود، رها کرد و با من همراه شد. چون خدمات برگشت پول فروش خیلی دیر بود و تعداد درخواستکنندهها زیاد شد، مهرماه 91 مجبور شدم تا طلاهای همسرم و فرش ابریشمی خانهام را هم بفروشم تا به عنوان افزایش سرمایه به شرکت تزریق کنم.
🔸برای اینکه در بازار جا باز کنیم، با کمترین سود خازنها را میفروختیم. مشتریها برای اینکه از کیفیت خازنها مطمئن شوند شش ماه خازنها را نگه میداشتند و اگر موردی پیش نمیآمد، پول ما را میدادند. دو سال هم خدمات پشتیبانی و تعویض تقبل کرده بودیم. یک ماشین سمند خریده بودم. میزدم به جاده تا به استانهای دیگر هم سر بزنم. صندلی عقب ماشین برای خودم جای خوابی درست کرده بودم تا در فرصت اندکی که برای استراحت داشتم آنجا بخوابم. یزد، تهران، اصفهان و شهرهای مختلف را با ماشینم سر میزدم.
🔸سال 1395 چند دستگاه خازن را در آبوفاضلاب شیراز نصب کردیم؛ آنجا 3 موتور 650 کیلووات داشتند. اولی و دومی که وارد مدار میشد ترانسش نمیکشید و سومی هم اصلا فرصت ورود به مدار پیدا نمیکرد. روز تست خازنهای ما مدیرکل آبفای استان فارس هم آمده بود. خازنها را نصب کردم. موتور اول را که روشن کردم دومی را هم همزمان استارت کردم. مشکلی پیش نیامد. گفتم سومی را هم روشن کنید. گفتند امکان ندارد، ترانس میسوزد. گفتم نگران نباشید. سومی را که روشن کردند بهتزده شدند و مشکلی هم پیش نیامد. اردیبهشت سال 96 که کنفرانس بینالمللی آبوفاضلاب در شیراز برگزار شد، مدیر فارس 20 دقیقه برای ارائه من زمان گرفت. بعد از آن جلسه، هفت منطقه از آبوفاضلاب کشور سفارش خرید دادند.
🔸برای فروش به فولادمبارکه در دفاع از محصولمان با 7 دکتری برق و 4 مهندس برق بحث کردیم و بالاخره توانستیم توانایی خازنهایمان را برایشان ثابت کنیم. از سال 97 تا اسفند 99 بارها و بارها ما را تست کردند، تا بالاخره در اسفند 99 اولین خازن را از ما خریداری کردند. روز نصب خازن ما مدیر فنی فولاد مبارکه هم آمد تا خازنهای ما را تست کنند. هر گونه تست کردند نمونه ما خیلی بهتر از خازنهای خارجی بود. عملکرد خیلی خوبی از خودمان در فولاد به جا گذاشتیم که باعث پیشرفت کاری ما شد.
🔸 اواخر سال 97 وارد کشور آذربایجان شدیم. اولین محصول را به سیمان نُرم باکو دادیم. این پروژه باعث شد تا در عرض سه سال بالای 120 خازن به آذربایجان بفروشیم. متوجه شدیم که سیستم چند شرکت در آذربایجان نامتقارن است. همه جای دنیا سیستم متقارن استفاده میکنند. آمدیم و اولین خازنهای نامتقارن را در دنیا طراحی کرده و ساختیم. آن را هم ثبت اختراع کردیم و آنجا نصب کردیم. در ایران هم یک شرکت فولاد در نطنز اصفهان بود که سیستم آنها هم نامتقارن بود. مشکل آنها را هم حل کردیم.
