🍂 🔻 هدیه تولد صدام خاطرات اسیر عراقی در تاريخ 7/2/1982 صدام فرمان حمله صادر كرد. اين فرمان برای باز پس گرفتن شهر بستان بود. او برای دست يافتن به اين هدف بيشترين و بزرگترين نيرو را بسيج كرد. ساعاتی قبل از حمله، شخص صدام به اين منطقه آمد و عده ای از پرسنل كه در آنجا بودند شروع كردند به ابراز احساسات كردن و قربان صدقه صدام رفتن و عده ای از فرماندهان هم برای خود شيرينی و خوش رقصی به صدام گفتند: «چون فردا سالگرد انقلاب 8 شباط است ما فتح شهر بستان را به شما هديه خواهيم كرد.» صدام هم خوشحال و مغرور از آنها تشكر كرد. آنها گفتند: «شما از روی جنازه ما به بستان خواهيد رفت» و صدام گفت: «همه با هم خواهيم رفت». حمله ساعت هفت شروع شد. آتش بسيار سنگين و بی سابقه ای روی نيروهای شما تدارك ديده شده بود كه ريخته شد. من در منطقه مشغول خدمت بودم. خيل زخمی ها و كشته شدگان به سوی ما سرازير شد و جنگ به مدت پانزده روز ادامه يافت. ارتش عراق با همه قوا فقط دو كيلو متر پيشروی كرد. تعداد كشته شدگان در حوزه ما به هزار نفر می رسيد. تعداد مجروحين حدود سه برابر آنها بود. اجساد كشته شدگان عراقی صدتا صدتا روی زمين انباشته بود و من ناچار بودم در هر آمبولانس كه ظرفيت بيش از چهار نفر نبود، هجده تا بيست كشته جای بدهم. بيچاره مجروحان كه بر اثر وحشت و عدم رسيدگی تلف می شدند. در آنجا بود كه بيشتر فهميدم كه صدام چه خيانتی دارد به اسلام می كند و بايد هر طوری است ريشه اين مرد فاسد از روی زمين برداشته شود. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