#روایتخانه #دانشمند۱۳
#فناوری #ارومیه #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#روایت_پیشرفت
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🔆 کیمیاگری در گرمای خوزستان ۱ روایت بازدید دانشجویی از دستاوردهای پتروشیمی ماهشهر 💠بخشی از متن⬇️
🔆 کیمیاگری در گرمای خوزستان ۱
روایت بازدید دانشجویی از دستاوردهای پتروشیمی ماهشهر
💠بخشی از متن:
🔸ساعت هشت صبح به سمت میدان اصلی پتروشیمی حرکت کردیم. چند نفر از بچههای دانشگاه آزاد ماهشهر آمده بودند برای کمک. قرار بود کاروان اردبیل ساعت ده برسد. دانشجویان یکییکی از اتوبوسها پایین میآمدند. یکدفعه چشمم به صحنهای افتاد که برق از سه فازم پرید. چند نفر بدون زیر پیراهن، حوله روی دوش شان انداخته بودند و از اتوبوس بهطرف من میآمدند. سریع رفتم جلو و با لبخند و چشمان باز جوری نگاهشان کردم که یعنی داستان چیست؟ یکیشان در دم با لهجه غلیظ ترکی گفت:«اینجا خیلی گرمه! ما از جای خنک بلند شدیم اومدیم اینجا داریم تلف میشیم.» خندهام گرفت. گفتم اگر جای من بودید که دو هفته اینجا هستم چه میگفتید؟! با تعجب پرسیدند مگر شما بچه اینجا نیستید؟ نگاهی به دستهایم انداختم. آفتاب خوزستان انگار مرا به فرزندخواندگی قبول کرده بود.
🔸هماهنگ کرده بودم آهنگ محمد معتمدی در بدو ورود بچهها پخش شود تا با حس مثبت وارد سالن شوند. بعد از سه روز گشتن در راهیان نور و خاک و گرمای منطقه، نشستن در سالن خنک آمفیتئاتر پتروشیمی و شنیدن موسیقی پرانرژی، انگار یهکم حالشان را جا آورده بود. بعد از قرآن و سرود ملی و کلیپ معرفی منطقه ویژه، میکروفون را به دست گرفتم و از صندلی ردیف اول به بالای سن رفتم.«یه سوال؟ چرا اومدید راهیان نور؟ چرا اومدید راهیان پیشرفت؟» ادامه دادم: هر ملتی برای پیشرفت به رؤیا نیاز داره. ما تو پنج مرحلهی نظامسازی خودمون، رؤیای تمدن اسلامی رو داریم. اون جاییکه همه اون شعارهای قشنگ میاد روی زمین. کارشناسها میگن ما الان درحال گذر از نظام اسلامی به دولت اسلامی هستیم. میگن برای رسیدن به دولت اسلامی، بزرگترین چالشمون نداشتن مدل مدیریت جهادی انقلابیه.
🔸ما معتقدیم هشت سال دفاع مقدس غنیترین منبع ارزشمند مدیریت جهادی و انقلابیه. تجربه بنبستشکنی علی هاشمی. تجربه تفکر انقلابی حسن باقری. تجربه مدیریت شهید همت. تجربه استعدادیابی شهید بروجردی. بچههای مهندسی میدونن فناوری یعنی چی. ما میایم راهیان نور و راهیان پیشرفت تا این تجربیات موفق رو از نزدیک لمس کنیم. خب حالا یه قدم بیاییم جلوتر. شما چند روز قبلاز جنگ قدیم شنیدید. امروز اومدید تا از دفاع مقدس جدید بشنوید. جایی اومدید که به گزارش مرکز مطالعات مجلس اگه نباشه بیشتر از نیمی از اقتصاد کشور مستقیماً افت میکنه. اهمیت این دستاوردها رو زمانی متوجه میشید که بدونید این بیست و یک مجتمع پتروشیمی تو این منطقه، از آسمون نیفتاده پایین یه دفعه ساخته بشه.
🔸تا قبل انقلاب ما اینجا سهتا مجتمع پتروشیمی داشتیم. ایران-ژاپن، ایران دیپوند و پتروشیمی شاهپور. چهار روز بعد از شروع جنگ، ایران -ژاپن رو بعثیها موشکبارون میکنن. همون موقع ژاپنیها از قرارداد یه طرفه خارج میشن و میذارن میرن. بعد از اون نوزده بار دیگر پتروشیمی ایران-ژاپن یا به اسم امروزیش پتروشیمی بندر امام بمبارون میشه. پتروشیمی ایران دیپوند که امروز به پتروشیمی فارابی مشهوره، یه بار آبان ۶۶ و یه بار تیر ۶۷ موشکبارون میشه. سیزده نفر تو این مدت شهید میشن. پتروشیمی شاهپور که امروز به اسم رازی میشناسیمش، یه روز بعد از قطعنامه با حدود سی و شش فروند هواپیما چندینبار، هر بار سه دقیقه با صد تا راکت و موشک خاکش شخم زده میشه. هیچی از اینا نباید باقی میموند. ولی اون موقع یه عده وایسادن، چون کشور به پتروشیمی نیاز داشت. بجای اینکه لب و دهن باشن و غر بزنن، شونه زیر بار دادن و این کار رو امروز رسوندند به جاییکه حرف تو خاورمیانه برای گفتن داریم. ما اینجا قراره راجع به تئوری «اصلاح در حین حرکت» صحبت کنیم. چون در راه پیشرفت توقف ممنوعه.
#فناوری_نرم #روایت_پیشرفت
#دانشمند11 #علم #بازدید_علمی
#روایت #خودکفایی #حمیدرضا_میری
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۱ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۱
خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت
💠بخشی از متن:
🔸با تشکیل جهاد سازندگی، دفتر سازندگی صنایع را در سال پنجاه و هشت در دانشگاه علم و صنعت تشکیل دادیم. هدف از تشکیل دفتر این بود که بیاییم برای صنایع کشور کار بکنیم؛ یعنی بحث این بود که حالا که کارشناسان خارجی به دلیل وقوع انقلاب رفتهاند، قاعدتاً صنایع کشور با مشکلاتی مواجه هستند، بنابراین ما برویم به حل مشکلات صنایع کمک بکنیم. پس از اندکی فعالیت در دفتر سازندگی صنایع، تعطیلی دانشگاهها رخ داد و کمی بعد در 16 مرداد سال 1359 ستاد انقلاب فرهنگی –که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد- تشکیل جهاد دانشگاهی را تصویب کرد. جهاد دانشگاهی که تشکیل شد ما که در دانشگاه علم و صنعت در دفتر سازندگی صنایع بودیم، همان تیم شدیم تیم جهاد دانشگاهی.
نگاه علمی در کار
🔸در آن برهه من در تهران نبودم و بعد از تعطیلی دانشگاهها، همراه عده ای از بچه ها به جهاد سازندگی کرمانشاه رفته بودیم تا گروههای برق را در آنجا راهاندازی بکنیم. یکی از شیرینترین و موفقترین دورههای زندگی من همان سال پنجاه و نه و شصت بود که به جهاد سازندگی کرمانشاه رفتیم. مأموریت اولمان را هم از شهرستان کنگاور شروع کردیم. با توجه به دید مهندسیای که در مجموعه دفتر سازندگی شکل گرفته بود، اولین کاری که من کردم، آمدم از تهران یک مهندس عمران بردم که آن چه را که میسازیم یک کار علمی خوب باشد؛ اگر حمام میسازیم، اگر جاده میسازیم، اگر مسجد میسازیم، باید سالهای سال کار کند. موفق هم شدم که یک مهندس عمران خوب که فارغ التحصیل هند بود را به کرمانشاه بیاورم.
🔸خودم کارم را که رشته برق بود بلد بودم اما در رشته عمران به متخصص نیاز داشتیم. شاید تا یک سال و خردهای که متأسفانه به علت فوت پدرم مجبور شدم به تهران برگردم، ما به اندازه کل دوران قبل از انقلاب روستاها را برقرسانی کردیم؛ روستاهای بزرگ و روستاهایی که بخش محسوب میشدند و نقاط دوردست. کارهای بسیار خوبی در حوزه عمران کردیم؛ حمام و مساجد بسیار عالی ساختیم چون نگاه یک نگاه علمی بود؛ البته نگاه علمی در کنار روحیه جهادی و خسته نشدن از کار. این باور در همه بچهها بود که ما مشکلی در تولید فناوری نداریم. اعتقاد داشتیم که خداوند سرمایه فکر را در همه انسانها به ودیعه گذاشته و اینگونه نیست که بگوییم آن کسی که غربی است، باهوشتر است و آن کسی که آسیایی یا آفریقایی است، کمهوشتر. منتها بستگی به این دارد که ما چگونه از آن استفاده بکنیم و این توانمندیها را چگونه از قوه به فعل در بیاوریم.
قدم اول، مرحله تعمیرات
🔸شروع به کار که کردیم، دیدیم بهتر است با یک سری کارهای تعمیراتی در زمینه تعمیر انواع ماشینهای الکتریکی، ژنراتورها شروع کنیم. برای ما خیلی عجیب بود که چرا برخی موتورهای الکتریکی را می برند در خارج تعمیر میکنند، چرا نمی گذارند متخصصین داخلی تعمیر کنند؟ مثلاً دشت قزوین یک دشت کشاورزی بود که آن موقعها میگفتند توسط اسرائیلیها یا همان خارجیها طراحی و ساخته شده و به لحاظ کشاورزی فوقالعاده قوی بود. ماشینهای الکتریکی و پمپهای بسیار بزرگ در آن جا استفاده می شد ولی ماشینها که خراب میشدند، تعمیراتش را میبردند در خارج انجام میدادند. ما گفتیم این کار به طور طبیعی در داخل قابل انجام است. برای همین آموزشهای تئوری لازم داده شد که اصول عملکرد این ماشینهای الکتریکی چیست و بعد هم روشهای تعمیرشان چگونه است. بعد هم چند نمونه تعمیرات دستگاهها را انجام دادیم که کاملاً هم موفق انجام شد.
#دانشمند۱۴ #روایتخانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#جهاد_سازندگی
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
📡️ پروژهای بهکلی سری که معادلات جنگ را تغییر داد ۱
به مناسبت چهل و سومین سالگرد تأسیس نهاد پیشرفت "جهاد دانشگاهی"
💠کشف اطلاعات محرمانه و سری ارتش عراق در دوران دفاع مقدس یکی از بزرگترین الطاف الهی بود که تأثیر زیادی در شکست نظام استکبار جهانی در تهاجم گسترده به جمهوری اسلامی ایران داشت. این توانمندی به علت ضرورت عدم افشاء، تا دو دهه بعد از پایان جنگ تحمیلی مخفی ماند و نهایتاً بعد از 26 سال از طبقهبندی خارج گردید. این پروژه کلان که «رحمت» نامگذاری شده بود، در جهاد دانشگاهی صنعتی شریف طراحی و ساخته شد و سپس بهصورت کاملاً سری به واحد جنگ الکترونیک سپاه منتقل گردید. در آنجا تکثیر و عملیاتی شده و بهطور گسترده تا پایان جنگ مورداستفاده قرار گرفت.
🔸سری بودن این پروژه به گونهای بود که هیچیک از مسئولین کشوری که ارتباط کاملاً مستقیمی با اجرای پروژه رحمت نداشتند، ازجمله مدیران جهاد دانشگاهی، از وجود و ابعاد این پروژه بیاطلاع باشند. کلیه مستندات پروژه جهاد پس از انتقال به سپاه، از بین برده شد تا منشاء دستیابی به این فناوری کاملاً مخفی بماند و به همین دلیل بعضاً تصور میشد که تجهیزات مربوطه از کشوری خارجی دریافت شده است. در ادامه روایت دکتر کوروس حمزه، رئیس اسبق سازمان جهاد دانشگاهی صنعتی شریف را در این باره میخوانیم.
⭕️ دست برتر خدا
🔻با متوقف شدن پیشرویهای عراق در خاک ایران و پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات بیتالمقدس در اردیبهشت 1361، سیل تجهیزات مدرن از کشورهای غربی و شرقی بهسوی لشکر صدام سرازیر شد؛ ازجمله دولت انگلیس شبکه مخابراتی لشکر عراق را به یک مدل رمزکننده صوتی مجهز کرد تا بستر امن ارتباطی بین فرماندهی کل و خط مقدم لشکر عراق فراهم شود. بهاینترتیب پیامهای مخابره شده عراقیها که توسط ایران شنود میشد، دیگر قابلفهم و کشف نبود. از همین رو در آن زمان صرفاً نیروهای خبره جانبرکف واحدهای اطلاعاتی بانفوذ به داخل خاک عراق در عملیاتهایی بسیار پرخطر، دادهها و اطلاعاتی از تحرکات مشهود دشمن به دست میآوردند.
🔻رمزکنندهای که دولت انگلیس به ارتش صدام داد، دستگاه رمزکننده صوتی ساخت شرکت معتبر راکال از تولیدکنندگان اصلی تجهیزات الکترونیکی نظامی انگلیس است. در آن زمان کشورهای زیادی ازجمله کشورهای عضو ناتو، به این رمزکننده تجهیز بودند. بهکارگیری سیستم رمزکننده پیشرفته انگلیسی و اطمینان به آن موجب گردید که ارتش عراق سریترین گزارشهای میدان جنگ و برنامههای عملیات نظامی خود را از طریق این رمزکنندهها مخابره کند.
🔻بعد از عملیات رمضان در تابستان 1361 تعدادی از این رمزکنندهها در قرارگاههای عملیاتی دشمن به دست رزمندگان ایرانی افتاد. به دست تقدیر الهی ، بدون برنامهریزی قبلی و در مدت کوتاه، متخصصین جوان ایرانی نقطهضعفی را در این رمز کننده کشف کردند. آنها توانستند با طرحی مبتکرانه، سامانهای را بسازند که بانفوذ و اختلال در همان رمزکنندههای انگلیسی، پیامهای سری رمزشده را در لحظه، نه در یک فرایند طولانی کشف رمز، رمزگشایی کرده و در اختیار فرماندهان ایرانی قرار دهد. نکته بسیار مهم در این طراحی، روش جلوگیری از لورفتن توانمندی رمزگشایی بود که باعث شد عراقیها تا پایان، متوجه نقطه ضعف مسیر ارتباطیِ به ظاهر امن خود نشوند.
#روایتخانه #دانشمند۱۳
#جهاد_دانشگاهی #فناوری
#جنگال #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#جنگ_الکترونیک #دفاع_مقدس
#روایت_پیشرفت #جهاد_دانشگاهی_شریف
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
📡️ پروژهای بهکلی سرّی که معادلات جنگ را تغییر داد ۲ به مناسبت چهل و سومین سالگرد تأسیس نهاد پیشر
📡️ پروژهای بهکلی سرّی که معادلات جنگ را تغییر داد ۲
به مناسبت چهل و سومین سالگرد تأسیس نهاد پیشرفت "جهاد دانشگاهی"
🔻سامانهای که طراحی شد، دو ویژگی مهم داشت. ویژگی اول مربوط به مخفی نگهداشتن این توانمندی در جبهه خودی، یعنی ظاهر فیزیکی دستگاه بود. دستگاه ساختهشده عیناً همان رمزکنندههای انگلیسی بود که به غنیمت گرفتهشده بودند. به همین دلیل میتوان گفت یک رمزکننده غنیمتی تبدیل به دستگاه نفوذکننده و مختلکننده سیستم رمز گردید و در همان دستگاه قابلیت کشف رمز نیز تعبیه شد. بهاینترتیب در بازدید از تجهیزات سایت شنود و کشف رمز بههیچوجه اثر مشهودی از انجام چنین عملیاتی مشاهده نمیشد.
🔻ویژگی دوم که جنبه نرمافزاری داشت، مربوط به مخفی نگهداشتن عملیات نفوذ از دید دشمن بود؛ عملیات نفوذ بهگونهای طراحیشده بود که کسی قادر به کشف آن نشود. نفوذ با ارسال یک سیگنال مخابراتی یکثانیهای در یکلحظه خاص و هماهنگ با امواج رادیویی مشابه در منطقه صورت میگرفت؛ بهنحویکه کشف وجود چنین سیگنالی در میان حجم زیاد امواج رادیویی غیرممکن بود. با دریافت این سیگنال در گیرنده دشمن، رمزکننده آن مختل میشد و اختلال ایجادشده در حافظه رمزکننده باقی میماند. با ارسال پیام از این رمزکننده، اختلال همچون یک ویروس همراه با پیام به تمام رمزکنندههای گیرندهی پیام منتقل میشد. با هر تماس بعدی این پدیده مانند یک بهمن در سرتاسر شبکه مخابراتی مجهز به این رمزکننده منتشر میگشت.
🔻درنهایت این اختلال با خاموش و روشن کردن رمزکننده از بین میرفت و هیچ اثری از آن باقی نمیماند. به همین دلیل هرچند که سرویس شنود طرف عراقی متوجه یک نوع اختلال در رمزکنندهها شده بود، ولی قادر به کشف مسئله نبود و تصور میکرد اپراتورهای دستگاه در استفاده از رمزکننده درست عمل نمیکنند. به لطف الهی این سامانه با این دو ویژگی اساسی، تا پایان جنگ همچنان باقدرت، تماسهای رمزیشده دشمن را کشف میکردند، بدون آنکه ردی از خود برجای بگذارد؛ همچون شبحی وارد شبکه مخابراتی دشمن شده و پس از مدتی محو میشدند.
🔻سرعت شنود و رمزگشایی در این روش بسیار حیاتی بود. برای مثال، فاصله زمانی بین ارسال دستور رمزشده استفاده از ماسک ضد شیمیایی به نیروهای عراقی تا آغاز بمباران شیمیایی یک منطقه توسط ارتش بعث، کمتر از نیم ساعت میشد. کشف بلافاصله پیام کمک میکرد تا در همین فاصله زمانی، مقدمات عملیات ضد شیمیایی در منطقه ایرانی هم انجام شود. حجم مکالمات محرمانه کشف و ضبطشده از طریق این سامانه بسیار زیاد بود و همواره تعداد زیادی مترجم، بهصورت مداوم پیامها را به فارسی برگردانده و از آنها گزارشهای محرمانهای حاوی اطلاعات نظامی دشمن تولید میکردند و در اختیار فرماندهان جنگ میگذاشتند.
#روایتخانه #دانشمند۱۴
#جهاد_دانشگاهی #فناوری
#جنگال #دانش_بنیان
#حل_مسئله #خودکفایی
#جنگ_الکترونیک #دفاع_مقدس
#روایت_پیشرفت #جهاد_دانشگاهی_شریف
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۲ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دا
🔰 پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۲
خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت
🔸بعد از مرحله تعمیر دستگاه های خارجی، بحث این بود که ما باید به کارهای طراحی و ساخت ورود بکنیم. خیلی زود از مرحله تعمیر به مرحله طراحی و ساخت رسیدیم. تازه داشتیم در عرصه فناوری پیشرفت می کردیم که عراق به ایران حمله کرد و جنگ شروع شد. با شروع جنگ، ما روی فعالیتهایی متمرکز شدیم که مرتبط با جنگ بود؛ قسمت لجستیک جنگ، بخش مهندسی جنگ و همچنین قسمت تأمین تجهیزات مورد نیاز نیروهای رزمنده. ما در جهاد دانشگاهی علم و صنعت بیشتر روی ساخت قطعات تجهیزاتی که از دشمن به غنیمت گرفته شده بود، کار میکردیم. چون بعضاً برای استفاده یا نگهداری از تجهیزات غنیمتی نیاز به تعویض یا تعمیر قطعات آن دستگاه داشتیم. این جنس غنیمتی را از جبههها می آوردند پیش ما، عملکرد دستگاه را تحلیل میکردیم یا یک مهندسی معکوس آگاهانه انجام میدادیم و سپس قطعات مختلفی را که لازم داشت، میساختیم و تحویل مسئولین نظامی میدادیم و آنها میبردند در جبهه علیه خود دشمن استفاده میکردند.
دوران پساجنگ
🔸جنگ که تمام شد، به طور طبیعی حوزه فعالیت جهاد هم عوض شد. برنامهریزیهایی انجام شد که بتوانیم در چند حوزه، کارهای خوب و شاخص انجام بدهیم. ضمن این که برخی از هزینههای ما باید از محل درآمدهایمان تأمین میشد. این برای ما خوب بود؛ به لحاظ این که حتماً باید کارهایمان کاربردی باشد و بعد هم حتماً تجاریسازی شود. حتماً باید پیگیری کنیم که به فروش برسد تا منافع ما تأمین بشود. در این برهه من مدیر گروه برق ـ قدرت جهاد علم و صنعت شده بودم. تلاشمان این بود که بتوانیم در عرصه علم و فناوری کارهای جدید بکنیم. البته اینطور نبود که ما با فضای صنعت کشور بیگانه بودیم و بعد از جنگ تازه وارد صنعت شدیم. همزمان با جنگ، با صنایع هم مرتبط بودیم.
🔸ما در دهه شصت با صنعت نفت ایران ارتباط برقرار کردیم؛ مسئولین آن جا به ما گفتند اگر دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» را بر اساس استاندارد انگلیسی بسازید ما از شما میخریم. استاندارد صنایع نفت ما انگلیسی بود. کارکرد دستگاه «رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک» در این است که از پوسیدگی کل سازههای فلزی که شرکت نفت درون خاک دارد، جلوگیری میکند. ساخت آن به لحاظ تکنولوژی، حدود یک سال و نیم طول کشید و دقیقاً آن را بر اساس استاندارد انگلیس (BS) ساختیم. مقداری از تکنولوژی ساخت این دستگاه را طریق از مهندسی معکوس کاملاً آگاهانه به دست آوردیم و مقداری را هم خودمان با تحلیل عملکرد آن فهمیدیم و برای ساختش طرح داشتیم. منطق ما همیشه این بوده استکه هیچ وقت نرویم چرخ را از صفر بسازیم. به هر حال آن موقع نزدیک دو سه هزار دستگاه تولید کردیم و فروختیم.
#دانشمند۱۴ #روایتخانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#دانش_بنیان #علم_در_میدان
#جهاد_سازندگی #بهنام_باقری
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند
روایت پیشرفت ایران
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۳ خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد د
⚠️ پیشرفت هایی که از دل عملیات بیرون میآمد ۳
خاطرات دکتر حمیدرضا طیبی از چندین سال فعالیت در جهاد دانشگاهی دانشگاه علم و صنعت
🔸مدتی که از تولید رکتیفایرِ حفاظتِ کاتُدیک گذشت، دیدیم که بخش خصوصی وارد بازار شد و شروع به ساخت این دستگاه کرد. گفتیم حالا بیاییم روی دستگاههای پیچیدهتری کار بکنیم. دیدیم تمام پروژههای صنعت نفت ایران، پروژههای نیروگاههای ایران و پروژههای حساس مثل نفت، گاز، پتروشیمی، پالایش و پخش، بارهای سیستمهای حساسشان، حتماً باید با UPS تأمین شود. این دستگاهها باید تماموقت در مدار قرار میگرفتند. از آن طرف هم این نگرانی بود که با امکان کنترل UPSهای خارجی، با از کار انداختن اینها، یک پالایشگاه راحت از کار بیفتد.
🔸ما این دستگاهها را تا بیست کیلووات ساختیم اما چون ساخت ایران بود، به شرکت های ایرانی و بزرگترین شرکتهای مناطق نفتخیز بیش از دو کیلووات نمیتوانستیم بفروشیم. یکی از مدیران صنعت نفت که وضعیت ما را می دانست گفت:«ببین! تا اسم یک شرکت خارجی کنارت نباشد نمیتوانی اینها را در صنعت نفت بفروشی. برو یک اسم خارجی کنار خودت بگذار و بیا بفروش!» سال 76 که او این راهکار را به ما گفت، تحقیق کردیم ببینیم بهترین شرکتی که قبل از انقلاب به ایران یو پی اس میفروخته، چه شرکتی است. دیدیم شرکت ارسکین انگلیس است.
🔸من آن موقع دانشجوی دکترای برق دانشگاه براتفورد انگلیس بودم و به آنجا رفتوآمد داشتم. گفتم میروم این شرکت را پیدا میکنم و با رئیسش مذاکره میکنم. با شرکت که آشنا شدم دیدیم اِ! اینها تکنولوژی یک نسل قبل ما را دارند. تازه از خودش هم ندارد، از ایتالیا میگیرد، مارک میزند و به ایران میدهد. مدیر فنی آنجا گفت شما واقعاً UPS بیست کیلووات بر پایه IGBT میسازید؟ گفتم بله. گفت اگر بسازید و واقعاً اثبات شود، ما خودمان از شما میخریم. آقایی به اسم پیتر وینتر را برای ارزیابی به ایران فرستادند. ایشان هم یک گزارش بسیار قشنگی نوشت که «بله من دیدم که اینها صاحب دانش هستند؛ یا میتوانیم از اینها دستگاه کامل بخریم یا دانش فنیاش را بخریم.»
🔸ما خوشحال و خندان این سرتیفیکیت یا گواهی کارشناس انگلیسی را برداشتیم بردیم پیش مدیر نفتی و گفتیم:«بفرما! دیدی گفتیم ما صاحب دانش دستگاههای UPS هستیم؟!» برگشت گفت «تو اصلاً متوجه نمیشوی من به تو چه میگویم. تو باید یک اسم خارجی کنارت باشد تا بفروشی. بدون اسم خارجی نمیتوانی!» آخرش رفتیم به این خارجی گفتیم تو بیا اسمت را کنار ما بگذار و ما یک امتیاز استفاده از برند معتبر به تو میدهیم. گفت من نمیفهمم، تو که صاحب تکنولوژی هستی، چرا اسم من را میخواهی؟
🔸هر چه به او میگفتیم قانع نمیشد. بعد رفت قضیه را به آن مشاورش که قبل از انقلاب برای فروش به ایران به او مشورت میداد گفت، او گفت ایرانیها دوست دارند خرید خارجی بکنند و علتش این است. جالب این که این شرکت انگلیسی، همان دوره برای یکی از پروژههای نفت ما به ایران آمد و همان UPS با تکنولوژی قدیمی را فروخت، ولی ما نتوانستیم UPS جدید خود را بفروشیم. درنهایت با کلی پیگیری و به خاطر سابقه خوبی که در ساخت رکتیفایرهای حفاظتِ کاتُدیک از خودمان به جا گذاشته بودیم، مسئولین شرکت نفت متقاعد شدند که برای ساخت UPS هم با ما قرارداد ببندند.
#دانشمند۱۴ #روایتخانه
#جهاد_دانشگاهی #روایت_پیشرفت
#خودکفایی #سازندگی #حل_مسئله
#دانش_بنیان #علم_در_میدان
#جهاد_سازندگی #بهنام_باقری
(مجله دانشمند، دوره فروردین ۱۴۰۱ تا خرداد ۱۴۰۳ )
@daneshmand_mag | مجله دانشمند